سنت و حدیث در علوم اسلامی
[پس از قرآن کریم]، ركن دوم و مصدر دوم علوم اسلام و دومین دلیل احكام شرعی سنت رسول خداست. سنت در لغت راه و روش و در اصطلاح گفتار، یا كردار و یا تقریر و یا حالت و صفتی است كه از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) (و به نظر شیعه از معصوم (علیه السلام)) نقل شده باشد. حدیث نیز در اصل به معنی خبر دادن و آگاه كردن است و در اصطلاح همان كلماتی است كه سنت رسول اكرم را بیان میكند. در واقع سنت و حدیث هر دو یكی است. در قرون اولیه كه كلام خدا را قدیم میگفتند، سنت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) را هم حدیث میخواندند و تقریباً معنی «علم» میداد. فتاوی و اقوال صحابه را هم كه مورد استناد قرار میگرفت «اثر» میگفتند. حدیث در آغاز شرح و تفصیل قرآن بود و شامل همهی علوم اسلام و احكام شرعی میشد.
در زمان رسول خدا، در آغاز نوشتن حدیث منع شده بود. ابوسعید خدُری (م 74هـ) میگوید: پیامبر فرمود از من چیزی ننویسید و اگر نوشته باشید محو نمائید. فقط قرآن را بنویسید. (1) با این دستور كسی حق نداشت از رسول خدا چیزی بنویسد. این دستور البته در آغاز نزول وحی بود و از بیم مخلوط شدن اقوال و احادیث رسول خدا با وحی الهی، پیامبراكرم كتابت حدیث را نهی فرمود. (2) ولی وقتی حافظان وحی زیاد شدند و بیم التباس و اختلاط حدیث و قرآن از میان رفت، كتابت حدیث را اجازه فرمود و حتی دستور داد: «قیدّوا العلم بالكتاب (3) به بند آورید (به زنجیر بكشید) دانش را با نوشتن.» آن موقع دیگر آیات قرآنی كاملاً رواج خود را یافته و بیم اختلاط و التباس از میان رفته بود. به هنگام هجرت به دستور رسول خدا، حقوق مهاجر و انصار و یهود و عرب در منشوری تدوین شد. این صحیفه در آغاز «كتاب» خوانده شده و در ضمن آن پنج بار عبارت «اهل هذه الصحیفه» آمده است. (4) بخاری از ابوهریره نقل میكند كه در سال فتح مكه مردی از بنی لیث بدست قبیلهی خزاعه در شهر مكه به قصاص كشته شد. پیامبر از حادثه آگاه گردید. بر شتری سوار و عازم محل حادثه گردید و فرمود: خداوند قتل را در مكه حرام كرده، پیامبر و مؤمنان را بر مردم این سامان مسلط كرده، بازماندگان مقتول یكی از دو چیز را انتخاب كنند: یا گذشت یا خونبها.
مردی از مردم یمن (به نام ابوشاة) نزد پیامبر رفته گفت: این را كه فرمودید برای من بنویسید. پیغمبر امر كرد كه آن را بنویسند و بدو بدهند. (5)
ارادهی رسول خدا در مرض موت كه كتابی برای مسلمانها نوشته شود تا بعد از او (صلی الله علیه و آله و سلم) گمراه نشوند، نیز خود بهترین دلیل رواج كتابت حدیث به زمان رسول خداست. البته میان كتابت و جمع حدیث باید فرق گذارد. ولی با وجود این، جمع و تدوین حدیث هم حتی به سالهای صدر اسلام باز میگردد. از جمله سعد بن عبادهی انصاری (م حدود 15هـ در نجران) صحیفهای داشت كه احادیث و سنن رسول خدا را در آن گرد آورده بود. عبدالله بن ابی اوفی و سمرة بن جندب و جابربن عبدالله انصاری نیز هر یك برای خود مجموعهای گرد آورده بودند. (6) مشهورترین آنها «صحیفهی صادقه» عبدالله بن عمروبن عاص (م65هـ) بود كه برای نوشتن آن فتوای صریحی از پیامبر گرامی گرفته بود. (7) لذا علی (علیه السلام) دستور فرمود كه حدیث را مذاكره كنند تا از یادها نرود. (8)
به هر حال، تدوین خصوصی حدیث رواج داشت تا این كه ذهبی در حوادث سال 143 هجری مینویسد كه علمای مكه و مدینه شروع به تدوین حدیث كردند (9) و پیش از آن، ابن شهاب زُهْری به دستور عمر بن عبدالعزیز به طور رسمی جمع حدیث كرده بود (حدود سال 99هـ) (10).
پینوشتها:
1.مسلم: زهد72، الدارمی: مقدمه42، احمد3: 12، 21، 39، 56.
2.تقیید العلم ابن خطیب 29-32.
3.الدارمی: مقدمه 43، تقیید العلم 69، بحارالانوار 2: 151-152، ح 35 و 147 ح18 چ آخوندی.
4.الوثائق السیاسیة دكتر حمیدالله، وثیقة 1ص 15.
5.صحیح بخاری: كتاب العلم ب40. ترمذی ح2667، اسدالغابه ترجمهی 5989، اصابه2: 135 و ج4 ترجمهی ابوشاة یمانی، استیعاب 4: 106، سنن بیهقی8: 52، احمد2: 238.
6.صحیفهی همّام 14-17.
7.مصطلح علوم الحدیث دكتر صبحی صالح 27-29 و نیز ابن سعد 4: 2/ 8
8.كنزالعمال 5: 242، مستدرك حاكم 1: 95.
9.مقدمهی تقیید العلم 5 و6.
10.فتح الباری 1: 218 و نیز 204 و ارشاد الساری 1: 7 و تدریب سیوطی: 40.
منبع مقاله :
رامیار، محمود؛ (1392)، تاریخ قرآن، تهران: انتشارات امیركبیر، چاپ سیزدهم