رضوان الهی
یکی از معارفی که فهم صحیح آن به رشد انسان در مسیر بندگی کمک فراوان مینماید، «نیت» و «قصد» میباشد. این مسئله آنقدر اهمیت دارد که میتوان آن را محک و میزانی دقیق برای عبودیت دانست به صورتی که اگر کسی به آن اعتناء ننماید، قطعا نمیتواند به سر منزل مقصود برسد.
امام سجاد علیهالسلام بعد از آنکه ایمان کامل و بافضیلتترین یقین را از خداوند متعال طلب نموده است، طلب خود را به سوی نیکوترین نیت و نیکوترین عمل برده است و از ذات الهی چنین تقاضا نموده است: «وَ انْتَهِ بِنِیَّتِی إِلَى أَحْسَنِ النِّیَّاتِ وَ بِعَمَلِی إِلَى أَحْسَنِ الْاَعْمَالِ»؛ نیتّم را به بهترین نیّتها و عملم را به بهترین اعمال برسان. اکنون این سوال برایمان پیش میآید که نیکوترین نیت چه نیتی است؟ و چرا امام علیهالسلام آن را از خداوند متعال طلب نموده است؟
الف) معنی نیت و اثر آن
در معنای نیت گفته شده است که منظور از نیت، مراد، قصد و هدف میباشد. «فرهنگ معین». در معنای اصطلاحی، قصد و ارادهای است اختیاری که انسان را به سوی کارهایش حرکت میدهد. نکتهای که در این تعریف وجود دارد این است که نیت امر قلبی میباشد که انسان آن را در قلب خود برای انجام کارها ایجاد مینماید. به بیان دیگر نیت کشندۀ باطن و حقیقت انسان به سوی آنچه نیت کرده است میباشد؛ اگر «منویّ» خدا باشد، انسان به سوی خداوند کشیده میشود و باطنش نورانی میگردد و اگر «منویّ» غیر خدا باشد انسان به سوی آن کشیده میشود و وجودش ظلمانی میشود و لو آنکه نیتش به مرحلۀ عمل نرسد!
به همین دلیل بوده است که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرموده است: «وَ لِکلِّ امرئٍ ما نوَی»؛ برای هر کس همان است که در دل دارد و نیت کرده است. (جامع السعادات ج 3 ص 112) و در روایتی دیگر نیز فرمودهاند: «المَرء معَ مَن احبّ»؛ انسان با کسی است که آن را دوست دارد و قصد محبت آن را کرده است. (بحارالانوار، ج17، ص13)
حضرت آیت الله شجاعی«ره» در مورد محبت فرموده است: «محبت و دوست داشتن یک چیز، یعنی وحدت پیدا کردن با آن و فانی گشتن و گم گشتن در آن و هر چه محبت انسان شدیدتر باشد، این وحدت و فانی گشتن نیز کاملتر است… وقتی انسان به چیزی محبت پیدا میکند و آن را دوست میدارد، در همان حال که محبت آن را در دل خویش احساس میکند، در حقیقت، دل وی در آن سو و در پشت پرده به سوی همان چیزی که دوست میدارد کشیده میشود و به سوی آن میرود و با آن نوعی وحدت پیدا میکند و در آن فانی میگردد». (مقالات ج2 صص 158_159)
ب) انواع نیت
حال که معنای نیت و اثر آن را تا حدودی متوجه گشتیم، نوبت آن میرسد که انواع نیت و قصدی که انسان میتواند داشته باشد را بیان نماییم. در مجموع میتوان پنج نیت برای یک انسان تصور نمود.
یک) نیتی که انسان در آن به دنبال دنیا میباشد.
دو) نیتی که انسان در آن به دنبال مقامات معنوی مانند طیّالارض و امثال ذلک است.
سه) نیتی که انسان با آن به دنبال کسب ثواب یا همان بهشت باشد.
چهار) نیتی که انسان به خاطر ترس یا دوری از جهنم و عذابهای مافوق تصور آن اراده نموده است.
پنجم) نیتی که انسان با آن به دنبال محبت و رضایت خداوند متعال میباشد.
دو نیت اول، بالاتفاق مورد ردّ اهلمعرفت قرار گرفتهاند، زیرا انسان با این دو قصد چیزی جزء نفس و منیّت خود را اراده نکرده است و با توضیحاتی که در بخش اول بیان نمودیم مشخص میگردد که این دو نیت برای انسان جزء ظلمتِ باطن چیز دیگری به بار نمیآورد.
اما از سه نیت دیگر در روایات به عنوان عبادت یاد شده است. امام صادق علیهالسلام فرموده است: «اِنَّ اَلْعُبَّادَ ثَلاَثَةٌ قَوْمٌ عَبَدُوا اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَوْفاً فَتِلْکَ عِبَادَةُ اَلْعَبِیدِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى طَلَبَ اَلثَّوَابِ فَتِلْکَ عِبَادَةُ اَلْأُجَرَاءِ وَ قَوْمٌ عَبَدُوا اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ حُبّاً لَهُ فَتِلْکَ عِبَادَةُ اَلْأَحْرَارِ وَ هِیَ أَفْضَلُ اَلْعِبَادَةِ.»؛ همانا بندگان سه دسته هستند؛ گروهی خداوند عزّ و جلّ را از روی خوف عبادت میکنند که آن عبادت بندگان ترسو است. گروهی خداوند تبارک و تعالی را برای رسیدن به ثواب عبادت مینمایند و این عبادت تجار است و گروهی خداوند عز و جل را از روی محبت و دوستی عبادت مینمایند که این عبادت آزادگان است و بافضیلتترین عبادات است. (بحارالانوار ج 67 ص 255)
با توجه به متن روایت متوجه خواهیم شد که این عبادات سهگانه در یک مقام و منزلت قرار ندارند بلکه دارای ضعف و شدت میباشند به بیان دیگر عبادتی که از روی ترس و رسیدن به ثواب انجام میگردد با عبادتی که از روی محبت و عشق و رضایت انجام میشود فاصله بسیار زیادی با هم دارند. با توضیحات قبل فهمیده میشود که انسان در نیت ترس و رسیدن به ثواب در نهایت به بهشت میرسد ولی در نیتی که از روی محبت است، انسان به خداوند متعال روی آورده است و به سوی او در حرکت و سیر میباشد و این نیت و عبادت، عبادت آزادشدگان از نَفس و نیکوترین و بهترین نیات است که امام سجاد علیهالسلام آن را از خداوند طلب نموده است. با توضیحاتی که گذشت مشخص میشود که چرا امام علیهالسلام چنین نیتی را از خداوند متعال طلب نموده است زیرا این نیت سالک را به سوی لقاء محبوب و معشوق حقیقی صعود میدهد.
آیا عبادت دو دسته اول، عبادتی صحیح میباشد یا خیر؟
مرحوم علامه طباطبایی «ره» در بیانی عرفانی به این سوال پاسخ داده است که قسمتی از آن را میآوریم: «در اثر تأمّل و دقّت واضح خواهد شد که عبادت دو دسته اوّل به حقیقت صحیح نیست زیرا عبادت آنها به خدا و برای خدا نبوده و مرجع عبادت آنها به خودپرستی است و در واقع آنها خود را پرستیدهاند نه خدای تعالی را، چون بازگشت عبادت آنها به همان علائق و مشتهیات نفسانی است، و چون خودپرستی با خدا پرستی جمع نمیشود… و بر این اساس دو دسته اوّل خدا را در منظور خود سهیم و شریک میدانند و در عین خداپرستی نیز از خود پرستی دست باز نمیدارند و فعل خود را در عبادات برای هر دو منظور بجا میآورند و این همان شرک است و در حقیقت این دو گروه، مشرک به خدای متعال میباشند که به نصّ قرآن برای آن آمرزشی نیست «انَّ اللَهَ لا یَغْفِرُ انْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَنْ یَشَاءُ.» (نساء۴۸) «خداوند گناه شرک را نمیآمرزد و پائینتر از آن را برای هر کس که بخواهد میآمرزد. بنابراین عبادت آنها ابداً مثمر ثمر نبوده و آنها را به خدای متعال نزدیک نخواهد ساخت.» (رساله لبالباب ص 119)
اما این نکته را نیز باید بگوییم که اگرچه این عبادات مورد پذیرش خداوند قرار نمیگیرند لکن وسعت فضل و رحمت الهی آنقدر زیاد میباشد که این دو گروه را ناامید نمیگرداند و به آنان آنچه قصد نمودهاند را خواهد داد. یعنی به آنان که با نیت ترس و خوف از جهنم خدا را عبادت میکردند، از آن دور میکند و آن دسته را که برای رسیدن به بهشت عبادت مینمایند را وارد آن خواهد کرد.
نیکوترین عمل چیست؟
امام علیهالسلام بعد از درخواست نیکوترین نیت فرموده است: «وَ بِعَمَلِی إِلَى أَحْسَنِ الْاَعْمَالِ»؛ عملم را به سوی بهترین اعمال برسان. در توضیح نیت گفته شد که عبادات سه دسته میباشند که بهترین و بافضیلتترین عبادت، عبادتی است که از روی محبت و عشق به ذات الهی باشد.
بنابراین عملی که برای رضای خدا و محبت او انجام شود، نیکوترین اعمال است. در ذیل آیه دو سوره ملک: «الّذی خَلَقَ المَوت وَ الحیاةَ لِیَبلوَکم اَحسَن عملاً»؛ امام صادق علیهالسلام چنین فرموده است: «مقصود پرکردار نیست، بلکه مقصود درست کردارتر است و درستى همانا ترس از خدا و نیت صادق و کار نیک است . سـپـس فـرمـود: پـایـدارى بـر عـمـل تـا خـالص مـانـد، سـخـت تـر از خـود عمل است و عمل خالص آن است که نخواهى هیچکس جز خداى عزّوجلّ ترا بر آن بستاید، همانا نـیـت هـمـان عمل است». (اصول کافی باب اخلاص)
با دقت در قرآن کریم متوجه میشویم که آن عملی که انسان را بالا میبرد و حقیقت او را به سوی حق تعالی رشد میدهد، عمل صالح میباشد. در سورۀ مبارکۀ فاطر آیۀ 10 آمده است: إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ. «به سوی خداوند کلام طیب صعود میکند و عمل صالح آن را بالا میبرد». لذا عمل صالح همان عملی است که به خاطر پشتوانۀ نیت محبت _که توضیح آن گذشت_ بسیار مورد تاکید خداوند متعال قرار گرفته است که آثار فراوانی برای آن در منابع دینی گفته شده است. مرحوم علامه طباطبایی«ره» در تعریف عمل صالح فرموده است: «عمل صالح آن عملى است که شایستگى براى درگاه خدایتعالى داشته باشد». (المیزان، ج1، ص458)
درسی که امام زینالعابدین علیهالسلام به طالبین خداوند میدهد این است که باید در همۀ لحظات عبودیت به دنبال خداوند متعال باشند و اعمال و مجاهدات عبادی خود را به نیت لقاء و رسیدن به مقام صالحین که بالاترین و بهترین مقام انسانیت است انجام دهند.