خانه » همه » مذهبی » شرح مناجات المریدین (3)

شرح مناجات المریدین (3)

شرح مناجات المریدین (3)

از فرازهای مناجات ‏المریدین که از نظر گذراندیم، به دست آمد که ورای مطلوب‏ ها، لذت‏ ها و خواسته‏های دنیوی که برای ما قابل درک هستند و با توجه به اهمیت آنها برای ما، سعی بلیغی برای رسیدن به آنها داریم، نعمت های معنوی و

0029736 - شرح مناجات المریدین (3)
0029736 - شرح مناجات المریدین (3)
نویسنده: علامه مصباح یزدی

 

رعایت افق فهم مردم در بیانات قرآنی و حدیثی

از فرازهای مناجات ‏المریدین که از نظر گذراندیم، به دست آمد که ورای مطلوب‏ ها، لذت‏ ها و خواسته‏های دنیوی که برای ما قابل درک هستند و با توجه به اهمیت آنها برای ما، سعی بلیغی برای رسیدن به آنها داریم، نعمت های معنوی و اخروی نیز وجود دارند که بسیار برتر و والاتر از نعمت های دنیوی هستند و نمی توان نعمت های دنیوی را با آنها مقایسه کرد. ولی چون انسان های معمولی در بند طبیعت و جهان ماده هستند و درک و انس آنها متوجه امور طبیعی و خوشی ‏ها و لذت ‏های دنیوی است و درکی از نعمت های نامحدود اخروی ندارند، خداوند از باب لطف و عنایت به بندگان خود، آنان را به آن نعمت ها بشارت داده و به گونه‏ ای آن نعمت های ابدی را ترسیم و توصیف کرده که تا حدی در افق فهم و درک آن بندگان قرار گیرد. البته پر واضح است که انسان های استثنایی و برگزیده خداوند که انبیاء و ائمه معصومین علیهم ‏السلام و اولیای خاص خدا هستند، به درستی نعمت ها و مواهب نامحدود اخروی و معنوی را می‏ شناسند و در نتیجه دل‏بستگی و انسی به امور مادی و دنیوی ندارند و با عبادت خداوند و امور معنوی و اخروی مأنوس هستند.
اگر بنا بود خدا و اولیایش تنها به بیان مقامات عالی و مخصوص اولیای خاص خداوند بپردازند، برای اکثریت مردم که نه رسیدن به آن مقامات متعالی برایشان میسر است نه قدرت درک و فهم آن مقامات و مراتب را دارند، انگیزه‏ای برای پیروی انبیاء و پیمودن راه آنان پدید نمی آمد. اگر ما فاصله افق فهم و درک یک کودک دوساله را با یک مرد چهل‏ ساله در نظر بگیریم، بی ‏تردید آن فاصله و تفاوت فهم قابل مقایسه با فاصله و تفاوت فهم ما با فهم و درک حضرات معصومین علیهم ‏السلام نیست. با توجه به این حقیقت، درخواست ‏ها و مناجات های اختصاصی آن پیشوایان معصوم برای ما قابل درک و فهم نیست. چه اینکه به جز موارد نادری که برخی افراد به صورت اتفاقی به حضور معصومین در هنگام مناجات و خلوتشان با خداوند بار می ‏یافتند و آن دعاها و نجواها را برای ما نقل کرده ‏اند، ما اطلاعی از غالب دعاها و نجواهایی که آن حضرات در خلوتشان با خداوند بر زبان می ‏آوردند نداریم. اما در دعاها و مناجات‏ هایی که جنبه تعلیمی دارند و برای ارائه و الگوگیری همگان بیان شده ‏اند، این نکته رعایت شده که مطالب آن‏ سان باشند که برای همگان قابل فهم باشد، تا انگیزه تقرب به خداوند و تحصیل تربیت الاهی برای نوع مردم فراهم گردد. این همان نکته ‏ای است که خداوند در تمثیلات و توصیفات خویش از بهشت و نعمت های آن رعایت کرده و سراسر آیات قرآن به گونه ‏ای ارائه شده ‏اند که هرکس در حد فهم و درک خود می‏تواند از آنها بهره ببرد و در نتیجه، نور هدایت قرآن همه ظرفیت ها را می ‏پوشاند و هیچ ظرفیتی نیست که با معارف و انوار قرآن پوشش داده نشود و اشباع نگردد.
با توجه به اینکه اکثر دعاها و مناجات ها جنبه تعلیمی و تربیتی دارند و در آنها ظرفیت و فهم همه انسان ها رعایت شده و نیز با توجه به اینکه در آنها کیفیت سیر روح انسانی به سمت خداوند متعال به نمایش گذاشته شده است، امام راحل، رضوان الله علیه، فرمودند: «مشایخ ما می فرمودند: قرآن، قرآن نازل است. آمده است به طرف پایین و دعا از پایین به بالا می رود؛ این قرآن صاعد است».(1) آن نکته لطیف در سخن امام راحل بیانگر آن است که دعاها و مناجات ها مشتمل بر معارف بلند و جامعی هستند و بایسته است ما که به اهل ‏بیت عصمت و طهارت علیهم‏ السلام انتساب داریم، بیش از پیش از آنها استفاده کنیم. چنان نباشد که سالیانی بگذرد و چشممان به بسیاری از دعاهای وارده از حضرات معصومین علیهم ‏السلام نیفتد و خود را از فیض آن چشمه جوشان معرفت محروم سازیم. درباره مرحوم شیخ عباس قمی رحمه الله مؤلف مفاتیح الجنان نقل شده که آن کتاب، برنامه عملی آن مرحوم بوده است و ایشان مقید به خواندن همه دعاهای آن کتاب و استفاده مکرر از آنها بوده‏اند. وقتی ما به آن دعاها نگاه می‏کنیم، درمی‏ یابیم که دارای مضامینی بلند، عالی و اعجاب‏ انگیز هستند و جا دارد که درباره آن مضامین بلند و متعالی کار شود و بررسی شایسته و جامع درباره آنها انجام گیرد تا از این منبع جوشان معرفت که کماکان دست نخورده و بکر مانده است، دستاوردهای غنی و ارزشمندی در اختیار جویندگان معارف ناب توحیدی قرار گیرد.

معرفی نعمت های بهشتی در قرآن

خداوند درباره بهشت و نعمت های ماندگار آن می فرماید: مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ أُکُلُهَا دَائِمٌ وَ ظِلُّهَا تِلْکَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ عُقْبَى الْکَافِرِینَ النَّارُ؛ (2) «وصف آن بهشتی که به پرهیزکاران وعده داده شده [این است که] از زیر آن جوی‏ ها روان است، میوه‏ ها و سایه ‏اش همیشگی است. این است سرانجام کسانی که پرهیزکاری کردند، و سرانجام کافران آتش است».
در آیه دیگر می فرماید:
ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْوَاجُکُمْ تُحْبَرُونَ‌ * یُطَافُ عَلَیْهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَکْوَابٍ وَ فِیهَا مَا تَشْتَهِیهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْیُنُ وَ أَنْتُمْ فِیهَا خَالِدُونَ‌ * وَ تِلْکَ الْجَنَّةُ الَّتِی أُورِثْتُمُوهَا بِمَا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ‌ * لَکُمْ فِیهَا فَاکِهَةٌ کَثِیرَةٌ مِنْهَا تَأْکُلُونَ‌؛ (3) «[به آنان گفته شود:] شما و همسرانتان شادمانه داخل بهشت شوید. کاسه‏ هایی از نور [پر از طعام ]و کوزه‏ هایی [از شراب ]بر آنان بگردانند، و در آن [بهشت] است هرچه دل‏ ها خواهش و آرزو کند و چشم‏ ها از دیدن آن لذت برد، و شما در آنجا جاویدانید. و این است بهشتی که به پاداش آنچه می ‏کردید به میراث می‏ برید. برای شما در آنجا میوه ‏های بسیار است که از آنها می‏ خورید».
در آیه دیگر درباره نعمت های بهشتی و عظیم‏ ترین و بزرگ ‏ترین نعمت الاهی یعنی، رضوان الاهی می فرماید:
وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا وَ مَسَاکِنَ طَیِّبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ‌ ؛(4) «خداوند به مردان و زنان مؤمن بوستان‏ هایی وعده داده است که از زیر [درختان] آنها جوی‏ ها روان است، در آنها جاویدان‏ اند و نیز منزلگاه‏ های خوش و پاکیزه در بهشت‏ های پاینده دارند و خشنودی خدا از همه برتر و بزرگ‏ تر است؛ این ‏است رستگاری ‏و کامیابی‏ بزرگ».

توجهات و عنایات خداوند به پیشگامان طریق قرب الاهی

انسان نباید هدف اساسی و اصلی خود را نعمت های دنیوی و حتی نعمت های عمومی اخروی قرار دهد، بلکه باید هدف اساسی او تقرب به خداوند باشد که اگر انسان به این هدف توجه یافت و لذت انس و مناجات با خدا را درک کرد، سایر نعمت های اخروی در برابر آن رنگ می ‏بازند. رسیدن به این هدف والا نیازمند همت والا و سعی و تلاش فراوان است. همچنین باید در نظر گرفت که از راه‏ های مخصوصی می‏ توان به آن هدف متعالی رسید و باید کوشید که نزدیک ‏ترین راه را یافت. و چنان نیست که از هر راهی که به ذوق و سلیقه انسان خوشایند می‏ آید، بتوان به قرب الاهی نایل گشت. نکته دیگر آنکه پس از شناخت راه تقرب به خدا، در میانه راه نیز انسان باید مکرر از خداوند استمداد بخواهد و لحظه ‏ای توجه و نظرش از درگاه خداوند منصرف نگردد، چه اینکه بدون راهنمایی و توفیق الاهی نمی توان راه دشوار قرب به خداوند را طی کرد. نکته دیگر آنکه انسان برای پیمودن آن راه باید به پیشگامان و پیش‏ آهنگان راه تعالی و تکامل اقتدا کند و آنان را به مثابه بهترین همراهان و رفیقان آن راه برگزیند و از این‏روی حضرت برجسته ‏ترین صفات آنان را گوشزد کرده ‏اند تا با شناخت آنها گزینش آنها برای ما میسور گردد. حضرت پس از ذکر صفات پیشگامان طریق قرب الاهی، عنایات ویژه‏ ای را که خداوند در حق آنان روا داشته است برمی‏ شمرد و می فرمایند:
اَلذینَ صَفَّیتَ لَهُمُ المَشارِبَ، وَ بَلَّغتَهُمُ الرَّغائِبِ، وَ اَنجَحتَ لَهُمُ المَطالِبَ، وَ قَضیتَ لَهُم مِن فَضلِکَ المَأرِبَ، وَ مَلأتَ لَهُم ضَمائرِهُم مِن حُبِّک، وَ رَوَّیتَهُم مِن صافی شِربِک، فَبِک اِلی لَذیذِ مُناجاتِک وَ صَلُوا، وَ مِنک اَقصی مَقاصِدِهِم حَصَّلُوا؛ «آنان که از سرچشمه مصفای توحید بدانان نوشاندی، و به آرزوهایشان رساندی، و خواسته‏ هایشان را برآورده ساختی، و به فضل و کرم خود آنان را به اهداف و مقاصد عالی خویش نایل گرداندی، و دل‏ هایشان را از محبت خود آکنده ساختی، و آن تشنه‏ کامان جرعه وصالت را از زلال عشق و معرفت خود سیراب گردانیدی؛ آن گاه به پاس لطف و عنایت تو به مقام درک لذت مناجاتت رسیدند و به کرم تو به منتهای مقصود خود دست یافتند».

الف) برخورداری از آبشخور کمال و تعالی

انسان به طور طبیعی اشتیاق دستیابی به نیازهای خود را دارد. وقتی گرسنه می‏ شود، می‏ کوشد که هرچه زودتر این نیازش برآورده شود و این به جهت میلی است که به برآورده شدن و ارضای آن نیاز دارد. اما در بین این نیازهای جسمی، شاید هیچ نیازی ضروری‏ تر و مهم ‏تر از نیاز به سیراب ‏گشتن نباشد و از این‏روی رنج تشنگی شدیدتر از رنج گرسنگی است و انسان راحت ‏تر می ‏تواند گرسنگی را تحمل کند تا تشنگی را، و از این جهت آب را مایه حیات نامیده‏ اند. با توجه به اهمیت نعمت آب و اهمیت نیاز انسان بدان، در امور معنوی نیز تعابیری چون عطش، مشرب آبشخور به استخدام درآمده‏ اند و از جمله، حضرت سجاد علیه ‏السلام در مناجات خود از آبشخورهای مصفا و زلال کمال و تعالی که خداوند در اختیار پیش‏گام طریق قرب الاهی نهاده است خبر می‏ دهند. وقتی انسان در مسیری حرکت می کند، در میانه راه تشنه می‏ شود و در جست ‏و جوی آب برمی آید. او با مشاهده نهر آب که به گل آلوده است، حرکتش را به سمت سرچشمه و آبشخور آب ادامه می‏ دهد تا آبی زلال و عاری از آلودگی به دست آورد و از مشاهده آن آب زلال لذت می ‏برد و کامش را سیراب می‏ سازد. پیش گامان طریق قرب الاهی نیز که در جست‏ و جوی آب زلال معرفت الاهی برآمده ‏اند، با هدایت الاهی به سرچشمه معارف ناب توحیدی واصل می‏ گردند و عطش جانشان را با آن سیراب می ‏سازند و از خنکای آن معارف ناب به کام روحشان می‏ نشانند.
از جمله الذین صفیت لهم المشارب استفاده می شود کسانی باید راهبر، الگو و پیش ‏گام انسان در مسیر تعالی و کمال باشند که از آبشخورهای صاف و زلال معارف الاهی اندوخته‏ های معنوی خویش را برگرفته باشند. به واقع، در آن جمله از خداوند این درخواست ضمنی آمده که خدایا، ما را به آبشخورهای زلال و صاف معارف خویش هدایت فرما و دست ما را به دست کسانی بسپار که خود آنان را هدایت کردی و دلشان را از آلودگی ‏ها، کدورت‏ ها و حیرت‏ ها پاک گردانیدی. زلالی و صفای اندوخته ‏های عرفانی و معنوی پیش گامان طریق قرب الاهی از آن روست که خدا هادی و راهنمای آنهاست و وقتی آنها به خداوند اتکا و اعتماد دارند، به روشنی و وضوح طریق الاهی را می‏ شناسند و مشاهده می ‏کنند و هیچ ابهام و تردیدی در دلشان باقی نمی‏ ماند. ابهام و تردید ناشی از دخالت پندارهای باطل واهمه و وساوس فریبنده شیاطین است. اما وقتی خداوند حقیقت را به صورت شفاف و زلال در اختیار انسان نهاد، دیگر زمینه‏ای برای تردید و شک باقی نمی ‏ماند.
کسی که هدفش دنیاست، مقاصد و خواسته‏هایش دنیایی است و در پی تهیه سفره رنگین، رسیدن به پست و مقام و خانه‏ای مجلل است. اما کسی که هدفش اخروی و قرب الاهی است، مهم‏ ترین مقاصد و خواسته‏ های او نیز اخروی و معنوی است. خواسته ‏ها و حوایجی که حضرت از آن نام می ‏برند، اخروی و متناسب با هدف والایی است که پیش گامان مسیر تعالی و کمال دنبال می ‏کنند و باعث تسهیل دستیابی به آن هدف و تمرکز بر روی آن می گردند، نه مقاصد و خواسته‏ های دنیوی که باعث دور گشتن از آن هدف می گردند و احیاناً انسان را به خود مشغول می دارند تا از رسیدن به هدف متعالی قرب الاهی بازبماند.

ب) برخورداری از محبت خالصانه به خداوند

مطلب دیگری که حضرت به آن اشاره دارند این است که خداوند دل پیش گامان مسیر تعالی و قرب به خویش را از محبت به خود آکنده کرده و در دل آنها تنها محبت به خدا و محبت اولیای خدا و کسانی که در شعاع محبت الاهی قرار دارند و محبت به آنان جلوه ‏هایی از محبت خداوند به شمار می‏ آید وجود دارد و جایی برای محبت به غیرخدا در دل آنها نیست. از این سخن حضرت استفاده می‏ کنیم که در دل هرکس ظرفیتی از عواطف و محبت وجود دارد و انسان باید بکوشد که این ظرفیت را اشباع سازد و خالی نگذارد. ثانیاً ظرف دل و وجود خود را با محبت خدا و مظاهر و تجلیات الاهی پر سازد و محبت غیرخدا را که مزاحم با محبت خدا و مانع انجام وظایف الاهی است به دل راه ندهد. یعنی برای محبت به غیرخدا اصالت قائل نشود و آن را در عرض محبت به خدا قرار ندهد، چه رسد که محبت به غیرخدا را بر محبت خدا مقدم بدارد که در این صورت آن محبت کاذب او را از تعالی و بندگی خداوند و انجام وظایف بازمی ‏دارد. خداوند در راستای اشاره به اموری که نوعاً متعلق محبت انسان قرار می گیرند و گاهی محبت به آنها بر محبت به خداوند چیره می‏ گردد و پیامد آن تخطی از انجام تکالیف و وظایف الاهی است و در مقام نکوهش کسانی که محبت غیرخدا را بر محبت خدا ترجیح می دهند، می فرماید:
قُلْ إِنْ کَانَ آبَاؤُکُمْ وَ أَبْنَاؤُکُمْ وَ إِخْوَانُکُمْ وَ أَزْوَاجُکُمْ وَ عَشِیرَتُکُمْ وَ أَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَ تِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَ مَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُمْ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ جِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى یَأْتِیَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَ اللَّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ‌؛(5) «بگو: اگر پدرانتان و پسرانتان و برادرانتان و همسرانتان و خویشاوندانتان و مال ‏هایی که به دست آورده‏ اید و بازرگانی ‏ای که از کسادی آن می‏ ترسید و خانه‏ هایی که به آنها دل ‏خوشید، در نزد شما از خدا و پیامبر او و جهاد در راه او دوست داشتنی‏ ترند، سپس منتظر باشید تا خدا فرمانش را [به اجرا در ]آورد [کاری که می ‏خواهد بکند ]و خدا گروه فاسقان را راهنمایی نمی ‏کند».

ج) درک لذت مناجات و نیل به مقاصد عالی

آن پیش گامان طریق کمال و قرب الاهی در پی آب حیات و معارف و کمالات ناب توحیدی بودند و خداوند آنان را با معارف زلال خویش و کمالات برین سیراب ساخت و عطش جان آنان را فرونشاند. آن گاه حضرت می فرمایند: فَبِک اِلی لَذیذِ مُناجاتِک وَ صَلُوا، وَ مِنک اَقصی مَقاصِدِهِم حَصَّلُوا؛ «خدایا آنان در پرتو نعمت های ناب توحیدی و معنوی که بدانان ارزانی داشتی و به پاس لطف و عنایت تو به مقام درک مناجات تو نایل گشتند».
در این سخن نیز بر این اصل توحیدی تأکید شده که هیچ کاری بدون اراده الاهی حاصل نمی ‏گردد و بدون کمک و یاری خداوند انسان نمی ‏تواند در مسیر تعالی و کمال گام بردارد. بدون عنایت و توفیق الاهی انسان نمی تواند به مقام نجوای با حق نایل گردد. پس پیمودن مسیر تعالی و کمال متوقف بر راهنمایی و هدایت الاهی است و نیز در پرتو توفیق خداوند انسان لذت مناجات با او را می‏ چشد. همچنین با یاری و اعانت خداوند انسان موفق به پیمودن منازل و مقاصد در مسیر تکامل و قرب الاهی می‏گردد و در پرتو توجهات و توفیقات الاهی مراحل سیر الی الله را یکی پس از دیگری طی می کند و در نهایت به عالی‏ ترین و نهایی ‏ترین مقصد خود نایل می‏ گردد. آن گاه سالک به پاس این توفیقات الاهی و عنایت‏ هایی که پیوسته خداوند متوجه او می‏ گرداند، باید سپاس و شکر خداوند را به جای آورد و به ‏پاس این نعمت های معنوی پیشانی بندگی بر زمین بساید.

پی نوشت ها :

1. امام خمینی، صحیفه نور، ج 13، ص 32.
2. رعد(13)، 35.
3. زخرف(43)، 70ـ73.
4. توبه (9)، 72.
5. توبه (9)، 24.

منبع: مصباح یزدی، محمد تقی؛ (1390)، سجاده های سلوک: شرح مناجات های حضرت سجاد علیه السلام، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله، چاپ اول

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد