شایعه یک اسیب اجتماعی (1)
شایعه یک اسیب اجتماعی (1)
مقدمه :
با توجه به گسترش و توسعه روز افزون ابزار و وسايل ارتباطي در سطح جهان و با در نظر داشتن پيچيدگي فعاليتهاي اطلاعاتي كشورهاي قدرتمند و استعمارگر در ميان كشورها و ملل جهان و با لحاظ كردن تأثيرات عميق شايعه سازي و شايعه پردازي در افكار عمومي ، امروز موضوع شايعه در بسياري از جوامع به يك آسيب جدّي اجتماعي و بعضاً به بحران تبديل شده است.
لذا پرداختن به اين موضوع بويژه از ناحيه سياستمداران ، مراكز فرهنگي و تبليغي جوامع از ضروريات اجتناب ناپذير است.
با توجه به اينكه جامعه اسلامي ما نيز از اين آسيب رنج مي برد لذا لازم است از سوي مراكز فرهنگي بويژه مبلّغان ديني در مساجد مورد توجه جدي قرار بگيرد بدين جهت در نظر داريم چند جلسه موضوع شايعه را در محورهاي زير مورد بررسي قرار بدهيم:
1- معني و مفهوم شايعه
2- انواع شايعه
3- اهداف شايعه
4- زمينه هاي شايعه
5- عوامل شايعه پراكني
6- شايعه سازان و شايعه پراكنان
7- پيامدهاي ناگوار شايعه
8- واكنش به شايعه
9- حكم شرعي شايعه
10- درمان شايعه پردازي
معني شايعه:
شايعه در لغت بمعناي خبري است كه فاش شود ولي صحّت و نادرستي آن معلوم نباشد. (1)
در اصطلاح :
پژوهشگران تعريفهاي متعددي را مطرح كرده اند از جمله :
الف : شايعه موضوع خاصي است كه براي باور كردن همگان مطرح ميشود و از فردي به فرد ديگر منتقل مي شود و معمولاً اين انتقال بطور شفاهي صورت مي گيرد بدون آنكه شواهد مطمئني در ميان باشد . (2)
ب: به پخش اخبار يا ادعاي بي اساس و مبهم كه براي ايجاد باور در ديگران و براي رسيدن به هدف خاصي صورت مي گيرد يا به جهل و ناخود آگاهانه سرمي زند شايعه گفته مي شود.(3)
از مفاد دو تعريف مذكور استفاده مي شود كه شايعه از خصوصيات و ويژگيهاي زير برخوردار است:
1- براي ايجاد كردن باور در مردم پخش مي شود
2- نوع شايعات بصورت شفاهي و دهن به دهن پخش ميگردد
3- نوعاً در شايعات اهداف خاص سياسي وجود دارد
4- معمولاً شايعه ها در موضوعاتي ساخته مي شود كه مردم نسبت به آنها حساسيّت دارند
5- شايعه داراي پشتوانه است يعني فرد يا افراد و يا تشكيلاتي در نشر آن دخالت دارند
6- شايعه از عمري كوتاه برخوردار است چون به زودي بي اساس بودن آن مشخص مي شود مگر در موارد خاص
7- شايعه در افراد ساده لوح و سطحي نگر و بيمار دل تأثير دارد
8- معمولاً انسانهاي مغرض ، حسود ، كج فهم و منافق به شايعه سازي و شايعه پراكني مبتلا مي شوند. (4)
انواع شايعه :
بطوريكه در بيان ويژگيهاي شايعه اشاره گرديد نوع شايعات از اهداف خاص سياسي و اجتماعي برخوردار بوده و در ارتباط با موضوعاتي ساخته و پخش مي گردد كه توده مردم نسبت به آنها حساسيت خاص دارند.
لذا اگر تاريخچه شايعات را مورد بررسي قرار بدهيم خواهيم ديد كه معمولاً اشخاص و جريانها و مجموعه هاي زير بيشترين شايعات را عليه خود دارند:
1- پيامبران الهي و اوصياء آنان
2- ساير رجال ديني و سياسي جوامع بشري
3- سران و رهبران حكومتها
4- گروهها و احزاب سياسي و اجتماعي
5- اشخاص و خانواده هاي سرشناس جامعه
ما چند نمونه از انواع شايعات را عليه چند نفر از پيامبران خداوند كه در قرآن مورد اشاره قرار گرفته اند مطرح مي سازيم :
الف : شايعات عليه حضرت نوح (ع) :
1- شايعه گمراهي :
قالَ الْمَلاَءُ مِنْ قَوْمِهِ اِنّا لَنَراكَ فِي ظَلالٍ مُبين(5)
اشراف قومش به او گفتند ما تو را در گمراهي آشكار مي بينيم
2- شايعه برتري جوئي :
ما هَذا اِلاّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُريدُ أَنْ يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ (6)
نيست اين جز بشري مثل شما كه قصد برتري جويي برشما دارد
3- شايعه ديوانگي :
إِنْ هُوَ اِلاّ رَجُلٌ بِهِ جِنَّةٌ (7)
او مرد ديوانه اي بيش نيست
ب : شايعات عليه حضرت هود (ع) :
1- شايعه سفاهت و دروغگوئي :
قالَ الْمَلاَءُ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ إِنّا لَنَراكَ فِي سَفاهَةٍ وَ اِنّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكاذِبينَ (8)
اشراف قوم او كه كافر شده بودند گفتند:
مي بينيم كه به بي خردي گرفتار شده اي و پنداريم كه از دروغگويان باشي
ج : شايعات عليه حضرت موسي (ع) :
1- شايعه جادوگري :
إِنَّ هذَا لَساحِرٌ عَليمٌ (9)
گفت اين مرد جادوگري داناست
2- شايعه ديوانگي :
وَ قالَ ساحِرٌ اَوْ مَجْنُونٌ(10)
و فرعون گفت : جادوگري است يا ديوانه اي
3- شايعه دروغگويي :
فَقالُوا ساحِرٌ كَذّابٌ(11)
و گفتند : او جادوگري دروغگوست
د : شايعات عليه پيامبر اسلام (ص) :
در صدر اسلام شايعات زيادي عليه پيامبر (ص) و مسلمانان توسط مشركان و منافقان ساخته و پخش مي شد و بخشي از جامعه اسلامي را گرفتار ترديد ، دودلي ، سستي ، اضطراب و دلهره مي كرد شايعات صدر اسلام را مي توان در چند گروه دسته بندي كرد:
الف : شايعاتي كه عليه شخص رسول خدا (ص) طراحي و پخش مي شد از قبيل :
1- شايعه سحر ، شاعر ، دروغگو و ديوانه بودن
• وَ قالَ الْكافِروُنَ هَذا ساحِرٌ كَذّابٌ (12)
و كافران گفتند اين ساحر دروغگويي است
• وَ قالُوا يا اَيُّهَا الَّذي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ اِنَّكَ لَمَجْنُونٌ (13)
و گفتند اي كسيكه ذكر ( قرآن ) بر تو نازل شده مسلماً ديوانه اي
• بَلْ قالُوا أَضْغاثُ اَحْلامٍ بَلِ إفْتَراهُ بَلْ هُوَ شاعِرٌ (14)
آنها گفتند ( آنچه محمد (ص) آورده وحي نيست ) بلكه خوابهائي آشفته است اصلاً آن را به دروغ به خدا بسته بلكه شاعر است
2- شايعه خيانت :
وَ ما كانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَغُلَّ وَ مَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِما غَلَّ يَوْمَ الْقِيامَةِ (15)
ممكن نيست هيچ پيامبري خيانت كند روز رستاخيز آنچه را در آن خيانت كرده با خود ( به صحنه محشر ) مي آورد.
مرحوم شيخ طوسي در مورد شأن نزول آيه شريفه مي نويسد :
قالَ اِبْنُ عَبّاسٍ و سَعيدُ بنُ جُبَيرٍ :
سَبَبُ نُزولِ هَذِهِ الآيَةُ أَنَّ قَطيفَةً حَمْراءَ فَقَدَتْ يَوْمَ بَدْرٍ مِنَ الْمَغْنَمِ
فَقالَ : بَعْضُهُمْ لَعَلَّ النَّبِيَّ أَخَذَها (16)
مخمل سرخي در ميان غنايم جنگ بدر مفقود شد عده اي شايع كردند خود پيامبر (ص) آن را برداشته
3- شايعه سادگي و زود باوري :
وَ مِنْهُمُ الَّذينَ يُؤْذونَ النَّبِيَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ اُذُنٌ (17)
از آنها ( منافقين ) كساني هستند كه پيامبر (ص) را آزار ميدهند و مي گويند : او آدم خوش باوري است
ب : شايعاتي كه عليه خانواده و بستگان پيامبر (ص) بود :
بطوريكه در آيات قرآن و احاديث مورد اشاره قرار گرفته است تعدادي از منافقان صدر اسلام با بي شرمي و جسارت تمام بعضاً حتي زنان پيامبر (ص) را از طريق تهمت و شايعه مورد آزار و اذيت قرار مي دادند.
ج : شايعاتي كه در مورد شهادت پيامبر (ص) ، شكست سپاه اسلام و يا شهادت برخي از اصحاب آن بزرگوار بود از قبيل:
1- شايعه شهادت پيامبر (ص) در جنگ احد
در اين جنگ مُصعب بن عُمير پرچمدار سپاه اسلام به دست يكي از جنگ جويان بنام قريش به شهادت رسيد و او به گمان اينكه پرچمدار پيامبر (ص) است شايعه كشته شدن پيامبر (ص) را ساخت .
و بنا به نقل ديگر در همان حال كه آتش جنگ ميان مسلمانان و بُت پرستان به شدت شعله ور بود ناگهان صدايي بلند شد و كسي گفت : محمّد (ص) را كشتم ، محمد را كشتم.
اين درست همان دم بود كه مردي بنام عمرو بن قميئه حارثي سنگ به سوي پيامبر (ص) پرتاب كرد ، پيشاني و دندان حضرت را شكست و لب پايين وي شكافت و خون ، صورت آن حضرت را پوشانيد
در اين موقع بود كه دشمن تلاش كرد پيامبر (ص) را به قتل برساند اما مصعب بن عمير يكي از پرچمداران ارتش اسلام با پايمردي تمام جلوي حملات آنها را گرفت ولي خودش در اين ميان شهيد شد . (18)
سپاه كفر وقتي شايعه را شنيدند يك صدا « قُتِلَ مُحَمَّد (ص) » را سر مي دادند. (19)
وَ ما مُحَمَّدٌ اِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ ماتَ اَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلي اَعْقابَكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلي عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِي اللهُ الشّاكِرينَ وَ ما كانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ اِلاّ بِاِذْنِ اللهِ كِتباً مُؤَجَّلاً وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الدُّ نْيا نُؤْتِهِ مِنْها وَ مَنْ يُرِدْ ثَوابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْها … (20)
محمد (ص) فقط فرستاده خداست و پيش از او فرستادگان ديگري نيز بودند ؛ آيا اگر او بميرد و يا كشته شود شما به عقب بر مي گرديد ؟ ( و اسلام را رها كرده به دوران جاهليت و كفر بازگشت خواهيد نمود ؟ )
و هر كس به عقب باز گردد هرگز به خدا ضرري نمي زند و خداوند به زودي شاكران ( و استقامت كنندگان ) را پاداش خواهد داد.
هيچ كس جز به فرمان خدا ، نمي ميرد؛ سرنوشتي است تعيين شده ، هر كس پاداش دنيا را بخواهد ( و در زندگي خود ، در اين راه گام بردارد) چيزي از آن به او خواهيم داد.
2- شايعه شكست سپاه اسلام در جنگ تبوك:
دو گروه از شركت در جنگ تبوك سرباز زدند :
گروه اول : تعدادي از مؤمنان :
كه در آيه 38 سوره توبه مورد اشاره قرار گرفته
گروه دوم : منافقان
اين گروه با بهانه هاي واهي از همراهي سپاه اسلام سرباز زدند و در مدينه شايعه شكست سپاه اسلام و شهادت پيامبر (ص) را پخش كردند بمناسبت بروز اين شايعه آيه زير نازل گرديد
اِنْ تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَ إِنْ تُصِبْكَ مُصيبَةٌ يَقُولُوا قَدْ اَخَذْنا اَمْرَنا مِنْ قَبْلُ وَ يَتَوَلَّوْ وَ هُمْ فَرِحُونَ (21)
اگر به تو نيكي رسد ناخرسندشان دارد و اگر مصيبتي ناگوار تو را فراگيرد گويند ما راه خود را از پيش برگزيده ايم و شادمانه روي گردانند
ادامه دارد
منبع:سایت شورای سیاستگذاری ائمه جمعه
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :j133719