ترديدي نيست اخلاص از بزرگترين دستورات ديني است، و اخلاص در عبادت از واجبترين واجبات ديني شمرده ميشود.[1] و آن عبارت است از تصفية عمل از هرگونه شائبه است.[2]و به تعبيري عبارت است از اين كه انسان ذات خود و صفات ذاتي خود (اخلاق) و اعمال ذاتي خود و همه كارهاي خود را به گونهاي قرار دهد كه همه آنها براي خداوند سبحان باشد.[3]يكي از زيباترين ميزان براي اخلاص در عبادت در كلام امير مؤمنان ـ عليه السّلام ـ بيان شده كه فرمود: «ما عبدتك خوفاً من نارك و لا رغبة في جنتك بل وجدتك اهلاً للعبادة فعبدتك»[4] يعني تو را از ترس آتش و يا جذبة نعمتهاي بهشتي عبادت نميكنم، بلكه چون تو را سزاوار پرستش يافتهام، لذا عبادت ميكنم.
علامه طباطبايي ذيل اين سخن، تحليل زيبايي دارد و گفته است: خداوند به يكي از سه طريق عبادت ميشود: خوف، اميد، عشق و محبت. طبيعت مردم در انتخاب اين سه روش متفاوت هستند، چون عدهاي از مردم (كه اكثريت از مردم اين عده هستند) خوف بر آنها غلبه دارد. زيرا وقتي درباره وعدههاي الهي كه درباره ستمكاران و كساني كه مرتكب معصيت و گناه شده اند؛ فكر و انديشه مينمايد، دچار وحشت ميشود و از ترس عذاب خداوند، به عبادت و پرستش خداوند روي ميآورد. همچنين گروه ديگر براي ميل به لذت ها و نعمت هاي بهشتي عبادت مي کنند.
اما عبادت خداوند براساس عشق و محبت، خالصترين نوع عبادتهاست و اخلاص در عبادت را تنها از طريق محبت ميتوان به دست آورد. لذا در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ رسيده كه فرمود: «هل الدين الّا الحبّ» آيا دينداري غير از محبت است. و در حديث ديگر آمده: «اني اعبده حباً له و هذا مقام مكنون لايمسه الّا المطهرون» يعني من از آن جهت خدا را عبادت ميكنم كه او را دوست دارم و اين مقام (عبادت بر اساس محبت) مقامي است پوشيده كه جز پاكان كسي ديگر به آن نميرسد.[5]بنابراين بهترين راه بلكه تنها راه كسب اخلاص واقعي در عبادت، بلكه در هر كاري آن است كه عبادت و هر كار مثبتي بر اساس انگيزه و محبت الهي صورت گيرد. پس اين نوع پرستش، در واقع يك نوع عشق و محبت واقعي و الهي است و هر گاه عبادت از روي عشق و محبت باشد، عبادت خالصانه خواهد بود. چون چنين عبادتي در قيد و اسارت هواي بهشت و يا ترس از دوزخ نيست، بلكه عبادت آزادانه است.
در اين رابطه زيباتر و دلانگيزتر و آموزندهتر و پرجاذبهتر از هر كلامي، سخن عارف بزرگ حضرت امام خميني (ره) است كه ميگويد: «اي بيچارة بيخبر از معارف الهي كه جز اداره شهوت و غضب خود، چيزي ديگر نميفهمي، تو مقدس مواظب به ذكر، و ورد و مستحبات و واجبات وتارك مكروهات و محرمات و متخلق به اخلاق حسنه، در ترازوي انصاف بگذار كارهايي را كه ميكني، آيا از براي رسيدن به شهوات نفساني و نشستن بر تختهاي زمردين و هماغوش شدن با لعبهاي شوخ و شنگ بهشتي و پوشيدن لباسهاي حرير و استبرق و سكني كردن در قصرهاي نيكو منظر و رسيدن به آرزوي نفساني، آيا اين ها را که تمام براي خود خواهي است، به خدا نسبت داد و پرستش حق دانست؟ آيا شما با عملهاي كه براي مزد كار ميكند چه فرقي داريد؟… ميگوييد نماز ميخوانم براي تقرب به خدا، آيا اين نماز شما براي نزديكي به خداست يا براي تقرب به زنان بهشتي است و رسيدن به شهوات است؟!! فاش ميگويم پيش عرفاي بالله و اولياء خدا تمام اين نوع عبادات ما، از گناهان كبيره است. اين عبادت من و تو با معصيت اهل ريا و عصيان چه فرقي دارد و تمام اين عبادات ما شرك محض است و شائبه خلوص و اخلاص در آن نيست. اي عزيز نمازي كه براي خاطرخواهي زن باشد (چه زن دنيايي يا بهشتي، حور العين) اين نماز براي خدا نيست.»[6]از آنچه گفته شد چند نكته درباره كسب اخلاص به خوبي معلوم گرديد:
اولاً: براي كسب اخلاص بايد به گونهاي عمل شود كه انسان نه تنها براي عمل خود پاداشي را مدنظر نداشته باشد، بلكه خود عمل و كار نيك خويش را نيز نبيند.
ثانياً: بهترين راه كسب اخلاص از نظرعلامه طباطبايي آن است كه كارها و اعمال نيك بر اساس عشق و محبت به خداوند انجام گيرد. مثلاً چون خدا دوست و محبوب است او را پرستش کرد.
ثالثاً: يكي از راههاي كسب اخلاص در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ چنين بازگو شده كه فرمود:
«و العمل الخالص الّذي لاتريد اَن يحمدك عليه احدٌ الّا الله» يعني عمل خالص آن است كه توقع نداشته باشي به خاطر آن، كسي جز خداوند تو را بستايد.[7]رابعاً راه كسب اخلاص آن است كه هر كاري با انگيزه الهي، و قصد قربت و به دور از ريا، سمعه و شهرت و مانند آن باشد و بالاترين اخلاص آن است كه عمل تنها براي رضاي خداوند انجام گيرد و هيچ گونه انگيزه ديگر حتي پاداش اخروي هم مورد نظر نباشد.
5. امّا راههاي حفظ اخلاص ممكن است براي هر كسي راه خاصي براي حفظ اخلاص وجود داشته باشد كه در اين جا به چند نمونه اشاره ميشود:
اولاً: يكي از بهترين راه حفظ اخلاص آن است كه انسان در خود اين روحيه را به وجود آورد كه خداوند هيچ گونه نيازي به عبادتهاي او ندارد، بلكه هر دستوري كه به ما داده براي آن بوده است كه ما به كمال برسيم و سعادت ابدي خود را از راه بندگي خداوند تأمين كنيم.[8]ثانياً: براي حفظ اخلاص بايد قبل از انجام عمل نيك و بعد از آن انسان با خود و هواهاي نفساني و وسوسههاي شيطاني جهاد و مبارزه كند و به اصطلاح همواره در سنگر جهاد اكبر باشد، و نگذارد كه عمل صالح او مورد دست برد شيطان قرار گيرد و نيت خالصانه او دچار مشكل شود. چون شيطان در قدم اوّل تلاش ميكند كه انسان عمل خيري انجام ندهد. وقتي در اين مرحله شكست خورد، كوشش ميكند كه اخلاص او را خراب كند. مثلاً كسي ممكن است به فقير و يا مستمندي تنها براي رضاي خدا، كمك كند و در كمك خود خالص باشد. امّا بعد از مدتي به او منت بگذارد و كمك خود را به رخ او بكشد، اين سبب مي شود كه عمل خالصانه را كه انسان انجام داده دچار مشكل كند.
ثالثاً: يكي از راههاي حفظ اخلاص در عمل آن است كه انسان همواره اعمال صالح و خير خود را فراموش كند، به گونهاي كه گويا آن را انجام نداده است. امّا در مقابل قصورها و تقصيرهاي خود را همواره به خاطر بياورد.
پي نوشت ها:
[1] . طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، بيروت، نشر موسسه اعلمي، 1423، ج 13، ص 79.
[2] . عبدالرزاق قاساني، شرح منازل السايرين، قم، نشر بيدار، 1372 ش، باب اخلاص، ص 158.
[3] . طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، بيروت، نشر موسسه اعلمي، 1423،ج 3، ص 162.
[4] . طباطبايي، تفسير الميزان، بيروت، نشر مؤسسه اعلمي، ج 11، ص 159.
[5] . طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، بيروت، نشر موسسه اعلمي، 1493 ق، ج 11، ص 160.
[6] . امام خميني، سيد روح الله، چهل حديث، موسسه آثار امام، 1371 ش، ص 73.
[7] . احمدي فقيه، محمد حسن، رابطه نيت و اخلاص، چاپ اوّل، 1362 ش، ص 56.
[8] . امام خميني، سيد روح الله، چهل حديث، موسسه آثار امام، 1371 ش، ص 22.