در مواردى نیز که واقعا احساس مى شود ارتباطى حاصل شده این ارتباط در حقیقت با روح خود فرد است، شبیه حالتى که در خواب براى انسان رخ مى دهد، اشخاص را مى بیند، با آنها صحبت مى کنند و… این در حقیقت روح خود فرد است که به اطراف و جوانب مختلف متوجه شده و مطالبى را اعم از صحیح و سقیم بازگو مى کند.
در مورد حکم فقهى حضرت امام خمینى در تحریر احضار ارواح را از قبیل سحر مى دانند که تعلیم و تعلم و عمل به آن حرام است ، (تحریرالوسیله، ج 2، ص 352، مسأله 16) و نظر مرحوم آیت الله اراکى نیز حرمت است.
اصل مساله احضار روح وبه تعبیر دیگر «ارتباط با ارواح» مورد انکار نیست ولى تنها براى افراد بسیار نادرى ممکن است و آنچه در این رابطه مورد ادعاى بسیارى بویژه در غرب قرار گرفته غالبا باطل و وسیله اى براى فریب دادن انسان هاى ساده لوح و حتى بازى هاى سیاسى است. چنان که رابرت وود به کمک اشعه ماوراى بنفش توانست تقلبات جلسات احضار روح رابرملا کند. از نظر شرعى نیز احضار روح حرام مى باشد.
ادله مختلف فلسفی، حسی و تجربی بر اثبات وجود روح اقامه شده است. هم چنین نمی توان امکان ارتباط با ارواح را از طریق صحیح علمی برای افراد خبره در این کار، انکار کرد. از سخنان پیشوایان بزرگ اسلام نیز امکان این موضوع ثابت می شود، ولی سخن در این جا است که تنزّل دادن مسأله ای به این مهمی تا آن جا که هر کس برای سرگرمی و تفریح نعلبکی یا استکان یا میز گرد چرخانی درست کرده و مشتی مرد و زن و کوچک و بزرگ دور آن جمع شوند؛ یکشب روح بوعلی سینا را حاضر کنند و شب دیگر مزاحم زکریّای رازی گردند و شب سوم انیشتاین را حاضر کنند و…گل بگویند و گل بشنوند و از تاریخ زایمان خانم گرفته تا صحت و بطلان مذاهب و ادیان و مکتب های فلسفی سخن به میان آورند و آن ارواح نیز برای این که خاطر خطیر سؤال کنندگان مکدّر نشود و از آنها نرنجند، طبق میل و علاقه آنها پاسخ دهند و…؟!
البته ارتباط با ارواح را به عنوان یک واقعیت می توان پذیرفت؛ ولی نباید از نظر دور داشت که این مسأله مورد سوء استفاده عده زیادی قرار گرفته و یک واقعیت با هزاران اوهام به هم آمیخته شده است. ازاین رو از میان هزاران مدّعی شاید تنها یکی راستگو باشد.
برای نمونه شما از آن روح سؤال های کلی که پاسخ آن امکان تطبیق بربسیاری از جزئیات را دارد نپرسید و بر پاسخ به سؤالات خصوصی خود اصرار ورزید؛ مثلاً اسم چند تن از دوستان خود را در دفتر تلفن خویش در نظر بگیرید و شماره تلفن آنها را بپرسید یا از خصوصیات و علایم اتاق تان سؤال کنید.در غیر این صورت کلی گویی هایی از قبیل «خطری برای شما پیش آمده که به خیر گذشته است و مواظب باشید تکرارنشود» یا «در بچگی کسالتی پیدا کردید که خیلی شما را ناراحت نمود» یا «اسرار خود را به همه کس نگو» یا«خواب های خوشی خواهید دید» یا «مسافری در سفر دارید که در آینده نزدیکی باز می گردد» یا «زیاد برای بعضی مطالب غصه نخورید کم کم درست می شود» و… این کلی گویی ها دلیل بر عدم واقعیت ارتباط است. روشن است که هر کس معمولاً مسافری در سفر دارد و یا خواب های خوب و بدی هم می بیند و برای پاره ای از مطالب هم غصه می خورد و… .
اما چرا نعلبکی و یا میز حرکت می کند؟ ممکن است حرکت آن معلول تمرکز نیروی فکری شخص باشد. ازاین رو حرکت غالبا موافق طرز تفکر و نوع تمایلات آن شخص یا اشخاص است نه موافق روحی که مدعی ارتباط با او هستند و در برخی موارد هم معلول به کارگیری ترفندی از طرف آن شخص است. برای اطلاع بیشتر ر.ک: ارتباط با ارواح، آیت اللّه ناصر مکارم شیرازی
هر چند پرسش در واقع رویه ای نسبت به مقاله احضار روح با نعلبکی ولی با این حال نکات قابل تامل در پرسش وجود دارد و هم در مقاله مذکور برای روشن مسئله برای طرفین نکاتی را در این باره بیان می کنیم.
1. سیر اجمالی در تاریخ احضار روح:
حضرت موسی این علم را ممنوع کرد لکن شاعئل نافرمانی نمود و توسط شخصی روح ثموئیل را احضار کرد. «من ها» روح اجداد خود احضار می کردند. یونانی ها نیز در احضار ارواح دست داشته اند، مزن امپراطور روم علاوی را برای احضار روح مادرش دعوت نمود. کاهنین مصر “ولاماهای” تبت، مغ های ایرانی و براهمه هند از قدیم علم احضار ارواح را می دانسته اند. در قرن وسطی اولین احضار توسط دختران «میس فوکس آلمانی» در سال 1847 انجام گرفت؛ و کسی آن علم را جزء علم مثبت قرار داد «آلان کاردک» بود که بعد از ده سال تلاش کتاب خود را به نام «ارواح» چاپ کرد و بعد از او «ویلیام کردک» و “گابریل” ترقیات شگفت انگیزی دراین علم به وجود آرود. (حسین الماسیان، قوای فامرئی در بیان علوم مغناطیسی، انتشارات گوتنبرگ، اول، 1368، ص 102- 103)
و دانشمندان تجربی مانند «هووسن» و «هرموب» با تحقیقات 12 ساله مسئله را تایید نموده اند. (فرید وجودی، دائره المعارف) در سال 1869 یعنی 22 سال پس از ظهور علم ارتباط با ارواح درغرب یک هیئت 33 نفره از دانشمندان و روحانیون . … از طرف انجمن زبان شناسان انگلستان ماموریت یافتند تا به مسئله رابطه با ارواح به دقت رسیدگی کنند که بعد از یک سال و نیم بررسی و آزمایش رآی خود را مبنی بر تصدیق اصول رابطه با ارواح به انجمن مزبور تسلیم کردند. (بیست پاسخ از هیئت تحریریه موسسه در راه حق، ناشر در راه حق، سال 1360، ص 151) از نظر دینی ارتباط با ارواح سالها قبل مطرح بوده، در منابع اسلامی گاهی بعضی ائمه طاهرین در بیداری با ارواح گذشتگان مرتبط شد و با آنان سخن گفته اند، و گاهی این ارتباط برای افراد غیر معصوم مانند سلمان نیز دست داده و در حال بیداری با روح مرده سخن گفته اند. (محمد تقی فلسفی، معاد از نظر روح و جسم، نشر معارف اسلامی، 1360، ص 314 و ص 316)
ب) ارتباط با ارواح احتیاج به اطلاعاتی تخصصی و هم چنین قدرت و اراده و سلامت اعصاب دارد با این
جهت ادعای این مسئله از هر کسی پذیرفته نیست. (بیست پاسخ, همان ص 152)
ج) انواع ارتباط با ارواح:
ارتباط با ارواح به یک صورت نیست اقسام و انواع مختلفی دارد که به نمونه های اشاره می شود:
1. به صورت خواباندن فردی که به نام خواب مغناطیسی، هیپنوتیزم، مانیه تیزم و یا تله پاتی (انتقال افکار از فاصله دور) یاد می شود. (ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، ج 1، ص 382)
2. به صورت احضار ارواح(دائره المعارف، همان ج 4، ص 365)
3. به صورت رویای صادقانه (معاد فلسفی، همان، ص 322)
4. ارتباط در حال بیداری (همان، ص 313)
د) کیفیت احضار:
کیفیت احضار مختلف است. یکی از نویسندگان می گوید: برای ارتباط ارواح با زندگان واسطه ای لازم است این واسطه انسان، میز، و اشیای دیگری می تواند باشد. افرادی که واسطه قرار می گیرند باید دارای قوه «مد یومینطه» باشد که عبارت است از خاصیتی که بدون مدیوم (واسطه) وجود دارد که درحال خواب یا بیداری سیال لطیف حیاتی از او خارج می گردد و ارواح بدون کمک سیال حیاتی که از بدن اشخاص زنده می گیرند نمی توانند به سهولت در تمام ماده تظاهر نمایند:
اقسام مدیوم:
1. مدیوم معالج که کارشان استفاده از اطلاعات برای معالجه امراض است.
2. مدیوم شنوا که با ارواح مکالمه می نمایند.
3. مدیوم گویا که روح توسط آلات ناطقه مدیوم مقاصد را بیان می کند.
4. مدیوم بینا آنهایی که در حال بیداری ارواح می بییند ولی نه به وسیله چشم ظاهر
5. مدیوم نویسنده این قبیل افراد تحت تسلط قوه روح شروع به نوشتن می کند. (قوای نامرئی، همان، ص 104-107)
د) نظر برخی افراد:
1. علامه طباطبائی: خیلی از خوارق عادات از جمله احضار ارواح مستند به قوت اراده و ایمان داشتن است به تاثیر آن است چون اراده تابع علم و یقین است وقتی علم قطعی شد حواس آنچه را که انسان به آن یقین دارد مشاهده می کند که فلان شخص است و هیچ توجه به عدم آن ندارد و ممکن است با این تخیل امراض را معالجه کند، از این جا روشن شد که ملاک تحقق خوارق عادت علم خبری است نه مطابقت این علم با خارج و واقع … مانند احضار ارواح که اصحاب آن دلیلی بیش از این که روح در خیال و یا در حواس آنها ظاهر شد نه در خارج ندارند و اگر روح واقعا در خارج حاضر شده باشد همه آنها که حس طبیعی دارند باید آن بنیند با این توجیه چند اشکال درباره احضار ارواح حل شد: 1. کسی که بیدار است و روحش مشغول کارهای خود اوست چگونه روحش حاضر شده است ولی هیچ اطلاعی ندارد که روح روح او را در فلان محل احضار کرده اند با این که انسان یک روح بیشتر ندارد. جواب این است که احضار خیالی است.
2. روح جوهر مجرد است به زمان و مکان نسبتی ندارد. جواب این است که روح تخیلی حاضر شده است نه واقعی.
3. یک روح به صورت های مختلف چگونه ظاهر می شود؟
4. ارواح گاهی خلاف واقع خبر می دهد یا بعضی روح ها بعض دیگر را تکذیب می کنند (چنان که خود پرسشگر نیز اعتراف نموده است) جواب همه این شکالات این است که روح در مشاعره و خیال حاضر کننده حاضر شد نه در خارج به گونه که دین شود. (علامه طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، دارالکتب الاسلامیه، 1397ه. ق, ج 1, ص 244-246 با تلخیص)
2) مرحوم فلسفی: با این که از نظر دینی ارتباط با ارواح گذشتگان را در بیداری ممکن می دانم و خیلی مائلم وسیله ای بدست آید تا با روح شیخ طوسی و روح شیخ صدوق رضوان الله مرتبط شوم … ولی با میز گردان نمی شود با عالم برزخ و ارواح گذشتگان مرتبط شد چنان که با طالع بینی نمی شود فردای مردم را تعیین کرد. (معاد فلسفی، همان، ص 221)
3) فرید وجدی: احضار ارواح فنی است که دانشمندان اروپا و آمریکا از آن استفاده برده روح را به شکل روشن حاضر می بینند و با او صحبت می کنند و برای آنها ثابت می شود که روح فلان شخص است.
4) صاحب قوای نامرئی عقیده دارد که دانشمندان غربی از ارواح متظاهر در جلسه عکس برداری کرده اند. (قوای نامرئی، همان، ص 108)
براى اطلاع بیشتر ر.ک:
– ارتباط با ارواح، آیت اللّه ناصر مکارم شیرازى.
– حقیقت روح , احمد زمردیان , دفتر نشر فرهنگ اسلامی , ص 274 به بعد
– معادشناسی , سید محمدحسین حسینی طهرانی , انتشارات حکمت , ج 3
– عالم پس از مرگ , لئون دنی , ترجمه محمد نصیری , مؤسسه مطبوعاتی عطایی , ص 75 به بعد
– الروح , ابن قیم الجوزیه , دار الکتاب العربی , ص 289
– معاد انسان و جهان , جعفر سبحانی , انتشارات مکتب اسلام , ص 81 به بعد
– المیزان , علامه طباطبایی , ذیل آیه 102, بقره , ج 1, ص 244
– به سوى جهان ابدى، ص 288 زین العابدین قربانى
– منشور جاوید، ج 9 ، ص 161 و 190 به بعد جعفر سبحانى
– عود ارواح ، ناصر مکارم شیرازى