خانه » همه » مذهبی » روزه، روزگار پیوستن به اصل خویش (1)

روزه، روزگار پیوستن به اصل خویش (1)

روزه، روزگار پیوستن به اصل خویش (1)

آمد رمضان و عید با ماست قفل آمد و آن کلید با ماست بر بست دهان و دیده بگشاد و آن نور که دیده دید با ماست آمد رمضان به خدمت دل
و آن کس که دل آفرید با ماست در روزه اگر پدید شد رنج

aa5c884f f37b 40c7 8f2c 069e63ae87be - روزه، روزگار پیوستن به اصل خویش (1)
31701 - روزه، روزگار پیوستن به اصل خویش (1)

 

نویسنده: غلامرضا گلى زواره

 

آمد رمضان و عید با ماست
قفل آمد و آن کلید با ماست
بر بست دهان و دیده بگشاد
و آن نور که دیده دید با ماست
آمد رمضان به خدمت دل
و آن کس که دل آفرید با ماست
در روزه اگر پدید شد رنج
گنج دل ناپدید با ماست
کردیم زروزه جان و دل پاک
هر چند تن پلید با ماست
روزه به زبان حال گوید
کم شو که همه مزید با ماست (مولوی)

بر سر سفره الهی

بار دیگر ضیافتی برپا می‏شود و مؤمنان بر سر سفره رحمت الهی حاضر می‏گردند. در نیمه‏های شب تک چراغی در هر خانه اما چلچراغی در دل‏ها روشن می‏شود، نجوای مناجات و رایحه سحرانگیز صلوات و تسبیح فضا را ملکوتی و معطر می‏کند.
اینک ماه رمضان بر دوستانش اقبال نموده است، ماهی که آلودگی‏ها را می‏شوید و می‏سوزاند توبه دل‏های خطاکاران و گرسنگی بندگان دراین ایام مبارک رحمت الهی را جلب می‏کند اگر خواستار آن هستیم که از سفره پر بهره این ماه بهتر و بیشتر برخوردار شویم باید روح و روان را در چشمه زلال روزه بشوییم و نفس اماره را در بند کشیم. در ضیافت پروردگار نشانی از تشریفات اهل دنیا دیده نمی‏شود، قشربندی‏های متداول اجتماعی در این فراخوانی ملکوتی مشاهده نمی‏گردد، همه از کوچک و بزرگ، زن و مرد و فقیر و غنی، دعوت شده‏اند، از این میهمانی شمیم معنویت و نوای اجابت دعا به مشام می‏رسد. ماه رمضان در دستورات اسلامی و مکتب قرآن یک دوره آموزشی، تربیتی و هدیه‏ای آسمانی به حساب می‏آید، آدمی در چنین اوقاتی بیش از ماههای دیگر ملتزم و مقیّد می‏گردد که با خدای خویش راز و نیاز کند، عبادات را اعم از واجبات و مستحبات جدی‏تر انجام دهد، با قرآن انس گیرد و بدین گونه روح خود را با کلام حق صفا دهد، روزه‏دار رابطه‏اش را در این ماه با افراد جامعه خصوص محرومان و رنج دیدگان قوی‏تر می‏نماید و برای رفع گرفتاری‏های اقشار کم بضاعت با کوشش افزون‏تری گام بر می‏دارد، در واقع روزه دار راستین هم فاصله بین خود و خدا را کم می‏کند و هم فاصله‏ها و تضادها و شکاف‏های اجتماعی را از بین می‏برد، او برای تفاهم، اتحاد و انسجام بین مؤمنان لحظه‏ای آرام نمی‏گیرد، بین قلب‏ها پیوند و اخوت برقرار می‏سازد هم از نفس خویش آلودگی‏ها را دور می‏سازد و هم همّت به خرج می‏دهد که ناگواری‏های اجتماعی زایل گردند و به جای آن تفاهم، مودّت، صمیمیت و هم دردی و دل سوزی متقابل جایگزین شود، روزه دار این گونه خود را به تقوا و پارسایی نزدیک می‏کند و کسی که پرهیزگاری را در تمامی ابعاد به کار گیرد نزد خداوند از کرامتی ویژه بهره‏مند است، در سرای آخرت برای خود جایگاه ویژه و شایسته در نظر گرفته و نیز به برکت این خویشتن داری و خوش نیتی نوعی فراست و فرزانگی را بدست می‏آورد و از سرچشمه فیوضات ربّانی جرعه‏های جاویدی می‏نوشد.
در ضیافت پروردگار نشانی از تشریفات اهل دنیا دیده نمی‏شود، قشربندی‏های متداول اجتماعی در این فراخوانی ملکوتی مشاهده نمی‏گردد، همه از کوچک و بزرگ، زن و مرد و فقیر و غنی، دعوت شده‏اند، از این میهمانی شمیم معنویت و نوای اجابت دعا به مشام می‏رسد. شب زنده‏داری بر سجاده راز و نیاز از رسم‏های این دعوت باشکوه است اینک در بگشائید، عود بسوزانید و این همدم مبارک را در تار و پود وجود و لحظه‏های زندگی خود جای دهید، شاید سعادت و فضیلت دیدار این میزبان بی‏همتا دیگر بار نصیب نگردد. رمضانی دیگر سرشار از فضیلت، معنویت و جاذبه‏های درونی نقاب از سیمای تابان خود برداشت و زمین و زمان و دنیای اسلام را از رایحه دل‏آویز خود عطرآگین ساخت. ماه نزول کتاب محکم الهی و ایامی که کرامت و شرافت و برتری آن با سایر ماههای سال قابل قیاس نمی‏باشد، تحمّل گرسنگی و تشنگی و به دیگر سخن «صوم» به معنای تجلی تمام جلوه‏های آن نیست، ماه پالایش از معاصی و مناهی است.

بارش برکات

رمضان فرصت سبز فراخوان الهی است که دل‏های روبه آفتاب برای شرکت در حرکتی شکوهمند صلازده می‏شوند و بساط پرنشاط امّا ساده و بی‏پیرایه این ضیافت پر عمق دل‏های اهل ایمان گسترانیده می‏شود، خوانی به وسعت ملک و ملکوت، باران رحمت الهی که شروع به ریزش می‏کند باید دل را از روی زمین خاکی برداشت و زیر قطره‏های این نشانه لطف الهی رفت، باران با طراوت می‏بارد تا آیینه زنگار گرفته «قلوب الناس» به صفایی دیگر نشیند و جان و روان غبار گرفته ایشان به زلال این بارش لطیف و لطف‏آمیز پاک و پیراسته شود. عارفان و اهل سلوک گفته‏اند در این ماه دل‏ها را باید از اغیار شست و مهر به فناپذیری‏ها را سوزانید. پس خسران بزرگی خواهد بود اگر این ایام را به غفلت و بدون منفعت از دست دهیم و در آخر کار مشاهده کنیم جز جوع و عطش و زجر و صَجر چیزی نصیبمان نگردیده و درخاتمه باز همان باشیم که بودیم، همان آدم سابق با همان ویژگی‏های نفسانی که بر حوزه وجودمان سایه افکنده است. پس باید دیده بصیرت را گشود و نظر در بطن و باطن این عبادت انداخت تا مراد و منظور غایی و عالیش را دریافت به تعبیر شاعر:
نظر را نغز کن تا نغز بینی
گذر از پوست کن تا مغز بینی
خواجه عبداللّه انصاری گفته است: اینک ماه رمضان آمد که هم بسوزد و هم بشوید، به آتش گرسنگی تن ما را بسوزاند و به آب توبه دل‏های گناهکاران را بشوید. ماه رمضان که شریف‏ترین ماههاست موسم معاملت تو دانسته، ماهی که در آن گناهان آمرزیده، دیوها رانده، درب بهشت گشوده و درهای دوزخ بسته می‏شود.
گر بسوزد گو بسوز و گر نوازد، گو نواز
عاشق آن به کو میان آب و آتش در بود
تا بدان اوّل بسوزد، پس بدین غرقه شود
چون ز خود بی خود شود معشوقش اندر بر بود
آن صاحب دل که در این ماه پر معرفت بردرجات معرفت قلبی خود بیفزاید منجلای تجلّیات حضرت دوست می‏شود. رمضان که می‏آید می‏باید خم خانه نفس رذیله فرو ریزد و بت خانه وجود از لوث وجود تمام اصنام فرودین مادی و اهریمنی پالوده و پیراسته گردد که به فرموده مولانا امیرالمؤمنین (علیه السّلام) مادر بت‏ها، بت نفس شماست.
کوتاه سخن آن که رمضان درهای باغ مغفرت و معرفت را سحر تا سحر می‏گشاید تا ساکنان حریم خلوت دل، افطار تا افطار، روزه در آن بگشایند و دیده به روی دوست گشایند که اهل دل را یک چنین درخت روزه‏ای در پایان ماه به برگ و ثمر می‏نشیند شجره طوبایی که حاصل پالایش خاک وجود از ذره‏های تعلّق و تعیّن جز اوست. پس قدر این بوستان معنا را بدانیم و از کف با کفایت ساقی اش ساغرهای مکارم و معارف ستانیم که چون ماه رمضان به هلال نشیند و محو گردد ما نیز در حالت صحو عارفانه خویش در محیط انوار و جذباتش که بسیار اعلاست محو شویم و چنان نگردیم که در پایان کار از سر تحسّر و تغابن دست بر روی دست زنیم که‏ای دل غافل:
قرب یک ماه به میخانه اقامت کردم
اتفاقاً رمضان بود و ندانستم من!(1)

روزه در میان امّت‏های گذشته

روزه در میان یهود و مسیح متداول بوده و جزو آیین و از ارکان عبادات آن‏ها به حساب می‏آمده است. در تورات به وجوب روزه و حدود آن تصریحی نمی‏باشد ولی روزه داران ستوده شده‏اند. در این کتاب درج گردیده که حضرت موسی چهل روز صائم بود و از قول او نقل شده است: هنگام برآمدنم به کوه که لوح‏های سنگی یعنی لوح‏های عهدی که خداوند با شما بست، را بگیرم، در کوه چهل روز و چهل شب ماندم و نه نان خوردم و نه آب نوشیدم. (2) یهودیان به یادمان خرابی اورشلیم یک روز از ماه آب را روزه می‏گیرند و نیز هنگام توبه و طلب رضایت خداوند روزه می‏داشتند تا به گناهان خود اعتراف کرده به واسطه روزه و ندامت از خطاهای قبلی رضای حضرت اقدس الهی را تحصیل نمایند. (3)
در اناجیل اربعه نیز به وجوب روزه تصریح گردیده و روزه‏دار مورد تحسین قرار گرفته و از ریا برحذر داشته شده است. روزه مشهور مسیحیان قبل از عید فصح است، حضرت مسیح نیز چنانکه از کتاب مقدّس مسیحیان بر می‏آید چهل روز، روزه دار بوده است: ان گاه عیسی از قوت روح به بیابان برده شد تا ابلیس او را امتحان نماید پس چهل شبانه صائم گشت تا سرانجام گرسنه گردید. (4) حتی از انجیل «لوقا» فهمیده می‏شود که حواریون حضرت عیسی(علیه السّلام) روزه می‏گرفته‏اند. بنابراین حیات حواریون و پیروان راستین ادیان در ایام گذشته عمری مملو از انکار لذات‏های زودگذر و رحمت‏های بی‏شمار روزه داری بوده است. (5)
در مذاهب قدیم مصر، روم، یونان و هند نیز انواع روزه معمول و مرسوم بوده است، در روایات اسلامی آمده است که کتاب‏های بزرگ آسمانی چون تورات، انجیل، زبور، صحف و قرآن در ماه رمضان نازل شده‏اند، امام صادق(علیه السّلام) فرموده‏اند تورات ششم ماه مبارک، انجیل در دوازدهم و زبور داود در هیجدهم این ماه خجسته فرو فرستاده شده‏اند. قرآن کریم در شب قدر نازل گردید و سپس تدریجاً در مدت بیست و سه سال بر رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) وحی گشت و چون آیه «شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن»(6) در این ماه نازل گشت این ماه دارای شرافت و فضیلت ویژه‏ای گردید و مناسب با وجوب روزه که عبادت مهمی است، گردید. (7)

بیشتر بخوانید: روزه، روزگار پیوستن به اصل خویش (2)

 

در کلام وحی

کلمه صوم در قرآن چهارده بار تکرار شده است. (8) اصل آن امساک از مطلق فعل شامل خوردن، نوشیدن و گفتن می‏باشد و این معنا در مفردات راغب و اقرب الموارد آمده است امّا مؤلف تفسیر مجمع البیان می‏افزاید هرچه از حرکت بایستد و نیز سکوت هم می‏تواند معنای صوم را برساند. (9) اما صوم در فرهنگ قرآن امساک ویژه‏ای است از طعام و امور دیگر که در منابع فقهی مندرج است(10) و از طلوع فجر شروع شده و با رسیدن تاریکی اوّلیه شب به پایان می‏رسد، از قرآن برمی‏آید که روزه در میان امت‏های دیگر رواج داشته اما این امّت مشخص نشده‏اند. درباره صوم زکریا از سخن گفتن در قرآن تصریحی نمی‏باشد بلکه خداوند قدرت سخن گفتن را برای مدت سه روز از وی سلب کرده است(11) اما در مورد مریم قرآن به صراحت روزه صمت را مطرح کرده است، (12) از این نکته بر می‏آید که چنین روزه‏ای در میان بنی‏اسراییل بوده و نیز مبیّن آن است که دم فرو بستن برای چند روز و فکر کردن در مورد یک موضوع خردمندانه و مورد تأیید قرآن است و سکوت توأم با اندیشه دریچه‏ای را بر روی آدمی می‏گشاید، بیتوته حضرت نبی‏اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در غار حراء نیز همراه سکوت توأم با تفکر بوده است. در اسلام صوم صُمت تشریع نشده بلکه با اشکالاتی همراه می‏باشد و فقها فرموده‏اند حرام است انسان در نیت روزه خود سکوت را قید کند ولی اگر بدون تکلّم روزه بگیرد اشکال ندارد. در فرهنگ عترت نبی اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و منابع روایی اگرچه روزه سکوت و امساک از تکلّم نهی گردیده ولی از دیدگاه ائمه هدی کم سخن گفتن و بیشتر فکر کردن یک ممدوح اخلاقی است(13) و سعدی با الهام از احادیث می‏گوید:
کم گوی و گزیده گوی چون درّ
در بحث‏های تفسیری آیات 183 تا 187 قرآن ابعادی مهم از روزه روشن گردیده که در محورهای ذیل قابل ذکر هستند:
1ـ روزه بر مؤمنان مکتوب گشته چنان که بر امت‏های گذشته واجب بوده است یعنی این عبادت همانند نماز، امر به معروف و نهی از منکر، اقامه عدل و قسط، مبارزه با ستم و حرام خواری، وجه مشترک تمام ادیان آسمانی است و از این منظر روزه یک تشریع تأسیسی به حساب نمی‏آید چون حکمش سابقه دار بوده است.
2ـ روزه یک سنت الهی است و روزه دار از دستورات پروردگارش پیروی کرده است.
3ـ روزه دار به سرمایه‏ای به نام پارسایی نایل می‏گردد و برای رسیدن به این مهم از آنچه خلاف، حرام، ممنوع و غیرمجاز است اجتناب می‏کند، تأکید اصلی این است که روزه برای پروا داری و تقوا تعیین شده اگرچه منافع و مزایا و خیرات زیادی برای فرد و جامعه در بردارد.
4ـ موضوع «لعلّکم تتقون» عام، جامع و مطلق است و پرهیز در تمامی میدان‏های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، خانوادگی و انفرادی از هر آن چه نباید، معرفی شده است. آن چه وجدان اخلاقی، فطرت خدادادی، قوانین عرفی، مبانی علمی و عقلی ممنوع اعلام کرده‏اند در قلمرو تقوا قرار دارند، دسترسی به این توشه و زاد زیربنایی، آگاهی، اندیشه، تحریه، ریاضت، تمرین، تدیّن و تعبّد را می‏طلبد.
5 ـ روزه عبادتی است که به دلیل بیماری، سفر، ناتوانی، قضا، فدیه و بدل دارد و هرگز هیچ مسلمانی از این قوانین معاف نمی‏گردد و به نوعی باید جبران کند.
6ـ در حکم روزه مدت زمانی مشخص در طول سال تعیین گردیده که یک ماه و در «شهر رمضان» می‏باشد، ماهی که قرآن در آن نازل گردیده و لیالی مبارک قدر به آن زینت ویژه‏ای داده‏اند.
7ـ روزه حکمی است برای جوامع انسانی و بنابراین در حدود توان، امکانات و شرایط بشری تشریع شده و محدودیت‏های آدمیان در آن لحاظ گردیده است.
8 ـ اهمیت روزه به اندازه‏ای است که نباید به عنوان دستوری دینی آن را تلقی کرد بلکه به دلیل تکریم لطف و عنایت خداوند که در این ماه بر بندگان روا نموده باید نسبت به انجام وظایف عبادی و معنوی خویش در این ایام مبارک دقت و توجه ویژه‏ای مبذول داشت.
9ـ در هنگام روزه داری ضمن احترام به حکم الهی باید از آلودگی‏های اخلاقی چون غیبت و تهمت و دروغ گویی پرهیز کرد و شایسته است حقوق بندگان خدا و حرمت شخصیت مؤمنین توسط روزه داران حفظ شود.

از دیدگاه رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم)

امام صادق(علیه السلام) به این نکته اشاره دارند که رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: روزه سپر و پوششی است از آفت‏های دنیا و مانع عذاب آخرت است، پس هرگاه قصد روزه کردی، نیّت کن که به روزه خود نفس را از خواهش‏های آن بازداری و همت و اندیشه را از پیروی شیاطین جدا کنی و نفس خود را (از جهت ارتکاب گناهان) به منزله بیمار فرض کن، همان گونه که بیمار جسمانی به امید بهبودی میل به خوردنی و آشامیدنی نمی‏کند تو نیز با عمل روزه و به برکت آن هرلحظه امید و انتظار شفای بیماری عصیان و گناهان را داشته باش و باطن خود را از هر تیرگی، غفلت و ظلمتی که تو را از معنای اخلاص برای خدا خالی و جدا می‏سازد پاک کن. رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: خدای تعالی می‏فرماید: روزه برای من و مختص به من است و من ثواب درخور آن را خواهم داد و روزه خواهش نفس و شهوت طبع را می‏میراند و در آن صفا و جلای دل و پاکی اعضاء و جوارح و آبادانی ظاهر و باطن است و موجب شکرگزاری بر نعمت‏های الهی و نیکی و احسان به فقیران است و باعث افزونی تضرّع و خشوع و نرمی دل و گریه و پناه بردن به خداست و سبب شکستن شهوت و سبکی حساب قیامت و دوچندان شدن حسنات است و فواید روزه بی‏شمار است. (14)
خاتم پیامبران حضرت محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) درباره اهمیت مقام روزه داران در درگاه حضرت احدیت فرموده‏اند: شب اوّل ماه رمضان خداوند متعال به فرشتگان فرمان می‏دهد بهشت را برای روزه داران امّت محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) مهیا کنید، درهای دوزخ را بر این روزه داران ببندید و تا پایان ماه باز نکنید و به جبرئیل هم فرمان می‏دهد به زمین فرودآی و راه نفوذ شیاطین را بر امّت محمد ببند تا نتوانند ایمان و روزه آنان را فاسد کنند. (15) امام علی(علیه السّلام) فرموده‏اند از رسول اکرم پرسیدند چکار کنیم تا شیطان از ما دور شود، پیامبر فرمودند: روزه روی شیطان را سیاه می‏کند. (16) همچنین آن حضرت تأکید فرموده‏اند: روزه بگیرید تا سالم شوید. (17)
سلمان فارسی از رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل کرده است که عربی از آن حضرت مطالب بسیاری را پرسید که پیامبر در پاسخ وی این موضوع را مطرح فرمودند: خداوند برای هر کتابی سروری قرار داده و برای هر آفریده‏ای سالاری، قرآن سرور کتب آسمانی و ماه رمضان سرور ماهها و شب قدر سالار شب‏ها می‏باشد، فردوس سرور اماکن بهشت و خانه کعبه سالار بقعه‏های زمین، جبرئیل سالار فرشتگان، من سرور پیامبران و علی سرور اوصیاء و حسن و حسین سرور جوانان بهشتی می‏باشند. (18) آن مصطفای پیامبران رمضان را ماه برکت و انابه به پیشگاه خداوند و ماه توبه، آمرزش و مغفرت و آزادی از آتش دوزخ معرفی کرده‏اند و نیز افزوده‏اند: رمضان ماه صبر است و پاداش صبر بهشت خواهد بود، ماه مواسات است و در آن روزی مؤمن افزایش می‏یابد. (19)
امیرمؤمنان علی(علیه السلام) می‏فرمایند: پیامبر گرامی در آخرین جمعه ماه شعبان المعظم برای ما خطبه‏ای ایراد فرمودند و در آن مژده فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را داده و مقام و جایگاه این ماه عظیم را برای ما تشریح فرمودند. در فرازی از این خطبه آمده است: ای مردم همانا ماه خدا با برکت و رحمت به شما روی آورده، ماهی که نزد خدا برترین ماه‏هاست و روزهایش برترین روزها و شب هایش برترین شب‏ها و ساعتش برترین ساعت هاست، ماهی است که در آن به میهمانی خدا دعوت شده‏اید و بدین سبب مورد تکریم الهی قرار گرفته‏اید. نفس‏هایتان در آن تسبیح خدا و خوابتان در آن عبادت است و اعمال شما در این ماه پذیرفته و دعاهایتان مستجاب است. پس با نیت‏های صادق و دل‏های پاک از خدا بخواهید که شما را در این ماه به روزه داری و خواندن قرآن کریم موفق گرداند. به درستی که شقی و دور از سعادت کسی است که در این ماه بزرگ از آمرزش الهی محروم ماند. با گرسنگی و تشنگی خود در این ماه گرسنگی و تشنگی روز قیامت را به یاد آورید. بر فقیران و درماندگان خود صدقه دهید و بزرگان خود را احترام کنید و با کودکان مهربان باشید، با خویشاوندتان رفت و آمد کنید و پیوند برقرار سازید و زبانتان را (از گفتار بیهوده) نگاهدارید. (20)

از منظر ائمه هدی

علی(علیه السلام) فرموده‏اند: و صوم شهر رمضان فانّه جنّة من العقاب؛ (21) و روزه ماه رمضان که سپری است در برابر مجازات خدا، آن حضرت در حکمت عبادات می‏فرمایند: خداوند بندگانش را با نماز، زکات و تلاش در روزه داری حفظ کرده است تا اعضاء و جوارحش آرام و دیدگانش خاشع و جان و روان او فروتن و دل‏هایشان متواضع باشد. کبر و خودپسندی از آنان رخت بربندد چرا که در سجده بهترین جای صورت را به خاک مالیدن فروتنی آورد و گذاردن اعضای پر ارزش بر زمین اظهار کوچکی کردن است و روزه گرفتن و چسبیدن شکم به پشت عامل فروتنی است… به آثار عبادات بنگرید که چگونه شاخه‏های درخت کبر را در هم می‏شکند. (22) امام مؤمنان تأکید فرموده‏اند: زکاة البدن الصیام؛ (23) زکات بدن روزه داری است. آن حضرت روزه را آزمونی برای میزان اخلاص بندگان معرفی کرده‏اند. (24)
از امام باقر(علیه السّلام) روایت شده است که پیامبر به جابربن عبداللّه فرمود: این ماه رمضان است که هر که روزاش را روزه بدارد و پاره‏ای از شبش را به عبادات بایستد و شکم و اندامش را از حرام بازدارد و زبانش را نگاه دارد، از گناهان خود بیرون می‏رود چنان که از ماه بیرون می‏رود، جابر گفت چه نیکوست این سخن که فرمودید، حضرت افزود ولی چه سخت است این شرط‏هایی که کرده‏ام. (25)
امام سجاد(علیه السّلام) در فراز دعایی که هنگام دخول ماه مبارک رمضان زمزمه فرموده‏اند، گفته‏اند: ستایش خدایی را که از آن طرف بهشت رضوان یکی را ماه خود یعنی ماه رمضان قرار داد، ماه روزه داری که ویژه اسلام است و روزه دار را پاک می‏کند و بندگان را از آلودگی‏ها می‏رهاند، ماه قیام اهل ایمان است و خدا در آن برای هدایت مردم و برهان اهل ایمان و تمییز
حق از باطل، قرآن عظیم الشأن نازل کرد و بدین جهت‏ها فضیلت و شرافت این ماه را بر سایر ماهها پدیدار ساخت و به واسطه شرف و برتری و احترامات فراوان از آن جمله اموری که در غیر این ماه حلال است، حرام گردید و برای روزه این ماه وقت تمام ماه (از سپیده صبح تا مغرب) معین شده و ایزد متعال ابداً تقدیم و تأخیر آن را اجازه نفرموده، دیگر آن که شبی از شب‏های این ماه را بر هزار ماه برتری بخشیده و آن را شب قدر نام نهاده است که فرشتگان عالم بالا و روح اعظم به امر پروردگار جهان برای تعیین و تقدیر و تمامی امور قضای الهی با سلام و تحیّت و برکت تا طلوع فجر صبح از آسمان بر آن کس که مشیت ازلی خدا خواسته است فرود آمدند تا حکم مبرم و قضای حتمی الهی را انجام دهند. (26)
امام صادق(علیه السّلام) فرموده‏اند: بدون شک روزه، تنها دست کشیدن از طعام و آشامیدنی نیست و برای آن شرطی است که تنها با رعایت آن، روزه متحقق می‏گردد و آن نگاهبانی معنوی و درونی است، پس هنگامی که روزه دارید زبان خود را از دروغ نگاه دارید و دیدگان را از ناروا فرو پوشید… ای روزه‏دار چنان باش که در راه خدا از آن چه غیر اوست بیزاری جسته‏ای و با روزه‏ای کامل از آن چه خدایت نهی کرده در آشکار و نهان به سوی او تقرّب یافته‏ای و خشیت خدا را آن چنان که حق اوست در آشکار و نهان پیشه ساخته و جانت را در روزه داری به پیشگاه خداوند به طور کامل تقدیم داشته‏ای و دلت را برای او از هر چیز فارغ کرده و بر آن چه خدایت فرمان داده و به انجام آن فراخوانده برگمارده‏ای. پس چون این اعمال را کامل به جای آوری روزه دار حقیقی خواهی بود و آن چه را که خدایت فرموده بنا نموده‏ای اما اگر از این اعمال بکاهی به همان مقدار از فضل و ثواب روزه‏ات کاسته‏ای به راستی روزه صرفاً دست کشیدن از خوراک و آشامیدنی نیست بلکه خداوند آن را مانعی در برابر رفتار و گفتاری که روزه را باطل می‏کند قرار داده است، چه کم اند روزه دارند و چه بسیارند آنان که گرسنگی بر خود روا می‏دارند. (27)
شیخ طوسی با سند خود از محمد بن فضل بغدادی نقل می‏کند که گفت: به امام هادی(علیه السّلام) نوشتم فدایت شوم ماه رمضان می‏آید و در دل انسان هوای زیارت امام حسین(علیه السّلام) و زیارت پدر بزرگوار تو در بغداد (کاظمین) می‏افتد، آیا در وطن خود بماند و روزه بگیرد تا ماه رمضان به پایان برسد یا در این ماه مسافرت کند و افطار نماید؟ امام در پاسخ نوشت: ماه رمضان از آن چنان فضیلت و اجری برخوردار است که هیچ ماهی ندارد پس چون فرا رسید به آن عمل بشود. (28)
امام حسن عسکری(علیه السّلام) فرموده‏اند: هر کس ده ماه رمضان بطور متوالی روزه بگیرد وارد بهشت گردد. (29)

حکمت روزه

چند نفر یهودی به محضر رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) آمدند و یکی از آنان مسایلی از آن حضرت پرسیداز جمله عرضه داشت: برای چه خداوند عزّ و جلّ سی روز، روزه بر امت تو واجب کرده ولی بر امم گذشته بیش از سی روز فرض و لازم قرار داده بود؟ نبی اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند: وقتی جناب آدم از شجره نهی شده تناول کرد و آن چه خورده بود سی روز در شکمش باقی ماند پس حق تعالی بر ذریه‏اش واجب کرد که سی روز گرسنه و تشنه باشند و آن چه را که در بین این سی روز (خوردن و آشامیدن در شب‏ها) می‏خورند و در خوراکی‏ها مجازند تفضلی است از جانب حق تعالی و همین حکم بر جناب آدم نیز ثابت بود. باری حق عزّ و جلّ حکم مزبور را بر امّت من واجب گردانید. (30)
ناگفته نماند که روزه از احکام انسان ساز است و پی بردن به فلسفه کامل آن همچون سایر احکام الهی برای انسان عادی امکان‏پذیر نخواهد بود، دانش محدود بشر نمی‏تواند راهگشای همه اسرار نهفته باشد و اندیشه خود را به سوی کشف تمام مجهولات رهنمون نماید اما انسان مؤمن معتقد و خردمند می‏داند که خداوند خیر محض است و جز خوبی و سعادت برای بندگانش نمی‏خواهد پس اگر به چیزی فرمان می‏دهد برای انسان مزایایی دارد و بشر را به کمال و فضیلتی می‏رساند و هرچه را نهی می‏فرماید برای جوامع بشری زیان بخش بوده و بر مصالح مادی و معنوی آدمی لطمه می‏زند، در عین حال می‏توان ابعادی از حکمت روزه را روشن کرد چنانچه در بالا به نمونه‏ای بر اساس روایت معتبری اشاره کردیم و اگر ما به تمامی جنبه‏های فلسفه روزه پی‏نبردیم به هیچ وجه این حالت بهانه‏ای برای سرپیچی از امر الهی نمی‏باشد.
روزه یک عبادت جامع است یعنی بدن، قلب و روح را پاک می‏سازد، در تمام عبادات دستورات دینی یکی از این بعدها مطرح شده اما روزه همه را شامل می‏شود به همین دلیل رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده‏اند روزه قلب عبادات است، روزه آدمی را به یاد آخرت می‏اندازد و انسان را متوجه سرای جاوید و فرجام خویش می‏سازد زیرا وقتی آدمی بر خلاف غریزه تنازع بقاء و شهوات حیوانی و تمایلات نفسانی دمی چند از پرورش بدن و رسیدگی به خواهش‏های خود چشم پوشی کرد متوجه می‏شود عمر خویش را نباید در این دنیا صرف خوردن، خفتن و شهوترانی بکند و به فکر تدارک توشه آخرت خواهد بود، به علاوه خالی بودن شکم بشر را متوجه معارف و احکام می‏کند. سعدی سروده است:
اندرون از طعام خالی‏دار
تا در او نور معرفت بینی
تهی از حکمتی به علت
آن که پری از طعام تا بینی
یکی از عرفا هم چه نیکو گفته است:
این دهان بسته دهانی باز شد
که خورنده دانه‏های راز شد
جوع مرخاصان حق را داده‏اند
تا شوند از جوع شیر زورمند
علمای روان شناس هم تصریح نموده‏اند اعراض از خواهش‏های مادی و بدنی، جاذبه‏های روحی و معنوی را تقویت می‏کند.
زندگی انسان در این دنیا گاهی مقرراتی را برهم می‏زند و آدمی را برده خویش می‏سازد یکی از قیودی که جوامع انسانی را اسیر می‏کند و طوق بندگی بر گردن آنان می‏افکند، غذا خوردن در ساعاتی خاص است و چنان مردم را به اسارت وا می‏دارد که می‏گویند اگر فلان سفره با تزئینات نباشد و در ساعتی خاص مهیا نگردد، چه می‏شود. روزه انسان را این گونه پرورش می‏دهد که بر وجودش مسلم گردد این تمایلات درونی برای خوردن و عافیت‏طلبی ظالمانه است و اراده انسان را در اختیار می‏گیرد و اگر روزی ترتیب غذایی او بهم بخورد، عنان نفس را از دست می‏دهد، باید این زنجیر اسارت را با روزه پاره کرد که یک قوت روحی پدید آید و آدم را به عالم علوی سیر دهد.
روان شناسان ثابت کرده‏اند هرچند انسان درباره موضوعی زحمت بکشد، بیشتر آن را دوست می‏دارد و بدان علاقه افزون‏تری دارد و بهترین مثال در این مورد اشتیاق مادر است که نسبت به کودک خود ابراز می‏دارد و او هرچه بیشتر برای فرزندش رنج و بیداری در شب را تحمّل می‏کند وی را بیش از گذشته دوست دارد و کودکانی که دور از مادر در پرورشگاهها و نزد دایگان بزرگ می‏شوند چندان مورد توجه مادر خود نمی‏باشند. هر دستور دینی که اجرا شود ایمان انسان را پایدارتر می‏نماید و آنان که در عبادات ثابت‏ترند بیشتر نفس خود را وادار به آداب بندگی کرده‏اند، روزه برای این مقصود حداکثر استفاده را می‏بخشد چرا که روزه‏داری به زحمت نفس نیاز دارد و انسانی که مدتی این سختی‏ها را تحمّل کرده است به دلیل این که روح و دل را صفا و صیقل داده است در اواخر ماه رمضان به جای خستگی و افسردگی و ناتوانی یک نوع وجد و شعفی را در اعماق وجود خود احساس می‏کند روزه یک آزمایش به ناراحتی هم هست، خداوند متعال در این سرای فانی به بشر اجازه زندگی اختیاری داده است که هم می‏تواند در آن کار خوب انجام دهد و از این رهگذر مقام خود را بالاتر از فرشتگان نماید و هم مختار است که به شرارت و شقاوت و خلاف رویکرد نشان دهد و به آن جا تنزل یابد که حتی از چهارپایان هم پست‏تر گردد.
بنابراین کردار انسان در این جهان یک نوع آزمون است، گاهی امتحان به خوشی‏ها و امکانات فراوان و نعمت‏های گوناگون است و دراین حال خداوند مراقب اعمال این فرد است که آیا شکر نعمت را به جای می‏آورد و این عطاها و نشاهای لطف بی کرانش را کجاها مصرف می‏گردد، در راه حق و یا باطل، یک وقت هم هست که پروردگار بنده‏اش را به اموری آزمایش می‏کند که با یک کاستی و محرومیّت و تحمّل زجر و مشقت روبروست و در این حال آن شخص باید صبر پیشه کند، گرسنگی را تحمّل نماید و از برخی خواهش‏های نفسانی چشم بپوشد و لذت‏ها را ترک کند و این امتحان دوم در روزه داری کاملاً قابل مشاهده است.
یک حکمت دیگر هم این است که انسان در موقع خوشی‏ها و راحت‏طلبی‏ها خداوند را فراموش می‏کند و هنگام گرفتاری و سختی‏ها به یاد خالق می‏افتد، البته آنان که دل را به نور ایمان روشن کرده‏اند در هیچ شرایطی ارتباط معنوی و ملکوتی خود را با آسمان قطع نمی‏کنند ولی اکثر مردم در خوشگذرانی‏ها و راحت‏طلبی‏ها ذکر حق را به بوته فراموشی می‏سپارند، روزه برای این گونه افراد دارویی بسیار درمان کننده است، زیرا در حالت روزه انسان خود را محتاج می‏بیند که به سوی برآورنده حاجات توجّه کند این است که رمضان را ماه عبادت خوانده‏اند و ماهی است که نفس آدمی بیش از همیشه یاد خدا را در دل می‏پروراند.
مادری که بنا به برخی ضرورت‏ها از فرزندش فاصله می‏گیرد، با وجود گرفتاری گاهی کودک را نزد خود می‏آورد و با وی انس می‏گیرد و می‏کوشد او را با زندگی خود آشنا و مأنوس سازد اگر مادر چنین نکند و سال‏ها کودکش نزد دایه باشد و یا در مکانی تحت نظارت مربیان قرار گیرد سرشت آن طفل به محیط زندگی دایه و کودکستان انس می‏گیرد و همان تربیت را که در آن محیط می‏بیند فرا می‏گیرد و نسبت به والدین و تربیت خانوادگی بیگانه می‏شود.
انسان در این دنیا از خدای خویش بر اثر برخی حجاب‏ها و نسیان‏ها فاصله گرفته است و از اصل خویش دور افتاده است. روزه یک شرایط معنوی ویژه‏ای فراهم می‏کند که حداقل برای مدت معینی انسان را متوجه ملکوت و جهان والا می‏کند و او را از این فرودگاه فانی به سوی آسمان‏ها و عالم قدس و ملکوت سیر می‏دهد و به او هشدار می‏دهد مبادا این فضیلت‏ها و معنویت‏ها را فراموش کند، در عین این آشنایی روزه مانع از آن نیست که این انسان از برخی امکانات دنیا بهره گیرد، بنابراین یکی از حکمت‏های مهم روزه این است که می‏تواند انسان روزه‏دار را متوجه مبدأ و تربیت حقیقی خویش کند به علاوه روزه جسم و روح را بهم متصل می‏کند و هر دو را متوجه حقایقی می‏نماید، خداوند در این ماه به بندگان نزدیک‏تر است و به همین دلیل توبه‏ها را می‏پذیرد و گناهان را می‏بخشد و از فضل خویش بندگان را برخوردار می‏سازد.
پیامبران، ائمه هدی، دانشمندان اخلاق و عرفان و حکماء مدام به مردم نوید می‏دهند که اگر کمی از توجه به دنیا کم کنید خواهید دید لذت‏های بسیاری وجود دارد که حظّ جهان در برابرش اندک است امّا گوش شنوا در میان مردم وجود ندارد یا حداقل درصد آنان که به این فراخوانی ندای مثبت می‏دهند ناچیز می‏باشد و عموم اقشار جامعه غالباً، در لذت‏های مادی غرق‏اند و چنان وجودشان مسخّر این امور است که به آنان اجازه نمی‏دهد حقایق دیگری را مشاهده کنند و نمونه‏ای از مسرّت روحانی را درک نمایند، برای چشانیدن این مسرّت‏ها به مردم باید وسایلی باشد که خواهی نخواهی آنان را برای مدتی معین از عالم ماده دور کرده و دری از عالم معنا بر رویشان بگشاید. بهترین این وسایل روزه است که طعم لذت معنوی را به همه می‏فهماند و به مردمی که تصور می‏کردند لذت منحصر به خوردن، خوابیدن و شهوت رانی است می‏آموزد که تنها فقدان و نقصان این لذائذ حظّ آدمی را کم نمی‏کند بلکه نفس را برای قبول لذت‏های جدید و جاویدان مهیّا می‏کند. پس از این که آدمی نمونه مسرّت را چشید و معتقد شد که این حالات همان گونه که انبیاء و اولیاء فرموده‏اند درجات مهمی دارند، روش خود را عوض می‏کنند و دیگر تمام تلاش خود را صرف تن‏پروری، عافیت‏طلبی و آرایش دنیایی نمی‏سازند.
کودکی را در نظر بگیرید که تا کنون مزه شیرینی حلوا را نچشیده است و هرچه والدین از مزایای این ماده شیرین می‏گویند نمی‏تواند بفهمد بالأخره حلوا چیست و احتمالاً از خوردن آن هم اجتناب می‏ورزد امّا مادرش به هر ترتیبی شده مقداری حلوا به دهنش می‏گذارد و او چون دید آن چه گفته‏اند صحّت دارد دیگر نیاز نیست که با اصرار و اجبار دیگران حلوا بخورد، بلکه خود دنبالش دویده و از همان غذایی که ابتدا نمی‏خورد، می‏خواهد بیشتر و فراوان‏تر تناول کند. اصولاً ترک لذت‏های بدنی و دنیایی خود با لذت معنوی توأم است:
اگر لذت ترک لذت بدانی
دگر لذت نفس لذت نخوانی
بنابراین روزه برای انسان اموری را فراهم می‏کند که از مسرّت‏های دنیوی بالاتر است ممکن است برخی این تردید را مطرح کنند که مؤمنان پس از پایان ماه رمضان غالباً شادمان هستند که از روزه گرفتن نجات یافته‏اند، در جواب آنان باید گفت: این همان نفس حیوانی است که می‏خواهد به لذت‏های دنیا اکتفا کند و از لذات آخرتی غافل بماند. در برابر این تردید یک نکته دیگر مطرح است که اشاره به آن جالب خواهد بود: یک انسان روزه‏دار که گرسنه و تشنه است و ساعت‏ها و روزها خود را از برخی امکانات و خواهش‏های نفسانی محروم کرده، هیچگاه وقتی یک آدم روزه خوار را مشاهده می‏کند به هیچ عنوان از دیدنش احساس حسادت نمی‏کند که چرا از شرایط او محروم است، بر عکس یک خوشحالی و شادمانی معنوی را در وجود خود می‏بیند این مسرّت از جسم و تمایلات مادی او که نیست زیرا بدنش در رنج و سختی است بلکه این روح و سرشت اوست که احساس لذّت می‏کند که خداوند چنین توفیقی را نصیب او کرده و این سعادت جاوید را برایش در نظر گرفته است. (31)
فضل بن شاذان از حضرت امام رضا(علیه السّلام) درباره علت وجوب روزه سؤال کرد، حضرت فرمود: مسلمانان مأمور شده‏اند روزه بگیرند تا درد گرسنگی و عطش را درک کنند و به فقر آخرت راهنمایی شوند، روزه داری که خود را محتاج خدا ببیند پاداشش افزوده می‏شود، با روزه گرفتن هوای نفسانی کنترل می‏گردد و روزه برای روزه‏دار اندرز گوی خوبی است و او را برای انجام واجبات تشویق می‏نماید. (32)

نمایش پی نوشت ها:
1. تفسیر ادبی و عرفانی قرآن مجید، خواجه عبداللّه انصاری، ذیل تفسیر آیات 185 و 187 سوره بقره.
2. قاموس کتاب مقدس، ص 427.
3. نک: تورات، فصل نهم، ش 9.
4. انجیل متی، باب چهارم، ش اول و دوم.
5. قاموس کتاب مقدس، ص 428.
6. سوره بقره، آیه 185.
7. دائرة‏المعارف تشیع، ج 8، ص 372.
8. سوره بقره، آیات 183 تا 187 و نیز آیه 196، سوره نساء، آیه 92، مادله، آیه 4، مائده، آیه 95، احزاب، آیه 35، مریم، آیه 26 (بنگرید به المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم، وضعه فواد عبدالباقی، ص 417).
9. قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج 4، ص 165، فرهنگ اصطلاحات قرآنی، یوسف حریری.
10. از جمله بنگرید به تحریر الوسیله، ج 1، ص 278، من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 132.
11. چنان که در آیه 41 آل عمران و آیه دهم سوره مریم آمده است.
12. سوره مریم، آیه 26.
13. نک: وسایل الشیعه فی تحصیل مسایل الشریعه، شیخ حرّ عاملی، کتاب الصوم.
14. جامع العادات، مولی مهدی نراقی، فصل 109(درجات روزه)، ص 476ـ475؛ مصباح الشریعه، باب بیستم و مستدرک الوسایل، ج اول، ص590 ـ 589.
15. بحار الانوار، ج96، ص255.
16. همان، ص255.
17. همان.
18. همان، ج40، ص54.
19. همان، ج96، ص 340ـ342.
20. متن کامل این خطبه در بحارالانوار، ج96 و اقبال الاعمال سید بن طاووس آمده است.
21. نهج البلاغه، خطبه110.
22. همان، خطبه 192.
23. همان، حکمت 136.
24. همان، حکمت 252.
25. مفاتیح الجنان، بخش اعمال ماه رمضان.
26. صحیفه سجّادیّه، دعای 44، با استفاده از ترجمه حکیم میرزا مهدی الهی قمشه‏ای.
27. وسایل الشیعه، کتاب الصوم، ج 7، ص 117ـ119.
28. تهذیب الاحکام، ج 2، ص110، حدیث 14، بحارالانوار، ج 100، ص 115، حدیث23.
29. خصال، شیخ صدوق، ص 445، حدیث 42؛ وسایل الشیعه، ج 7، ص 176.
30. علل الشرایع، شیخ صدوق، جلد سوم، باب 110
31. روزه از نظر دین و طب، ص 25ـ 23.
32. عیون اخبار الرضا(علیه السّلام)، شیخ صدوق، ص353ـ352.

برگرفته از : ماه نامه پاسدار اسلام شماره 309
منبع : http://www.bashgah.net

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد