ابتدا باید گفت که بر اساس صریح آنچه در قرآن کریم آمده است، خداوند به هر کار خیری چه آشکار باشد و چه پنهان، پاداش خواهد داد.[1]
از طرفی ذکر و یاد خدا دارای آثار مهم و فروانی است.[2] ذکر خداوند گاهی پنهانی و خفی است و گاهی آشکارا و جلی. در قرآن و روایات به هر دو نوع آن اشاره شده است: «پروردگار خود را (آشکارا) از روى تضرّع، و در پنهانى، بخوانید! (و از تجاوز، دست بردارید که) او متجاوزان را دوست نمیدارد!»[3]
از امام صادق(ع) نقل شده است که خداوند عز و جل میفرماید: هرکس مرا در نهان یاد کند من او را در آشکارا یاد میکنم.[4]
در روایت دیگری چنین آمده است که خداوند به حضرت عیسی(ع) فرمود: مرا در درون خود(پنهانی) یاد کن، من تو را در نزد خودم(به صورت ویژه) یاد میکنم؛ مرا در آشکارا و علنی یاد کن، من تو را آشکارا در میان مردم یاد میکنم.[5]
امام صادق(ع) میفرماید: ذکر و یاد خداوند در میان انسانهای غافل، مانند جنگ و جهاد با اهل حرب و کفار است.[6]
به نظر میرسد ذکر جلی در این روایات منحصر در اذکار لفظی نیست؛ بلکه مقصود معنای عامی است که شامل افعالی؛ مانند نماز جماعت و برگزاری مراسمات مذهبی در محافل عمومی و هر رفتار آشکاری که انسانها را به یاد خدا بیاندازد نیز خواهد شد.[7]
بر این اساس، به یاد خدا بودن چه تنها در دل انسان باشد و چه جنبههای آشکاری نیز داشته باشد، رفتاری مطلوب است و این همان معنای «ذکر جلی» و «ذکر خفی» است که هیچ مسلمانی نمیتواند منکر آن باشد.
اما آنچه برخی از بزرگان مانند مرحوم مجلسی آنرا رد کرده و بدعت ارزیابی میکنند، رفتار و اعمالی است که عدهای از دراویش و مدعیان تصوف در محافل و مجالس خود انجام میدادند؛ زیرا «ذکر خفی» که معنایش واضح است را تنها با نحوه خاصی میپذیرند.[8] و «ذکر جلی» نزد برخی از آنان نیز عبارت است از دم گرفتن به برخی از اذکار همراه با پایکوبی و رقص و انجام لهو و لعب.[9]
بدیهی است که چنین مدلهای خاصی از ذکر، حتی اگر برخی از آنها خلاف شرع نباشد، اما نمیتوان آنرا توصیهای دینی دانست؛ از اینرو انتساب آنها به دین و شرع، نوعی بدعت به شمار خواهد آمد.
[1]. بقره، 171؛ نساء، 149؛ احزاب، 54 و …
[2]. ر. ک: «ذکر خدا»، 42399؛ «اهمیت ذکر و یاد خدا»، 62914؛ «ذکر و انواع آن»، 7741.
[3]. «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدینَ». اعراف، 55. در این زمینه آیات دیگری هم وجود دارد؛ مانند: انعام، 63؛ رعد، 10؛ طه، 7 و …
[4]. «أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ ذَکَرَنِی سِرّاً ذَکَرْتُهُ عَلَانِیَة». کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 501، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[5]. «قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِعِیسَى ع یَا عِیسَى اذْکُرْنِی فِی نَفْسِکَ أَذْکُرْکَ فِی نَفْسِی وَ اذْکُرْنِی فِی مَلَئِکَ أَذْکُرْکَ فِی مَلَإٍ خَیْرٍ مِنْ مَلَإِ الْآدَمِیِّین». همان.
[6]. «قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع الذَّاکِرُ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی الْغَافِلِینَ کَالْمُقَاتِلِ فِی الْمُحَارِبِینَ». همان.
[7]. مجلسى اول در شرح فارسى من لایحضره الفقیه، در شرح حدیث «بادروا الى ریاض الجنّة قالوا یا رسول اللَّه و ما ریاض الجنّة؟ قال حلق الذّکر»،مینویسد: مقصود از حلقههاى ذکر مجلسى است که در آن از علوم دینیه یا مواعظ حسنه گفتوگو شود، چنانچه از ائمه چنین وارد شده است. دوانی، علی، مهدى موعود ع، ص 127، تهران، اسلامیه، چاپ بیست و هشتم، 1378ش.
[8]. از جمله این عبادات ساختگى «ذکر خفى» است که نزد آنها عمل خاصى است و با هیئت مخصوصى معمول میدارند. نه آیهاى و نه روایتى در باره این ذکر خفى از شرع مطهر وارد نشده و در هیچ کتابى هم پیدا نمیشود که البته این خود بدون هیچگونه شک و تردیدى بدعت است. مهدی موعود، ص 128.
[9]. از علامه مجلسی در کتاب اعتقادات چنین نقل شده است: «از جمله آن بدعتها [صوفیان]«ذکر جلى» است که در آن حالت با اشعار و نعره الاغ آواز میخوانند، و عربده میکشند، و این را عبادت خدا میدانند و عقیده دارند که جز این دو ذکر و بدعتها، خدا عبادت دیگرى ندارد، و بدین گونه تمام واجبات و مستحبات و نوافل را ترک میکنند، و هر گاه نماز میخوانند مثل مرغى که پى در پى منقار بزمین میزند، با عجله و شتاب قناعت میکنند، و اگر ترس از علماء نبود، حتى این نوع نماز خواندن را هم بکلى ترک میکردند». مهدی موعود(ع) ص 128. از برخی از صوفیان نقل شده است که وی ذکر جلى را با نواختن آلات موسیقى اجرا میکرد. ر. ک: محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص 82، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1372ش.