خانه » همه » مذهبی » راه کارهای فقر زدایی در بیان روایات (2)

راه کارهای فقر زدایی در بیان روایات (2)

راه کارهای فقر زدایی در بیان روایات (2)

از مشخصه هايي كه اسلام را از ديگر اديان جدا نموده ؛ و مظهر نمو و شكوفايي در تمام ابعاد آن گشته ؛ موضوع ميانه روي است . بطوري كه اسلام به دين (وسطي)ميانه رو معروف شده است ؛ يعني پرهيز از افراط و تفريط كه در مورد امرار معاش نيز بايست به آن توجه زيادي گردد.

a84600bb 5f76 452c 97b8 f6560dae2ae5 - راه کارهای فقر زدایی در بیان روایات (2)
0009403 - راه کارهای فقر زدایی در بیان روایات (2)
راه کارهای فقر زدایی در بیان روایات (2)

 

منبع : راسخون

00094021 - راه کارهای فقر زدایی در بیان روایات (2)

 

نویسنده : محمد بیرانوند

 

 

فصل سوم

روزی کفاف

از مشخصه هايي كه اسلام را از ديگر اديان جدا نموده ؛ و مظهر نمو و شكوفايي در تمام ابعاد آن گشته ؛ موضوع ميانه روي است . بطوري كه اسلام به دين (وسطي)ميانه رو معروف شده است ؛ يعني پرهيز از افراط و تفريط كه در مورد امرار معاش نيز بايست به آن توجه زيادي گردد.
سفارش به ميانه روي از اينروست كه فقر باعث فراموشي و غفلت از ياد خدا مي گردد ؛ و هم و غم مستولي شده؛ فرصت و فراغت بالي براي توجه به روح عبادات نخواهد گذاشت . وغنا و تمول نيز باعث طغيان خواهد شد؛ چنانكه در سوره النبأ از مترفين يعني مرفهين ياد شده كه بيشتر اهل جهنم را تشكيل مي دهند . واين همان كلام رسول خداست كه «« مي فرمايد :يا اباذر ؛ آيا كسي از شما غير ازثروتي كه موجب طغيان و سركشي گردد ؛يا تنگدستي كه سبب فراموشي شود را انتظار مي رود »» (58)
كه مقصود اين است هم غنا باعث طغيان شود و هم فقر باعث فراموشي از ياد خدا گردد .
پس آنچه از حضرت باري تعالي بايد خواست ؛بايد يا ثروتي باشد كه موجب طغيان نشود و يا روزي كفافي باشد كه مايه آسودگي گردد. چنانكه امام سجاد عليه السلام مي فرمايد ((خدايا بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا به ثروت سرشار يا زندگي توأم با كفاف از آن پناه ده.))(59)

درخواست روزي كفاف

((رسول خدا صلوات الله عليه و آله فرمودند:خوشا به حال آنكس كه مسلمان باشد ومعيشت او بمقدار كفاف و نيرويش محكم باشد وفرمود :بار الها به محمد و آل محمد و به دوستداران محمد وآل محمد عفت و خويشتن داري و زندگي باندازه كفاف مرحمت دار و به دشمنان محمدوآل محمد (صلوات الله عليهم اجمعين )مال زياد و اولادزياد روزي فرماي »»(60)««امام صادق عليه السلام در حديثي فرمود كه لقمان عليه السلام به پسرش فرمود:از دنيا به اندازه كفاف خود بهره گير و يكباره دنيا را به دور ميفكن و به آن بي اعتنا مباش كه نانخور مردم گردي و نيز آنچنان در دنيا غرق مشو كه بآخرت تو زيان و آسيب رساند»» (61)
و مولا علي عليه السلام سفارش خود را درمورد روزي كفاف چنين بيان مي فرمايد:««جهان خانه اي است كه فنا و زوال پايه و اساس آنست وجهانيان ناگزير از ترك گفتن آن مي باشند .وآن در نزد اهلش خوشگوار وسبز وخرم است ، شتابان به سراغ خواهان خود مي آيد و علاقه و محبتش را به دل بيننده وارد مي كند ،پس بكوچيد ازآن و ازبهترين متاع خود (عبادت خدا وخدمت مردم )توشه برداريد وبيشتر از حاجت خود در آن طلب نكنيد و ازآن ، زيادتر از آنچه بشما رسيده است نخواهيد.»» (62)
«« امام سجاد عليه السلام مي فرمايد: روزي رسول خدا صلوات الله عليه و آله به شترچراني گذر كرد و كسي را فرستاد تا ازاو شيربخواهد او جواب داد: آنچه در پستان شترهاست صبحانه ي قبيله است وآنچه درظرفهاست براي شام آنهاست. پيامبر فرمود :خدايا مال وفرزندان اين شتربان را زياد كن. سپس چوپان گوسفند چراني را ديد ،و ازاو شيرطلبيدند او گوسفندها را دوشيد وهرچه در ظرف داشت در ظرف پيامبر (ص) ريخت وگوسفندي هم براي پيامبر فرستاد وگفت:همين اندازه نزد ما بود اگر بيش از اين هم بخواهيد ميدهم. پيامبر (ص)فرمود: خدايا اورا به اندازه روزي كفاف روزي ده .يكي از صحابه گفت :اي رسول خدا (ص) براي كسي كه به تو شير نداد دعائي كردي كه همه ما آنرا دوست داريم و براي آنكه خواسته تو را روا ساخت دعايي فرمودي كه آنرا دوست نداريم.رسول خدا صلوات الله عليه وآله فرمودند :آنچه كه كم باشد و كفايت كند بهتر از ثروت زيادي است كه دل را مشغول دارد. خدايا به محمد وآل محمد (صلوات الله عليهم اجمعين)به اندازه كفاف روزي بده »» (63)
واهميت موضوع تا بدان جاست كه رسول خدا صلوات الله عليه وآله مي فرمايد:««هيچ كس اعم از ثروتمند و مستمنددر روز قيامت نيست جزآنكه دوست ميدارد وآرزو مينمايد كه ازدنيا تنها قوت و روزي به او داده مي شد. »» (64)
و براستي روزي كفاف كه همراه آرامش است مظهر بزرگترين بي نيازي و مايه خوشبختي مي باشد . ««امير المؤمنين عليه السلام از فرزند برومندش امام حسن مجتبي عليه السلام پرسيد : بي نيازي چيست ؟ فرمود :آرزوي كم داشتن وخشنود بودن به همان مقداري كه ترا كفايت كند »» (65)
امام باقر عليه السلام نيز مي فرمايد : «« پرهيزكاران توانگرانند كه اندكي از دنيا آنان را بي نياز ساخته ومخارج آنان سهل وكم است »» (66)
و امام صادق عليه السلام ميفرمايد : «« رسول خدا صلوات الله عليه وآله فرمود : تنگدستي براي مؤمن بهتر از توانگري است مگركسيكه با توانگري از دوش ديگري باري بر دارد يا در ناگواري چيزي ببخشد فرمود : در روز قيامت هيچ توانگر و تنگدستي نيست مگرآن كه دوست دارد كه به جز قوت روزانه چيزي بيشتر به او نمي رسيد »» (67)
حال اگر نگاهي به آشفتگي و بي قراري مردم كه براي ازدياد مال براي خود درست كرده اند بياندازيم خواهيم ديد از اينروست كه اين سفارشات را فراموش نموده اند . و دارايي كه بايست زمينه ساز آرامش و رسيدن به خيرات باشد تبديلش نموده ايم به زمينه ي اضطراب و بي قراري و افتادن در هلاكتي كه جز رنج در دنيا و عذاب عقبي از آن انتظار نمي رود . واگر همگي تلاشهايمان را تنها متوجه رسيدن به روزي كفاف مي نموديم،مي ديديم كه چه ظلمهايي از پيكر جامعه زدوده مي شد ،ظلمهايي كه ريشه آن تنها زياده خواهي و طمع وتكاثراست ،و آنگاه ميشدگفت: دنيا و مافيها براي آسودگي ماست ،نه آسودگي ما فداي كسب دنيا .

فصل چهارم

تدبیر معاش

از جمله فاكتورهاي بروز فقر مي توان به نداشتن تدبير در امور اقتصادي اشاره نمود . اگر نگاهي گذرا به اوضاع و احوال آنان كه تنگدست شده اند داشته باشيم ، درصد قابل توجهي از ايشان اقرار به نداشتن تدبير در امور زندگي نموده اند . و چه بسيار افرادي كه به خاطر نداشتن تجربه و علم وآگاهي از امور اقتصادي در پشت ميله هاي زندان شب را به صبح مي گذرانند و تنها افسوسشان اين است كه اي كاش تجربه كسب مي كرديم ، و اي كاش كه از اوضاع بازار و كسب و كار با خبر بوديم . البته مسئله تدبير نداشتن در امور اقتصادي تنها مختص به كارهاي كلان نيست ، بلكه مدير خانواده هميشه بعنوان رئيس امور مالي نيز شناخته شده است و اگر تدبير كافي نداشته باشد ورشكست خواهد شد و پديده اي به نام فقررا به خانه خواهد آورد . پس براي تشكيل خانواده علاوه بر بلوغ اجتماعي و جسمي و جنسي ، بلوغ فكري را هم در نظر گرفته اند كه اشاره دارد به نداشتن تجربه و تدبير در اداره امور زندگي كه امام سجاد عليه السلام از آن تعبير به تدبير معاش نموده اند و در يكي از دعاهاي صحيفه سجاديه به بعضي از عوامل بروز فقر و راه پيشگيري از بروز آن اشاراتي لطيف و زيبا نموده اند .
امام سجاد عليه السلام در دعاي سي ام صحيفه سجاديه كه دعاي حضرت در ياري خواستن از خدا براي پرداخت وام است مي فرمايد :‘‘بار خدايا بر محمد و آلش درود فرست و مرا از اسراف و زياده خواهي بازدار و به بخشش و انتخاب ميانه روي سامان ده ، و اندازه نگاه داشتن نيكو را به من بيآموز و مرا به لطف خود از ولخرجي حفظ كن و روزيم را از راههاي حلال روانه ساز و خرج كردن مالم را متوجه برنامه هاي خير فرما ، وثروتي كه مرا به كبر و خود بيني آلوده كند يا به ستم بكشاند يا مرا از مرز عبادت و ادب خارج كند از من دور كن .‘‘(68)
امام سجاد عليه السلام در تعليم تدبير معاش در اين كلمات نوراني به نكات زيبايي اشاره نموده اندكه ازجمله:
از خدا بواسطه اهل بيت در خواست كنيم كه اين علم و تدبير را به ما بيآموزد همان طور كه امام عليه السلام دعايي دراين زمينه دارند
توجه داشته با شيم كه اسرافگر نباشيم
زياده خواه هم نباشيم
بخشش كنيم و زندگيمان مقتصدانه باشد ودر خرج كردن ميانه رو
از خدا بخواهيم حسن تقدير (اندازه نگهداشتن نيكو ) يعني برنامه ريزي دقيق در زندگي ما حاكم باشد .
توجه به ولخرجي نكردن .
روزي را از راههاي حلال كسب كنيم ،كه اين خود اشاره دارد به اينكه اگر روزي از راه حلال كسب نشود باز هم بطرق مختلف مي تواند عامل فقر باشد (همچون پديده شوم ربا )
خرج مال در برنامه هاي خير ، يعني صرف مال در آنچه كه خيري در آن نيست عاملي است براي فقر و بذل مال در آنچه كه خير است همچون تامين آسايش براي امور زندگي خود . كمك و انفاق به ديگران ،كمك به اقوام و هم كيشان و… كه خود باعث بركت و خير داشتن دارايي خواهد شد . ثروتي را طلب كنيم كه ما را به كبر و خود بيني آلوده نكند و ما را از مرز عبادت و ادب دور نكند . كه هركدام از اين گزينه ها برنامه اي است براي جلوگيري از بروز فقر .
كمبود آگاهي و نداشتن تدبير
‘‘رسول خدا صلوات الله عليه و آله مي فرمايد :من از هجوم فقر و تنگدستي براي امتم نمي هراسم بلكه ترس من از نداشتن تدبير (در زندگي) است‘‘ (69) . نداشتن تدبير خود نشان كم آگاهي و گاهي اوقات كم عقلي شخص مي باشد . حضرت امير عليه السلام مي فرما يد: رخنه هر تنگدستي بسته مي گردد بجز رخنه فقر و تنگدستي جهل و حماقت وكم عقلي. (70)
وهمچنين‘‘امام صادق عليه السلام ميفر مايد: هيچ بي نيازي فراوان ترازعقل نباشد و هيچ تنگدستي فرومايه تر از كودني و حماقت نيست و هيچ پشت گرمي در كار ، بهتر از مشورت نمي با شد’’(71) . پس نيا زمند آن نيست كه مال ندارد بلكه تنگدست واقعي آن است كه عقل ندارد و انديشه نمي نمايد و از مشورت ديگران بهره نميگيرد و در يك كلمه تدبير ندارد آنچه كه محوريت دارد تدبير است نه داشتن مال ودارايي آن كه تدبير دارد مال بي پايان در نزدش حاضر است وآنكه تدبير در معاش نداشته باشد مطمئناً فقير است گر چه فعلاً مالدار باشد. «« امام صادق عليه السلام مي فرمايد: چه بسا فقيراني كه از ثروتمند مسرف ترند، چون غني و ثروتمند از اينكه دارند خرج مي كنند و فقير از چيزي كه ندارد بذل مي نمايد »» (72)
‘‘حضرت علي سلام الله عليه در تفسير سوره النجم آيه 48 كه مي فرمايد :اوست كه بي نياز مي كند و تنگدست مي سازد فرمود : آدمي را به معيشتش بي نياز مي سازد و با كسب دستش او را خوشحال مي كند (73)
و هيچ كسبي نيست مگر اينكه متكي به تدبير باشد . پس اگر خواستار رفع فقر هستيم ، بايست در به دست آوردن تجربه و آگاهي و تدبير در امر معاش كوشا باشيم و بدانيم كه اميرمؤمنان عليه السلام ضمانت كرده اند كه هر كس تدبير در معاش داشته باشد نيمي از خوشي را به دست مي آورد . چنانكه مي فر مايد :‘‘اندازه نگهداشتن (برنامه ريزي ) نيمي از عيش مي باشد و تنگدست نمي شود آنكه ميانه روي در معاش داشته باشد’’(74)
بهر حال اگر تدبير تكيه گاه زندگيمان باشد و توجه به اولويتها و اهم و مهم كردن كارها داشته باشيم آسايش و آرامش خود سايه افكن زندگي ما خواهد شد . چنانكه سيره اهل بيت عليهم السلام نيز ياد دهنده همين موضوع مي باشد . ‘‘امام رضا عليه السلام مي فرمايد :انسان وقتي خوراك سال خود را آماده كند از بار زندگي سبك مي گردد و آسايش و آرامش مي يابد، سپس فرمود :امام باقر و امام صادق عليهما السلام تا زماني كه روزي سال خود را فراهم نكرده بودند خانه يا ملكي نمي خريدند’’ (75)
سخن را با اين جمله از امام علي عليه السلام خاتمه مي دهيم كه مي فرمايد :‘‘سه چيز است كه با آنها مسلمان تكميل مي شود فهم در دين ، اندازه نگهداشتن در زندگي و امرار معاش (برنامه ريزي) و صبر در مصيبتها ’’(76)

فصل پنجم

توجه به فقرا

براي رفع مسئله فقر ما بايست اين امر را دردي بر پيكره جامعه بدانيم و بعد به درمان آن بپردازيم . اسلام عزيز سفارشاتي در خصوص وظايف ما نسبت به فقرا به طور مفصل بيان نموده كه در صفحات آتي شمه اي از آن ذكر خواهد شد. ولي آنچه كه اسلام بدان توجه نموده و قابل اهميت است اينكه :
الف. بايست فقرا را دوست داشت و نسبت به آنان علاقه ورزيد و آنان را هديه هايي از جانب خدا دانست كه براي ما فرستاده شده اند و برخورد ما در قبال اين هدايا بايد سنجيده باشد
ب. حب و علاقه نسبت به ايشان بايست شديد شود و از اينرو در تاكيدات اهل بيت عليهم السلام مي بينيم كه چه بسيار سفارش به همنشيني با فقرا نموده اند كه زمينه انس و شيفتگي را فراهم مي نمايد .
ج. بايست توجه به فقرا همرا ه با تكريم باشد كه خداي ناخواسته به شخصيت شخص فقير آسيبي نرسد چرا كه از انسان خورد شده كاري ساخته نيست .
د. توجه ما به فقرا نبايدبا مرحمت و لطف باشد وخيال كنيم كه ما در حق ايشان لطف نموده ايم .بلكه قلبا” بايد احساس كنيم كه اين امر وظيفه ما مي با شد وما حقيقتا” مديون ايشانيم وبر ما فرض است كه ايشان را كمك نماييم . چرا كه اگر به اين مهم توجه نكنيم عقاب خواهيم شد.
و با يقين بايست اعتقاد داشت كه ايشانند كه زمينه رسيدن به خير و ثواب را براي ما فراهم مي نمايند.پس بايست دوستشان داشته باشيم و با آنان همنشين شويم و از اعانت و ياريشان باديد وظيفه دريغ ننماييم .
در اينكه اخلاق ما با مستمندان چگونه باشد و توجه به فقرا ،به چه شكل صورت پذيرد احاديث روشنگري وارد شده است كه از آنان بهره مي گيريم .

تحقير نكنيم

رسول خدا صلوات الله عليه و آله فرمود:‘‘هر كس مؤمني را بخاطر تنگدستي و نداشتن مال ذليل وخوار بشمرد و تحقيرش كند خدايش در روز قيامت او را رسوا سازد ’’ (77)
و رسول خدا(ص) در بياني ديگر مي فر مايد: ‘‘هر كه مسلمان فقيري را بخاطر تهيدستي اش تحقير كند محققا” به حق خدا اهانت كرده وهميشه درراه دشمني و خشم خداي عز و جل خواهد بود تا وقتي كه او را راضي و خشنود سازد’’(78)
و اهميت اين مطلب چنان زياد است كه با تعابير متفاوت بيان گشته است . چنانكه رسول خدا صلوات الله عليه و آله مي فرمايد :‘‘هر كس مسلمان تهيدستي را تحقير و استخفاف كند حتما” حق خدا را تحقير كرده و خدا در روز قيامت او را تحقير فرمايد مگر آنكه توبه كند ’’(79)
و لقمان حكيم عليه السلام نيز به فرزندش فرمود :‘‘اي پسر جانم ، كسي را به خاطر ژنده بودن جامه اش تحقير مكن زيرا پروردگار تو و او يكي است(80)
حال به اين حكايت توجه بيشتري نماييم . ‘‘امام صادق عليه السلام فرمود : مرد ثروتمندي با لباس پاكيزه خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد ونزديك حضرت نشست سپس مرد تنگدستي با جامه اي چركين وارد شد و پهلوي مرد ثروتمند نشست .در اين حال شخص ثروتمند جامه هايش را از زير پاي او كشيد رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود :ترسيدي چيزي از فقر او به تو بچسبد ؟ گفت نه ، فرمود : ترسيدي از دارايي تو چيزي به او برسد ؟ گفت نه فرمود :ترسيدي لباست كثيف شود ؟ گفت نه فرمود :پس چه چيزي تو را به اين كار واداشت ؟ گفت يا رسول الله (صلي الله عليه و آله ) مرا همدمي است (شيطان )كه هر كار زشت را در نظرم زينت دهد و هر كار خوبي را زشت جلوه دهد، حال نصف ثروتم را به او بخشيدم . پيامبرصلي الله عليه وآله به مرد فقيرفرمود :تو مي پذيري ؟. گفت نه . مرد ثروتمند به او گفت : چرا ؟ گفت زيرا مي ترسم آنچه بر تو وارد شده {از تكبر و همدمي با شيطان و توهين به فقرا } بر من نيز وارد شود (81)
پس به صرف اينكه كسي نادار است دليل نمي شود كه مورد اهانت و تحقير قرار گيرد و اگر شخص خود را مومن به حساب آورد بايست كه سخنان رسول خدا صلي الله عليه و آله نصب العين او گردد و بداند كه تحقير فقير يعني اهانت به ساحت خداي تعالي .

بي اهميتي نسبت به فقرا

امام رضا عليه آلاف التحيه و ثناء مي فرمايد :‘‘هركس مسلمان فقيري را ملاقات كند و برخلاف سلامي كه به ثروتمندمي گويد به او سلام گويد ،در روز قيامت خداي عزوجل رادرحالي ملاقات كندكه بروي خشمگين باشد (82) و مسلما” آنچه كه ارزش به اغنياء مي دهد همان مقام فقر است ،چنانكه امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
‘‘اگر فقيران شما نبودند ،ثروتمندانتان به بهشت در نمي آمدند ’’ (83)
سفارش ائمه عليه السلام و سيره رسيدگي به فقرا
از رسول گرامي اسلام صلوات الله عليه و آله روايت شده كه مي فرمود :‘‘از علما, سئوال كنيد ، با حكيمان گفتگو نمائيد ، با فقيران همنشين شويد ’’ (84). يعني همانطور كه براي رسيدن به معرفت و كمال ما نيازمند سئوال كردن از علما, و گفتگو با حكيمان هستيم براي ايجاد روحيه تواضع و جلب رحمت الهي نيز بايست همنشيني با فقرا را فراموش نكنيم .
امام صادق عليه السلام ‘‘محبوبترين مو,منين را در نزد خدا كسي مي داند كه مومن فقيري را در فقر دنيايي و معاش و زندگيش كمك دهد’’ (85)
پس مفهوم مخالفي كه از اين جمله گرفته مي شود اين است كه :مبغوض خداوند است كسي كه مو,من فقيري را ياري ننمايد چرا كه مسلمين برادران يكديگرند ،پس يا بايد در مسلم بودنش شك نمودو يا در برادريش كه هر يك از اين دو غضب الهي را به دنبال خواهد داشت و مو,يد اين مطلب اينكه :‘‘محمد بن عجلان گويد: نزدامام صادق عليه السلام بودم ، كه مردي وارد شد و سلام كرد امام از او سئوال كرد : برادرانت چگونه اند ؟ سپاس وشكر فراوان بجا آورد و از خوبي و پاكي آنان گفت. امام پرسيد: عيادت وسركشي ثروتمندان ، از تنگدستان چگونه است ؟ عرض كرد كم است . فرمود : كمك و احسان ثروتمندان به تنگدستان چگونه است ؟
آن مرد گفت : شما از آ داب و اخلا قي سخن مي گوييد كه نزد ما يافت نمي شود . حضرت فرمود : چگونه آنان گمان ميكنند كه از شيعيان ما هستند ؟! ’’ (86)
سيره رسيدگي به فقرا در ميان نزديكان اهل بيت هم جلوه بيشتري داشته است بطوري كه در موردجعفر بن ابي طالب گويند ‘‘ دوستدارمسكينان بود و با آنان مي نشست و سخن مي گفت رسول خدا صلي الاه عليه واله به او كنيه ابا مسا كين داده بود ’’ (87) . واين تربيب يا فتگان درگاه عصمت و طهارتندكه به اين القاب (ابا مساكين )افتخارمي كنند و عمق توجه به مستمندان تا بدانجاست كه حضرت امير المومنين عليه السلام مي فرمايد : حاجتمند و بيچاره را محروم نساز گر چه اسرافگر باشد ’’ (88)

توجه همراه تكريم

آنچه كه مسلم است اينكه توجه تنها كافي نمي باشد و رفع تكليف نمي كند بلكه كيفيت توجه نيز مهم به نظر مي رسد و بايست اين توجهات همراه گشاده رويي و تكريم باشد .
‘‘رسول خدا صلوات الله عليه و آله مي فرمايد :هر چيزي كليدي دارد و كليد بهشت دوستي مساكين و فقرا و تهيدستان است ’’(89) . و امام باقر عليه السلام مي فرمايد :‘‘ فقير هديه اي از جانب خدا به سوي ثروتمند است اگر حاجتش را روا سازد محققا”هديه خدا را قبول كرده است و اگر از برآوردن حاجت وي امتناع ورزد هديه او را نپذيرفته است ’’(90). وهمچنين رسول خدا صلوات الله عليه و آله مي فرمايد :‘‘با فقيران همنشيني كردن از فروتني و تواضع است و اين همنشيني از برترين پيكارها در راه خداست ’’(91)
مقام مجاهد في سبيل الله قابل بيان نيست تا چه رسد به بهترين مجاهدت ها و اين مطلب توجه و انگيزه دادن اسلام به همنشيني و انس گرفتن با فقرا را ميرساند كه البته اين فروتني نيز چندان آسان نيست و شايد به همين خاطر تعبير به مجاهدت شده است . در جامعه اي كه تفاخر و ژست و پرستيژ و با كلاس بودن حرف اول را مي زند ، فروتني با فقرا چه مشكل بنظر مي آيد !
و چه زيبا پيامبر اكرم صلوات الله عليه وآله به نكات ظريف ،اهميت و سفارش نموده اند ، مثال اين سخن كه فرمودند :‘‘شخص عزيزي را كه ذليل گشته ، و مالداري را كه تنگدست شده ، و عالمي را كه در روزگار نادانان ضايع و تباه مانده است مورد ترحم قرار دهيد ’’ (92) . نه آنكه تا دوستان و آشنايان تمكن دارند عزيز باشند و آنگاه كه محتاج شدند غريبه و مورد بي مهري قرار گيرند .

نتيجة اكرام به مستمندان

‘‘ امام باقر عليه السلام در اين زمينه مي فرمايد : چون روز قيامت شود خداي تعالي فرمان دهد يك جارچي در پيشگاه خداونديش ندا دهد : فقيران كجايند ؟گروه بسياري ازمردم برخيزند و گردن كشند ، خدا مي فرمايد :اي بندگان من ! عرض كنند : لبيك پروردگارا . خداوند مي فرمايد : من به خاطر اينكه شما در نزد من پست و بي ارزش بوده ايد گرفتار فقر و تنگدستي نساخته ام ، بلكه شما را براي چون امروزي برگزيده ام : چهره هاي مردم را بررسي كنيد هر كس به خاطر من به شما احسان و نيكي كرده باشد از جانب من او را به بهشت پاداش دهيد ’’(93)
و توجه شود كه در اين حديث نيز نتيجه اكرام به مستمندان را چگونه بيان نموده ا ند‘‘حسين بن نعيم صحاف گفت : امام صادق عليه السلام فرمود : اي حسين برادران ديني خود را دوست مي داري ؟ عرض كردم ، آري! فرمود : به فقيرانش نفع و سودي مي رساني ؟ عرض كردم ، بله ، فرمود :هان كه سزاوار است آنان را كه خدا دوست مي دارد را دوست بداري . بخدا قسم به هيچكس از آنان سود نمي بخشي تا آنكه دوستش بداري . آيا آنان را به خانه, خودت دعوت مي كني ؟ عرض كردم ،بله ، هيچوقت غذا نمي خورم مگر اينكه دو يا سه تن يا كمتر ويا بيشتر با من همسفره مي باشند . امام عليه السلام فرمود : هان كه فضيلت آنان برتو ، بيشتر از فضيلت تو بر ايشان است . عرض كردم : فدايت شوم غذاي خود را به آنان دهم و آنان را بخانه خود مي برم با اين حال فضيلت آنان بر من بيشتر است ؟ فرمود :آري : آنان چون به خانه تو درآيند آمرزش تو و عائله ات را با خود هديه مي آورند و چون بيرون شوند گناهان تو و عائله ات را مي برند ’’(94). و اين است فضيلت فقرا. و رسول خدا صلوات الله عليه و آله مي فرمايد : ‘‘هركه به تنگدستان و فقيران ياري دهد و با آنها مواسات كند و از خويشتن به مردم انصاف دهد بحق و راستي مو,من است ’’(95) . و مو,من واقعي آن است كه جامع و جامع نگر باشد و بر همه مجموعه دستورات دين عمل نمايد نه اينكه به قسمتي از دين ايمان آورد و به قسمت ديگرش كافر شود . و حرف آخر اين فصل سخن رسول خدا صلوات الله عليه و آله باشد كه مي فرمايد : ‘‘هركه مسلمان فقيري را گرامي بدارد در روز قيامت خداي را در حالي ديدار مي كند كه از وي خشنود باشد ’’. اميد كه توفيق يابيم و از اكرام و توجه به مستمندان كوتاهي نورزيم .
خدايا چنان كن سرانجام كار
تو خشنود باشي و ما رستگار
ادامه دارد …

پی نوشت ها :

58- آثار الصادقين ج 16 ص 55 حديث 8- مكارم الاخلاق ص541
59- صحيفه سجاديه دعاي 30 ص162
60-آثار الصادقين ج 16 ص51 حديث 9 – سفينه ج 2 ص327
61-آثار الصادقين ج 16 ص75 حديث 8 – مستدرك الوسايل ج 2 ص416
62-آثار الصادقين ج 16 ص51 حديث 10 – سفينه ج 2 ص327
63- ششصد حديث برگزيده ص 174 حديث 35 –كافي ج 2 ص113
64-آثار الصادقين ج 16 ص 58 حديث 24 – سفينه ج 2 ص336
65- آثار الصادقين ج 16 ص 65 حديث 12
66- آثار الصادقين ج 16 ص 71 حديث 15 – بحار ج 75 ص 166
67- آثار الصادقين ج 16 ص 78 حديث 5 – سفينه ج 2 ص 326
68-دعاي سي ام صحيفه سجاديه ص 162
69- ششصد حديث برگزيده ص 186 –حديث 68
70- آثارالصادقين ج 16ص483 –حديث 6 –غررالحكم ج2ص 546
71-آثار الصادقين ج 16 ص 54 –حديث 4 – اصول كافي ج 1 ص 53
72- آثار الصادقين ج16 ص 513 –حديث 28 – جامع احاديث الشيعه ج 17 ص 115
73-آثار الصاقين ج 16 ص 55-حديث 9 – بحار ج 6 ص 103
74-ششصد حديث برگزيده ص166 حديث 18 – كافي ج 6 ص 302
75- درر الاخبار ص 724 –حديث 8-بحار ج 101 ص 71
76-درر الاخبار ص 527 ج 5 – بحار ج 79 ص 131
77- آثارالصادقين ج 16 ص 484 حديث 11-وسايل الشيعه ج 5 ص586
78- آثار الصادقين ج16 ص 510 حديث 10- بحار ج 73 ص 362
79- آثار الصادقين ج16 ص 509 حديث9-وسايل الشيعه ج5 ص589
80-.آثارالصادقين ج16ص486حديث20 –مشكات الانوارص326
81- درر الاخبار ص 186 حديث8- بحار ج 22 ص 130
82-. آثارالصادقين ج16ص516حديث6 – مشكات الانوار ص322
83- آثارالصادقين ج16 ص519 حديث 16
84- آثارالصادقين ج 16 ص 512 حديث 24
85- درر الاخبار ص 468 حديث 7 – بحار ج 65 ص 168
86- آثارالصادقين ج16 حديث 1+76 – نورالثقلين ج4 ص 160
87- آثارالصادقين ج 16 ص 511 حديث 19 –غررالحكم ج 1 ص 828
88- آثارالصادقين ج 16 ص 515 حديث 3
89- آثارالصادقين ج 16 ص 511 حديث 17 – بحار ج 93 ص 171
90- آثارالصادقين ج 16 ص 515 حديث 4
91- آثارالصادقين ج16 ص 511 حديث 20 –تحف العقول ص 39
92- آثارالصادقين ج16 ص 518 حديث 14 – سفينه ج 2 ص 378
93- آثارالصادقين ج 16 ص 519 حديث 18 – اصول كافي ج 2 ص 201
94-آثارالصادقين ج 16 ص 512 حديث 21 – بحار ج 72 ص 25
95- آثارالصادقين ج 16 ص 511 حديث 18 – امالي صدوق ص 419

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد