سجده بر خاک
گروهی چنین می پندارند که سجده بر خاک و یا تربت شهیدان، به معنای پرستش بوده و نوعی شرک است.
در پاسخ به این پرسش باید یادآور شد که میان دو جمله:«السجود لله» و «السجود علی الارض» تفاوت روشنی وجود دارد. اشکال یاد شده، حاکی از آن است که میان این دو تعبیر، فرقی نمی گذارند.
بطور مسلّم، مفاد «السجود لله» این است که «سجده برای خداست»، در حالی که معنای «السجود علی الارض» آن است که «سجده بر زمین صورت می گیرد» و به تعبیر دیگر ما با سجده بر زمین، به خدا سجده می کنیم و اصولاً تمام مسلمانان جهان بر چیزی سجده می کنند، در حالی که سجده آنان برای خدا است. تمام زائران خانه خدا بر سنگهای مسجدالحرام سجده می کنند در صورتی که هدف از سجده آنان خدا است.
با این بیان، روشن می شود که سجده کردن بر خاک و گیاه و … به معنای پرستش آنها نیست بلکه سجود و پرستش برای خدا به وسیله خضوع تا حدّ خاک است، همچنین روشن می شود که سجده بر «تربت» غیر از سجده «برای تربت» است.
از طرفی، قرآن کریم می فرماید:
«وَ لِلَّهِ یَسْجُدُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ »(1).
«هر کس که در آسمان ها و زمین است، برای خدا سجده می کند».
و نیز پیامبرگرامی صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید:
«جعلت لی الارض مسجداً و طهوراً»(2).
«زمین، سجده گاه و مایه پاکیزگی برای من گردیده است»
بنابراین «سجده برای خدا» با «سجده بر زمین و تربت» نه تنها کوچکترین منافاتی ندارد که کاملاً سازگار است؛ زیرا سجده کردن بر خاک و گیاه، رمز نهایت خضوع و فروتنی در برابر خدای یگانه است.
در اینجا به منظور روشن تر شدن نظریّه شیعه، سزاوار است به فرازی از سخنان پیشوای بزرگ خود-امام صادق علیه السلام-اشاره نماییم:
«عن هشام ابن الحکم قال قالت لابی عبدالله علیه السلام: اخبرنی عمّا یجوز السّجود علیه و عمّا لا یجوز؟ قال: السّجود لا یجوز الا علی الارض أو ما أنبتت الارض إلا ما أکل أو لبس. فقلت له جعلت فداک ما العلّه فی ذلک؟ قال لانّ السجود و هو الخضوع لله عزّ و جلّ فلا ینبغی ان یکون علی ما یؤکل و یلبس، لانّ ابناء الدُّنیا عبید ما یاکلون و یلبسون. و الساجد فی سجوده فی عباده الله عزّ و جلّ فلا ینبغی ان یضع جبهته فی سجوده علی معبود ابناء الدُّنیا اغتروا بغرورها. و السجود علی الارض افضل لانّه ابلغ فی التّواضع و الخضوع لله عزّ و جلّ».(3)
«هشام بن حکم می گوید: از امام صادق علیه السلام درباره آنچه سجده بر آنها صحیح است پرسیدم، حضرت فرمود: سجده تنها باید بر زمین و آنچه می رویاند-جز خوردنیها و پوشیدنی ها-انجام گیرد. گفتم: فدایت گردم، سبب آن چیست؟ فرمود: سجده، خضوع و اطاعت برای خداوند است و شایسته نیست بر خوردنی ها و پوشیدنی ها صورت پذیرد؛ زیرا دنیاپرستان، بردگان خوراک و پوشاکند، در حالی که انسان به هنگام سجده، در حال پرستش خدا به سر می برد، پس سزاوار نیست پیشانی خود را بر آنچه که معبود دنیاپرستان خیره سر است، قرار دهد.
و سجده نمودن بر زمین، بالاتر و برتر است؛ زیرا با فروتنی و خضوع در برابر خدای بزرگ، تناسب بیشتری دارد».
این سخن گویا، به روشنی گواه آن است که سجده نمودن بر خاک، تنها بدان جهت است که چنین کاری با تواضع و فروتنی در برابر خداوند یگانه، سازگارتر است.
چرا شیعه بر خاک سجده می کند؟
در اینجا، پرسش دیگری مطرح می شود که چرا شیعه مقیّد به سجده بر خاک و یا برخی از گیاهان است و بر تمام اشیا سجده نمی کند؟
در پاسخ این سؤال می گوییم:
همانگونه که اصل یک عبادت باید از جانب شرع مقدس اسلام برسد، شرایط و اجزاء و کیفیت آنها نیز باید به وسیله گفتار و رفتار بیانگر آن؛ یعنی پیامبرگرامی صلی الله علیه و آله و سلم روشن گردد؛ زیرا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به حکم قرآن کریم، اسوه و نمونه همه انسان های وارسته است.
احادیث اسلامی در این باره
اینک به بیان فرازهایی از احادیث اسلامی که بیانگر سیره و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است می پردازیم که همگی حاکی از آن است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هم بر خاک و هم بر روییدنی ها مانند حصیر سجده می نموده است، درست به همان شیوه ای که شیعه به آن معتقد است:
1) گروهی از محدّثان اسلامی در کتب صحاح و مسانید خود این سخن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را بازگو کرده اند که آن حضرت، زمین را به عنوان سجده گاه خود، معرفی نموده است، آنجا که می فرماید:
«جعلت لی الارض مسجداً و طهوراً»(4)
«زمین، برای من، سجده گاه و مایه پاکیزگی قرار داده شده است».
از کلمه «جعل» در اینجا به معنای تشریع و قانون گذاری است، به خوبی روشن می شود که این مسأله، یک حکم الهی برای پیروان آئین اسلام است. و بدین سان، مشروع بودن سجده برخاک و سنگ و دیگر اجزاء تشکیل دهنده سطح زمین، به ثبوت می رسد.
2) دسته ای از روایات، بر این نکته دلالت دارند که پیامبرگرامی صلی الله علیه و آله و سلم ، مسلمانان را به پیشانی نهادن بر خاک به هنگام سجده، فرمان می داد، چنانکه امّ سلمه (هسمر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم) از آن حضرت روایت می کند که فرمود:
«ترّب وجهک الله»(5)
«رخسار خود را برای خدا، به خاک بگذار».
و از واژه «ترّب» در سخن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، دو نکته روشن می شود؛ یکی آن که باید انسان به هنگام سجده، پیشانی خود را بر روی «تراب»؛ یعنی خاک بگذارد و دیگر آن که این رفتار، به علت امر به آن، فرمانی است لازم الاجرا زیرا کلمه «ترّب» از ماده «تراب» به معنای خاک گرفته شده و به صورت صیغه امر، بیان گردیده است.
3) رفتار پیامبرگرامی صلی الله علیه و آله و سلم در این مورد، گواه روشن دیگر و روشنگر راه مسلمانان است، وائل بن حجر می گوید:
«رایت النّبی صلّی الله علیه [و آله] و سلَّم اذا سجد وضع جبهته و انفه علی الارض»(6).
«آنگاه که پیامبر سجده می نمود، پیشانی و بینی خود را بر زمین می نهاد».
انس بن مالک و ابن عباس و برخی از همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مانند عایشه و ام سلمه و گروه بسیاری از محدّثان چنین روایت کرده اند
«کان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یصلّی علی الخمره»(7).
«پیامبر بر خمره که نوعی حصیر بود و از لیف درخت خرما ساخته می شد، سجده می نمود».
ابوسعید-از صحابه سول خدا صلی الله علیه و آله و سلم-می گوید:
«دخلت علی رسول الله صلی الله علیه [و آله] و سلّم و هو یصلّی علی حصیرٍ».(8)
«به محضر پیامبر[صلی الله علیه و آله و سلم ] وارد شدم در حالی که بر حصیری نماز می گزارد».
این سخن، گواه روشن دیگری بر نظریّه شیعه است مبنی بر این که سجده بر آنچه از زمین می روید، در صورتی که خوردنی و پوشیدنی نباشد، جایز است.
4) گفتار و رفتار صحابه و تابعان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز گویای سنّت آن حضرت است:
جابربن عبدالله انصاری می گوید:
«کنت اصلّی الظُّهر مع رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فاخذ قبضهً من الحصاء لتبرد فی کفّی اضعها لجبهتی اسجد علیها لشده الحرّ»(9).
«با پیامبرگرامی [صلی الله علیه و آله و سلم] نماز ظهر می گذاردم، مشتی سنگریزه برگرفته، و در دست خود نگه می داشتم تا خنک شود و به هنگام سجده بر آنها پیشانی گذاردم و این به خاطر شدت گرما بود».
سپس راوی می افزاید: اگر سجده بر لباسی که بر تن داشت جایز بود، از برداشتن سنگریزه ها و نگهداری آنها، آسان تر بود.
مسروق بن اجدع در مسافرت بر خشتی که همراه خود داشت سجده می کرد
ابن سعد (متوفای 209) در کتاب خود «طبقات الکبری» چنین می نگارد:
«کان مسروق اذا خرج یخرج بلبنه یسجد علیها فی السَّفینه».(10)
«مسروع بن اجدع، به هنگام مسافرت، خشتی را با خود برمی داشت تا در کشتی بر آن سجده نماید».
لازم به تذکر است که مسروق بن اجدع، یکی از تابعین پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اصحاب ابن مسعود بوده است و صاحب «الطبقات الکبری» وی را جزء طبقه اول از اهل کوفه پس از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و از کسانی که از ابوبکر و عمر و عثمان و علی علیه السلام و عبدالله بن مسعود، روایت نموده اند، به شمار آورده است.
این سخن روشن، بی پایگی گفتار کسانی را که همراه داشتن قطعه ای تربت را شرک و بدعت می پندارند، اثبات می کند و معلوم می گردد که پیشتازان تاریخ اسلام نیز، بدین کار مبادرت می ورزیدند.(11)
«انّ ابن عمر کان اذا سجد و علیه العمامه یرفعها حتّی یضع جبهته بالارض».(12)
«عبدالله بن عمر به هنگام سجده، دستار خود را برمی داشت تا پیشانی خود را بر زمین بگذارد».
رزین می گوید:
«کتب الیَّ علیٌّ بن عبدالله بن عبّاس رضی الله عنه ان ابعث الیَّ بلوحٍ من احجار المروه اسجد علیه»(13).
«علی بن عبدالله بن عباس به من نوشت: لوحی از سنگ های کوه مروه را برای من بفرست تا بر آن سجده نمایم».
5) از سوی دیگر، محدّثان اسلامی روایاتی را آورده اند حاکی از آن که پیامبرگرامی صلی الله علیه و آله و سلم کسانی را که به هنگام سجده، گوشه دستار خود را بین پیشانی خود و زمین قرار می دادند، نهی نموده است.
صالح سبایی می گوید:
«اِنَّ رسول الله صلی الله علیه و آله و سلَّم رأی رجلاً یسجد بجنبه و قد اعتمَّ علی جبهته فحسر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلَّم عن جبهته»(14).
«پیامبرگرامی [صلی الله علیه و آله و سلم]، شخصی را در حال سجده کنار خود مشاهده فرمود، در حالی که بر پیشانی خود، دستار بسته بود، پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم عمامه را از پیشانی وی کنار زد».
عیاض بن عبدالله قرشی می گوید:
«رأی رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم رجلاً یسجد علی کور عمامته فاوماً بیده: ارفع عمامتک و اومأ الی جبهته».(15)
«رسول خدا [صلی الله علیه و آله و سلم ] مردی را در حال سجده مشاهده فرمود که بر گوشه عمامه خود سجده می نمود، به وی اشاره کرد که دستار خود را بردار، و به پیشانی او اشاره فرمود».
از این روایات نیز به روشنی معلوم می گردد که لزوم سجده بر زمین، در زمان پیامبرگرامی صلی الله علیه و آله و سلم، امری مسلّم بوده است، تا جایی که اگر یکی از مسلمانان، گوشه دستار خود را روی زمین قرار می داد تا پیشانی خود بر زمین نگذارد، مورد نهی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم قرار می گرفت.
6) پیشوایان معصوم شیعه که از طرفی-بنابر حدیث ثقلین-قرین جدایی ناپذیر قرآن و از سوی دیگر اهل بیت پیامبرند، در سخنان خود به این حقیقت، تصریح نموده اند:
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«السجود علی الارض فریضه و علی الخمره سنَّه».(16)
«سجده بر زمین، حکم الهی بر حصیر، سنّت پیامبر است».
و درجای دیگر می فرماید:
«السجود لا یجوز الا علی الارض او علی ما انبتت الارض الا ما اکل او لبس»(17).
«جایز نیست سجده نمودن جز بر زمین و آنچه می رویاند، مگر خوردنی ها و پوشیدنی ها».
قابل ذکر است که فقهاء اهل سنت نیز سجده بر زمین را ترجیح می دهند. آنان سجده بر هر چیز پاک را جایز می شمارند و بعضی از آنان سجده بر بعضی از اشیاء از جمله پشم را مکروه می دانند.(18)
جانماز ویژه پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم
«بیهقی» یکی از اندیشمندان اهل سنت در «سنن» نقل می کند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم حصیری داشت که روی آن نماز می گذارد و در سفر و حضر آن را به همراه داشت و می فرمود: «ما احسن البساط»(19).
«میمونه» همسر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می گوید:
«کان رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم یصلی… و کان یصلی علی الخمره»(20).
«عادت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم این بود که در سجده سر روی خمره (21) می نهاد».
«ابن حجر عسقلانی» از «ابن بطال» نقل می کند که او می گفت:
اختلافی میان فقها نیست که سجده بر روی خُمره جایز است.(22) گرچه در حدیثی نیز آمده است که عمر بن عبدالعزیز خاکی روی خمره می نهاد و بر آن سجده می کرد، بعید نیست که او این کار را جهت تواضع بیشتر انجام می داد، وگرنه، عایشه می گوید:
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم روی حصیر سجده می کرد.(23)
و در حدیثی دیگر آمده است که جابر می گوید:
پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم در هنگام عیادت یکی از بیماران دیدند که آن مریض نماز می خواند و بر متکا سجده می کند، آن حضرت او را از این کار باز داشت و فرمود:
اگر می توانی بر زمین سجده کن و اگر نمی توانی، سجده را با اشاره برگزار کن و اشاره سجودی را پایین تر از اشاره رکوعی انجام بده.(24)
این رهنمود حضرت نیز می رساند که برای قادر بر سجده بر زمین جایز نیست سجده بر غیر زمین، مانند فرش یا متکا بنماید.
از عبدالله بن مسعود، صحابی بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده:
«کان لا یسجد الّا علی الارض»(25).
«او (عبدالله بن مسعود) بر غیر زمین سجده نمی کرد».
«شافعی» در کتاب «الامّ» می نویسد:
«موضع و جای سجود پیشانی، زمین است، و اگر پیشانی مساس و تماس با زمین نداشته باشد، سجده صحیح نیست»(26).
حصیر نماز
عایشه می گوید:
«پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم دارای حصیری بود که هنگام نماز، بر آن نماز می خواند و در شب، آن را زیر سر خود می نهاد».(27)
نتیجه گیری از روایات:
از مجموع دلایل یادشده، به روشنی معلوم گردید که نه تنها روایات اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، بلکه سنّت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و رفتار صحابه و تابعان آن حضرت، بر لزوم سجده کردن بر زمین، و آنچه از آن می روید (مگر خوردنی ها و پوشیدنی ها) گواهی می دهد.
علاوه بر آن، قدر مسلّم است که سجده نمودن بر اشیای یادشده جایز است در حالی که جایز بودن سجده بر سایر چیزها، مورد تردید و اختلاف است، بنابراین، به مقتضای احتیاط-راه نجات و رستگاری است-سزاوار است که در هنگام سجده کردن، به همین اشیای یادشده اکتفا نمود.
در پایان یادآور می شویم که این مبحث، یک مسأله فقهی است و اختلاف میان فقهای اسلامی در اینگونه مسائل فرعی، فراوان به چشم می خورد، ولی یک چنین اختلاف فقهی نباید موجب نگرانی گردد؛ زیرا اینگونه اختلافات فقهی، در میان چهار مذهب اهل سنّت نیز به وفور دیده می شود به عنوان مثال، مالکی ها می گویند: گذاشتن بینی بر سجدگاه، مستحب است در حالی که حنابله آن را واجب می دانند و ترک آن را موجبات باطل شدن سجده می شمارند.(28)
سه سؤال از اهل سنت:
سؤال 1
طبق فتوای شیخ محمود شلتوت، مذهب شیعه از جمله مذاهب رسمی به شمار می آید(29) و عمل به فتوای مجتهدین این مذهب مجزی و مبری الذمه محسوب می شود.
اگر طبق فتوای شیخ محمود شلتوت مذهب شیعه، یک مذهب رسمی می باشد و عمل به فتوای مجتهدین این مذهب هم مجزی و مبری الذمه خواهد بود، شعیان هم طبق فتوای مجتهدین خود بر خاک که آنرا به جهت سهلوت در امر، به صورت مُهر درآورده اند سجده می کنند، پس چرا پیروان این مذهب را در انجام اعمال عبادی خود از جمله سجده کردن بر مُهر آزاد نمی گذارید؟ و چرا به خاطر این کار، شیعیان را تخطئه کرده و نسبت کفر، شرک و الحاد به آنها می دهید؟!!
سؤال 2
اگر سجده کردن بر مُهر که از خاک است و از نظر مذاهب اربعه سجده نمودن بر آن(خاک)صحیح می باشد، شرک است، اگر خواندن دعا، زیارت، توسل به آل رسول علیهم السلام و … غیرمشروع است، پس چرا دولت سعودی اجازه می دهد که هر ساله هزاران نفر شیعه وارد مسجدالحرام بشوند؟! مگر نه این است که خداوند در قرآن صریحاً می فرماید:
«إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ فَلاَ یَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ »(30).
«مشرکان، نجس و پلیدند، پس نباید به مسجد الحرام نزدیک بشوند».
و اگر شیعیان را مسلمان می دانید و عقائد آنها را شرک نمی پندارید، پس چرا آنها را در انجام اعمال عبادی خود آزاد نمی گذارید؟!
سؤال 3
اگر سجده کردن بر مهر مورد اشکال است، چرا سجده نمودن بر مدفوع خشک شده که امام اعظم شما ابوحنیفه آنرا جایز می داند(31)، مورد اشکال نباشد؟ آیا سجده نمودن بر مُهر که از خاک است از دیدگاه شما حرام است، ولی سجده نمودن بر شیئی نجس جایز می باشد؟!!! اُف بر این تعصّب جاهلی!!!
کیفیت خواندن نماز، طبق نظر ابوحنیفه
همانطور که متذکر شدیم ابوحنیفه نه تنها سجده نمودن بر مدفوع خشک را جایز می شمارد، (32) بلکه وضوء گرفتن با شراب را نیز صحیح می داند.(33) و حتی می گوید که شخص نمازگزار برای پوشش بدن خود می تواند از پوست دباغی شده سگ مرده استفاده کند.(34) و همینطور گفتن تکبیره الاحرام نماز را به زبان هندی و خواندن سوره حمد را به زبان عبرانی بی اشکال می داند.(35) و اینکه نمازگزار پس از حمد بگوید «مدهامتان»، «دو برگ سبز» سپس به رکوع رفته و بدون آنکه سرش را بالا بیاورد، به سجده برود، و بین دو سجده به اندازه نازکی تیغه شمشیر سر از زمین بردارد و قبل از سلام عمداً از خود باد خارج کند، در این صورت نماز او صحیح است، اما اگر سهواً باد از او خارج شد، نمازش باطل می شود.(36)
پی نوشت ها :
1. سوره رعد، آیه 15.
2. صحیح بخاری، کتاب الصلوه، ص 91.
3. بحارالانوار، ج85، ص 147، به نقل از «علل الشرایع».
4. سنن بیهقی، ج1، ص 212، [باب التیمّم بالصعید الطیّب]؛ صحیح بخاری، ج1، کتاب الصلوه، ص 91؛ اقتضاء الصراط المستقیم، ابن تیمیّه، ص 322.
5. کنزالعمال، ج7، ص 465، ح 19809، کتاب الصلوه، السجود و ما یتعلق به.
6. احکام القرآن، جصّاص حنفی، ج3، ص 209، طبع بیروت، باب السجود علی الوجه.
7. سنن بیهقی، ج2، ص 421، کتاب الصلوه، باب الصلوه علی الخُمره.
8. همان، ج2، ص 421؛ کتاب الصلوه باب الصلوه علی الحصیر.
9. سنن بیهقی، ج1، ص 439، کتاب الصلوه، باب ماروی فی التعجیل بها فی شدّه الحر.
10 . طبقات الکبری، ج6، ص 79، ط بیروت، در احوالات مسروق ابن اجدع.
11. برای آگاهی بیشتر نسبت به شواهد دیگر، به کتاب «سیرتنا و سنّتنا»، نگارش مرحوم علامه امینی قدس سره، مراجعه شود.
12. سنن بیهقی، ج2، ص 105، ط 1(حیدرآباد دکن)، کتاب الصلوه، باب الکشف عن السجده فی السجود.
13. اخبار مکه، ازرقی، ج3، ص 151.
14. سنن بیهقی، ج2، ص 105.
15. سنن بیهقی، ج2، ص 105.
16. وسائل الشیعه، ج3، ص 593، کتاب الصلوه، ابواب ما یسجد علیه، ح 7.
17. همان، ج3، ص 591، کتاب الصلوه، ابواب ما یسجد علیه، ح 1.
18. «و مما انفردت الامامیه به المنع من اسجود فی الصلاه علی غیر ما انبت الارض و المنع من السجود علی الثوب المنسوج من ایّ جنس کان و باقی الفقهاء یخالفون فی ذلک و یجوزون السجود علی کل طاهر من الاجناس کلها، ومالک خاصه یکره الصلاه علی الطنافس و البسط و الشعر و الادم و الوجه ذهبنا الیه ما تردّد من الاجماع ثمّ دلیل براءه الذمّه».
(الانتصار، سید مرتضی، ص 38).
19. سنن بیهقی، ج2، ص 440.
20. کنزالعمال، ج7، ص 57، ح 1741.
«الخمره، هی مقدار یضع الرجل علیه وجهه فی سجوده من حصیر او نسیجه خوص و نحوه من النبات و لا تکون خمره الا فی هذا المقدار، و سمّیت خمره الان خیوطها مستوره بسعفها».
(النهایه، ابن اثیر، ج2، ص 77).
21. خمره چیزی بافته شده از لیف خرما می باشد.
22. قال ابن بطال: «ان کان ما یصلی علیه کبیراً قدر طول الرجل فاکثر فانه یقاله له: حصیر و لا یقال له: حصیرو لایقال له: خمره و کل ذلک یصنع من سعف النخل و ما اشبهه». (فتح الباری، ج1، ص 388).
23. «و قال ابن حجر العسقلانی: قال ابن بطّال:
«لا خلاف بین فقهاء الامصار فی جواز الصلاه علیها الّا ما روی عن عمر بن عبدالعزیز کان یؤتی بتراب فیوضع علی الخمره فیسجد علیه، و لعله کان یفعله علی جهه المبالغه فی التواضع و الخشوع فلا یکون فیه مخالفه للجماعه».
ابوسلمه عن عایشه:
«انّ النّبی [صلی الله علیه و آله و سلم] کان له حصیر یبسطه و یصلی علیه».
و فی مسلم من حدیث ابوسعید:
«انه رأی النبی[صلی الله علیه و آله و سلم ] یصلِّی علی حصیر».
(فتح الباری، ج1، ص 388 و 389).
24. معجم الکبیر، ج12، ص 270، ح 13082، ط دار احیاء التراث العربی، بیروت.
«عاد رسول الله [صلی الله علیه و آله و سلم] مریضاً و انا معه فراه یصلی و یسجد علی و ساده فنهاه و قال: ان استعطعت ان تسجد علی الارض فاسجد، و الاوفام ایماء و اجعل السجود اخفض من الرکوع».
25. مجمع الزوائد، ط دارالکتاب العربی-بیروت، ج2، ص 57.
26. الامّ، شافعی، ط دارالمعرفه-بیروت، ج1، ص 114.
«… و لم یمس شیئاً من جبهته الارض لم یجزه السجود».
27. غریب الحدیث، دینوری، ط دارالکتب العلمیه-بیروت، ج1، ص 77.
«قد روی عن عائشه انه کان لرسول الله [صلی الله علیه و آله و سلم ] حصیر یبسطه بالنهار و یحتجره باللیل یصلی علیه».
28. الفقه علی المذاهب الاربعه، ج1، ص 161، ط مصر، کتاب الصلوه، مبحث السجود.
29. متن فتوی شیخ محمود شلتوت در ص 470-471 کتاب حاضر آمده است.
30. سوره توبه، آیه 28.
31. الفقه علی المذاهب الاربعه، ج1، ص 230.
32. الفقه علی المذاهب الاربعه، ج1، ص 230.
33. همان، ج1، ص 68.
34. همان، ج1، ص 26.
35. همان، ج1، ص 230.
36. همان، ج1، ص 307.
منبع : تهرانی، حسین؛ (1427 ه.ق)، سؤالات ما شامل 313 سؤال پیرامون مسائل اعتقادی، کلامی، فقهی، تفسیری و تاریخی، قم: نشر حاذق، چاپ دوم(1427ه.ق).