مقدمه: ازدواج كانوني به وجود ميآورد كه مردان و زنان در پرتو آن احساس آرامش كنند، زنان آرامشدهندة مردان و مردان آرامشدهندة زناناند.
تشكيل زندگي مشترك و خانواده در صورتي رضايتمند و موجب آرامش انسان است كه:
اولاً: انتخاب همسر براساس ملاكهاي درست و قابل قبول انجام شده باشد. قبل از ازدواج انسان ميتواند در مورد همسر آيندهاش تلاش و تحقيق كند و از ميان صدها و هزاران فرد يكي را كه بيش از همه مورد علاقهاش ميباشد و از نظر ايمان و اخلاق مورد تأييد او است، انتخاب كند. در اين مرحله دست انسان بازتر است و ميتواند در مورد افراد زيادي تحقيق كند و سرانجام از ميان آنها يكي را برگزيند.[1]دوّمين عاملي كه در رضايتمندي از زندگي و آرامش روحي در خانواده نقش دارد، رعايت اخلاق و گذشت و تفاهم در زندگي است. سعادت خانواده مرهون گذشت و احترام متقابل همسران است. خانوادة متعادل و خوشبخت، خانوادهاي است كه اعضاي خانواده هر كدام وظايف خود را بشناسد و طبق آن عمل كند. اين يك ايدهآل است،اما عملاً خانوادهها در زندگي با مشكلاتي مواجه ميشوند كه گاه به جدايي و طلاق منجر ميشود. در مرحلة بعد از ازدواج دست انسان خيلي باز نيست و نميتواند با كوچكترين مسأله زندگياش را به هم زند. عدم تفاهم در زندگي و بياعتمادي همسران يكي از مشكلاتي است كه آنها را با مشكلات جدّي مواجه ميسازد. اگر هر دو اينگونه باشند و هيچ كدام آمادگي براي تغيير و اصلاح رفتار و اخلاق خود نداشته باشند، راهي ندارند جز اينكه از هم جدا شوند يا همچنان در جهنم زندگي مشترك تا پايان عمر بسوزند. اما گاهي اوقات يكي از همسران اهل گذشت است و سعي ميكند اخلاق و معيارهاي اسلامي را در زندگي رعايت كند، اما ديگري نسبت به ارزشهاي ديني بياعتنايي ميكند، اينجا چه بايد كرد؟ مورد شما دقيقاً از همين نوع است. در اين گونه موارد، طلاق، به هيچ وجه يگانه راه حل و حتي بهترين راه حل هم نيست. بلكه راههاي ديگري نيز وجود دارد.[2] در اينجا به دو راه حلّ اشاره ميكنيم:
1. شناخت علل و انگيزههاي دروغگويي و لجبازي همسر و سعي در اصلاح آن؛
يك راه حلّ اصلي و عمده اين است كه سعي كنيد علل و انگيزههاي دروغگويي و لجبازي همسرتان را شناسايي كنيد. قطعاً احتمال دارداز شما يا يكي از بستگان دلخور است. شايد در گذشته مشكلي پيش آمده يا سوءتفاهمي رُخ داده باشد.ويااحتمال هاي ديگري وجوددارد که شمابادقت ،ظرافت وبدون احساسات وهيجانات منفي مي توانيدآنهاراپيداکنيد.يکي ازآفتها درحل مسائل زندگي اين است که شما زود قضاوت كنيد و ايشان را مقصر بدانيد. بسياري اوقات انسان كاري انجام ميدهد يا دربارة ديگران چيزي ميگويد كه براي خودش قابل قبول و كاملاً منطقي است، اما براي طرف مقابل خوشايند نيست. ديگران هم اگر دربارة ما چيزي ميگويند كه ما از آن ناراضي هستيم، شايد به اعتقاد خود آنها درست و منطقي باشد.
بنابراين، بهتر است در رفتار گذشتة خود بازنگري كنيد و ببينيد كه چه مسايلي باعث رنجش خاطر همسر شما گرديده است. اگر منصفانه و دقيق به گذشتة زندگي خويش نگاه كنيد، قطعاً احتمالاًمواردي را پيدا ميكنيد كه رفتار شما مناسب نبوده و چه بسا همان رفتارها باعث شده كه همسر شما بجاي صداقت و همدلي و گذشت به دروغ و لجبازي متوسل شود.
براي آنكه همسرتان را تشويق كنيد طبق خواستة شما عمل كند و از اين پس در زندگي صداقت داشته باشد، بايد قبل از هر چيز يك رشته تغييرات را در روابط و برخوردهاي خود ايجاد كنيد. با تغيير دادن رفتارتان ميتوانيد پاسخهاي مثبتي هرچند جزيي از همسرتان دريافت كنيد و همين چند پاسخ مثبت باعث ميشود افكار و احساسات بهتري در مورد او پيدا كنيد. اگر در ابتداي كار پاسخ مثبتي از همسرتان دريافت نكرديد، اصلاً نگران و نااميد نشويد. براي نتيجه گرفتن بايد كمي صبور باشيد.[3]يكي از نكاتي كه بايد توجه داشته باشيد اين است كه هيچگاه همسرتان را بخاطر لجبازي و دروغگويياش صراحتاً مورد انتقاد و نكوهش قرار ندهيد؛ زيرا انتقاد باعث حساسيت بيشتر در وي ميشود و بيشتر به اين مسأله دامن خواهد زد. سعي كنيد با همسرتان با مهرباني و صداقت صحبت كنيد. صداقت رمز بزرگ موفقيت در زندگي است. گاهي صادقانه رفتار كردن در ابتداي امر دشوار است، اما اگر بجاي زخم زبان زدن و نفرت. با همسرتان صادقانه برخورد كنيد، او را وادار خواهيد كرد به حرفهاي شما گوش بدهد، شما را درك كند، يادتان باشد كه اگر با همسرتان مهربانانه صحبت كنيد خشم و تدافع هم بين شما كم ميشود و جوّ آرامتري فراهم ميآيد كه ميتوانيد در آن جوّ آرام، مشكلات خود را به بحث بگذاريد.[4]سعي كنيد هر وقت تا فرصتي گيربه دست آورديد، با همسرتان شوخي كنيد و سر به سرش بگذاريد گاهي يك شوخي به جا و كوچولو تنش زندگي زناشويي را كم ميكند. بد نيست به يك نكتة روانشناختي اشاره كنم و آن اينكه: در بسياري موارد براي آنكه افراد مورد توجه قرار بگيرند، اقدام به رفتارهاي نمايشي و چه بسا خطرناك و غيراخلاقي ميكنند.
كودك وقتي مورد بيمهري قرار ميگيرد، گريه سر ميدهد. نوجوانان براي آنكه نارضايتي خود را از والدين اعلام كنند، اقدام به رفتارهاي ناپسند نموده و از اين طريق باعث ميشوند كه توجه آنها را به خود جلب كنند. همسر نيز وقتي احساس ميكند كه نيازهايش برآورده نميشود و كسي به او اعتنايي ندارد، رفتارهاي منفي از خود نشان ميدهد.
بنابراين توجه به نيازهاي همسر و صداقت و مهرباني يكي از اصليترين روشهايي است كه ميتواند مفيد و راهگشا باشد. اين راه حلّ اول بود كه به احتمال زياد نتيجهبخش است. حال اگر همة سعي و تلاشهاي شما بينتيجه ماند و كوچكترين تأثيري بر رفتار و نحوة برخورد همسر شما نكرد، نوبت ميرسد به راه حلّ دوم.
2. تحمل كارهاي ناپسند و لجبازي و دروغگوئي همسر؛
رفتارهاي ضداخلاقي و نابهنجار همه در يك مرتبه و مثل هم نيستند. برخي رفتارها اصلاً قابل تحمّل نيستند مانند بيعفّتي و ارتباط نامشروع همسر با ديگران. در اينگونه موارد اگر سعي و تلاش انسان در جهت اصلاح نتيجهبخش نبود، ميتواند همسرش را طلاق دهد. اما برخي رفتارها مربوط به روابط شخصي و اخلاق فردي است. دروغگويي و لجبازي اگرچه ـ رفتارهاي ضداخلاقي هستند، اما در حدّ بيعفّتي نيست. پيامدهاي دروغگويي و لجبازي اين است كه شما را عصباني ميكند. اگر واقعاً به اين نتيجه رسيديد كه اين رفتارهاي همسرتان قابل اصلاح نسيت، سعي كنيد همسر نازنيني باشيد و رفتارهاي او را تحمّل كنيد. فايدة اين روش اين است كه مشكلات شما با همسرتان رو به وخامت نميگذارد. در روايات نيز توصيه شده است كه انسان تا ميتواند، در برابر اخلاق تُند و ناپسند همسرش بايد صبور باشد.
درپايان اين نکته رايادآور مي شويم که استفاده ازمشاوره وتخصص کارشناساني که درخانواده درماني داراي مهارت وتخصص کافي هستند مي تواند شمارادرجهت حل مشکلات ياري نمايد.
اميد است با رعايت اين نكات بتوانيد زندگي سرشار از محبت و عشق و صميمت را فراهم سازيد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. حسن ملكي، چگونه با تفاهم زندگي كنيم، انتشارات نيكان كتاب، 1383.
2. محمد نصر اصفهاني، اخلاق ديني در انديشة شيعي، انتشارات نهاوندي، 1378.
3. احمد صافي، خانوادة متعادل، انتشارات انجمن اوليا و مربيان، 1374.
پي نوشت ها:
[1] . صافي، احمد، خانوادة متعادل، انجمن اوليا و مربيان، 1374، ص 26ـ28.
[2] . عسگري، حسين، نقش بهداشت روان در ازدواج زندگي زناشويي طلاق، تهران، انتشارات گفتگو، 1380، ص 241ـ245.
[3] . كنت و نينگ، مردان زميني زنان زميني، ترجمه: مهرداد فيروزبخت، انتشارات شناخت، 1378، ص 57ـ78.
[4] . فرانك فينچام، رابطةهمسران، ترجمه: مهدي قراچهداغي، تهران، انتشارات پيك بهار، 1380، ص 43ـ88.