ـ به نظر مى رسد که منظور سؤال کننده از سال «شمسى و قمرى»، همین سال شمسى و قمرى معروف در بین مسلمانان است.بر این اساس، ما هم در جواب، سال شمسى و قمرى معمول در میان خودمان را مورد بررسى قرار مى دهیم.
در ابتدا به عنوان مقدمه گفتنى است که عرب قبل از اسلام، تاریخ معیّن و ثابتى نداشت. مبدأ تاریخ این منطقه با آن منطقه و این قبیله با آن قبیله، فرق مى کرد. از دیدگاه برخى، بنى آدم، نخست هبوط آدم را مبدأ تاریخ قرار دادند و تا بعثت نوح(ع) این مبدأ تاریخ پا بر جا بود. پس از بعثت نوح(ع)، مبدأ تاریخ عوض شد و بعثت نوح(ع) به عنوان مبدأ تاریخ گردید. این مبدأ ادامه داشت تا طوفان نوح.
پس از طوفان، مبدأ تاریخ همین طوفان قرار داده شد. این مبدأ تاریخ ادامه یافت تا آن روز که حضرت ابراهیم(ع) را در آتش انداختند و پس از آن، این واقعه مبدأ تاریخ بنى آدم شد. فرزندان ابراهیم(ع) فراوان شدند و بر مبدأ تاریخ واحد توافق نکردند. بنى اسحاق و بنى اسماعیل، هر کدام مبدأ تاریخ جداگانه اى انتخاب کردند. بنى اسحاق ابتدا همان آتش ابراهیم را مبدأ تاریخ قرار دادند.
پس از آن بعثت یوسف(ع)، سپس بعثت موسى(ع)، پس از آن بعثت داود و سلیمان(ع) را و سپس حوادث بزرگ دیگر را. بنى اسماعیل ابتدا بناى خانه کعبه را مبدأ تاریخ خود قرار دادند و پس از این که تعداد اقوام متعدد شد و آنها از هم متفرق شدند، مدتى مبدأ تاریخ را، خروج هر قومى از منطقه ى «تهامه» قرار دادند تا این که کعب بن لؤىّ درگذشت. پس از آن، درگذشت کعب بن لؤى مبدأ تاریخ قرار داده شد. این مبدأ ادامه داشت تا آن سالى که ابرهه براى تخریب کعبه، با نظامیان فیل سوار به مکه حمله کرد. بعد از آن، همان سال که «عام الفیل» نامیده مى شد، مبدأ تاریخ قرار داده شد. پیامبر اسلام(ص) در همین سال متولد شد. مبدأ تاریخ قریش، قبل از اسلام همین عام الفیل بود. پس از آن «یوم الفجار» مبدأ تاریخ شد. بعد از آن، تجدید بناى کعبه مبدأ تاریخ قرار داده شد و پس از آن «حلف الفضول» را مبدأ تاریخ قرار دادند تا این که اسلام ظاهر شد و همان سال ها برخى از مسلمانان، مبعث حضرت محمد(ص) را مبدأ تاریخ قرار دادند.
سالى که مردم عرب با آن محاسبه مى کردند، سال قمرى بود و ماه هاى عرب «مستعر به» عبارت بود از: «محرّم، صفر، ربیع الاول، ربیع الاخر، جُمادى الاوُلى، جُمادى الآخر، رجب، شعبان، رمضان، شوال، ذى قعده و ذى حجّه». ماه هاى عرب «عاربه» عبارت بود از: «مُؤْتَمِر، ناجِر، خوّان، صوان، رُنّى، أَیِّدة، الأصمّ، عادل، ناطل، واغل، وَرْنه و بُرَک». ایام هفته در میان عرب «مستعربه» عبارت بود
از: «اَحَدْ، اِثنَیْن، ثلاثاء، اَرْبَعاء، خمیس، جمعه و سَبْت» و ایام هفته در میان عرب «عاربه» عبارت بود از: «اوّل، اَهْوَنْ، جُبارْ، دُبار، مؤنس، عروبة و شِیارْ».
از روایات و تاریخ به دست مى آید که در زمان حیات رسول خدا(ص)، هجرت آن حضرت از مکه به مدینه مبدأ تاریخ قرار داده شد و خود آن حضرت چنین کرده بود؛ ولى پس از وفات آن حضرت، از اهمیت آن کاسته شد و پس از آن دوباره به پیشنهاد حضرت على(ع)، «هجرت» مبدأ تاریخ قرار داده شد.
این که بین مردم معروف شده که عمر بن خطاب واضع مبدأ «تاریخ هجرى» است صحیح نیست؛ بلکه واضع مبدأ تاریخ خود پیامبر است و آنچه در زمان عمر بن خطاب روى داد، این بود که مبدأ سال را محرّم قرار دادند؛ در حالى که پیامبر(ص) در ربیع الاول هجرت کرد و مى بایست ربیع الاول را مبدأ سال قرار مى دادند. محرم اول سال جاهلیت است و نباید محرم را اول سال قرار مى دادند.
شواهدى نشان مى دهد که واضع مبدأ تاریخ، خود پیامبر است؛ مانند:
1. از زهرى روایت شده است: «هنگامى که رسول خدا(ص) به مدینه هجرت کرد و داخل مدینه شد، دستور به تعیین تاریخ داد».
2. حاکم روایت کرده که تاریخ از سالى است که پیامبر(ص) در آن به مدینه رفت.
3. ابو طاهر گفته است: رسول خدا(ص) وقتى نامه به نصاراى نجران نوشت، به تاریخ هجرى، تاریخ گذاشت و به حضرت على(ع) دستور داد که بنویسد: «این نامه در سال پنجم هجرت نوشته شده است».
4. ام سلمه مى گوید: «رسول خدا(ص) فرمود: حسین بن على در سال شصت از هجرت من کشته مى شود».
در نتیجه: سال 1381 هجرى شمسى و 1423 هجرى قمرى، از هجرت پیامبر از مکه به مدینه شروع شد.
در ابتدا به عنوان مقدمه گفتنى است که عرب قبل از اسلام، تاریخ معیّن و ثابتى نداشت. مبدأ تاریخ این منطقه با آن منطقه و این قبیله با آن قبیله، فرق مى کرد. از دیدگاه برخى، بنى آدم، نخست هبوط آدم را مبدأ تاریخ قرار دادند و تا بعثت نوح(ع) این مبدأ تاریخ پا بر جا بود. پس از بعثت نوح(ع)، مبدأ تاریخ عوض شد و بعثت نوح(ع) به عنوان مبدأ تاریخ گردید. این مبدأ ادامه داشت تا طوفان نوح.
پس از طوفان، مبدأ تاریخ همین طوفان قرار داده شد. این مبدأ تاریخ ادامه یافت تا آن روز که حضرت ابراهیم(ع) را در آتش انداختند و پس از آن، این واقعه مبدأ تاریخ بنى آدم شد. فرزندان ابراهیم(ع) فراوان شدند و بر مبدأ تاریخ واحد توافق نکردند. بنى اسحاق و بنى اسماعیل، هر کدام مبدأ تاریخ جداگانه اى انتخاب کردند. بنى اسحاق ابتدا همان آتش ابراهیم را مبدأ تاریخ قرار دادند.
پس از آن بعثت یوسف(ع)، سپس بعثت موسى(ع)، پس از آن بعثت داود و سلیمان(ع) را و سپس حوادث بزرگ دیگر را. بنى اسماعیل ابتدا بناى خانه کعبه را مبدأ تاریخ خود قرار دادند و پس از این که تعداد اقوام متعدد شد و آنها از هم متفرق شدند، مدتى مبدأ تاریخ را، خروج هر قومى از منطقه ى «تهامه» قرار دادند تا این که کعب بن لؤىّ درگذشت. پس از آن، درگذشت کعب بن لؤى مبدأ تاریخ قرار داده شد. این مبدأ ادامه داشت تا آن سالى که ابرهه براى تخریب کعبه، با نظامیان فیل سوار به مکه حمله کرد. بعد از آن، همان سال که «عام الفیل» نامیده مى شد، مبدأ تاریخ قرار داده شد. پیامبر اسلام(ص) در همین سال متولد شد. مبدأ تاریخ قریش، قبل از اسلام همین عام الفیل بود. پس از آن «یوم الفجار» مبدأ تاریخ شد. بعد از آن، تجدید بناى کعبه مبدأ تاریخ قرار داده شد و پس از آن «حلف الفضول» را مبدأ تاریخ قرار دادند تا این که اسلام ظاهر شد و همان سال ها برخى از مسلمانان، مبعث حضرت محمد(ص) را مبدأ تاریخ قرار دادند.
سالى که مردم عرب با آن محاسبه مى کردند، سال قمرى بود و ماه هاى عرب «مستعر به» عبارت بود از: «محرّم، صفر، ربیع الاول، ربیع الاخر، جُمادى الاوُلى، جُمادى الآخر، رجب، شعبان، رمضان، شوال، ذى قعده و ذى حجّه». ماه هاى عرب «عاربه» عبارت بود از: «مُؤْتَمِر، ناجِر، خوّان، صوان، رُنّى، أَیِّدة، الأصمّ، عادل، ناطل، واغل، وَرْنه و بُرَک». ایام هفته در میان عرب «مستعربه» عبارت بود
از: «اَحَدْ، اِثنَیْن، ثلاثاء، اَرْبَعاء، خمیس، جمعه و سَبْت» و ایام هفته در میان عرب «عاربه» عبارت بود از: «اوّل، اَهْوَنْ، جُبارْ، دُبار، مؤنس، عروبة و شِیارْ».
از روایات و تاریخ به دست مى آید که در زمان حیات رسول خدا(ص)، هجرت آن حضرت از مکه به مدینه مبدأ تاریخ قرار داده شد و خود آن حضرت چنین کرده بود؛ ولى پس از وفات آن حضرت، از اهمیت آن کاسته شد و پس از آن دوباره به پیشنهاد حضرت على(ع)، «هجرت» مبدأ تاریخ قرار داده شد.
این که بین مردم معروف شده که عمر بن خطاب واضع مبدأ «تاریخ هجرى» است صحیح نیست؛ بلکه واضع مبدأ تاریخ خود پیامبر است و آنچه در زمان عمر بن خطاب روى داد، این بود که مبدأ سال را محرّم قرار دادند؛ در حالى که پیامبر(ص) در ربیع الاول هجرت کرد و مى بایست ربیع الاول را مبدأ سال قرار مى دادند. محرم اول سال جاهلیت است و نباید محرم را اول سال قرار مى دادند.
شواهدى نشان مى دهد که واضع مبدأ تاریخ، خود پیامبر است؛ مانند:
1. از زهرى روایت شده است: «هنگامى که رسول خدا(ص) به مدینه هجرت کرد و داخل مدینه شد، دستور به تعیین تاریخ داد».
2. حاکم روایت کرده که تاریخ از سالى است که پیامبر(ص) در آن به مدینه رفت.
3. ابو طاهر گفته است: رسول خدا(ص) وقتى نامه به نصاراى نجران نوشت، به تاریخ هجرى، تاریخ گذاشت و به حضرت على(ع) دستور داد که بنویسد: «این نامه در سال پنجم هجرت نوشته شده است».
4. ام سلمه مى گوید: «رسول خدا(ص) فرمود: حسین بن على در سال شصت از هجرت من کشته مى شود».
در نتیجه: سال 1381 هجرى شمسى و 1423 هجرى قمرى، از هجرت پیامبر از مکه به مدینه شروع شد.