ظاهراً موضوع سئوال در رابطه با دستور خداوند است که به ملائکه دستور داد: براي آدم سجده کنيد همه سجده نمودند مگر ابليس كه تكبر ورزيد و سجده نكرد، جريان اين واقعه در هفت سوره قرآن بيان گرديده است.[1]درباره اينكه مقصود و منظور از سجده در اين آيات چيست؟ سه وجه ذكر گرديده است:
الف) اين سجده، سجده براي خدا بوده و حضرت آدم مثل قبله بوده است.
ب) منظور از سجده، سجده به معناي لغوي است يعني خضوع نه سجده اصطلاحي، يعني هفت عضو را بر زمين گذاشتن و به خاك افتادن.
ج) اين سجده، سجده اصطلاحي بوده و براي آدم بوده است، نه اينكه «آدم» قبله باشد.[2]ملاحظه مي فرمائيد كه از وجوه مذكور، فقط وجه آخر دلالت بر مسجود واقع شدن آدم مي كند.
از آنجا كه منشأ پرسش فوق اين است كه سجده يك نوع عبادت است و عبادت مخصوص خداست، پس چرا خدا امر به عبادت غير خودش را داده، لذا ابتدا ببينيم عبادت يعني چه؟
«عبادت فروتني در برابر كسي است كه او را خدا (اعم از واقعي و پنداري) يا پروردگار و كارگردان جهان (همه و يا بخشي از آن) و يا عهده دار كارهاي خدايي بدانيم».[3] بنابراين اعتقاد به الوهيت و ربوبيت، عنصر مقوم عبادت مي باشد.
درست است كه معناي عبادت در سجده، از هر عمل ديگري واضح تر و روشن تر به چشم مي خورد، ولي سجده عبادت ذاتي نيست، بلكه قصد عبادت لازم دارد، زيرا چيزي كه ذاتي باشد ديگر تخلف و اختلاف نمي پذيرد و سجده اين طور نيست، چون ممكن است كسي همين عمل را براي ديگري به غير داعي تعظيم و عبادت بجا آورد؛[4] چرا كه سجده وسيله عمومي عبادت است، و در ميان همه اقوام و ملل، خداوند متعال به اين روش عبادت مي شود.
در اسلام بنابر مصالحي، از سجده براي غير خداوند حتي در مواردي هم كه عبادت نيست، منع شده است، البته اين تحريم از مختصات دين مبين اسلام است و در شرايع قبلي چنين سجده غير عبادتي، حرام نبوده است.
اما سجده ملائكه براي آدم هم از اين قبيل بوده و به جهت تحيّت و تكريم حضرت آدم بوده است.[5] زيرا:
اولا: اگر ماهيت سجده فرشتگان بر آدم، ماهيت عبادت بود، هرگز فرمان خداوند واقعيت آن را عوض نمي كرد و نتيجه اين مي شد كه فرشتگان به فرمان خدا حضرت آدم را پرستش كردند، در حاليكه شرك و پرستش بشر يك نوع ظلم و فحشاء است و «خدا هرگز به كار زشت فرمان نمي دهد[6]».[7]ثانياً: روايات متعددي در اين زمينه داريم كه سجده فرشتگان بر حضرت آدم، جهت احترام و تكريم بوده نه اطاعت و پرستش او، كه در اينجا به يك نمونه از اين روايات اشاره مي كنيم:
«مردي يهودي از امير المؤمنين ـ عليه السلام ـ پرسيد كه خدا ملائكه را وارد كرد كه براي آدم سجده كنند، آيا از محمد (ص) چنين احترامي كرد؟ علي ـ عليه السلام ـ فرمود: درست است همينطور بود و لكن سجده ملائكه براي آدم اطاعت و عبادت آدم نبود، و ملائكه آدم را در مقابل خدا نپرستيدند، بلكه خداي متعال آنان را بر اين كار وا داشت تا اعترافي باشد از ملائكه بر برتري آدم و رحمتي باشد از خدا براي او، ولي محمد (ص) را فضيلتي بالاتر از اين داد، خداي عز و جل با آن بزرگي و جبروتي كه دارد با تمامي ملائكه اش بر محمد (ص) صلوات و درود فرستاد و مؤمنين را نيز بر صلوات بر او متعبد ساخت…».[8]حاصل آنكه امر خداوند به ملائكه كه سجده در مقابل آدم كنند، عبادت آدم نبوده تا ممنوع باشد، بلكه احترام و تكريم آدم بوده است بدون اينكه همراه با اعتقاد به الوهيت و ربوبيت آدم باشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامي نوشته آية الله سبحاني، ج3، ص90ـ100.
2. ترجمه تفسير الميزان، ج1، ص 498.
پي نوشت ها:
[1] . بقره/34، اعراف/11، اسراء/61، كهف/50، طه/116، حجر/33 و ص/73.
[2] . فخر رازي، تفسير كبير، بيروت، دار الاحياء التراث العربي، چاپ سوم، ج1، ص212ـ213.
[3] . سبحاني، جعفر، فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامي، قم، توحيد، چاپ اول، 1373، ج3، ص97.
[4] . طباطبائي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، سيد محمد باقر موسوي همداني، انتشارات اسلامي، 1363، ج1، ص189.
[5] . الالهيات، محاضرات استاد سبحاني، مركز عالمي للدراسات الاسلامي، چاپ سوم، 1411 هـ ق، ج2، ص97.
[6] . اعراف/ 28.
[7]. سبحاني، جعفر، فرهنگ و عقايد و مذاهب اسلامي، قم، توحيد، چاپ اول، 1373، ج3، ص91.
[8] . ابي منصور طبرسي، الاحتجاج، تحقيق ابراهيم بهادري، و محمد هادي به، اسوه، چاپ اول، 1413 هـ ق، ج1، ص 498 ـ 499.