رابطه بینش و گرایش
بی تردید گرایشهای انسان نیازمند نوعی آگاهی و شعورند و آگاهی یکی از زمینههای وجود و نیرومندی گرایش است. هرقدر این آگاهی به متعلق گرایش دقیق تر و جامع تر شود، زمینه برای قوت گرایش در جهت مثبت یا منفی آن در مسیر کمال و سعادت انسان، وضوح بیشتری می یابد، که نتیجه اش تقویت گرایش به سوی آن است؛ زیرا انسان طالب زیبایی ها و کمال سعادت خویش است.
همه یا بسیاری از آیات قرآن کریم، در جهت تقویت و رشد آگاهی های لازم و سوق دادن جهان بینی انسان به سمت بینش یکپارچه و منسجم توحیدی قرار دارد. شمار زیادی از آیات به توصیف و معرفی خدا و انسان، جهان، دنیا و آخرت، بهشت و جهنم، نبوت و پیامبران الهی و تعلیمات آنها و نیز ارزشها و اهداف پرداخته اند. در «آیة الکرسی» بسیاری از این بینش ها یکجا ارائه شده است:
الله لا إله إلا هو الحى القیوم لا تأخذه سنة ولا نوم له ما فی السماوات وما فی الأرض من ذا الذی یشفع عنده إلا بإذنه یعلم ما بین أیدیهم وما خلفهم ولا یحیطون بشیء من علمه إلا بما شاء وسع کرسیه السماوات والأرض ولا یؤوده حفظهما وهو العلی العظیم «خداست که معبودی جز او نیست، زنده و برپا دارنده [پابرجا است، نه خوابی سبک او را فرو می گیرد و نه خوابی گران، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن اوست. کیست که جز به اذن او در پیشگاهش شفاعت کند؟ آنچه در پیش روی آنان و آنچه را در پشت سرشان است، می داند و به چیزی از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمی یابند. کرسی او آسمانها و زمین را دربر رفته و نگهداری آنها بر او دشوار نیست، و اوست والای بزرگ»
در این آیه، صفاتی بزرگ و مطلق برای خداوند بیان شده و در ضمن، با ذکر رابطه تمام هستی با خداوند و علم خدا به هستی و علم موجودات در مقابل او و نکاتی دیگر، همه با نظم و ترکیبی خاص، نوعی جهان بینی ویژه و کل نگر به انسان ارائه شده است. آیات دیگر نیز هر یک به شکلی، چنین بینش هایی را برای انسان فراهم می کنند.
البته شرط بروز آثار این بینشها در عمل آن است که ایمان، تعهد و پایبندی به نتایج این بینشها حاصل شود. برای کسی که در پایین ترین درجه ایمان است و حقانیت آیات قرآن را به اجمال پذیرفته، این آگاهیها و بینش های دقیق، تحریک کننده و برانگیزاننده خواهد بود؛ زیرا چنین کسی وقتی خود را در برابر چنین خدایی می بیند، حس بینهایت طلبی و گرایش سیری ناپذیر او به کمالهای مطلق، او را به سوی ایمان و تعهد بیشتر می کشاند. از همین، راز تأثیر دانش و بینش در ایجاد انگیزه و نیز راز این همه تأکید بر تدبر در آیات و سطحی نگذشتن از آنها روشن می شود؛ زیرا تدبر در بینش های ارائه شده در آیات، زوایای این بینش ها را آشکارتر خواهد کرد و به گونه روشن تری گمشده انسان را به او نشان خواهد داد.
بر اساس آنچه گذشت می توان گفت معرفت و بینش، از آن جهت که حجاب از چهره حقیقت برمی دارد و حقیقت، ذاتا زیبا و مطلوب آدمی است، عواطف و گرایشهای انسان را به سوی خود جلب می کند و میل انسان به حقیقت، تحریک می شود و همین تحریک، سبب ایجاد انگیزه درونی نسبت به آن خواهد شد؛ ضمن آنکه تحریک عواطف زمینه ساز تعهد و پایبندی به حقیقت نیز خواهد شد. اما اگر امیال و کششهای متضاد با میل به حقیقت در وجود انسان فعال باشد، انگیزههای متضادی نیز ایجاد می کند و این دو انگیزه که یکی سازگار با حقیقت یادشده است و دیگری متضاد با آن، در جدال با هم قرار می گیرند و نیرومندتر، در این مبارزه پیروز خواهد شد. بنابراین، بینش و معرفت در انگیزه و عمل انسان اثر می گذارد، به شرط آنکه بر امیال، کششها و در نتیجه انگیزه های متضاد غالب شود. برای کنار زدن امیال و جاذبه های مخالف، باید فکری کرد. البته ارائه بینش شرط لازم است، اما کافی نیست.
گونهها و روشهای ارائه بینش
ارائه اطلاعات، گونه های متفاوتی دارد که از جمله، به دو گونه می توان اشاره کرد: یکی ارائه اطلاعات جدید که درباره آنها جهل مطلق وجود دارد و دیگری تصحیح خطاهای انسان در شناخت مسائل گوناگون که به آنها جهل مرکب دارد. خداوند با ارائه بینش درست و مستحکم از جهان هستی و آغاز و پایان آن و آگاه کردن انسان از ارزش ها و اهداف و معرفی راه و چاه، حکمت را به انسان یاد می دهد. در حقیقت یکی از رسالتهای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) همین تعلیم حکمت بوده؛ زیرا «حکمت» عقیده ای است که در صدق و راستی، محکم است و کذبی با آن آمیخته نیست و نفعش نیز ضرری به دنبال ندارد..
روشهای ارائه بینش نیز همچون گونههای آن، متفاوت اند؛ زیرا از امکانات، ابزارها و شیوههای متعددی می توان برای آگاهی دادن استفاده کرد. در اینجا، برای نمونه، سه شیوه به اختصار بیان میشود عرضه مستقیم اطلاعات و بینش ها: این شیوه، که به نمونه هایی از آن اشاره شد، از شیوههای رایج است. مفهوم «عرضه مستقیم آن است که فردی آگاه اطلاعات و آگاهی ها را به صورت آماده با یک خطاب مستقیم در اختیار مخاطب قرار دهد؛ برخلاف روشهای دیگر که ممکن است به صورت غیر مستقیم یا از طریق کشف درونی صورت گیرند.
در این شیوه، اطلاعات باید در سطح فهم و درک مخاطب و با توجه به مراحل رشد او، ارائه شوند تا هدف برآورده شود. همچنین مخاطب باید از حداقل اعتماد به گوینده سخن برخوردار باشد تا سخن او را بپذیرد یا آن سخن چنان استحکام و اتقانی داشته باشد که حتی با صرف نظر از اعتبار گوینده، پذیرفته شود. با این دو شرط لازم است که مخاطب می تواند اطلاعات را دریافت کند، بپذیرد و در نهایت به نتایج آنها ملتزم شود.
منبع: مجموعه مقالات تربیتی، عبد الرضا ضرابی، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول، قم، ۱۳۸۸