خانه » همه » مذهبی » زندگی نامه آية اللّه سيد جواد حسينى عاملى رحمت الله علیه

زندگی نامه آية اللّه سيد جواد حسينى عاملى رحمت الله علیه

زندگی نامه آية اللّه سيد جواد حسينى عاملى رحمت الله علیه

يـكـى ديـگر از فقهاى نامدار شيعه , علا مه فقه و فقاهت , آية اللّه سيد جواد بن سيد محمد حسنى حسينى عاملى غروى , از بزرگان فقه و فقاهت قرن سيزدهم و ازتلامذه آية اللّه بحرالعلوم و علا مه وحيد بهبهانى مى باشد.
او كه يكى از افاضل شاگردان اين دو فقيه بزرگ است , در سال 1160 ه ق درآبادى شقرا جبل عـامل متولد شده و در همنجا رشد و پرورش يافت , سپس به روزگار

b2935258 3bcb 40f2 b3dd 8df940bdf22e - زندگی نامه آية اللّه سيد جواد حسينى عاملى رحمت الله علیه
dmioz280 - زندگی نامه آية اللّه سيد جواد حسينى عاملى رحمت الله علیه
زندگی نامه آية اللّه سيد جواد حسينى عاملى رحمت الله علیه

نويسنده:عقيقي بخشايشي
يـكـى ديـگر از فقهاى نامدار شيعه , علا مه فقه و فقاهت , آية اللّه سيد جواد بن سيد محمد حسنى حسينى عاملى غروى , از بزرگان فقه و فقاهت قرن سيزدهم و ازتلامذه آية اللّه بحرالعلوم و علا مه وحيد بهبهانى مى باشد.
او كه يكى از افاضل شاگردان اين دو فقيه بزرگ است , در سال 1160 ه ق درآبادى شقرا جبل عـامل متولد شده و در همنجا رشد و پرورش يافت , سپس به روزگار مرجعيت علا مه بهبهانى به كربلا رهسپار گشت و نزد آقاى سيد على صاحب رياض به فراگرفتن علوم اشتغال ورزيد در سايه تـلاش و جـديت بليغى كه داشت ,توانست در اندك مدتى به بالاترين مدارج علمى نايل آيد و مقام استادى شخصيتهايى چون : صاحب جواهر, سيد صدر الدين عاملى و جمعى ديگر را كسب نمايد كه دربخش شاگردان او خواهد آمد.
او در مـحـضـر جـمـعى از بزرگان كسب فيض و علم نموده است كه اسامى چندتن از آنان برده مى شود:

اساتيد:

1 ـ علا مه وحيد بهبهانى .
2 ـ آية اللّه سيد مهدى بحر العلوم .
3 ـ آية اللّه سيد على صاحب رياض .
4 ـ آية اللّه شيخ جعفر كاشف الغطا.

شاگردان:

در مكتب فقهى او شاگردانى تلمذ نموده و به مقام شامخ علمى و فقهى نائل آمده اند كه هر كدام از استوانه هاى فقاهت به شمار مى آيند كه اسامى چند تن از آنان ذكر مى شود:.
1 ـ آية اللّه شيخ محمد حسن صاحب جواهر الكلام كه از او اجازه روايتى نيزدارد.
2 ـ آية اللّه سيد صدر الدين عاملى .
3 ـ آية اللّه شيخ جواد, معروف به ملا كتاب .
4 ـ آية اللّه آقا على هزار جريبى .
5 ـ آية اللّه شيخ محسن اعسم .
و ديگر اساطين فقه و فقاهت كه در كتابهاى تراجم و رجال , به تفصيل مذكورهستند.

تاليفات:

عـلا مـه مـيـرزا محمد على مدرس , طبق شيوه مرضيه و عادت حسنه اى كه دركتاب مستطاب ريحانة الادب پيش گرفته اند, به بازگويى آثار و تاليفات اومى پردازند و تعدادى از آثار گران قيمت او را به ترتيب زير مى آورند:.
1 ـ مـفـتاح الكرامة في شرح قواعد الاحكام علا مه حلى (ره ) (10 جلد قطور)گويند ميرزاى قمى فـراوان بـه آن مـراجعه داشت هشت جلد اين كتاب با مباشرت علا مه سيد محسن جبل عاملى در سـال 1332 ه ق در مصر به چاپ رسيده است , ولى متاسفانه عارى از هجوم اغلاط فراوان مطبعى نيست .
2 ـ ارجوزه اى در خمس .
3 ـ ارجوزه اى در رضاع .
4 ـ ارجوزه اى در زكات .
5 ـ رساله اى در اصل برائت .
6 ـ حاشيه بر تهذيب الاصول علا مه .
7 ـ حاشيه بر روضه شهيد ثانى .
8 ـ حاشيه بر مدارك الاحكام .
9 ـ حاشيه بر شرح طهارت وافى .
10 ـ شرح وافيه در اصول .
11 ـ تجويد قرآن كريم 1 .

احترام استاد:

او در آغـاز كـتـاب مـفـتـاح الـكرامه در مورد علت اقدام به اين تاليف بزرگ وپرمشقت اين چنين مى نگارد:
مـن دسـتـور آقا و استادم را, اوئى كه پس از خداوند سبحان و اولياى بزرگوارش (سلام خدا بر آنـان بـاد) پناهگاه و تكيه گاه زندگى من بوده است , امتثال نمودم و اوعبارت از پيشواى بزرگ , عـلا مه مقدس , اقيانوس بزرگ ( علم و معرفت ) آية اللّه شيخ ‌جعفر (كاشف الغطا) است كه خداوند متعال مرا فداى او سازد و بقاى او را بر سرمؤمنين مستدام بدارد.
او كـه خـداونـد عـمـرش را در كنف حراست و عنايت خاص خويش نگهدارد, به من امر فرمودند: دوسـت دارم كـه تو كتاب قواعد الاحكام امام علا مه (حلى ) (خداوندمقام شريفش را بالا برد) را مـحور بحث انتخاب كنى و به آن اعتماد ورزى در هرمساله اى كه آرا اصحاب اختلاف پيدا نموده اسـت , دقيقا اقوال آنان را مورد تامل قراردهى علاوه بر اقوال , شهرت و اجماع آنان را نيز به دست آورى مـنـابـع و كـتـابـهايى كه اين اقوال از آنها نقل شده است , باز بياورى اگر به دليلى برخورد داشـتى كه آنان ذكرنكرده اند, پس همراه متن , آن دليل را نيز ذكر نمايى , به هنگام اختلاف اخبار واحـاديـث , بـه صـورت موجز آرا و نظريات اهل سنت را نيز بيان نمايى تا نفع آن كامل ,و موقعيت كتاب بزرگ گردد چون كتاب المختلف علا مه كه مخصوص اين برنامه است , هر چند پرسود و پرفايده است , ولى جاى اكثر اقوال و آرا در آن خالى است .
پس من امر شريف استاد را امتثال نمودم و اميدوارم كه او با دعاى مقبول خويش مرا يارى دهد امر خودم را به خدا تفويض كردم و بر او توكل بسته و هرقدرت و نيرو از سوى اوست2 .

حادثه دلخراش حمله وهابي ها:

مـرحـوم سـيـد جـواد عـاملى در پايان جلد هفتم مفتاح الكرامة كه اواخر باب وكالت قواعد است , داستانى را از وحشى گريهاى وهابيون عهد نخست نقل مى كند كه بازگويى آن مى تواند از اعمال وهـابـيـون نفتى امروز نيز پرده بردارد و نيات اين حزب سياسى در ماسك اسلام را فاش و روشن سازد:
خـدا را سـپاس مى گويم , آن چنان كه او اهل و شايسته آن است و درود وصلوات خود را تقديم بهترين مخلوقات او, محمد و اولاد معصومين (ع ) او مى نمايم خداوند متعال با فضل و كرم خود به بركت محمد و آل او بر اين بنده منت نهاد وتوفيق اتمام اين بخش از مفتاح الكرامة را عنايت فرمود هم اكنون نيمه شب نهم از ماه مبارك رمضان سال 1225 هجرى است و اين كتاب به دست مصنف آن , كـوچـك تـرين و ذليل ترين بندگان خدا, محمد جواد حسينى حسنى موسوى عاملى , كه خـداونـدسـبـحـان با لطف و فضل و رحمت خويش , با او معامله و رفتار نمايد پايان پذيرفت ,ولى تـشـويـش خـاطـر و اضـطراب احوال حاكم بر زندگى ما است , چون اعراب وحشى ,از جمله , آن افـرادى كـه قـائل بـه مـقـاله وهابى خارجى هستند, نجف اشرف و زيارتگاه حسين (ع ) را احاطه نـمـوده اند, راه را بسته اند و زائرين حسينى را قتل و غارت نموده اند پس از آنكه شيعيان از زيارت نـيـمـه شعبان برمى گشتند, تعداد كثيرى از آنان را كشته اند و اغلب آن زائرين از ايرانيان هستند گاهى گفته مى شود تعداد كشته ها 150نفر مى باشد, و گاهى گفته مى شود كم تر برخى ديگر از زوار عـرب در حـلـه مـانـده انـد وتـعدادى به نجف اشرف رسيده اند برخى در حله به روزه دارى پـرداخـته اند و برخى به حسكه رفته اند, و ما هم اكنون مثل اينكه در محاصره قرار گرفته ايم وهابيون هنوزبرنگشته اند صفوف آنان از كوفه تا حرم حسين (ع ) به مسافت دو فرسخ يا بيشتراست .
قـبـيـلـه خزعل تسليم شده اند, ولى قبيله هاى بعيج و جشم در حال مقاتله وكارزار هـستند حاكم بغداد كنار رفته و حاكم ديگرى جاى او را گرفته است و آنان باهم مقاتله و كارزار دارند اخبار آنان نيز ما را مغموم ساخته است چون راهها بسته است , به همين جهت در اين اطراف وهابيها بر اقامت بيشتر طمع دوخته اند حول وقوه از سوى خداوند بزرگ است درود بر پيامبر خدا و اولاد و اطهار او, و خداوندمتعال از علماى ما خوشنود و راضى باشد و آنان را در بالاترين جايگاه و با نعمت بهشتى محشور فرمايد 3 .

وفات:

او پـس از يـك عـمر رنج و كوشش در راه علم و فقاهت , در سال 1226 ه ق , درسن 66 سالگى در نجف اشرف وفات نمود و در صحن مولاى متقيان مدفون گشت

پي نوشت ها:

1- ريحانة الادب , ج 3 , ص 396 ـ 397 .
2-مـفـتاح الكرامه , ج 1 , ص 1 , چاپ مصر كه به اهتمام آقاى سيد محسن جبل عاملى چاپ شده است . 3- مفتاح الكرامة , ج 7 , ص 653 , چاپ مصر . 4- تـفسير بيشتر شرح زندگى او در ريحانة الادب , و كتاب وحيد بهبهانى نوشته فاضل نامى عـلـى دوانى ,ص 216 ـ روضات الجنات , ج 2 , ص 216 ـ الكرام البرره , حاج آقا بزرگ تهرانى , ج 1 , ص 287 تا 289 آمده است .

منبع:فقهاى نامدار شيعه

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد