ریسک پذیری و تصمیم گیری
تصمیمگیری، هر آنچه را که انجام میدهید، تحت تأثیر قرار میدهد.
از لحظهای که بیدار میشوید، مدام مشغول تصمیمگیری هستید. همه چیز، از اینکه چه لباسی میپوشید و چه ساعتی منزل را به سمت محل کارتان ترک میکنید نیاز به تصمیمگیری دارد، اما در تصمیمات کوچک و تقریبا در همهی تصمیمات، ذاتا عنصر ریسک هم وجود دارد.
برای اخذ بهترین تصمیمات ممکن، باید رویکرد خود نسبت به فرایند تصمیمگیری را بدانید. در هر تصمیم، عناصر ناشناختهای وجود دارند که کنترلی روی آنها ندارید. هنگامی که تصمیم میگیرید، بهصورت خودآگاه یا ناخودآگاه، این ناشناختهها و نتایج بالقوهی هر راهحل را ارزیابی میکنید.
با این حال نتایج نهایی و ریسکهای موجود نسبی هستند و به شدت تحت تأثیر ادارک و گرایش شما به ریسک قرار دارند.
بعضیها ذاتا ریسکپذیرتر هستند. همهی ما آدمهایی را میشناسیم که با ریسکهای بزرگ به موفقیت رسیدهاند. به عنوان مثال ورزشکارانی که در مناطق ممنوعه و پرخطر اسکی میکنند، معمولا ریسکپذیرتر از بقیه هستند؛ سرمایهگذارانی که در بازارهای جدید و روی فناوریهای نوظهور سرمایهگذاری میکنند نیز جزءِ همین دسته از افراد هستند. برای آنها، هیجان و پاداشهای بالقوه، ریسک را ارزشمند میکند.
اما این افراد نیز پیش از آنکه به چنین فعالیتهایی بپردازند، ابتدا تصمیم به انجام آنها گرفتهاند. پس این موضوع نشان میدهد که ریسکپذیریِ شما روی تصمیمگیریتان تأثیر میگذارد. ریسکپذیر بودن شما به این معناست که شما میخواهید گزینههایی با ریسک بالاتر را مورد توجه قرار دهید و به استقبال آنها بروید. در مقابل، کسانی که به ثبات و کنترل بیشتری روی امور مختلف نیاز دارند، تمایل دارند تا گزینههای به مراتب کمریسکتری را انتخاب کنند.
درک میزان ریسکپذیری
برای تصمیمگیری، ابتدا باید نگرش خود را نسبت به ریسک بشناسید. ریسکگریز هستید یا ریسکپذیر؟ شاید هم بستگی به موقعیتتان داشته باشد. میزان ریسکی که شما در تصمیماتتان میپذیرید، با ریسکپذیریتان ارتباط مستقیم دارد. بعضی از افراد ذاتا محتاطتر هستند. پس آنچه از نظر یک تصمیمگیرندهی محتاط، ریسک بالا فرض میشود، ممکن است از نظر یک تصمیمگیرندهی «شجاع» ریسک پایین بهنظر بیاید.
این موضوع بسیار مهم است، چرا که اگر بخواهیم به پتانسیل کامل خود دست یابیم، باید در زندگی ریسک کنیم و کاملا منطقی است که سعی کنیم تا مسیری میانی را مابین احتیاط خفهکننده و خوشبینی بیپروا بیابیم. تواناییِ یافتن این مسیر میانی، یعنی توانایی ریسک هوشمندانه که در بسیاری از موقعیتهای مربوط به کسبوکار، مزیت بزرگی محسوب میشود.
تحقیقات نشان دادهاند که شناسایی نوع شخصیت شما راه خوبی برای پیشبینی میزان ریسکپذیریتان است. افراد در مبحث ریسکپذیری به سه گروه تقسیم میشوند. بعضیها ریسکپذیر تمام عیار هستند. آنها نه تنها با حس خطرپذیری بهخوبی رشد میکنند و توسعه مییابند، بلکه فعالانه به دنبال این نوع هیجان نیز هستند. آنها بر حسب نوع شخصیت، امتیازات بالایی در زمینهی برونگرایی و گشودگی، و امتیازات پایینی در توافقپذیری، واکنش روانرنجوری طبیعی و خودآگاهی دارند. این افراد دوست دارند تا از زندگی و همهمهی ناشناختگی و خطر، لذت ببرند و زیاد نگران این موضوع که دیگران دربارهی آنها چه فکری میکنند، نیستند.
کسانی که امتیازات شخصیتی متضادی دارند (یعنی درونگرایانی با گشودگی کمتر و توافقپذیری، واکنش روانرنجوری طبیعی و خودآگاهی بیشتر دارند)، عموما ریسکگریز هستند.1
گروه سوم، کسانی هستند که ریسکپذیریشان بستگی به موقعیت دارد. این افراد معمولا در بیشترِ پنج بُعد بزرگ شخصیتی «Big Five»، امتیازات متوسطی دارند. رویکرد آنها نسبت به ریسک، در این شش حیطهی اصلی، متفاوت است:
سلامتی
امنیت شخصی
تفریحی
حرفهای
امور مالی شخصی
فرد سیگاری و اهل سرعتی که تمام عمر کاری خود را در یک شرکت مشخص سپری میکند (او در زمینهی امنیت شخصی و سلامت ریسکپذیر است، اما در زمینهی حرفهای نه)، یا کسی که شغلی با درآمد خوب را رد میکند تا کسبوکار خودش را راه بیندازد، اما همیشه روی موتورسیکلت از کلاه ایمنی استفاده میکند (او در امور مالی شخصی ریسک میکند، اما در امنیت شخصی نه)، مثالهایی از افرادی هستند که میزان ریسکپذیریشان در هر یک از حوزههای نامبرده متفاوت است.
توصیه
وقتی در حال گزینش افراد برای تصدی بعضی از مشاغل هستید، بررسی ریسکپذیری آنها میتواند مفید باشد. برای مثال، در تجارت مشتقه، ریسکگریزی ویژگی خوبی نیست، در عین حال ریسکپذیری بالا هم برای دانشمندان آزمایشگاهی مناسب نیست. اما از آنجا که رویکرد بعضی از افراد به ریسک، به موقعیتشان بستگی دارد، کسانی که مسئول استخدام هستند باید مراقب باشند تا ریسکپذیری در یکی از حیطهها (همچون علاقهی فراوان طرف مقابل به چتربازی) را به ریسکپذیریِ شخص در کار تفسیر نکنند.
ریسکپذیری و تصمیمگیری
وقتی کاملا متوجه رویکرد خود نسبت به ریسک در تصمیمگیری شدید، میتوانید به این موضوع فکر کنید که ظرفیت ذاتیِ ریسکپذیریتان چه تأثیری بر تصمیماتتان میگذارد. اگر ذاتا تصمیمگیرندهی «شجاعی» هستید، شاید بخواهید میزان تجزیهوتحلیلی را که انجام میدهید افزایش دهید تا از ریسکهای بیجا اجتناب کنید. از سوی دیگر، اگر تصمیمگیرندهی «محتاطی» هستید، شاید لازم باشد تا این غل و زنجیری را که باعث ایجاد محدودیتها و عقب ماندن شما شده است، بشکنید.2
وقتی مجبورید بین دو یا چند گزینه تصمیمگیری کنید، اینگونه از درک خود نسبت به ریسکپذیری استفاده کنید:
گام اول: میزان ریسک هر یک از گزینهها را تحلیل کنید
اول از همه، باید خطرات موجود در هر گزینه را شناسایی کنید، اینکه احتمال وقوعشان چقدر است و چه تأثیر بالقوهای به همراه خواهند داشت. یکی از ابزارهای مهم برای این کار، تحلیل ریسک است.
توصیه
اگر دامنهی این تصمیم بسیار گسترده است، حتما باید تحلیل ریسک جامعی انجام دهید، در غیر این صورت، احتمال اشتباه بودنِ گزینهی انتخابیتان بسیار بالا خواهد بود، مثلا ممکن است شرکت ورشکسته شود یا شخصی آسیبی جدی ببیند.
پس از اینکه ریسک هر گزینه را محاسبه کردید و روش مدیریت هر یک را درک کردید، آنها را بر اساس میزان ریسکشان رتبهبندی کنید و در نهایت تصمیم بگیرید که کدام گزینه را ترجیح میدهید.
گام دوم: ریسکپذیری خود را با ریسک گزینهی انتخابی مقایسه کنید
اگر ذاتا تصمیمگیرندهی «شجاعی» هستید که از ریسک کردن لذت میبرید و گزینهای با ریسک بالا را هم انتخاب کردهاید، به عقب برگردید و ببینید که آیا انتخابتان تحت تأثیر هیجانی بوده است که این ریسک به همراه دارد یا خیر. اگر چه گزینهای با ریسک بالا برای شما بسیار جذاب است، اما آیا بهترین انتخاب هم هست؟ یا فقط به دنبال چیزی هستید که آدرنالین خونتان را افزایش دهد؟
به همین ترتیب، اگر تمایلتان به سمت ریسکگریزی است و گزینهای با حداقل ریسک را انتخاب کردهاید، بررسی کنید که احتیاط ذاتی شما، در مسیر ارزیابی بیطرفانهتان از گزینههای موجود قرار نگرفته باشد.3
پی نوشت:
1.www.chetor.com
2.www.khaandaniha.ir
3.www.mindtoolbox.ir