زندگی نامه ی محدث نوري رحمت الله علیه(2)
1. شيخ آقا بزرگ تهراني، نويسندة دائرة المعارف بزرگ كتابشناسي شيعه «الذريعه الي تصانيف الشيعه» در 26 جلد و كتابهايي ديگر.
زندگی نامه ی محدث نوري رحمت الله علیه(2)
شاگردان
بسياري از بزرگان به افتخار شاگردي نوري نايل شده و از انفاس قدسي او بهرهمند گشته و از خرمن خلوص او خوشهچيني و از درياهاي دانش او دانشاندوزي كردهاند. ما با نام بعضي از آن بزرگمردان به كتاب خود زينت ميبخشيم:
1. شيخ آقا بزرگ تهراني، نويسندة دائرة المعارف بزرگ كتابشناسي شيعه «الذريعه الي تصانيف الشيعه» در 26 جلد و كتابهايي ديگر.
2. حاج شيخ عبّاس قمي، محدّث مورد وثوقي كه در سايه اخلاص و صميميت بسيار، آوازه و نام نيكش چون آفتابي تابان است. كتاب مقدّس مفاتيح الجنان تنها يك اثر از ميراث ماندگار اوست.
3. مصلح مجاهد آيت الله شيخ محمد حسين كاشف الغطاء (1294ـ 1373 ق). از آثار پر ارج او در عالم ادب قصيدهاي است غرّا در دفاع از يوسف زهرا ـ سلام الله عليه ـ حضرت مهدي موعود (عج) كه چكيدهاي از كتاب كشف الاستار استادش محدث نوري است.
4. انديشمند نامي آيت الله علامه سيد عبدالحسين شرف الدين عاملي (1290 ـ 1377 ق.).
5. شيخ اسماعيل اصفهاني.
6. شيخ مرتضي بن محمد عاملي.
7. سيد جمال الدين عاملي اصفهاني.
8. حاج شيخ محمد باقر بيرجندي (1276 ـ 1352 ق.) مؤلف كبريت احمر.
9. حاج شيخ علي اكبر نهاوندي.
10. حاج شيخ علي زاهد قمي (1273 ـ 1371 ق.).
11. حاج شيخ محمد تقي قمي.
12. عارف واصل آيت الله ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي.
13. حاج ميرزا ابوالفضل تهراني معروف به كلانتري نوري و نويسنده «شفاء الصدور في زيارة العاشورا».
14. شيخ جعفر نوري نجمي.
15. سيد علم الهدي نقوي كابلي (متولّد 1288 ق) نويسندة «دستورالمل للنسوان».
16. آقا ميرزا محمد تهراني (متولّد 1281 ق).
17. شيخ مهدي نوري فرزند ميرزا هادي نوري، برادر زاده محدث نوري. ايشان پيش عمويش رسائل و مكاسب و ديگر كتابهاي درسي آموخته بود و در شمار شاگردان ميرزاي بزرگ شيرازي بود.
18. شيخ جليل محمد حَسن آل كبّه (1269 ـ 1333 ق).
19. صدر الاسلام حاج ميرزا علي اكبر همداني معروف به دبير كه ابوالمكارم هم خوانده ميشود.
20. مرحوم حاج ميرزا محمد ارباب قمي (1273 ـ 1341 ق). همان طور كه از آثار چاپ شده ايشان برميآيد نسبت به استادش محدث نوري فوق العاده ارادتمند بوده است و از او به نيكي بسيار ياد ميكند.
21. شيخ علي اكبر همداني (1270 ـ 1325 ق) نويسندة ناسخ التفاسير.[1]
22. پسر خواهرش و دامادش شيخ شهيد، آيت الله فضل الله نوري (1295 ـ 1327 ق).
23. آيت الله شيخ محمد تقي بافقي (1292 ـ 1325 ق) دلير مردي كه مبارزاتش با رضاخان پهلوي بويژه در دفاع از حجاب بسي معروف و مشهور است.[2]
راويان نور
در طول صد و پنجاه سال و اندي كه در عصر حاضر بر تاريخ حديث شيعه گذشته است كمتر «اجازهنامة روايي» يافت ميشود كه نام نوري زينت بخش آن نباشد.همين است كه او را با نام «خاتمة المحدّثين» و سرآمد نوريان ، معروف ساخته است. محدّث نوري «شيخ روايتي» بسياري از دانشوران نامي است كه از بابت نمونه علماي زير نام برده ميشود:
1. آيت الله سيد محسن امين عاملي (1284 ـ 1371 ق) نويسندة اعيان الشيعه و … .
2. آيت الله ميرزاي نائيني ( متوفاي 1355 ق).
3. حاج شيخ محمد هادي بيرجندي (1277 ـ 1366 ق) معروف به هادوي و متخلص به «هادي».
4. حاج شيخ محمد باقر همداني (متوفاي 1333 ق) از شاگردان عارف نامي ملا حسينقلي همداني.
5. فدا حسين كهنويي مشهور به نظير حسن (متولد 1278 ق).
6. منيرالدين بروجردي (1269 ـ 1341 ق.) نوة دختري ميرزاي قمي (صاحب «قوانين الاصول»).
7. علاّمه مجاهد حاج شيخ محمد جواد بلاغي (1282 ـ 1352 ق) نويسندة تفسير آلاء الرحمن.
8. شيخ محمد علي كچويي اردستاني (متوفاي حدود 1335 ق).
9. سيد ابوطالب شيرازي.
10. حاج شيخ عبدالكريم حائري، مؤسس حوزة علميّة قم، (متولد حدود 1276 ـ 1355 ق).
11. سيد ابومحمد حسن صدرالدين موسوي كاظميني، نويسندة «تأسيس الشيعه لعلوم الاسلام».
12. سيد هبة الدين شهرستاني، نويسندة «الهيئة و الاسلام».
13. علاّمه سيد شمس الدين محمود حسيني مرعشي (1260 ـ 1338 ق).
14. شريف الاسلام سيد اسماعيل مرعشي نجفي نويسندة قانونچه در علم طب.
15. حاج ميرزا علي حسيني مرعشي شهرستاني، شارح وجيزة شيخ بهايي در علم حديث شناسي.
16. شيخ محمد حرزالدين نجفي نويسندة معارف الرجال.
17. شيخ مهدي حكمي قمي مشهور به پايين شهري.
18. حاج ميرزا حسن علياري تبريزي فرزند حاج ملا علي علياري سردرودي.
19. حاج شيخ عبدالنبي نوري تهراني.
20. آقا ضياء الدين عراقي ( متوفي 1361 ق).[3]
وفات
محدّث نوري كه از پيروان پاك امام حسين ـ عليه السّلام ـ بود در راه بازگشت از آخرين سفر زيارتي خويش از دشت گلگون لالهها، يعني كربلا، بيمار شده، درد خويش را، براي رعايت حال ديگر كاروانيان نينوا پنهان ميدارد، مبادا كه كربلاييان را اذيّت كرده باشد. به نجف اشرف، محل اقامت خويش كه ميرسد، بيماريش روز به روز شدّت يافته، درد دلش سحر به سحر سبز ميشود. عاقبت زخمي را كه از خنجر هجران خورده بود و ساليان سال، سينة سينايياش را سوخته بود گل ميكند.
شب چهارشنبه، 27 جمادي الثاني سال 1320 قمري بود كه آن روشني بخش آسمان ولايت و درايت (در 66 سالگي) غروب ميكند و براي هميشه نوريان را در نار فراق ميگدازد و بنا به وصيّت خودش در يكي از ايوانهاي آستان قدس اميرالمؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ به خاك سپرده ميشود.
پي نوشت ها:
[2] . زندگينامه اين بزرگان را در مصادر زير ميتوان يافت: نفس الرحمن، ص 14؛ معارف الرجال، ج 1، ص 271؛ نقباء البشر، ج 2، ص 546 و ج 4، ص 1601؛ حماسه حسيني، ج 1، ص 13؛ و هدية الرازي الي الامام المجدد الشيرازي و ريحانة الادب.
[3] . دانشنامة جهان اسلام، حرف ب، جزوة چهارم، ص 623، چاپ اول.
[4] . مشجرّه مواقع النجوم، محدث نوري، ص 20، از منشورات كتابخانة نجفي مرعشي؛ الذريعه، ج 1، ص 181 و … ؛ علماء معاصرين، واعظ خياباني تبريزي، ص 213، دائرة المعارف تشيّع، ج 2، ص 65 ، ج 4، ص 568 و …
منبع:www.andisheqom.com
/خ