سخن گفتن در آداب اجتماعي اسلام (2)
سخن گفتن در آداب اجتماعي اسلام (2)
استاديار دانشگاه قم
ج. آداب عمومي سخن گفتن
1. سلام کردن
مؤمنان سخن گفتن را بايد با سلام کردن آغاز کنند. اين حکم عام است، اما در خصوص رعايت آن درباره رسول خدا(ص) و بزرگان تأکيد بيشتري شده است.
قرآن کريم مي فرمايد: «خدا و ملائکه او بر پيامبر صلوات و درود مي فرستند، شما هم اي مؤمنان! بر او صلوات و درود بفرستيد. (احزاب: 56)
خداوند به پيامبرش نيز آموزش مي دهد که وقتي مؤمنان به خدمت تو رسيدند به آنان بگو: سلام بر شما باد! (انعام: 54)
حتي ملائکه الهي وقتي بر حضرت ابراهيم(ع) وارد شدند ابتدا بر او سلام گفتند و ابراهيم(ع) هم بر آنان سلام گفت. (هود: 69) سپس ملائکه مهمان که تمثل بشري پيدا کرده بودند وارد منزل شدند و ابراهيم(ع) آداب ميزباني به جاي آورد. يکي از سنت هاي حسنه علماي اسلام اين است که سخن خود را با نام و حمد خدا و سپس درود و سلام بر پيامبر آغاز مي کنند.
در اسلام، سلام کردن قبل از سخن گفتن آنقدر تأکيد شده است که امام صادق(ع) مي فرمايد: «من بدأ بالکلام قبل السّلام فلا تُجيبوه». هر کس سلام نکرده سخن گفت پاسخش ندهيد. (کليني، 1365، ج 2، ص 644)
پس يکي ديگر از آداب مهم سخن گفتن اين است که سخن را بايد با سلام بر مخاطب آغاز کرد، خواه مخاطب يک فرد باشد يا جمع؛ خواه مردم بخواهند با رسول خدا سخن بگويند، خواه رسول خدا بخواهد با مردم سخن بگويد. نه تنها سخن گفتن بايد با سلام آغاز شود، بلکه انسان بر هر جمعي يا بر هر منزل و محل کاري وارد مي شود و بر هر دوست و آشنا و مؤمني مي گذرد پسنديده است که سلام کند.(1)
2. پرهيز از نجوا
نجوا در فرهنگ عرب (ابراهيم بن انيس و ديگران، [بي تا]، ج 2، ص 905) و لسان قرآن (شعراني، 1398 ق، ج 2، ص 440) به معناي «به راز سخن گفتن با ديگري» است. قرآن کريم نجوا به گناه و سرپيچي از رسول خدا را منع کرده، اما نجوا به نيکي و تقوا را جايز دانسته است. (مجادله: 9) قرآن براي نجوا با رسول خدا مقرراتي وضع کرد و آن اينکه هر کسي مي خواست با پيامبر به راز سخن بگويد مي بايست پيش از نجوا کردن صدقه اي در راه خدا بپردازد. (مجادله: 12) ولي چون اين کار بر عامه مسلمانان گران آمد خدا از آن حکم چشم پوشيد، اما آنان را به اقامه نماز و پرداخت زکات و اطاعت خدا و رسول سفارش کرد. (مجادله: 13)
به طور کلي، نجوا کردن در جمع اگر موجب بدگماني ديگران شود پسنديده نيست، مگر در حد ضرورت. پس يکي از آداب سخن گفتن در جمع پرهيز از نجواست.
3. به نرمي سخن گفتن
همواره سخن نرم که همراه با تکريم مخاطب باشد مؤثرتر از سخني است که به درشتي گفته شود. خداي تعالي به حضرت موسي(ع) مي فرمايد: تو و برادرت به سوي فرعون برويد، که او در مقابل خدا سرکشي کرده است، اما با او به نرمي سخن بگوييد: «فَقُولَا لَهُ قَولًا لَّيِّنًا لَّعَلَّهُ يَتَذَکَّرُ أَو يَخشَي» (طه: 4)؛ پس با او به نرمي سخن بگوييد شايد او پند گيرد يا خدا ترس شود.
وقتي سخن گفتن با فرعون طغايانگر بايد به نرمي باشد، پيداست که با ديگر مردم به نحو اولي بايد اين گونه سخن گفت. نرم خويي رحمت الهي است؛ چنان که خداي تعالي در قرآن کريم به پيامبرش مي فرمايد: «فَبِمَا رَحمَهٍ مِّنَ اللهِ لِنتَ لَهُم» (آل عمران: 159)؛ اي پيامبر! به رحمت خداوندي، تو نسبت به مسلمانان نرم خو و مهربان هستي.
و اين سخنان نرم و زبان خوش پيامبر بود که اعراب خشن و تندخو را آرام کرد و برادري و الفت بينشان ايجاد نمود: «فَأُصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوَانًا.» (آل عمران: 103) در مقابل، تندخويي و بدزباني موجب گريز مردم از انسان مي شود، حتي اگر رسول خدا باشد؛ چنان که خداي تعالي به پيامبرش مي فرمايد: «لَو کُنتَ فَظًّا غَلِيظَ القَلبِ لاَنَفَضُّوا مِن حَولِکَ» (آل عمران: 158)؛ اي پيامبر! اگر تندخو و سخت دل بودي مسلمانان از پيرامونت پراکنده مي شدند. پيامبراکرم(ص) در وصيت هايش به اميرالمؤمنين مي فرمايد: «يا علي من خاف الناس لسانه فهو من اهل النار»؛ اي علي! آن انساني که مردم از زبانش آرامش نداشته باشند و از دستش در امان نباشند، از اهل آتش است. (صدوق، [بي تا]، ص 4) در لسان امام صادق(ع) يکي از نشانه هاي حسن خلق اين است که با ديگران با لطف و محبت سخن گفته شود. آن حضرت در پاسخ به اين سؤال که حسن خلق چگونه تعريف مي شود فرمودند: «تلين جانبک و تطيب کلامک و تلقا اخاک ببشر حسن»؛ تواضع کردن و با لطف و محبت سخن گفتن و با چهره گشاده با مردم روبه رو شدن. (همان، ص 116)
4. سخن سديد
يکي از آموزش هاي قرآن در باب سخن گفتن، به راستي و درستي و استواري سخن گفتن است. سخن انسان در عين نرمي بايد درست و استوار باشد. در عرب به درستي قول و فعل «سداد» گفته مي شود. پس مراد از قول سديد، سخن حق و درست و محکم است. قرآن کريم در دو جا، همراه با تقوا امر به سخن گفتن به درستي کرده است. (ر.ک به: نساء: 9 / احزاب: 70)
در سوره «احزاب» به اهل ايمان مي فرمايد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَقُولُوا قَولًا سَدِيداً»؛ اي اهل ايمان، از خدا پروا نماييد و همواره به حق و صواب سخن گوييد.
علامه طباطبائي ذيل اين آيه شريفه درباره قول سديد مي نويسد:
قول سديد سخني است که هم راست و مطابق با واقع باشد و هم از لغو بودن (بي فايده بودن) يا فايده غير شرعي داشتن مانند سخن چيني و مانند آنها به دور باشد. پس مؤمن بايد درستي سخن خويش را بررسي کند و از اينکه سخن لغو بگويد يا به واسطه سخن خويش اصلاحي را به افساد بدل کند بپرهيزد. (طباطبائي، [بي تا]، ج 16، ص 347)
الف. پرهيز از بيهوده گويي: قرآن در سوره «مؤمنون» يکي از اوصاف مؤمنان را پرهيز از سخن لغو مي داند: «قَد أَفلَحَ المُؤمِنُونَ … الَّذِينَ هُم عَنِ اللَّغوِ مُعرِضُونَ …» (مؤمنون: 3)؛ مؤمنان به رستگاري رسيدند … آنان از سخن بيهوده مي پرهيزند.
يکي از نويسندگان مي نويسد: يکي از علماي آخرت در تعريف سخن بيهوده گفته است: «سخن بيهوده آن است که سخني بگويي که اگر نمي گفتي نه گناهي کرده بودي و نه زيان مالي و يا جاني متوجه تو مي شد.» (فهري، 1359، ص 233)
ب. راست گويي: يکي ديگر از ويژگي هاي سخن سديد راست گويي است و به عبارت ديگر، يکي از مهم ترين آداب سخن گفتن، راست گويي است. گرچه راست گويي را از ويژگي هاي سخن استوار و از آداب سخن گفتن برشمرديم، اما از حيث ديگر در دايره اخلاق قرار مي گيرد؛ چون راست گويي و دروغ گويي دو صفت راسخ در وجود انسان مي باشند و از آن رو که ملکات در وجود انسان بر اثر تکرار حاصل مي شود، پس اگر کسي اين ادب سخن گفتن را رعايت نمايد کم کم ملکه راست گويي در وجودش راسخ مي شود و اگر ادب سخن گفتن را رعايت نکند و دروغ بگويد اين صفت رذيله و زشت در وجودش ملکه مي گردد.
در وصاياي پيامبر به اميرالمؤمنين، دروغ گويي از آفات کلام برشمرده شده است: «آفه الحديث الکذب» (صدوق، همان، ص 45) و در جايي ديگر، از نشانه هاي نفاق: «للمنافق ثلاث علامات: اذا حدث کذب و اذا وعد اخلف و اذا ايتمن خان»؛ منافق سه نشانه دارد: وقتي سخن مي گويد دروغ مي گويد و وقتي وعده مي دهد تخلف مي کند و آنگاه که امين دانسته شد و امانتي به او سپرده شد خيانت مي کند. (همان، ص 23)
5. پرهيز از تملق گويي
يکي ديگر از آداب سخن گفتن اين است که انسان نسبت به ديگران به ويژه رئيسان و دنياداران و به طور کلي صاحبان زر و زور تملق نگويد. تملق گويي از اوصاف فريبکاران است؛ چنان که پيامبراکرم(ص) مي فرمايد: از نشانه هاي فريبکاران اين است که در حضور شما تملق مي گويند و در غيابت شما غيبت مي کنند. (همان، ص 23)
6. کريمانه سخن گفتن
يکي از آداب سخن گفتن، کريمانه سخن گفتن است. کرامت در سخن گفتن اين است که مخاطب را بزرگ بشماري و با احترام با او سخن بگويي. خداي سبحان حکم کرده است که به پدر و مادر «اف» (کم ترين سخني که موجب رنجش و آزاردگي آنان گردد) گفته نشود و با آنان کريمانه سخن گفته شود: «فَلاَ تَقُل لَّهمَآ أَفٍّ وَلاَ تنهَرهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَولاً کَرِيماً.» (اسراء: 23)
قرآن سخن کريمانه اي است (واقعه: 77) که از خداي کريم (انفطار: 60) توسط فرشته اي بزرگوار (تکوير: 19) بر پيامبري کريم نازل شده تا انسان را کرامت بخشد. نه تنها با پدر و مادر بايد کريمانه سخن گفت، بلکه با همه مردم، حتي مشرکان، بايد کريمانه سخن گفته شود، خواه آن سخن ملفوظ باشد يا مکتوب؛ چنان که حضرت سليمان وقتي به بلقيس مشرک (ملکه سبا) نامه مي نويسد کريمانه مي نويسد. قرآن کريم از زبان بلقيس گزارش مي کند که به مشاوران حکومتش مي گويد: «أَيُّهَا المَلَأُ إِنِّي أُلقيَ إِلَيَّ کِتَابٌ کَرِيمٌ إِنَّهُ مِن سُلَيمَانَ وَإِنَّهُ بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ» (نحل: 29 و 30)؛ اي بزرگان، نامه اي گرامي و ارزشمند به سويم افکنده شد؛ آن از سليمان است و با نام خداي بخشاينده بخشايشگر آغاز شده است.
پس هر گوينده اي بايد با مخاطبانش به بزرگواري سخن بگويد، به ويژه با کساني که حق بزرگي بر گردن انسان دارند.
پي نوشت ها :
1- متأسفانه اين آداب قدري در جامعه ما کم رنگ شده است. چه بسا انسان مشاهده مي کند که افراد وارد محل کار، منزل يا ماشين ديگران مي شوند و پيش از سلام کردن باب سخن را مي گشايند يا تقاضايشان را عنوان مي کنند.
منبع: نشريه الاهيات اجتماعي شماره 2.