مقدمه: روايات و آيات زيادي در مورد صبر و فضائل آن و نتايج دنيايي و اخروي آن سخن به ميان آوردهاند و انسان را تشويق نمودهاند كه به اين صفت آراسته شود. در اين بحث در باب راههاي تحصيل صبر، تحمل و حلم سخن خواهيم گفت. قبل از شروع بحث بايد اشاره كنيم كه برخي از روايات، صبر را سه قسم (صبر بر معصيت، مصيبت و طاعت)[1] نمودهاند. پس اين تقسيم بندي را محور بحث قرار ميدهيم. البته بايد گفت كه برخي از راههاي كسب و رسيدن به صبر مربوط به شناخت و بينش و درك صحيح فرد نسبت به جهان، خداوند و صفات او و مقام انسان و رابطة او با هستي ميشود و برخي نياز به ممارست و تمرين دارد و برخي ديگر جنبة عاطفي و محبتي دارد.
راههاي تحصيل صبر: الف. در مقام طاعت؛ ب. در مقام معصيت؛ ج. در مقام مصيبت.
الف. كسب صبر در مقام طاعت
1. شناخت و تأمل در رابطه خود و خدا: كسي كه خداوند را ولي نعمت خود ميداند و همة دار و ندار خود را متعلق به او ميداند برخود لازم ميبيند كه سستي و تنبلي را كنار بگذارد و با اطاعت از دستوراتش از او سپاسگزاري كند.
2. محبت و عشق به خدا و ائمه ـ عليهم السلام ـ : كسي كه به خداوند و ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ عشق ميورزد سعي ميكند كه در عمل نيز پيرو آنها باشد و از دشمنان آنها دوري كند و در هر امري به الگوي صالح خود بنگرد و طبق آن عمل كند.
3. تمرين و ممارست: كسي كه مورد تربيت اسلامي قرار بگيرد قبل از بلوغ به تمرين عبادات مشغول ميشود. به عنوان مثال فردي كه از كودكي با مفاهيم و اعمال نماز آشنا نشود در بزرگي برايش دشوار است كه يك دفعه نماز را شروع كند.
4. تأمل در هدف از عبادت: عبادت تنها براي رشد و كمال معنوي ماست و از عبادت چيزي به خداوند افزوده نميشود.
5. طاعت لذت پايدار آخرت را براي ما به ارمغان ميآورد، ولي تنبلي و عدم اطاعت ندامت جاويد را در پي دارد.
6. غفلت زدايي: انسان هر لحظه نياز به موعظه (نوار، كتاب، جلسه، دوست صالح و…) دارد. انسان گاهي با اين كه اگر تأمل كند ميداند كه بايد مطيع خداوند باشد ولي گاهي به خاطر غفلت (اشتغال به كار، زندگي، تعلقات مادي، دوستان مادي و…) نسبت به امور اخروي سستي به خرج ميدهد. مثلاً با عجله نماز واجب را ميخواند تا بيشتر با دوستانش خوش و بش كند.
7. دعا: دعاي هميشگي (كم و مداوم) و هم چنين ذكر و تلاوت قرآن باعث غفلت زدايي ميشوند و ديگر اين كه انسان ميتواند از خداوند در دعاهاي خود بخواهد كه او را از زمره صابران قرار دهد؛ ربّنا افرغْ علينا صبراًو…[2]8. توجه به مرگ (تشيع جنازه رفتن، وصيت نامه نوشتن، و محاسبه نفس كردن…)
9. تأمل در اين كه افراد با«ايمان» از آرامش و اطمينان خاطر برخوردارند. و بدانيم كه بين اطاعت و ايمان رابطه مستقيم است (ايمان محكمتر ميشود).
10. دوستي با افرادي كه نسبت به عبادات جدياند و صبر در اطاعت خداوند دارند.
11. ايجاد انگيزه در اطاعت (توجه به نعمتهاي خدا، تأمل در عاقبت سستي و غفلت، ديدن افراد با ايمان و عالمان خداشناس، خواندن رواياتي كه انسان را به عبادت تشويق ميكند، مخالفت با شيطان، با اطاعت خدا و خشنودي خداوند . راه يافت به مقام رشد و كمال، توجه به اين كه فردا دير است و ممكن است وقتي براي جبران نداشته باشيم. استفاده از تشويق در موقع طاعت و تنبيه در موقع معصيت مثل روزه گرفتن.
ب. كسب صبر در مقام معصيت
1. توجه به حقيقت گناه: گناه يعني حركت در خلاف مسير رشد و بالندگي (مخالفت با خدا و ائمه و…)
2. معصيت يعني ناسپاسي تمام نعمتهاي الهي (مادي، مثل چشم و گوش… و معنوي مثل نعمت تشيع و هدايت به واسطه ائمه ـ عليهم السلام ـ ).
3. غفلت زدايي: مومن عمداً گناه نميكند، او آگاه است كه گناه يعني مخالفت با محبوبترين دوست (خدا) پس بايد دائماً در حال توجه باشد تا مبادا تن به خواهشهاي شيطان، دوست ناباب و نفس اماره بدهد، برخي از راه هاي غفلت زدايي از اين قرارند: 1. انس با دعا و قرآن و ذكر (پيوسته وكوتاه مدت)؛ 2. دوستي با صالحان؛ 3. دوري از افراد ناصالح؛ 4. توجه به مرگ؛ 5. نوشتن وصيت نامه؛ 6. اهتمام به نماز؛ 7. توبه از گذشته؛ 8. زيارت مشاهد شريفه و قبور ائمه ـ عليهم السلام ـ و…؛ 9. شركت در مجالس موعظه، تفسير قرآن و….
4. دعا: توجه به دعاهايي كه مربوط به ترك گناه و انجام عبادت است (مفاتيح و صحيفه سجاديه) .
5. توجه به ناظران اعمال (خداوند، ملائكه الهي، امام زمان (عج) و حتي برخي از صاحبان كرامت.)
6. مقام فردي كه به خاطر خداوند ترك گناه و لذت ميكند، بسيار بالاست (در روايت داريم خداوند نزد ملائكه خود افتخار ميكند به بندة خودش.)
7. گناه يعني تن دادن به ذلت آني دنيا و از دست دادن لذت پايدار آخرت (كه اين امر از نظر عقل سالم، پسنديده نيست).
8. گناه كار از منزلت خود نزد خداوند غافل است (كرامت، فضيلت بر همه موجودات، خليفه و جانشيني خداوند بر زمين).[3]9. توجه به عزت و آبرومندي انسانهاي ديگر نزد خداوند و حفظ حريم آنها (غضب، ظلم، گران فروشي، دشنام و ناسزا و…)
10. استغفار و طلب بخشش گناهان: انسان هر قدر معصيت كند جسارت بيشتري در حريم شكني خالق و خلق او پيدا ميكند پس بايد مراقب بود (اگر دل برادر ديني خود را شكست، دل او را نيز به دست آورد.)
11. دانستن مقامات انسانهايي كه با عبادت و ترك معصيت به مقامات و كرامتهاي زيادي رسيدند.
12. تشويق و تنبيه: اگر گناهي مرتكب شد جريمه شود (صدقه دادن، كمك زيادتر به ديگر….) و در موقع اطاعت خود را تشويق كند (رفتن به سفر، مهماني، خريدن عطر، نوار ديني و…).
13. گناه و ايمان رابطه معكوس دارند هر قدر انسان گناه كند باعث ضعف ايمان او ميگردد كه آن هم در ناصبوري و… مؤثر است.
ج. كسب صبر در مقام مصيبتها و مشكلات (مرگ و ميرها، مريضيها، ناكاميها و…)
1. شناخت خداوند و صفات او (حكيم، عالم، حيّ، قادر و بينياز): كسي كه به خداوند ايمان دارد و با مطالعه دقيق به مقام او آشنا شده است، متوجه ميشود كه حوادث قضا و قدر بر اساس حكمت و رشد انسان است.
2. اصلاح جهان بيني و ايدئولوژي خود: ما بايد ديد و بينش خودمان را بر اساس مفاهيم والاي اسلام اصلاح كنيم طبق نظر اسلام ما از دو بعد روح و جسم هستيم بعد روحي ما هرگز از بين نميرود و انسان اصل زندگي و حيات خود را در پيش رو دارد (آخرت).
3. غفلت زدايي: انسان مؤمن بخاطر اين كه با امور مادي و محسوسات سرو كار دارد و از سويي هر روز با انسانهاي ديگر (خوب و بد) در ارتباط است، مسئوليتهاي زندگي را بر دوش دارد (كار، خانواده، تحصيل و …) از حقيقت غافل ميشود، فراموش ميكند كه دنيا محل ماندن نيست و اين كه براي رشد و تكامل بايد تلاش كند و اين كه تمام كارهاي خداوند از روي حكمت است و… بنابراين نياز دارد پيوسته رابطه معنوي خود را با خالق خود، خلق و طبيعت او حفظ كند (ذكر، دعا، توجه به نعمتهاي مادي و معنوي خود، توجه به نعمت سلامت، تأمل در زندگي حادثه ديدگان و يا جواناني كه ناگهان از دنيا ميروند و اين كه مرگ امري حتمي است، دوستي با افراد مؤمن و…).
4. تأمل در فضائل مصيبت زدگان در روايات و قرآن (بشارت بهشت، اجر هزار شهيد).
5. در روايت داريم كه انسان آنچه را كه با صبر به دست ميآورد بيشتر از آن است كه با بلا از او فوت ميشود[4] (مثلاً در جامعه افرادي يافت ميشوند كه موفقيت خود را مرهون سختيهاي طول زندگي (مرگ والدين، نابينايي، مرگ فرزند، هجرت از وطن و… ميدانند).
6. توجه به اين كه جزع و بيصبري بيفايده است،[5] و مانع آنچه اتفاق افتاده نميشود و ديگر اين كه آينده را نيز خراب ميكند.
7. بررسي احوال مقربان درگاه الهي و ابتلاء و صبر آنها[6] (پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ، زينب كبري، امام خميني مرگ پدر در كودكي، هجرت و شهادت فرزند و…) .
8. در روايت داريم كه خداوند به هركسي كه در مصيبت صبر كند صبر بيشتر ميدهد و اين كه مصيبت را به اندازه صبر او ميدهد.
9. احاديث و تجربه بيان ميدارند كه به دنبال هر غمي شادي و راحتي است.[7]اي دل صبور باش و مخور غم كه عاقبت
اين شام صبح گردد و اين شب سحر شود
10. مصيبت از نزد حق تعالي است. او كه حكيم است و جز خير و صلاح ما چيزي نميخواهد.[8]هر نيك و بدي كه در شمار است
چون در نگري صلاح كار است
11. در روايت داريم كه اگر انسان ميدانست خداوند چه اجري براي او بخاطر اين مصيبتش در نظر دارد آرزو ميكرد كه بدنش با قيچي تكه تكه شود و اجر آن را ببرد يا اين كه وقتي انسان مصيبت ديده در آخرت با پاداش عظيم خود به خاطر آن مصيبت روبرو ميشود آرزو مي كند كه اي كاش هيچ دعايي ازمن مستجاب نميشد و مصيبت ديده ميشدم و اجر ميبردم.[9]12. واقع بيني: دنيا به بلاء پيچيده شده است[10] و محل آزمايش انسان است. موارد آزمايش بسيار است (انسانهاي ديگر، بلاها، دوستي ها و دشمنيها و…) خداوند با بلاها زمينه رشد مؤمن را فراهم ميكند و مؤمن با اختيار خود دست به گزينش بهترين ها ميزند
هر كه در اين بزم مقربتر است
جام بلا بيشترش ميدهند
از سويي ديگر انساني كه ميداند جهان هستي براساس نظام احسن است و مشكلات و سختيها جزء اين نظام است حتماً بينش عالمانهاي از حوادث خواهد داشت.
13. توجه به عاقبت كم تحملي و بيصبري (نرسيدن به هدف و…)
14. هر كس در دو صبر قبلي (بر طاعت و بر معصيت) خوب عمل كند يعني مؤمن حقيقي شده باشد، تحمل بالاتري در اين صبر پيدا ميكند. (صبر بر مصيبت)
15. پرهيز از افكار منفي از جانب خود و ديگران و توجه به افكار مثبت «من ميتوانم»، «من راه حل خوبي مييابم»، «با كمك ديگران مشكل خود را حل ميكنم» (انديشهها در اعمال تأثير دارد يعني هر عملي با انديشه شروع ميشود.)
16. تحمل و صبوري باعث پاداش ميشود و جزع و بيتابي باعث از دست ادن اجر (صبوري) و شديدترين مصيبت ميشود.
17. با افرادي كه مشكلات زيادي داشتهاند و با تحمل آنها را حل كردهاند و با آنها كنار آمدهاند آشنا و دوست شويم.
18. به فرموده قرآن خداوند با صابران است[11] و او افراد صبور را دوست دارد.[12]19. در روايت داريم كه از مصيبتها و مشكلات خود نزد ديگران شكايت نكنيد، چرا كه نزد آنها ذليل ميشويد (البته اين منافات ندارد كه انسان دنبال راه حل باشد و با افراد باتجربه مشورت كند و از خدا بخواهد او را صبر بيشتري عطا كند.)
خصوصيات فرد شكيبا: با توجه به بحثهاي گذشته بايد گفت انسان شكيبا مؤمن حقيقي است كه مقام بندگي خود را رعايت ميكند و حريم خدا و خلق او را نميشكند دل به دستورات خدا ميسپارد و از گناهان گريزان ميباشدو با دل و جان به سراغ مشكلات ميرود، با آنها دست به گريبان ميشود، عاقلانه و با مشورت آنها را حل ميكند و هر امري در دنيا را يك امتحان الهي در اين دنيا ميداند و سعي ميكند كه از اين امتحان با رعايت فرامين ديني سربلند بيرون آيد.
مقام صبر: در قرآن شريف وقتي سخن از صبر به ميان ميآيد به دنبال آن بحث از بشارت[13] و پاداش الهي و اجر مضاعف به ميان ميآيد و از آن بالاتر اين كه خداوند با فرد صبور است و دوست و عاشق اوست و در روايت نيز صبر را منشأ همة موفقيتها و اطاعتها معرفي كرد و آن را نسبت به كارها و خيرات به منزله سر و بدن شمرده است (همانگونه كه سر انسان نقش حياتي و مركز فرماندهي و رياست نسبت به بدن انسان دارد، صبر هم مثل سر است نسبت به اعمال و خيرات)[14] يكي از راههاي مفيد براي كسب صبوري توجه به ثمرات حلم و صبوري (آقايي،آسايش، امنيت، پيروزي، فرو بردن خشم، محبوب مردم، دوستان زياد، هم نشين خوبان،) و آفات بيصبري است.
حرف آخر: مقام صبوري تنها با اطاعت و ترك گناه حاصل ميشود و اين امر در زندگي افراد مؤمن صابر، واضح است. هر چه ايمان قويتر شود صبوري بالاتر ميرود و هر چه صبر زيادتر شود مواد امتحان الهي (مشكلات) سخت ميشود.
البته انسان آگاه به استقبال امتحانهاي مرحله بالاتر ميرود. چون كه مي داند با همين آزمايشهاست كه به كلاس بالاتر ايمان و بندگي راه مييابد و خود را يك قدم به رشد و كمال و مقام قرب نزديكتر ميكند. در آخر بايد اشاره كنم كه دستورات ديني مكمل يكديگرند و انجام هر كدام، مؤثر در ديگري است مثلاً يتيمنوازي در صبوري انسان و مواجه با سختيهاي ديگر تأثير دارد و….
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. چهل حديث، امام خميني، حديث صبر، اين كتاب بسيار ارزشمند و سازنده است، حتماً به آن مراجعه فرماييد.
2. روش خودسازي، فريده مصطفوي و…، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، (بحث صبر).
3. اخلاق حسنه، ملا محسن فيض كاشاني، پيام آزادي، 1369. (بحث صبر).
پي نوشت ها:
[1] . ميزان الحكمه، (صبر).
[2] . بقره/250؛ پروردگارا پيمانه شكيبايي و استقامت را بر ما بريز.
[3] . مصباح يزدي، محمد تقي، به سوي خودسازي، انتشارات موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، 1380، ص 17.
[4] . ميزان الحكمه، (صبر).
[5] . قمي، عباس، خلاصه معراج السعاده، موسسه در راه حق، ص 226.
[6] . همان.
[7] . همان.
[8] . همان.
[9] . حر عاملي، محمد بن حسن، وسايل الشيعه، ج 1، بحث دعا.
[10] . كليني، محمد بن يعقوب، اصول كافي، باب صبر.
[11] . بقره/153.
[12] . آل عمران/146.
[13] . بقره/156.
[14] . كليني، اصول كافي، باب صبر.