شاه زاده محمد ( = شاه لاركان )
به مفاد آيه « انّ الذين آمنوا و عملوا الصالحات كانت لهم جنات الفردوس نزلا » (335) منور كروبيان .
شاه زاده محمد ( = شاه لاركان )
واقف : محمد صالح ( حاجى ) ابن آقاى زين العابدين
تاريخ وقف : 2 ربيع الاول 1214 ه . ق
نوع سند : رونوشت
شماره رايانهاى : 065
شماره پرونده : 2 ـ م 662
بسم اللّه الرحمن الرحيم
سوادنامچه (334)
الصلاة و السلام ؛ سواد وقفنامه حضرت امامزاده واجب التعظيم شاهزاده محمد ابن عبد اللّه ابن امام موسى ابن جعفر عليهالسلام معروف به شاه لاركان .
به مفاد آيه « انّ الذين آمنوا و عملوا الصالحات كانت لهم جنات الفردوس نزلا » (335) منور كروبيان .
و بعد ، مفاد اين كتاب صواب و خطاب مستطاب شرعى المبدء و المآب مُخْبِر و مشعر به ذكر و بيان آن است كه : چون احسن اعمل و اكمل جناب قاضى الحاجات مراتب و تصدقات و وقف نمودن املاك و باغات و خانه و عمارات و اجر آن نزد حضرت حق سبحانه و تعالى درجات « جنّات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها » (336)، و به مصداق آيه « انّ اللّه لا يضيع اجر المحسنين » (337) اجر آن ضايع نخواهد شد ؛ لهذا در اين وقف توفيق شامل حال و كافل احوال سلطان گردد ، و اين بناى اجر بر بانيان آن عايد گردد .
باعث بر تحرير اين كلمات خجسته فرجام آن است كه : چون امامزاده واجب التعظيم و التكريم در اراضى ملك قريه لاركيچى لنجان ساكن است ، و چينه و حصارى در دور گنبد و مرقد امامزاده ضرور و دركار است از تردّد و ابان كه به ظهور مىرسد و محتاج به جعل (338) متولى كه در آنجا سكنى نموده به خدمات جاروب كشى و محافظت عمارت را نموده در امامزاده قيام و اقدام بنمايد .
بنا بر تكليف عالى شان معلى مكان ، زاير مرقد رسول انام ، و حاجّ بيت [ اللّه ] الحرام ، حاجى الحرمين الشر[ي]فين ، حاجى محمد صالح ابن المرحوم المغفور آقا زين العابدين ، ساكنه قريه دُرچه لنجان ، موقوفات امامزاده واجب التعظيم را از كدخدايان و ريش سفيدان قريه لارجان و قريه لاركيچى به سبيل استشهاد على حدّه معين و مشخص نموده ، بنا بر تكليف كدخدايان خير انديش و زارعين قريه لاركيچى و عالى شان معظم اليه فضيلت و صلاحيت شعار تقويت و متانت ( ؟ ) و ديانت آثار آقا محمد اسماعيل ولد مرحوم آقا محمد كه اهليت و قابليت و صلاح از او هويدا و ظاهر است از روى اشدّ رضا و رغبت [ بشرح ذيل : ]
[ رقبات مفصله : ]
1 ـ همگى و تمامت به محل مزبور ( ؟ ) (339) به حسب صلاح يكديگر ، كه هر صبح و شام تلاوت كلام اللّه مجيد نموده به امر جاروب كشى و خدمات ضرورى قيام و اقدام نمايد .
2 ـ و همگى و تمامى موقوفات مذكور را كه [ به ] استشهاد على حدّه مشخص مىشود كه قاطبت ميان جوب نهر شرودان و جوجيل از ابتداء باريكه طرف قريه لاركيچى كه [ به ] املاك مذكور قطع مىشود و [ محدود به حدود ذيل است : ]
حدى به ارض موات مرقد امامزاده
و دو حد ديگر به نهر جوجيل و شرودان
و مع حدى به مكان خانه ورثه نجف و ورثه دوست محمد ، زارعان قريه لاركيچى .
3 ـ و مع يك قطعه بيرون آب در جنب امامزاده واجب التعظيم كه در بالاى سر مرقد منوّر است ، محدوده [ به حدود ذيل است : ]
[ حدى ] به نهر شرودان
و [ حدى به ] املاك كزنك (340)
و [ حدى به ] خانه مرحوم آقا جعفر لارجانى
و حدى به ارض موات
4 ـ و يك قطعه زمين واقع در مابين نهر دُرچه و نهر جوجيل كه از اصل املاكِ وقف وضع شده است بجهت نهر جوجيل املاك مذكوره ، مشروب از آب لاركيچى كه متعلق به امامزاده واجب التعظيم را دائر نموده در اراضى آنها زراعت كرده .
* * *
آنچه حاصل و منافعى كه هر ساله بهم رسد [ به مصارف ذيل برساند : ]
[ مصارف : ]
1 ـ الف : بعد از وضع مرمّت بام اندود
ب : و قيمت بورياء و فرش
ج : و سوخت چراغ
د : و اخراجات جمعى از درويشان كه اكثر اوقات وارد در شب در عمارت امامزاده ساكن مىشوند .
2 ـ آنچه حاصل آيد مؤمى اليه بجهت خود متصرف و صرف معيشت نموده به رفاه حال به خدمات امامزاده و دعاگو[ي]ى اشتغال نمايد .
* * *
جماعت سكنه محل مزبور ، صلاحيت شعارِ مذكور را خدمتكار و قائم مقام موضع مسطور داشته از اقرار خود ( ؟ ) و سخن حسابى او تجاوز [ ن] نمايند .
و هم چنين كدخدايان خيرانديش صلاحيت شعارِ مذكور را مرخص و مأذون نمودند كه حصار چهار سمت امامزاده كه به علت عدم متولى منهدم گرديد و عمارت نشيمن بجهت سكناى خود در آن موضع از عين المال خود چينه كشيده و از نو ساخته و در آنجا سكنى نموده به امر خدمات مذكور قيام [ و] اقدام نمايد .
و چون صلاحيتْ شعارِ مزبور ، مبلغى از عين المال خود صرف عمارت و آبادانى محل مزبور بنمايد چنين شرط شده كه امور خدمات مذكوره و خدمت موضع مزبور بعد از فوت او متعلق بر اولادِ ذكور او كه طرف صلاح و ديانت داشته باشند ، پس اگر از اولاد ذكور او چنين شخصى كه قابليت و اهليت خدمات مذكور داشته باشد نماند تعلق بر اصلح و ارشد اولاد اناث او داشته كه تصرف در اعيان و عمارت احداثى صلاحيت شعار مزبور نموده و در آن موضع سكنى نموده و به خدمات جاروب كشى متعلقه بر امامزاده قيام و اقدام نمايد .
پس هرگاه احدى از جماعت سكنه محل مزبور ، يا غير آن بهم رسد و خواسته باشد كه شرعا صلاحيت شعار مزبور را به اولادِ او ردّ نموده بعد از آن مختار بوده تصرف خواهد كرد .
و چون توجه و سرانجام چنين امورات و معمورى و آبادانى محلى كه جماعت شيعيان اثنى عشرى منتفع (341) گردند باعث دعاى اجر عظيم و توفيقات دارين و نجات از عذاب اليم مىشود لهذا كدخدايان خير و صلاح انديش و جماعت سكنه محل مزبور رغبت بر سرانجام و رونق امامزاده نموده و به تكليف بسيار از روى اشد رضا و رغبت تمام ، صلاحيت شعار مزبور را خدمتكار و جاروب كش و صاحب نسق موضع مزبور گردانيدهاند ، و بعد از آن كه صلاحيت شعار مزبور مبلغى از عين المال خود صرف تعميرات و آبادانى امامزاده نموده باشد و احدى خواهد كه او را تغيير دهد كه باعث نقصان و خسران او شود تغيير دهنده و خسران زننده به لعنت خداوند عزّ و جل و نفرين رسول اللّه گرفتار شود .
و اين كلمات بجهت توليت نامچه و رجا نامچه قلمى شد كه عند الحاجات حجت بوده باشد در نزد ارباب دين و ملّت ، فى دويم شهر ربيع الاول سنه 1214 .
[ سجلات : ]
[ حاشيه چپ : ] اين سواد مطابق وقفنامچه قلمى گرديد ، اگرسهوى يا خطائى شده است دروقفنامچه [ است ] كما هو فُرض اگر ( ؟ ) نوشته شده است .پی نوشت ها :
334) بنظر مىرسد رونوشت بدرستى خوانده نشده و بعضى از جملات و ربط كلمات كاملاً مفهوم نيست. آنچه درج شده را عينا نقل نموديم.
335) سوره كهف : 107.
336) سوره آل عمران : 15 و 198.
337) سوره توبه : 120.
338) در متن « باصل » مشهود است.
339) عبارت متن ابهام دارد.
340) احتمالاً گزنك صحيح باشد.
341) در متن « منطفع » آمده است.
/ن