يكي از وظايف ديني موعظه و نصيحت كردن از راه صحيح است، تا جائي كه امام صادق(ع) ميفرمايند: «يجبُ للمؤمنِ علي المؤمنِ أنْ يُناصِحَه»[1]يعني«بر مؤمن واجب و لازم است كه مؤمن ديگر را نصيحت كند» پس نصيحت كردن يكي از حقوق واجب و حتمي قرار گرفته و اگر كسي آن را ترك كند عقاب ميشود.
اما در رابطه با حديث مذكور:
اصل اين حديث در كتاب«غرر الحكم» تاليف«ناصح الدين عبد الواحد» معروف به«آمِدي»، و همچنين در كتاب«عيون الحكم و المواعظ» تاليف«علي بن محمد الليثي الواسطي» از بزرگان قرن ششم، چنين آمده: «يا ايّها الناسُ! اقْبَلوا النَصيحةَ ممّنْ نَصَحَكم وتلقَّوها بالطاعةِ ممّنْ حمَلَها اِليكم واعلَموا! اَنّ الله سبْحانَه لم يمدَحْ مِنَ القلوبِ الا اَوْعاها للحكمةِ و مِنَ الناسِ الّا اسرَعَهم الَي الحقِّ اِجابةً واعْلَموا! اَنّ الجهادَ الاكبرَ جهاد النفسِ فاشْتَغِلوا بجهادِ انفسِكم تسْعَدوا وَ ارْفَضوا القيلَ و القالَ تسلَموا، واَكْثِروا ذكرَ الله تغْنَموا، وكونوا عبادَ الله اخوانًا تفوزوا لدَيْهِ بالنَعيمِ المُقيمِ»[2]در اين حديث به برخي از دستورات اخلاقي اشاره شده است. دستوراتي كه اگر كسي بعد از انجام واجبات و ترك محرمات به آنها پايبند باشد يقيناً در دنيا و آخرت مقام هاي والايي براي خود فراهم ميكند. حضرت ميفرمايد:«اي مردم از كسي كه شما را نصيحت ميكند قبول كنيد و آن را بپذيريد از كسي كه آن را به سوي شما حمل ميكند، و بدانيد كه خداي سبحان قلب هايي را ستايش ميكند كه پذيراي حكمت باشند و مردمي را ستايش ميكند كه در اجابت از حق از ديگران سريع ترند، و بدانيد كه بزرگ ترين جهاد، جهاد با نفس است، پس با نفس[خود] جهاد كنيد تا سعادت مند شويد، و قيل و قال(منازعه و جدال) را ترك كنيد تا سالم بمانيد، و خدا را زياد به ياد بياوريد تا غنيمت و ذخيره اي براي شما باشد، اي بندگان خدا با هم برادر باشيد(رفتار برادرانه داشته باشيد) تا در نزد خدا به نعمت هميشگي(بهشت) برسيد.
همان طور كه مشاهده ميشود حضرت علي(ع) در اين بيان پر بار به اعمال بسيار زيبايي اشاره ميكنند از جمله اين كه نصيحت پذيري و مجاهده با نفس امّاره و كنار گذاردن صفات ناپسند در رابطه با اجتماع و اين كه با هم برادر باشند و ثمرة اين برادري اتحاد و همدلي است.
در مورد سند اين حديث: لازم به ذكر است كه كتاب هايي كه فقط كلمات گهربار امير المؤمنين(ع) در آن ها جمع آوري شده است سه كتابند: «نهج البلاغه» نوشته ي«سيد رضي» ، «غرر الحكم» تاليف«ناصح الدين عبد الواحد» است، و «عيون الحكم والمواعظ» تاليف«علي بن محمد الليثي الواسطي». گرچه سخنان آن حضرت در كتاب هاي ديگر هم آمده است؛ ولي آن كتاب ها منحصر به كلمات آن حضرت نيست و بيانات معصومين ديگر هم نقل شده است مانند كتاب «كافي» نوشتة ثقة الاسلام «كليني» و«تهذيب» و«استبصار» تاليف«شيخ طوسي» و «من لا يحضره الفقيه» نوشته ي«شيخ صدوق» و ديگر كتاب هاي حديثي شيعه.
كتابهاي ارزشمند «نهج البلاغه» و«غرر الحكم»[3] در طول تاريخ مورد توجه بزرگان دين بوده و هستند، و سخناني كه در آنها وجود دارد از نظر فصاحت و بلاغت و از نظر معني در حدي هستند كه معلوم ميشود از آن حضرت نقل شدند، همچنين كتاب «عيون الحكم و المواعظ» تاليف «علي بن محمد الليثي الواسطي»، پس از نظر سند ميتوان گفت كه اين حديث معتبر است.
پي نوشت ها:
[1] . محمد بن يعقوب كليني، كافي، بيروت، دارالاضواء، ج2، ص208، ح1.
[2] . تصنيف غرر الحكم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ دوم، 1420ق، ص226، ح4583؛ عيون الحكم و المواعظ، دارالحديث، چاپ اول، 1376ش، ص 552.
[3] . جهت اطلاع بيشتر در مورد كتاب «غرر الحكم» ر.ک: مقدمه تصنيف غرر الحكم، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، ص31ـ32.