خانه » همه » مذهبی » زندگی‌نامه احمد بن شعیب نسائى(مؤلف یکی از صحاح سته) را بیان کنید؟

زندگی‌نامه احمد بن شعیب نسائى(مؤلف یکی از صحاح سته) را بیان کنید؟

پاسخ اجمالی
أحمد(بن علی)[1] بن شعیب‏ بن علی بن سنان بن بحر،[2] أبوعبدالرحمن،[3] نسائی‏‏[4] در منطقه «نَساء»(با فتح نون[5]) خراسان به دنیا آمد.[6]
سال تولد او را دویست و چهارده،[7] دویست و پانزده،[8] و دویست و بیست و پنج[9] گزارش کردهاند.
مذهب
نسائی شافعی مذهب بود، [10] اما علاقه او به اهلبیت(ع) و دفاعش از آنان باعث شد که برخی او را شیعه[11] و یا حداقل علاقهمند به مذهب تشیع بدانند.[12]
سفرها
از دوران کودکی نسائی اطلاعات چندانی به دست نیامد. اولین مسافرت او به نیشابور بود و در آنجا نزد إسحاق بن إبراهیم حنظلی، و حسین بن‏ منصور، و محمد بن رافع علم آموخت.[13] سپس در سن پانزده سالگی[14] به بغداد[15] نزد قتیبه بن سعید رفت و حدود یک سال و دو ماه در نزد او علم آموخت.[16] او همچنین برای کسب علم به شهرهای مرو، نیشابور، عراق، شام و مصر سفر کرد و سرانجام در مصر[17] و در منطقه زقاق القنادیل سکونت گزید.[18]
اساتید
نسائی از علمایی؛ مانند أحمد بن نصر نیشابوری،[19] و أبی شعیب صالح بن زیاد[20]، ‏قتیبه بن سعید، إسحاق بن راهویه، هشام بن عمّار، عیسى بن حمّاد، حسین بن منصور سلمی، عمرو بن زراره، محمد بن نضر، سوید بن نصر و أباکریب علم آموخت.[21]
شاگردان
علمایی مانند أبو بشر دولابی، أبوعلی حسین نیشابوری، حمزه بن محمد کنانی، أبوبکر أحمد بن سنی، محمد بن عبد الله بن حیویه و أبوالقاسم طبرانی جزو شاگردان او بودند.[22]
آثار
1. السنن الکبرى؛[23]
2. السنن الصغرى، این دو کتاب از صحاح سته اهلسنت میباشند.[24]
3. خصائص أمیر المؤمنین علی(ع)؛[25] نسائی در سال سیصد و دو به شام رسید که عده زیادی از مردم آن منطقه نسبت به امام علی(ع) بسیار بدبین بودند؛[26] لذا کتاب خصائص را در فضائل آنحضرت(ع) نوشت[27] تا مردم را هدایت کند.[28]
4. مسند علی؛[29]
5. مسند مالک؛[30]
6. المجتنی؛ این کتاب خلاصهای از احادیث کتاب «السنن الکبری» است که آن را به درخواست امیر حله نوشت.[31]
7. الضعفاء و المتروکون؛[32]
8. فضائل الصحابه؛[33]
9. عمل الیوم و اللیله.[34]
شخصیت و جایگاه علمی
علما او را با اوصافی؛ مانند «ثقه»، «فقیه»، «ثبت کنند و حافظ روایات»،[35] «یکی از بزرگان‏»،[36] «دارای جایگاه بالایی»،[37] «پرهیزگارترین»،[38] «مقدم بودن در حدیث بر دیگران»،[39] مورد ستایش قرار دادهاند. تلاشهای او باعث شد که به او حسادت ورزیدند.[40]
نسائى و دفاع از امام علی(ع)‏
نسائی در سال سیصد و دو سفری به دمشق داشت و متوجه کینه‏ شدید مردم شام نسبت به امام على(ع) شد. زمانی که به او گفته شد که چرا احادیثى درباره فضائل معاویه نمى‏گویى؟ نسائی در جواب آنها گفت: آیا معاویه به آن همه روایاتی که در مورد او ساختهاند، راضی نیست و میخواهد بر علی فضیلت هم داشته باشد.[41] بر اساس نقلی نسائی گفت درباره او چه بگویم جز اینکه پیامبر(ص) در مورد او فرمود: «خدا هرگز شکمش را سیر نکند».[42]
تاریخ وفات
نسائی در ماه شعبان[43] یا صفر[44] سال 303 هـ[45] از دنیا رفت. عمر او هشتاد و هشت سال بود.[46]
در مورد علت وفات نسائی چند دلیل بیان شده است:
1. در پی دفاع نسائی از امام علی(ع) و نکوهش معاویه، اهل دمشق بر اثر این سخن وى را به شدت مورد طعنه قرار دادند و او را به شدت کتک زدند و او بر اثر همین علت در مکه از دنیا رفت،[47] و در بین صفا و مروه دفن شد.[48] برخی نیز معتقدند که به همین دلیل در فلسطین از دنیا رفت،[49] و در بیتالمقدس دفن شد.[50] برخی نیز میگویند در رمله شام از دنیا رفت و در آنجا دفن شد.[51]
2. در پی دفاع نسائی از امام علی(ع) و نکوهش معاویه، مردم او را مورد طعنه قرار دادند و او به مکه رفت و در آنجا از دنیا رفت.[52]
 3. برخی نیز گفتند نسائی در دمشق به دست خوارج کشته شد.[53]
 

[1]. ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 11، ص 123، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
[2]. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق، تدمری، عمر عبد السلام، ج 23، ص 105، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق.
[3]. همان.
[4]. همان.
[5]. واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج 1، ص 263، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.
[6]. سمعانی‏، أبو سعید عبد الکریم بن محمد، الانساب، تحقیق، معلمی یمانی، عبد الرحمن بن یحیی، ج 13، ص 84، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، چاپ اول، 1382ق.
[7]. البدایة و النهایة، ج 11، ص 124.
[8]. همان؛ یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج 5، ص 282، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م.
[9]. ابن العماد شهاب الدین ابو الفلاح عبد الحی بن احمد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج 4، ص 17، تحقیق ارناؤوط، دمشق – بیروت، دار ابن کثیر، چاپ اول، 1406ق.
[10]. ابن عساکر، على بن حسن، ‏تاریخ مدینة دمشق‏، محقق، شیرى، على‏، ج 71، ص 176، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1415ق‏.
[11]. ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی‏، المنتظم،‏ محقق، عطا، محمد عبد القادر، عطا، مصطفی عبد القادر، ج 13، ص 156، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق.
[12]. البدایة و النهایة، ج 11، ص 124.
[13]. المنتظم، ج ‏13، ص 155.
.[14] تاریخ ‏الإسلام، ج ‏23، ص 106.
[15]. المنتظم، ج ‏13، ص 156.
.[16] تاریخ ‏الإسلام، ج ‏23، ص 106.
[17]. همان.
[18]. همان.
[19]. تاریخ مدینة دمشق‏‏، ج 71، ص 170.
[20]. همان.
[21]. تاریخ ‏الإسلام، ج ‏23، ص 106.
[22]. همان.
[23]. شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج 4، ص 16.
[24]. همان.
[25]. تاریخ ‏الإسلام، ج ‏23، ص 107.
[26]. همان.
[27]. البدایة و النهایة، ج 11، ص 124.
[28]. تاریخ ‏الإسلام، ج ‏23، ص 107.
[29]. شذرات الذهب فی اخبار من ذهب، ج 4، ص 16.
[30]. همان، ج ‏4، ص 17.
[31]. تاریخ مدینة دمشق، ج ‏71، ص 176.
[32]. زرکلی، خیر الدین، الاعلام، ج 1، ص 171، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ هشتم، 1989م.
[33]. المنتظم، ج ‏1، ص 96.
[34]. مقریزی، تقی الدین‏، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع‏، تحقیق، نمیسی، محمد عبد الحمید، ج 2، ص 320، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق.
[35]. المنتظم، ج ‏13، ص 156.
[36]. معجم ‏البلدان، ج ‏5، ص 282.
[37]. همان.
[38]. تاریخ مدینة دمشق، ج ‏71، ص 176.
[39]. المنتظم، ج ‏13، ص 156؛ معجم ‏البلدان، ج ‏5، ص 282.
[40]. البدایة و النهایة، ج 11، ص 124.
[41]. المنتظم، ج ‏13، ص 156.
[42]. تاریخ ‏الإسلام، ج ‏23، ص 107.
[43]. معجم ‏البلدان، ج ‏5، ص 282.
[44]. البدایة و النهایة، ج 11، ص 124.
[45]. الأنساب، ج ‏13، ص 88.
[46]. البدایة و النهایة، ج 11، ص 124.
[47]. همان؛ الأنساب، ج ‏13، ص 88.
[48]. المنتظم، ج ‏13، ص 156.
[49]. همان.
[50]. البدایة و النهایة، ج 11، ص 124.
[51]. المنتظم، ج ‏13، ص 156.
[52]. البدایة و النهایة، ج 11، ص 124.
[53]تاریخ ‏الإسلام، ج ‏23، ص 109.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد