زندگی نامه ی آیت الله ميرزا حبيب الله رشتي رحمت الله علیه(2)
رسالة في الضد و اقتضاء الامر بشيء النهي عنه و عدمه، التعادل و التراجيح، بدايع الافكار، اجتماع الامر و النهي، رسالة في مقدمة الواجب، رسالة في المشتق، التقريرات.
زندگی نامه ی آیت الله ميرزا حبيب الله رشتي رحمت الله علیه(2)
آثار ماندگار
آثار ميرزا حبيب الله جلوهگاه تلاشهاي شبانه روزي اوست. وي كاوشگري گنج ياب بود كه هر گاه معدني نوين مييافت از جواهر آن استخراج ميكرد و بر دانش طلبان ارزاني ميداشت.
آثار او در علم اصول عبارتند از:
رسالة في الضد و اقتضاء الامر بشيء النهي عنه و عدمه، التعادل و التراجيح، بدايع الافكار، اجتماع الامر و النهي، رسالة في مقدمة الواجب، رسالة في المشتق، التقريرات.
در علم فقه:
كتاب الطهارة الحاشية علي المكاسب، كتاب الزكاة، كتاب الاجارة، الالتقاط، كتاب العضب، كتاب القضاء و الشهادات، الوقوف و الصدقات، رسالة في اللباس المشكوك، حاشية علي منهج الرشاد، حاشية علي نجاة العباد، حاشية علي النخبة.
در علم تفسير:
حواشي بر تفسير جلالين، و علم كلام: الامامة، كاشف الظلام في حل معضلات الكلام است.
نسخههاي خطي از آثار محقق رشتي كه ميرفت در غبار زمان به فراموشي سپرده شود اخيراً به كتابخانه آيت الله مرعشي سپرده شد و اكنون در كاروان نسخههاي خطي آن كتابخانه ماندگار است.
تقريرات
از انبوه شاگردان كوشا و دانشمند محقق رشتي، بسياري تقريرات درس ايشان را نوشتهاند كه در گرامي داشت مقامشان نام برخي از آنان ميآيد:
سيد حاج ميرزا حسن همداني، سيد صادق قمي، ميرزا باقر فرزند ميرزا محمد علي، شيخ حسن تويسركاني، شيخ محمد باقر فرزند محمد جعفر بهاري همداني، سيد ابوالقاسم فرزند معصوم حسيني اشكوري …
اجازات
محقق رشتي از صدور اجازهي اجتهاد به شدت پرهيز داشت و تنها براي اندكي از شاگردان برگزيده اجازهي اجتهاد نگاشت. نام برخي شاگردان ارجمند وي كه مفتخر به اجازهي نقل روايت و اجتهادند ذكر ميشود. حاج آقا مجتهد رشت (اجتهاد)، سيد عبدالكريم فرزند سيد حسن اعرجي (روايت)، حاج ميرزا احمد ديلارستاقي لاريجاني(اجتهاد)، سيد علي آقا ميري دزفولي (اجتهاد)، … .
شاگردان
نظرگاه همهي انديشمندان حوزه بر شيوهي نقادانه محقق رشتي در تدريس و ديگر پهنههاي علمي، پديد آور محفل علمي شكوهمندي بود كه دلدادگان آن، پس از كامجويي هر يك چون ستارهاي درخشان، روشنگر جامعهي خويش شدند. برخي مرجع ديني شدند و عدهاي رهبر حركتهاي سياسي و اجتماعي ديار خويش و دستهاي نيز در عرصهي تدريس و تحقيق طلايه دار حوزه بودند.
نام مسافران اين كاروان به اختصار ميآيد و شرح حال هر يك در كتب تاريخ آمده است كه دوستداران را بدان حوالت ميدهيم.
آيت الله العظمي سيد محمد كاظم يزدي، آيت الله العظمي آقا ضياء الدين عراقي، آيت الله العظمي حاج ميرزا حسين نائيني، آيت الله شيخ شعبان ديوشلي (لنگرودي)، آيت الله شيخ عبدالله مازندراني (لنگرودي)، آيت الله شهيد شيخ فضل الله نوري، آيت الله شهيد حاج آقا مير بحرالعلوم رشتي، آيت الله شهيد شيخ علي رشتي، آيت الله شهيد شيخ عبدالغني بادكوبهاي، آيت الله العظمي سيد ابوالحسن اصفهاني، آيت الله سيد ابوالقاسم اشكوري.
وفات
مردم نجف به چهره نوراني پيرمردي كه سحرگاهان دربارگاه ملكوتي اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ به زيارت، نماز و تضرع مينشست انس گرفته بودند. چهرهاي كه هيبت و شوكتش يادآور پيامبران و لطف و صفا در صورتش نمايان بود.
اما شب پنج شنبه چهاردهم جمادي الثاني 1312 ق. فرا رسيد. خبر كسالت محقق رشتي مردم را در نگراني فرو برده بود و آنگاه كه صداي ناله و فغان از منزل وي برخاست همگان يافتند كه دوست خدا، پيش خدا رفته است. او آسوده در بستر خفته بود. تو گويي به خوابي نازنين آسوده كه چنين چهرهاش متين است. شهر را گويا با پارچهاي سياه پوشانده بودند و همه جا صداي گريه به گوش ميرسيد. در تهران و مشهد و ديگر شهرها نيز مجالس عزا و سوگواري بپا شد. و مردم نوحه كنان ميخواندند:
باز خاكستر غم ريخت فلك بر سر ما رفت از دار فنا نائب پيغمبر ما[1]
و نجف آمادهي تشييع پيكر مطهر آن فرزانهي پارسا بود. جنازهي پاك او را مشاعيت كردند و به بارگاه امام متقين انتقال داده[2] و در يكي از حجرههاي صحن مطهر علوي دفن كردند.[3]
پي نوشتها:
[1] . ريحانة الادب، محمد علي مدرس تبريزي، ج 2، ص 308.
[2] . معارف الرجال محمد حرزالدين، ج 1، ص 204.
[3] . نقل از خانم عزت صوفي دختر آيت الله شيخ اسحاق رشتي.
منبع: www.andisheqom.com
/خ