لازم است قبل از پاسخ، به اين نكته توجه شود كه: حديث مورد پرسش هم در علم حديث و هم در علم فقه و نيز در برخي ديگر از علوم اسلامي مانند تفسير مورد توجه قرار گرفته است. توجه ويژهاي كه در علم حديث و علم فقه، به آن شده نشانة جايگاه مطلوب و مناسب آن در معارف اسلامي است لذا اصحاب حديث و روايت و عالمان حوزه فقاهت، اعم از شيعه و اهل سنت، آن را در موسوعههاي عظيم روايي و فقهي گنجانيدهاند، براي نمونه ، در نخستين جوامع حديثي شيعه، مانند: «الكافي»[1] – كه يكي از كتب اربعه در فقه شيعه محسوب ميشود- و نيز در آثار فقهي محدثاني مانند شيخ صدوق(ره)، اين حديث آمده و مورد استناد قرار گرفته است.
همان طوري كه بيان شد، اين حديث را شيعه و سنّي در منابع حديثي خود آوردهاند، (چنان كه برخي از فقهاي بزرگ، مانند صاحب جواهر(ره) اين نكته را يادآور شده اند.) اما در متون شيعه، علاوه بر طريق منقول از اهل سنت، (حديث عايشه) از طريق (علي ـ عليه السلام ـ ) نيز نقل شده است، به تعبيري ميتوان گفت: نقل اين حديث در متون شيعه، از جامعيت بيشتري برخوردار است.
نكتة ديگر اين است كه: حديث مورد بحث، در هر دو طريق خاصه و عامه (شيعه و اهل سنت) با اندكي اختلاف در لفظ و مضمون نقل شده است. اما آن چه كه اكنون اين حديث مشهور و متداول است، همان متني است كه اهل سنت آن را روايت نمودند. در كتب معتبر حديثي آنان آمده و علماي بزرگ شيعه نيز آن را پذيرفتند.
متن حديث: «قال رسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ : النكاح سنتي فمن رغب عن سنتي فليس مني» (پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: ازدواج سنت و طريقهاي در زندگي من است، پس هر كس از اين طريقه روي گرداند، از من نيست).[2] اسلام نه تنها به مسايل اخروي و بعد روحاني افراد توجه دارد، بلكه به مسائل مادي و فردي و اجتماعي نيز (مانند: ازدواج) تأكيد فراوان دارد؛ ازدواج پايه و اساس خانواده و نتايج آن به ازدياد نسل، ارضاي جنسي از راه مشروع عدم گسترش فساد، آرامش فردي و اجتماعي، فرزندان سالم، تربيت صحيح كودكان،حرمت نهادن به زنان و… است با توجه به اين ضرورت، پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ تأكيد ميكند كه ازدواج سنت و روش من است.
در متون شيعي، حديث مذكور، بدين گونه آمده است: «قال اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ : تزوجوا فانّ رسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ قال: «من احب ان يتبع سنّتي فان من سنّتي التزويج». (علي ـ عليه السلام ـ گفت: ازدواج نماييد، زيرا رسول خدا فرمود: هر كس دوست دارد از طريقة من پيروي نمايد، همانا (يكي از) طريقة من ازدواج نمودن است.)[3]از آنجايي كه اين حديث هم در مجموعههاي بزرگ حديثي آمده و هم مورد قبول فقهاء قرار گرفته است، و مخصوصاً با عنوان «النبوي المروي بين الفريقين» (حديث نبوي كه مورد روايت شيعه وسني قرار گرفت)، از آن تعبير ميشود، لذا طبق سخن معروف و مصطلح نزد فقهاء، شهرتِ اين گونه روايات و عمل بر طبق آن، ما را از بررسي سندي آن بينياز ميسازد. هر چند اين حديث به لحاظ سند، داراي يكي از دو ضعف مهم است که عبارتنداز:
1 . در پارهاي موارد داراي سند نيست. 2 . در مواردي كه راويان حديث بازگو ميشوند همه آنها قابل اعتماد نيستند و لذا حديث را به لحاظ اصول علم رجال متزلزل ميسازند.
اما وقتي كه ما اين حديث را با ديگر احاديثي كه در يك فضا و در يك باب، در علم فقه و يا دانش حديث قرار ميگيرند، مورد بررسي و مطالعه عالمانه قرار دهيم، به اين نتيجه ميرسيم كه احاديثي از اين قبيل براي اطمينان به صدور آن از ناحيه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ يا امامان معصوم، نياز به بررسي سندي ندارد؛ اگر به بررسي اسناد آن پرداخته شود و به اين نتيجه دست يافته شود كه سند آن ضعيف است، باز هم نميتواند مانع از وثوق و اطمينان نسبت به آن شد؛ زيرا قرائن و نشانههاي كافي براي صحت صدور آن از ناحيه معصوم ـ عليهم السّلام ـ در دست است، و اين مطلبي است كه فقهاي بزرگ و نامور شيعه در طول تاريخ به اين گونه روايات تمسك نمودند و به آن توجه داشتند و بدان عمل کردند.
اعتبار اين حديث نزد اهل سنّت:
برخي از علماي اهل سنت، ضمن نقل اين حديث، تصريح نمودند كه: «اين، حديثي است صحيح و در آن اختلافي نيست و فطرت انساني به عمل نمودن آن گرايش دارد… .»[4]اما بعضي ديگر از آنان، گفتهاند: در سند اين حديث، «عيسي بن ميمون» قرار گرفته، و او از حيث اعتبار، ضعيف قلمداد ميشود. و لذا اين حديث از جهت سند، معتبر نيست.
اگرچه چنين نظري دربارة سند اين حديث وجود دارد، چنان كه به لحاظ الفاظ و عبارات نيز، نقلهاي متفاوتي دارد كه اين خود ايرادي ديگر بر صحت صدور حديث است اما در مجموع بايد گفت: چون وجود اين حديث در متون حديثي، منشأ عمل فقهاء و فتواي آنها در متون فقهي شده و از سوي همه مذاهب فقهي مورد پذيرش قرار گرفته است از احاديث معتبر شمرده ميشود.
آن چه به عنوان نتيجه بحث قابل بيان است، اين است که: حديث «النكاح سنتي فمن رغب عن سنتي فليس مني» در متون معتبر حديثي اهل سنت و شيعه، آمده است (اگرچه در مواردي نقلهاي آن متفاوت ميباشد)، و فقها نيز بر اساس آن عمل نمودند (و فتوا دادند) و لذا آن را از احاديث معتبر به حساب آوردهاند.
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ وسايل الشيعه، ج14.
پي نوشت ها:
[1] . محمد بن يعقوب كليني، الكافي، ج5، ص329، كتاب النكاح، ح5.
[2] . ر.ک: صحيح بخاري، ج7، ص2؛ سنن ابن ماجه، ج1، ص592؛ صحيح مسلم، ج2، ص1020، ح1401؛ سنن النسايي، ج6، ص60؛ سنن البيهقي، ج7، ص77؛ جامع الاخبار، ص118 و …
[3] . شيخ صدوق، خصال، ج2، ص614؛ و المحقق البحراني، الحدائق الناضرة، ج22، ص10.
[4] . المنهاجي الاسيوطي، جواهر العقود، ج20، ص57.