شاگردان حاج ملا احمد نراقى
شاگردان حاج ملا احمد نراقى
با گذشتحدود دو قرن از وفاتش، ياد ماندگار و نام نيكش با خاندان جليلش، كتابهاى علمىاش و شاگردان نامىاش از يادها نخواهد رفت و گردش روزگار و گذشتشب و روز، عظمت علمى وى را تحت الشعاع قرار نمىدهد.
در اين مقال كوتاه، اشارهاى گذرا به برخى از شاگردان و مجازين آن مرد بزرگ شده است. اميد آن كه پسند ارباب معرفت قرار گيرد.
1. آية الله شيخ مرتضى انصارى (1214- 1281 ق)
شيخ انصارى، يكى از شاگردان مشهور نراقى و مجاز از ايشان است. (1) شيخ در كاشان مدت چهار سال از محضر حاج ملااحمد نراقى استفاده برد و مبانى علمىاش را استوار ساخت. مرحوم شيخ در جاى جاى دو كتاب معروفش (رسائل و مكاسب) به آثار نراقى اشاره كرده و احيانا به نقد و رد آن مىپردازد.
گويند: به هنگام خداحافظى شيخ انصارى از استادش، مرحوم نراقى فرموده بود: آن قدر كه من از ايشان استفاده بردم، او از من بهره نبرد. و نيز فرمود: من در مسافرتهاى مختلف، زياده بر پنجاه مجتهد مسلم ديدم كه هيچيك از ايشان به مانند شيخ مرتضى نبودند. مرحوم شيخ بر عوائد الايام نراقى نيز حاشيهاى نگاشته است. از ديگر آثار وى صلاة، زكاة و طهارة است. (2)
2. آية الله حاج سيد محمد تقى كاشانى (متوفاى 1258 ق)
عالم جليل حاج سيد محمد تقى بن ميرعبدالحى بن سيد ابراهيم بن سيد ماجد، پشت مشهدى حسينى كاشانى، يكى از علماى بزرگ كاشان و از معاصران حاج ملا احمد نراقى بوده است، كه در اوايل تحصيلش شاگرد مرحوم نراقى بوده است.
وى فقيهى اصولى، جامع بين علوم ظاهرى و باطنى و عابد و زاهد بود كه رياضتها و عبادتهاى شرعى و اوراد و اذكارش بيش از آثار و تصنيفاتش بوده است، اما بااين همه، در مجلس درس وى گروهى بسيار از علما و فضلا شركت مىكردند و از تحقيقات علمى او استفاده مىبردند. بين او و حاج ملا احمد نراقى، منافرتى بود كه گاه به مشاجره و منازعه مىانجاميد، اما زمانى كه خبر وفات فاضل نراقى به او رسيد، با صداى بلند به گريه افتاد و مكرر بر او رحمت فرستاد و اين امر مايه شگفتى همگان گرديد و صفاى نفس او را نماياند.
از جمله آثار وى كتاب هايى در حجيت ظن، مباحث الفاظ و متفرقات است. رساله حجيت ظن وى مهم و ارزشمند و بر تبحرش در حديث و رجال و كلام و فلسفه دلالت دارد. نيز از تاليفات او كتاب تنقيح الاصول است. (3)
3. آية الله ملاعلى مدد ساوجى كاشانى (متوفاى 1270 ق)
فقيه بزرگوار ملا على مدد بن رمضان ساوجى (پدر آية الله ميرزا حبيب الله كاشانى)، پس از كسب علوم فقه و اصول در قزوين از محضر آية الله سيد ابراهيم قزوينى (صاحب ضوابط الاصول)، به كاشان آمد و در درس حاج ملا احمد نراقى حاضر شد و سالها از محضر پرفيض وى استفاده برد تا اين كه بين او و فاضل نراقى در بعضى از مسائل، مناظره و گفتوگويى در گرفت كه همان سبب جدايى وى از نراقى و پيوستن به حاج سيد محمد تقى كاشانى گرديد.
از آثار وى كتابهاى: شرح ارشاد علامه، رساله شكيات، رساله استصحاب، اصالة البرائة، رؤوس المسائل الفقيه، و رسالة اشتراط القبض فى الوقف مىباشد. (4)
4. آية الله حاج ملا مهدى نراقى (1209- 1268 ق)
علامه عالىقدر حاج ملا مهدى نراقى بن فاضل نراقى (حاج ملا مهدى) كوچكترين فرزند پدرش بود كه پس از درگذشت پدر بزرگوارش به دنيا آمد و به نام پدرش ناميده شد و به «آقاى كوچك» شهرت يافت. وى فقيهى بزرگ و مجتهدى سترگ بود كه دستى گشاده داشت و جامع شرايط فتوا و اجتهاد و در برگيرنده مراتب حسن اخلاق و درستى و راستى بود.
او در آغاز به «آقاى كوچك» و سپس از سوى فتحعلىشاه قاجار به «آقابزرگ» شهرت يافت و هم اينك مسجد و مدرسه آقابزرگ در كاشان، از يادگارهاى وى است كه پدر زنش حاج محمد تقى كاشانى، براى تدريس و اقامه جماعت او بنا نهاد.
وى از حاج ملا احمد نراقى، وحيد بهبهانى، شيخ جعفر كاشف الغطا و سيد جواد عاملى اجازه روايت داشت و سالها نزد برادر بزرگ ترش حاج ملا احمد نراقى به تحصيل علوم دينى پرداخت. او در سال 1368 ق بدرود حيات گفت و پيكر پاكش در بقعه على بن بابويه قم به خاك سپرده شد.
از آثار وى كتاب تنقيح الاصول و المقاصد العلية فى شرح قواعد العلامة مىباشد. (5)
5. آية الله حاج ميرزا ابوالقاسم نراقى كاشانى (متوفاى 1256 ق)
عام ربانى و فقيه صمدانى، ميرزا ابوالقاسم، فرزند ملا مهدى نراقى، يكى از بزرگان علماى كاشان به شمار مىرفت. اعتماد السلطنة در المآثر و الآثار درباره او مىنويسد: عالم ربانى و فقيه بلا ثانى ميرزا ابوالقاسم نراقى، كه در او اجتهاد و فقاهت، و رياست و وجاهت جمع شده بود. وى عالمى فقيه و مقدس و صالح، اورع و متقى بود و در فضل و عدالت و زهد و تقوا مقامى عالى داشت و از شاگردان و مجازين برادر بزرگوارش حاج ملااحمد نراقى به شمار مىرفت. و هر وقت از محقق نراقى پرسش فقهى و استفتائات متعدد مىشد براى پاسخ به آنها، به ايشان مراجعه مىكرد و بر گفتارش اعتماد مىنمود.
او در سال 1256 ق، به هنگام بازگشت از سفر حج، در اثناى سفرش به مدائن بيمار شد و در گذشت.
ماده تاريخ وفاتش جمله «خوار و زار مرد» مىباشد. و اين هم به خاطر دعايى بود كه زير ناودان بيت الله الحرام كرده بود كه خداوند او را به وطنش بازنگرداند تا به مرافعات مردم و رياست عامه مبتلا نشود. و خدا هم دعايش را مستجاب فرمود. فرزندش عالم فقيه ميرزا محمد صادق نراقى (متوفاى 1304 ق)، از شاگردان شيخ انصارى و حاج سيد حسين كوهكمرى بود و رياست و مرجعيت كاشان را بر عهده داشت. (6)
6. علامه فقيه حاج ملا محمد جواد نراقى كاشانى (1222- 1278 ق)
او فرزند حاج ملا احمد نراقى و از شاگردان پدرش، و عالمى فقيه و فاضلى جليل بود. ايشان در امر به معروف و نهى از منكر و اقامه جماعت كوششى بسيار داشت و مردم كاشان در تمام كارهايشان به او مراجعه مىكردند و نمازهايشان را به امامت او به جاى مىآوردند. در سال 1278 ق بدرود زندگى گفت و فرزند برومندش آية الله حاج ميرزا جلال الدين على نراقى (كه عالم، فاضل، اديب، فقيه، محقق خطيب و و واعظ فصيح و بليغى بود) جانشين او شد. از آثار وى كتاب معتضد الشيعه و شرح خطبه غديريه است. تولدش در 1241 ق و در سال 1288 ق بوده وفات يافت. (7)
7. آية الله حاج ميرزا محمد نصير نراقى كاشانى (1219- 1273 ق)
او يكى ديگر از فرزندان حاج ملا احمد نراقى و از شاگردان پدرش وصاحب جواهر بود. وى فقيهى متتبع و آگاه از علوم شرعى و رياضى و عادل و زاهد و صالح بود. از آثارش شرحى بزرگ و مبسوط بر شرح لمعه است. او در 1273 ق در كاشان در گذشت. (8)
8 . آية الله حاج ملا احمد نطنزى كاشانى
او شاگرد نامدار و داماد حاج ملا احمد نراقى و مجاز از وى و شمشير آخته نراقى بر سر مخالفين، و مدافع حريم استادش در برابر معارضينش بود. حاج ملا مهدى فرزند محقق نراقى در اجازهاش به ميرزا ابوتراب نطنزى فرزند حاج ملا احمد نطنزى درباره او نوشته است: «عالم علم علامه و فاضل فخم فهامه، جامع فضائل و مفاخر و حاوى فواضل و مآثر حاج ملا احمد نطنزى…» . وى، پس از وفاتش در نجف اشرف مدفون شد. (9)
9. آية الله حاج ميرزا ابوتراب نطنزى كاشانى (1221- 1262 ق)
او فرزند حاج ملا احمد نطنزى و نوه دخترى حاج ملا احمد نراقى و شاگرد نامى او بوده است و از حاج ملا مهدى نراقى (برادر ملا احمد نراقى) و ملا قاسم نراقى (شاگرد صاحب رياض و مجاز از وى و آقا محمد على بهبهانى) اجازه روايت داشت.
حاج ميرزا ابوتراب فقيهى بزرگ و عالمى سترگ بود و تاليفاتش بسيار است. او به غير از فقه و اصول و حديث و رجال، بر تورات و انجيل و طب وعلوم غريبه (رمل و طلسمات) و رياضيات و هندسه وهيئت و نجوم و حكمت و كلام تسلطى فراوان داشت. از هر سو براى استفاده از علوم سرشارش، به محضرش مىشتافتند و كتاب هايش، شهرتى فراوان داشت. از جمله كتاب هايش عبارتند از:
شرح دروس، مراصد الاصول، تنزيه الامامية، الرسالة المهدوية فى الرد على الصوفية و رسالههاى بسيار در رابطه با: شهرت، نفى ضرر، قاعده وفاء بالعقود، علم نحو، طب، اوزان، متفرقات، حاشيه بر مفتاح الاصول فاضل نراقى، شرح ديباچه قاموس و شرح مقاله دهم از اصول اقليدس.
وى در شوال المكرم 1262 ق درگذشت و پيكر پاكش را در وادى السلام نجف، نزديك مزار هود و صالح – عليهما السلام – به خاك سپردند. (10)
10. مولا محمد حسن جاسبى قمى
يكى از علماى بزرگ كاشان و از شاگردان حاج ملا احمد نراقى و عالم و فاضل و اديب بود. زمانى كه استادش درگذشت، در قصيدهاى، او را مرثيه گفت. اين شعر در لباب الالقاب آمده و از آن كمال تبحرش در ادب عرب پديدار است. (11)
11. آية الله حاج ملا محمد نراقى (1215- 1297 ق)
وى مشهورترين و بزرگترين فرزند مرحوم حاج ملا احمد نراقى و ملقب به «عبدالصاحب» بود و پس از تحصيلات به درجه عالى علمى نايل آمد و از پدر بزرگوارش علم و دانش فرا گرفت و از او به دريافت اجازه مفتخر شد و در كاشان، به رياستى عظيم و شهرتى بزرگ رسيد. وى، جامع معقول و منقول و رئيس علماى كاشان بود و در آن شهر و اطرافش به «حجة الاسلام» شهرت داشت و توليت مدرسه سلطانيه به عهده او بود. وى، داماد آية الله ميرزاى قمى صاحب قوانين و پدر بزرگوار حضرات آيات، ميرزا جلال الدين، ميرزا ابوالقاسم، ميرزا فخر الدين و ميرزا صدر الدين احمد نراقى بوده و دامادش آية الله ملامحمد كزازى قمى (بردار زن ميرزاى قمى) نيز از علماى مشهور قم بوده است.
انوار التوحيد (در كلام)، مشارق الاحكام (در قواعد فقهيه)، و المراصد (در علم اصول) از جمله آثار او مىباشد.
وى، در روز سه شنبه 23 محرم الحرام 1297 ق در هشتاد سالگى درگذشت و در نجف اشرف، نزد پدر بزرگوارش مدفون شد. (12)
12. آية الله سيد ميرزا حبيب الله كاشانى
عالم جليل و فقيه نبيل ميرزا حبيب الله بن سيد رفيع الدين محمد حسينى نطنزى كاشانى، معروف به ميرزا بابا (جد مادرى علامه ميرزا حبيب الله) (13) كاشانى يكى ديگر از شاگردان حاج ملا احمد نراقى است. پدرش سيد رفيع الدين محمد نيز از علماى افاضل و صاحب كتابى در علم منطق بوده است.
13. آية الله علامه سيد شفيع جاپلقى بروجردى (متوفاى 1280 ق)
فقيه، اصولى، رجالى، علامه سيد شفيع بن سيد على اكبر موسوى جاپلقى، از بزرگان شاگردان شريف العلماء مازندرانى (در كربلا) و حاج ملا احمد نراقى (در كاشان) بود. از او و سيد محمد باقر شفتى حجة الاسلام و مولا على اكبر خراسانى اجازه روايت داشت. وى در زادگاهش (بروجرد) رياستى تام و مرجعيتى تمام يافت و گروهى بسيار در مكتب او پرورش يافتند. برخى از آثارش عبارت اند از: مناهج الاحكام، القواعد الشريفية (در اصول)، مرشدالعوام (رساله عمليه)، الروضة البهية. (14)
14. آية الله حاج ملامحمد كزازى قمى
وى عالمى عامل و فقيهى كامل بود كه پس از ازدواج مرحوم ميرزاى قمى با خواهرش، براى تحصيل علوم دينى به قم آمد و پس از اندك زمانى قابليت استفاده از درس ميرزا را احراز كرد. پس از درگذشت ميرزا (سال 1236 ق) به كاشان مهاجرت كرد و ساليان فراوان از درس حاج ملا احمد نراقى استفاده برد و به دامادى حاج ملا محمد – فرزند حاج ملا احمد نراقى هم برگزيده شد و پس از وفات محقق نراقى در 1245 ق، به قم بازگشت و به ترويج دين مبين و امامت جماعت و قضاوت و حكومتشرعى و تدريس و تربيتشاگردان پرداخت، تا آن كه از دنيا رفت. از ثلث مال وى آب انبارى استوار در محله عشقعلى قم بنياد نهادند و ثلث روستاى «تجره» و «دستجرد» را براى كارهاى نيك وقف نمود. قبر شريفش در قبرستان شيخان است. (15)
15. علامه فقيه شيخ محمد على آرانى كاشانى (متوفاى حدود 1250 ق)
ملا محمد على بن محمد حسن آرانى، فقيه، اصولى و جامع علوم و فنون بود. در گلپايگان اقامت داشت و در آن جا وفات كرد و در كنار مسجدش به خاك سپرده شد. او در سال 1217 ق از حاج ملا احمد نراقى به دريافت اجازه نايل شد. از تاليفاتش شرح عوامل و منظومه در اصول فقه است. (16)
16. آية الله سيد ميرزا احمد حسينى ساوجى (م 1305 ق)
سيد ميرزا احمد بن محتشم بن محمد صالح حسينى ساوجى، فقيهى فاضل و از شاگردان حاج ملا احمد نراقى و ملقب به «شيخ المجتهدين» بود. وى در 1305 ق درگذشت و در قبرستان شيخان قم به خاك سپرده شد. (17)
17. علامه فقيه شيخ احمد حرفادقانى (متوفاى حدود 1264 ق)
ملا احمد بن على بن مختار گلپايگانى، فقيهى بزرگ و عالمى سترگ بود. او در كربلا، از شاگردان صاحب رياض و فرزندش سيد محمد مجاهد بود و در سال 1238 ق از حاج ملا احمد نراقى به دريافت اجازه نقل حديث نايل آمد.
از آثار ارزنده وى: منهج السداد فى شرح الارشاد، قواطع الاوهام فى نبذة من مسائل الحلال و الحرام، دعائم الدين فى اتفاق اصول الفقه المتين، ازاحة الشكوك فى تملك العبد المملوك و رسالههاى فقهى ديگر است. (18)
18. علامه فقيه سيد على بن خليفه احسائى نجفى (متوفاى حدود 1233 ق)
وى از شاگردان حاج ملا احمد نراقى بوده و اساس الاحكام او را در سال 1233 ق به خط خود نگاشته و در كتابخانه آل خليفه موجود است. (19)
19. فقيه جليل علامه شيخ محمد ميثمى شيخ محمد بن محمد يوسف ميثمى
از شاگردان حاج ملا احمد نراقى بود و به استنساخ و گردآورى آثار استادش اهتمامى فراوان داشت. از آثارش، مسائل و رسائل فى حل غوامض المسائل مىباشد. (20)
20. علامه آيةالله شيخعلى محمدخان نظامالدوله صدر اصفهانى (1222- 1276ق)
فقيه، اصولى، محدث و رجالى، اديب، شاعر و رياضى دان ملاعلى محمد خان نظام الدوله يكى از مفاخر علماى نجف اشرف به شمار مير فت. وى در آغاز از سوى فتحعلىشاه قاجار، حكومت كاشان را به عهده داشت و در همان زمان از حاج ملا احمد نراقى به دريافت اجازه نايل آمد. او در سال 1247 ق، شبانه از محل حكمرانى خويش فرار كرد و براى تحصيل علم به نجف اشرف شتافت و در محضر صاحب جواهر و ملا مقصود على غروى، زانوى ادب به زمين زد و مبانى علمىاش را استوار ساخت. او در كاظمين هم از درس ميرزا حسن (فرزند حكيم ملاعلى نورى) فلسفه وكلام را بياموخت.
وى در سواركارى، تيراندازى، خطاطى، گردآورى كتب نفيس و تاليفات متعدد علمى دستى توانا داشت و نسلى متقى و صالح و دانشمند از خود به يادگار گذاشت.
برخى از آثارش عبارتاند از: كشف الابهام (در فقه)، معارج القدس (در كلام و فلسفه)، الشهاب الثاقبه (رد صواعق ابن حجر)، اصول الفقه، رجال، سلافة الوزراء (در عرفان و اخلاق)، ديوان شعر (عربى و فارسى)، نور الابصار، النحو و الصرف، الامامة، تقريرات درس صاحب جواهر و… .
او از دختر فتحعلىشاه قاجار، فرزندانى به جاى نهاد كه همه از علماى نجف بودند و اينك، خاندان ايشان به آل حاج اسدخان و آل نظام الدوله شهرت دارند.
وى در هشتم ذى حجة الحرام 1276 ق در نجف درگذشت و در مدرسه صدر – كه از يادگارهاى جدش مىباشد – مدفون شد. كتابخانه وى در محله «حويش» نجف، در برگيرنده بيش از بيست هزار كتاب مخطوط و چاپى نفيس مىباشد. (21)
21. آية الله ملا غلامرضا آرانى كاشانى
شيخ غلامرضا بن محمد على آرانى از فقهاى بزرگ كاشان و عالم عابد زاهد و محتاط و از شاگردان صاحب رياض، سيدمحمد مجاهد، حاج ملا احمد نراقى و ميرزاى قمى بود.
از جمله كتابهايش: رساله هلاليه (شرح حال امامزاده هلال بن على عليه السلام) و قلائد اللئالى (شرح جامع الحكايات ترمذى) است. (22)
22. آية الله حاج ملا على خليلى (1226- 1297 ق)
وى فرزند حكيم و طبيب معروف ملا خليل تهرانى و از شاگردان شريف العلماء، سعيد العلماء مازندرانى، شيخ محسن خنفد، شيخ على و شيخ حسن كاشف الغطاء، صاحب فصول و صاحب جواهر بود و از حاج ملا احمد نراقى و صاحب جواهر اجازه روايت داشت.
از آثارش: خزائن الاحكام فى شرح تلخيص المرام، غصون الايكة الغروية (در اصول)، سبيل الهداية فى علم الدرايه است. (23)
23. آية الله علامه فقيه شيخ محمد على هزار جريبى مازندرانى (1190- 1245 ق)
وى فقيهى بزرگ و عالمى جليل و داماد شيخ جعفر كاشف الغطاء و از شاگردان كاشفالغطاء، ميرزا ابوالقاسم قمى، حاج ملا احمد نراقى و سيد جواد عاملى صاحب مفتاح الكرامه بود و از اساتيدش اجازه روايت داشت.
از آثارش: البحر الزاخر (در فقه)، اللئالى المتلالى (در اصول)، مخزن الاسرار و حاشيه بر هر يك از: شرح لمعه، معالم، قوانين، شرايع و قواعد علامه است.
وى در ربيع الاول 1245 ق در نجف اشرف درگذشت. (24)
پي نوشت ها :
1. تصوير اين اجازه در كتاب زندگانى و شخصيتشيخ انصارى، ص 149- 159 آمده است.
2. ر.ك: لباب الالقاب، ص 37، و زندگانى و شخصيتشيخ انصارى.
3. ر.ك: لباب الالقاب، ص 74- 75 و كرام البرره، ج 1، ص 220.
4. ر. ك: لباب الالقاب، ص 118.
5. همان، ص 105- 106.
6. همان، ص 104- 105 ; المآثر و الآثار، ص 162.
7. لباب الالقاب، ص 103، 104، كرام البررة، ج 1، ص 275 و مكارم الآثار، ج 4، ص 1241.
8. لباب الالقاب، ص 103 و مكارم الآثار، ج 3، ص 675.
9. لباب الالقاب، ص 109 و كرام البررة، ج 1، ص 74.
10. لباب الالقاب، ص 109، ص 110; كرام البررة، ج 1، ص 75 و مكارم الآثار، ج 3، ص 716- 717.
11. لباب الالقاب، ص 97; كرام البررة، ج 1، ص 297 و مكارم الآثار، ج 4، ص 1240.
12. لباب الالقاب، ص 23- 24; مكارم الآثار، ج 2، ص 555- 556; المآثر و الآثار، ص 144 و فهرست كتابخانه آستان قدس رضوى، ج 5، ص 614.
13. لباب الالقاب، ص 61 و 117 و كرام البررة، ج 1، ص 294.
14. كرام البررة، ج 1، ص 625.
15. مكارم الآثار، ج 2، ص 556; تاريخ قم، ص 279 و گنجينه دانشمندان، ج 1، ص 148.
16. لباب الالقاب، ص 116 و تراجم الرجال، ج 2، ص 746.
17. نقباء البشر، ج 1، ص 116.
18. كرام البررة، ج 1، ص 98 و تراجم الرجال، ج 1، ص 79.
19. كرام البررة، ج 2، ص 506.
20. تراجم الرجال، ج 2، ص 565.
21. ماضى النجف وحاضرها، ج 3، ص 490 و معجم رجال الفكر و الادب فى النجف، ج 1، ص 265. گفتنى استشرح حال علما از شماره 15 تا 20 از كتاب اعلام الاماميه نوشته سيد محمد مجتهدى نقل شده است.
22. اعيان الشيعه، ج 8، ص 385 و لباب الالقاب، ص 116.
23. معارف الرجال، ج 2، ص 104.
24. معارف الرجال، پ ج 2، ص 308.
منبع:www.naraqi.com