خانه » همه » مذهبی » شوهر یکى از اقوام من اخیراً فوت کرده است. آن خانم بالاى ۴۰سال سن دارد و دیپلم دارد و خانه دار است و داراى فرزند. وى الان حقوق بازنشستگى شوهرش را مى گیرد. من حدود ۳۰سال دارم و کارمندم و لیسانس دارم. متأهلم و داراى فرزند. من آن خانم را دوست دارم و مایلم که با او ازدواج کنم. طرحم این است که ما با هم عقد کنیم (چه دائم، چه موقت) ولى هر کداممان سر خانه و زندگى خودمان باشیم و مثل سابق به زندگى خودمان برسیم و هیچ چیز تغییر نکند و فقط ما دوتا از نظر شرعى به هم حلال شویم و هر چند مدت یکبار هر وقت که شرایط مساعد شد یا خودمان احساس نیاز کردیم، با همدیگر در خانه من یا خانه او باشیم. این طرح را چگونه ارزیابى مى کنید؟

شوهر یکى از اقوام من اخیراً فوت کرده است. آن خانم بالاى ۴۰سال سن دارد و دیپلم دارد و خانه دار است و داراى فرزند. وى الان حقوق بازنشستگى شوهرش را مى گیرد. من حدود ۳۰سال دارم و کارمندم و لیسانس دارم. متأهلم و داراى فرزند. من آن خانم را دوست دارم و مایلم که با او ازدواج کنم. طرحم این است که ما با هم عقد کنیم (چه دائم، چه موقت) ولى هر کداممان سر خانه و زندگى خودمان باشیم و مثل سابق به زندگى خودمان برسیم و هیچ چیز تغییر نکند و فقط ما دوتا از نظر شرعى به هم حلال شویم و هر چند مدت یکبار هر وقت که شرایط مساعد شد یا خودمان احساس نیاز کردیم، با همدیگر در خانه من یا خانه او باشیم. این طرح را چگونه ارزیابى مى کنید؟

خداوند عالم همه پدیده هاى الهى را به صورت زوج آفریده است و هر انسانى به طور معمول نیاز به ازدواج دارد. اما باید توجه کرد که اصل اولیه بر تک همسرى است و چند زن داشتن اصل نیست. خداوند عالم در قرآن کریم این مطلب را تأیید مى کند و هیچ توصیه و تشویقى براى تعدد زوجات به طور مطلق وجود ندارد؛ البته مواقعى یک استثناءات خاصى پیش مى آید که در این موارد استثناء، یک فرد مى تواند همسر دیگرى اختیار کند. این شرایط، شرایط خاصى است، مثلاً مرد در وضعیتى قرار دارد که نمى تواند کنار همسر خود زندگى کند یا داراى مشکلات روحى – روانى یا امراض جسمى مانند سرطان، نازایى طولانى مدت است ولى از سوى دیگر هم نمى خواهد از همسرش جدا شود. این یک شرایط استثنایى است و چنان چه مرد بتواند عدالت را رعایت کند، جایز است. آن هم در صورت رعایت عدالت از همه جهات (مادى و اقتصادى، همخوابى، محبت و…) که قرآن آن را شرط تعدد زوجات قرار داده که بسیار هم سخت است، به طورى که خداوند نگرانى عدم اجراى عدالت را مطرح نموده است و از مردان خواسته است در صورتى که خود را قادر به رعایت عدالت میان همسران نمى بینند، به یک همسر اکتفا کنند.با توجه به مطالب ذکر شده، در ادامه پاسخ، توجه شما را به انگیزه هاى گوناگون افراد از تعدد زوجات و آثار آن جلب مى کنیم، به درون خود بنگرید و ببینید که واقعا مصداق کدامیک مى باشید و تصمیم نهایى را اتخاذ کنید.
1. تعدد زوجات از روى ضرورت؛ عده اى از افراد همان طور که اشاره اى هم شد در موقعیتى قرار مى گیرند که ضرورت اقتضا مى کند که اقدام به امر تعدد در زوجات نمایند، مانند مریضى همسر، دورى از همسر در زمان هاى طولانى در هر سال، نازایى طولانى مدت همسر و… سبب مى شود مرد به فکر انتخاب همسر دیگر افتد. در این حالت زن و شوهر با کمال تفاهم و علاقه به یکدیگر، راضى به این امر مى شوند و توصیه دینى و روانشناسى این است که در این موارد خود همسر اول اقدام کند به همسریابى براى شوهرش تا از بروز بعضى از آثار سوء جلوگیرى نماید.
2. تعدد زوجات براى ثواب و امر خیر؛ گاهى اوقات در اطراف ما اتفاقاتى رخ مى دهد که انسان نمى تواند نسبت به آنها بى تفاوت باشد، یکى از سنت هاى پسندیده انسانى که اسلام هم آن را سفارش نموده کمک به خانواده هاى بى سرپرست مى باشد. گاهى اوقات مرد خانواده اى فوت مى کند و همسر او همراه فرزندان و یا بدون فرزند باقى مى ماند و در مواردى احساس فقر از نظر مالى، احساس مى شود و در این موارد مردانى فقط و فقط براى رضاى خدا (نه هوس بازى) براى حمایت مالى و پناه دادن آنها و جلوگیرى از بعضى مشکلات اخلاقى با چنین زنانى ازدواج مى کنند که امرى پسندیده مى باشد که در این موارد هم با رعایت عدالت و رضایت همسر اول باید اقدام به این گونه ازدواج ها نمود. البته این انگیزه را مى توان بدون ازدواج نیز تأمین نمود و ازدواج گاهى اوقات کلاه شرعى براى این نوع رفتارهاست.
3. تعدد زوجات از روى هوس؛ بعضى از مردها خیال مى کنند که زن دوم یک لذت دیگرى دارد. انسان هوس باز امروز به فکر زن دوم، فردا به فکر زن سوم، سپس به فکر ناموس دیگران مى افتد و این دنباله روى هوس پایان ندارد. غافل از این که شاهین خیال آدمى و هوس، گشاده بال است و اگر مهار نشود به هیچ حد و مرزى پاى بند نیست. بنابراین اگر ازدواج هوسى شد از جهت اخلاقى بسیار خطرناک است. نوعا افراد چشم چران و هوس باز به این مشکل گرفتار مى شوند و گاهى اوقات بعضى افراد در ابتدا این گونه نیستند؛ بلکه اختلافات خانوادگى و سرد شدن زن و مرد از یکدیگر سبب این افکار مى شود که در این صورت راه درمان تعدد زوجات نیست؛ بلکه باید با استفاده از راهنمایى مشاورین دلسوز، مشکل اصلى را در درون خانواده حل نمود.
در کنار مطالب فوق، به برخى از نکاتى درباره ازدواج مجدد توجه کنید:
1. مرد باید هزینه هاى زندگى همسران خود را تأمین کند و این که آن ها خود از حقوق بازنشستگى برخوردارند نمى تواند دلیلى بر شانه خالى کردن از این امر گردد. لذا اگر پس از ازدواج از شما درخواست نفقه کند شما مجبورید هزینه زندگى او را مانند همسر کنونى تان پرداخت نمایید.
2. مرد باید بین همسران خود به عدالت رفتار کند. لذا باید هر مقدار که در کنار یک همسر خود حضور دارد در کنار همسر دیگر خود نیز باشد. هر گونه کوتاهى در این امر، مایه ناخرسندى همسر دوم و نیز کیفر الهى خواهد گردد.
3. شما که تصمیم به این ازدواج، آن هم به صورت مخفیانه گرفته اید تا کى مى خواهید آن را مخفى نگه دارید؟ به هر حال، دیگران به تدریج پى به این مسئله خواهند برد و آن وقت است که پیامدهاى آن گریبان شما را خواهد گرفت.
توصیه جدى ما این است که قدر کانون گرم خانواده خود را بدانید و راضى نشوید با یک تصمیم بى جا یک عمر پشیمانى براى خود و خانواده خود به ارمغان بیاورید. قدر سابقه خوبى را که در میان دوست و آشنا دارید بدانید و حاضر نشوید آن را به راحتى با بدنامى و بى آبرویى عوض کنید.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد