خانه » همه » مذهبی » شکست آمریکا در طبس

شکست آمریکا در طبس




زمینه ها و اهداف






حمله نظامی آمریکا به طبس






پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی بر اساس آموزه های اصیل دینی علاوه بر

اینکه پارادایم حاکم


بر

مقولات دولت ملت و ساختار حکومت را به چالش کشید ، با تبدیل شدن به یک هژمونی

منطقه ی با شعار وحدت جهان اسلام


و

درهم نوردیدن مرزهی جغرافیایی کشورهی مسلمان


،


استراتژى هی امنیتی و






منافع منطقه ی آمریکا را با شکست روبرو ساخت.






آمریکا که تمام تلاش خود را در حمایت از رژیم شاه و جلوگیری از




پیروزی انقلاب به کار بسته بود، با پیروزی انقلاب اسلامی سفارت خود را به عنوان




پایگاهی بری طراحی و اجری توطئه علیه انقلاب تبدیل نمود، تا بتواند آن بخش از




اقداماتش را که می توانست در پوشش دیپلماتیک بری شکست یا به انحراف کشاندن نظام نو


پی

اسلامی انجام دهد، با مرکزیت سفارت به اجرا درآورد
.[1]

افسران سازمان سیا


(CIA)


با استفاده از

شرایط نابسامان


بعد

از انقلاب و درهم ریختگی و نامشخص بودن حوزه مسئولیت ها که نتیجه طبیعی هر




انقلابی است، سعی کردند تا با نفوذ در مناطق کلیدی و حساس انقلاب اسلامی از تعمیق و




گسترش هر چه بیشتر آن جلوگیری نمایند. سفارت آمریکا با ایجاد شبکه هی جاسوسی


و

اطلاعاتی در پی آن بود تا با بحران آفرینی، تضعیف نیروهی اصیل انقلاب و جایگاه و




شخصیت حضرت امام و همچنین ایجاد گسست و شکاف میان رهبری و نسل جوان، فعال ترین و




انقلابى ترین نیروی جامعه را از رهبری دور کند تا بتواند با تاثیر بر آنها و نفوذ


در

ارتش، حرکت انقلابی مردم ایران را آسیب پذیر نماید. از این رو مسئولین




سفارت آمریکا در پی آن بودند تا با برقراری ارتباط با مسئولین دولت موقت -که اکثرا

لیبرال بودند- راه رسیدن


به

اهدافشان را تسهیل کنند
.[2]

آنگونه که اسناد لانه جاسوسی نیز آشکار ساخت  که دولت آمریکا در پی


آن

بود تا با ایجاد ائتلافی از لیبرال هی سیاسی، چهره هی دینی میانه رو،




سکولارها، ملی گرایان و سران ارتشی متمایل به غرب تحت لوی دولت موقت موجبات حذف




تدریجی نیروهی وفادار به امام را از صحنه سیاسی کشور ایجاد




نماید
.







[3]







توطئه های آمریکا در جهت شکست انقلاب مردم ایران و از سوی دیگر ورود




شاه به آمریکا با

اجازه کارتر رئیس جمهور این کشور
[4]

فصل جدیدی را در روابط ایران و آمریکا به وجود آورد که همراه با افزایش بی اعتمادی

و نفرت مردم ایران تا نقطه اوج بود؛ در 4 نوامبر 1979 (13 آبان 1358) تقریبا دو

هفته پس از ورود شاه به آمریکا، و سه روز پس از دیدار بازرگان – برژینسکی در

الجزایر گروهی از دانشجویان دانشگاههی ایران که بعدها به «دانشجویان مسلمان پیرو خط

امام » معروف شدند به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و 53 آمریکائی را به گروگان

گرفتند. این عمل از طرف حضرت امام مورد تایید قرار گرفت و ایشان تسخیر لانه جاسوسی

آمریکا را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامیدند.




تصرف سفارت آمریکا پیامدهای ناگواری را برای آمریکا به دنبال داشت:




1. شکسته شدن ابهت و حیثیت پوشالی امریکا در سطح جهان و به ویژه منطقه.




2. افشا شدن دخالت پنهان و آشکار آمریکا در حمایت از رژیم ستم شاهی .




3. افشا شدن توطئه های گوناگون آمریکا برای براندازی نظام جمهوری اسلامی .




4. رسوایی عناصروابسته لیبرال و گروهکهای ضدانقلاب و در نهایت شکست دولت موقت و

احزاب و گروههای وابسته به استکبار .




5 . به نمایش درآمدن قدرت و عزت مردم شجاع ایران در صحنه جهانی.




6. به زیر سئوال رفتن داعیه رهبری جهانی آمریکا و آشنایی ملتهای مظلوم جهان با چهره

کریه آمریکا و جرات پیدا کردن مستضعفان جهان برای قیام بر علیه منافع آمریکا در سطح

جهانی.






7. اشغال سفارت آمریکا در واقع تیرخلاص دولت موقت نیز بود. در نتیجه این اقدام




انقلابی، قدرت متزلزل دولت موقت رو به افول گذاشت و همگام با آن، اساس همکاری‌هی




استراتژیک ایران و ایالات متحده فرو پاشید. بازرگان دو روز پس از این حادثه از سمت




نخست وزیری استعفا کرد که بلافاصله توسط امام پذیرفته شد و وظایف دولت موقت به






شوری انقلاب، منتقل شد.






اشغال سفارت آمریکا در تهران


،

حذف دولت موقت از صحنه جرایی کشور


،


تثبیت پایه های قدرت و حاکمیت انقلابیون مذهبی و استمرار ماجرای گروگان گیری و
شکست

کوششهی




دیپلماتیک و طرحهی آمریکا جهت آزاد سازی جاسوسان خویش


،

موجب بحرانی بزرگ و اختلاف نظر در دستگاه دیپلماسی آمریکا پیرامون نحوه برخورد با

انقلاب و نظام جمهوری اسلامی  گردید . و در این میان شورای امنیت ملی آمریکابه

سرپرستی برژینسکی طرفدار اقدامات قاطع نظامی علیه انقلاب اسلامی شد.
[5]






.برژیسکی می گوید: روز 11




آوریل (22 فروردین ) ماه بوده جیمی کارتر« رئیس جمهور وقت آمریکا »  درجلسه




اضطراری شوری امنیت ملی گفت ؛ به نظرم امکان خلاصی گروگانها بسیار بعید به نظر می

رسد و ما




بایستی حاکمیت خود را اعمال کنیم


.
[6]

کارتر تاکید می کند : « من می خواهم به محض آزاد شدن افرادمان
،

ایرانیها را تنبیه کنم , واقعا به آنها ضربه زنم


،

آنها باید بدانند که نمی توانند ما را به بازی بگیرند . »






[7]


از دیدگاه  « مایلز کاپلند »- از دست اندرکاران سابق دستگاه اطلاعاتی آمریکا و

همکار روزولت در کودتای 28 مرداد 32 در ایران- نیز « هدف از تهاجم طبس , تنها آزادی

گروگانها نبود , بلکه کودتا برای سرنگونی رژیم ایران , هدف اصلی این عملیات بوده

است . »






[8]






در واقع آمریکا قصد داشت تا تحت پوشش نجات گروگان ها با استفاده از نیروی کماندویی

و عناصر ضد انقلابی در داخل کشور به سفارتخانه و وزارت امور خارجه حمله ور شده و

سپس به مراکز حساس دولتی کشور


،

از جمله محل سکونت امام یورش برده و با بمباران و سقوط مراکز حساس


،


جهت گیری براندازی را عملی سازد .

 


شرح عملیات

پنجه عقاب




شاخصترین تصمیم

آمریکا در مورد


حمله به ایران و

آزادی گروگانهای آمریکایی


، طرح نجات با نام

«پنجه عقاب »






[9]


از طرف کارتر
[10]

بود که قرار بود در 4 اردیبهشت 59 (24 آوریل 1980) با استفاده ازپیشرفته ترین

امکانات نظامی این کشور و کمک هایکشورهی عربی و همسایه




[11]
طرفدار

آمریکا و گروهی از کماندوهی آمریکایی و عناصر مخالف انقلاب اسلامی به مرحله اجرا در

آید.
[12]






در راستی پیاده شدن




دستور یاد شده ، یک ماه پس از فتح  لانه جاسوسی ، نود نفر از کماندوهی امریکایی

موسوم به «دلتا» به فرماندهی سرهنگ چارلی بکویث و سرگرد میدوز  به ایالت«آریزونا» ی

آمریکا


که 

تقریبا شرایط کویری ایران را دارا بود و نیز در محل هایی که شبیه سفارت آمریکا

ساخته شده بود


،



اعزام




شدند تا آخرین مرحله تمرین و آموزش خود را تحت شرایط موقعیت مشابه ایران




بگذرانند
.از

سوی دیگر گروههی ویژه سری که بری پشتیبانی و تدارک وسایل تکمیلی


طرح

، در نظر گرفته شده بودند، مخفیانه وارد ایران شدند و با گروهکهی ضد انقلاب




اسلامی تماس گرفتند.نظامیان آموزش دیده آمریکایی ، در اواخر آذر ماه 1358 عازم کشور


مصر شدند و در

پایگاهی در نزدیکی قاهره استقرار یافتند.






[13]




برژینسکی  در مورد چگونگی انجام این عملیات مى نویسد:




«طرح عملیات که پس از هفته ها بررسی

و تحلیل تهیه شده بود جمعا دو روز (از 24 تا 26 آوریل 1980 برابر با 4 تا 6

اردیبهشت 1359) بطول مى انجامید. در شب اول هشت هلی کوپتر و سه هواپیمی سی – 130 در

عمق خاک ایران در وسط بیابان فرود مى آمدند. هلی کوپترها پس از سوختگیری شبانه به

نقطه ی در نزدیکی تهران پرواز مى کردند و تمام روز را در انتظار فرا رسیدن شب در

این نقطه توقف مى نمودند. حمله بسوی سفارت که محل نگاهداری گروگانها بود، در شب دوم

با وسایط نقلیه ی که قبلا تدارک شده بود انجام مى گرفت و یک گروه جداگانه هم بری

نجات “بروس لینکن” کاردار سفارت و دو تن از همکارانش به محل وزارت خارجه ایران

مى رفتند. برنامه دقیقی بری ورود به ساختمان سفارت و آزاد ساختن گروگانها پیش بینی

شده بود و گروگان ها پس از رهایی و شاید به همراه چند اسیر از اشغال کنندگان سفارت

به استادیومی[امجدیه] که در نزدیکی سفارت قرار داشت منتقل مى شدند و به وسیله هلی

کوپتر به یک فرودگاه مجاور پرواز مى کردند. قرار بود این فرودگاه شبانه بوسیله یک

گروه کماندویی اشغال شود و گروگان ها و کماندوها با هواپیماهی مستقر در فرودگاه به

پرواز درآیند. تمام مراحل عملیات در تاریکی شب پیش بینی شده بود و با تمرین هی مکرر

بری این عملیات بوسیله گروه ورزیده ی که داوطلب انجام این ماموریت شده بودند، همه

ما به نتیجه آن امیدوار بودیم.»
[14]






دولت تجاوزگر آمریکا در رابطه


با

چنین ماءموریتی متجاوز از 5 ماه تمام در صحراهی آریزونا تعلیمات پیچیده و فشرده ی

را به کماندوهی خود داده بود و از




پیچیده ترین تکنیکهی نظامی اعم از تسلیحات نظامی و دفاعی تا صنایع مدرن هواپیمایی




استفاده کرده و بودجه نامحدودی را بری این عملیات اختصاص داده بود. سازمان




هواشناسی آمریکا وضع جوی ایران بخصوص منطقه فرود در صحری طبس ، را کاملا مورد پیش




بینی علمی قرار داده بود و به علت این که هوی آن شب مهتابی بود، ورود هر نوع هوی






غیرمطلوب و وقوع طوفان را بعید می دانست.

 


اصل

غافلگیری




امریکایى ها به منظور رعایت اصل

غافلگیری در عملیات نظامی همچنان تظاهر به تمایل بری حل مسالمت آمیز مسئله

مى نمودند. برژینسکی و هامیلتون جردن در یادداشتهی خویش متذکر مى شوند که در روزهی

پیش از آغاز عملیات نجات، مجددا باب مذاکره تازه ی را با ایرانى ها گشودند تا آنها

را اغفال کنند و ایرانى ها احتمال ندهند که امریکا قصد اجری عملیات نظامی را دارد و

همزمان به امریکایى هی مقیم ایران از طرق مختلفی توصیه مى کردند که ایران را ترک

کنند.
[15]

 


شرح ماجرا






سرانجام یک روز پس از اینکه یک گروه جاسوس از صلیب سرخ بین الملی در ملاقات با

گروگان ها مشخص نمود که تمام گروگان ها در سفارت به سر می برند




،


کارتر در دفتر کارش کلمه رمز «بروید» را که اعلام کننده آغاز حمله بود را صادر کرد

.






عملیات در غروب روز پنجشنبه 4 اردیبهشت 58 شروع شد و شش فروند هواپیمای130-
c

و نود نفر از کماندوهای آمریکا موسوم به نیروهای دلتا، از قاهره به ناو هواپیمابر

Nimitz


در دریای عمان منتقل شدند.


نیمه

شب پنجشنبه 4

اردیبهشت ماه مطابق با ساعت 13 به وقت واشنگتن هواپیماهی مذکور و هشت


فروند هلی کوپتر

نفربر از عرشه ناو هواپیمابر نیمیتز برخاستند و با پرواز در ارتفاع


کم و با استفاده از

نقاط کور رادار
،

راهی ایران شدند
.پس

از ورود به


حریم ایران اسلامی ، یکی از

هلی کوپترها در 120 کیلومتری شهر راور کرمان دچار نقص


شد و ناگزیر فرود

آمد. سرنشینان این هلی کوپتر دیگری منتقل شدند که پس از طی مسافتی


دستگاه هیدرولیک این

هلی کوپتر نیز از کار افتاد، اما توانست خود را به نام


هواپیمابر نیمیتز

برساند
.


در هر صورت ، شش فروند هواپیمی 130

– C
و شش فروند

هلی کوپتر در محل

مورد نظر واقع در صحری طبس در تاریکی شب فرود آمدند. در حال


سوختگیری هلی

کوپترها بری اجری مرحله بعدی عملیات ، یکی دیگر از آنها دچار نقص


فنی شد. با از کار

افتادن این هلی کوپتر، تمام برنامه هی امریکاییها به هم خورد


زیرا آنها با

محاسباتی که انجام داده بودند، بری انجام مرحله بعدی عملیات حداقل به


شش فروند هلی کوپتر

نیاز داشتند. موقعیت به ناو نیمیتز و از آنجا به کاخ سفید گزارش


شد و از رییس جمهور

کسب تکلیف شد کارتر دستور توقف عملیات و عقب نشینی را صادر کرد؛


اما سپاه شیطان در

چنگال عذاب الهی گرفتار شد. آن هنگام که آمریکاییها قصد بازگشت


کردند توفانی از شن

برخاست ، هواپیماها و هلی کوپترهی آمریکایی ، در حال برخاستن


از زمین دچار مشکل

شدند، یک هواپیما و یک فروند هلی کوپتر با هم برخورد کردند و هر


دو آتش گرفتند. در

اثر حادثه ، هشت تن از امریکاییها در آتش عذاب الهی سوختند و


بقیه پنج فروند

هواپیمی 130
– C

نیز از خاک ایران اسلامی فرار

کردند
.

برژیسکی


حالت کارتر را پس از

صدور دستور توقف عملیات و عقب نشینی و آتش گرفتن هواپیما و هلی


کوپتر امریکایی چنین

توصیف کرده است
: «وی

بعدا سرش را میان


دو دستش گرفت و به مدت چند

ثانیه روی میز گذاشت … با شنیدن این


خبر به مانند مار

زخمی به خود پیچید و آثار درد و نگرانی بر تمامی صورت او آشکار


شد

و به اطرافیانش بد و بی راه می گفت.»
[16]




 


نقش بنی صدر






یکی از ابعاد این جنایت هماهنگی و همکاری عناصر لیبرال و وابسته به آمریکا در اجرای

هرچه دقیق تر این تجاوز نظامی بود ؛ قبل از شروع عملیات بنی صدر توسط فرماندهان

نظامی منصوب خود نظیر تیمسار شادمهر


،

رئیس ستاد مشترک وقت ارتش و تیمسار باقری


،


فرمانده وقت نیروی هوایی به پایگاه یکم شکاری دستور جمع آوری سریع توپ های 23

میلیمتری ضد هوایی که حریم هوایی فرودگاه و پایگاه را تامین می کرد


،

داد . به نحوی که باند فرودگاه تهران تا روز تهاجم بدون مراقبت بود. مشابه این

دستور به پایگاههای دیگر ؛ مانند شیراز


،


ایستگاه رادار مشهد و…نیز ابلاغ شده بود.






پس از شکست تجاوز طبس نیز ، بلافاصله کارتر طی بیانیه ای که از طریق رادیو

آمریکا در سراسر جهان پخش گردید، ضمن اعلام عدم موفقیت این طرح، اعلام داشت که

اسناد طبقه بندی شده “سری” در صحنه عملیات در هلی کوپترها به جای مانده است. در

واقع کارتر با این کار به بنی صدر هشدار داده بود که اسنادی که ارتباط با این

طرح را بر ملا می سازد، در صحنه عملیات بر جای مانده و باید هر چه سریع تر فکری

به حال آنها کرد.چند ساعت پس از این پیام کارتر، به دستور مستقیم بنی صدر که در

آن زمان فرماندهی کل قوا را نیز بر عهده داشت، بمب افکن های ایران، هلی کوپتر

های در شن مانده و بی دفاع را بمباران کردند!! که در این حادثه علاوه بر انهدام

تجهیزات نظامی پیشرفته و اسناد سری فرمانده سپاه یزد




،


محمد منتظر قائم نیز به شهادت رسید .
[17]

 


بازتاب و

پیامدهای تجاوز نظامی




با شکست تجاوز نظامی آمریکا ، هیچکس در ایران از عمق مسئله آگاه نبود، کسی

نمى دانست که چگونه طی هفته هی متوالی، دهها سازمان و کارشناس و خبره و جاسوس با

استفاده از کاملترین اطلاعات چه طرح پیچیده و دقیقی را مهیا کرده اند و چه

ترفندهایی محاسبه شده ی اتخاذ کرده اند. هیچکس نمى دانست که قرار بود پس از خروج

گروگانها از ایران عملیات بمباران تاسیسات و مراکز و اقتصادی ایران از سوی امریکا و

با استفاده از ناوگانهی جنگی موجود در منطقه به اجرا گذاشته شود. البته خروج

گروگانها چنان روحیه ی به امریکائیان مى داد و آنان را مغرور و سرمست از پیروزی

مى کرد و متحدین اروپایی اش را به موافقت یا همکاری ترغیب مى ساخت و در منطقه ارعاب

بوجود مى آورد و متقابلا روحیه بخشی از مردم ایران را تضعیف مى کرد و دولتهی

ارتجاعی منطقه را دلگرم مى نمود که مرحله دوم عملیات با موانع کمتری اجرا مى شد،

گرچه کسی به دقایق سناریوی امریکایی واقف نبود اما اجمالا مردم ایران دانستند که

با لطف و عنایت الهی خطر بزرگی از بیخ گوش آنها رد شده است.






البته آنچه که آمریکائیها در محاسبات خود در نظر نمی گرفتند؛ علاوه بر اتکای این

انقلاب به قدرت لایزال الهی


،

روحیه و عزم ملی و مذهبی مردم مسلمان و انقلابی ایران بود  که به تازگی از مبارزه

با رژیم مقتدر شاه پیروزمند بیرون آمده بودند و این روحیه همچنان که تا کنون در

حوادث مختلف از


خرداد سال 1360وشکست راهپیمایی مسلحانه سازمان منافقین تا پیروزی در جنگ تحمیلی

و…نشان داد


،




چنان نیرومند بود که

معلوم نبود اگر نیروی دلتا وارد ایران مى شد دیگر قادر به خروج از دام گسترده ی در

کشور بود یا نه؟ طرح امریکایى ها بری اجرا در کشوری با شرایط عادی ایده آل بود اما

بری مقابله با کشوری که در شرایط انقلابی به سر مى برد، طرحی کاملا ذهنی،

خیالپردازانه و غیر عملی و مانند مشت بر سندان کوفتن بود.
[18]




چندی بعد جنازه آمریکایی‌ها تحویل دولت آمریکا شد و دولت کارتر زیربار انتقادات

فراوانی که از در و دیوار می‌بارید، مراسم استقبال و تدفین باشکوهی ترتیب داد تا

«شرافت ملی» لکه دار شده آمریکا را طوری بپوشاند که دیگر دیده نشود. اما با این حال

بی نتیجه ماندن دیپلماسی کارتر در حل بحران ایران وقتی که با شکست نظامی در طبس

همراه شد، حیات سیاسی دولت او را چنان متزلزل ساخت که پس از چهار سال مجبور به ترک

کاخ سفید شد تا ریگان جمهوری خواه بر جای او بنشیند. طعم شکست ماجرای طبس برای

کارتر آنچنان تلخ




بود که بعدها در مصاحبه با روزنامه

کویتی الانبا چنین گفت: « دوران ریاست جمهوری من بدترین دوره های ریاست جمهوری در

آمریکا بوده چه در آن زمان دولت آمریکا در دست آیت الله خمینی در ایران به گروگان

گرفته شد.»
[19]






نتیجه ماجرای تهاجم نظامی به طبس


،

پیروزی بزرگ ایران و الگو قرار گرفتن آن از سوی کشورهای جهان سوم و به ویژه کشورهای

اسلامی
،

و در مقابل تضعیف موقعیت ابرقدرتی آمریکا در صحنه روابط بین الملل و واماندگی آن در

مواجه با انقلاب اسلامی بود . به قول استاد دانشگاه «ویلیام و مرى » : «در آوریل

1980 (1359) پنجه هی خرد شده عقاب آمریکا در کویرهی ایران جا ماند و مدفون شد.
»





[20]




این شکست آنقدر عظیم بود که گویی

نیروهای شیطانی نیز به یاری و مساعدت نیرویی ماورا طبیعت در این واقعه اعتراف

داشتند. بطوری که وقتی از « هارولد بروان » « وزیر دفاع وقت آمریکا چگونگی این شکست

را جویا شدند چنین پاسخ داد : « آیت الله امام خمینی (ره ) در بالکن مقر سکونت خود

حضور یافت و با هر حرکت دست او یک هواپیما به زمین افتاد . »






[21]






پیام مهمی که در بازخوانی  ناکامی توطئه های گوناگون دشمنان که  از ابتدای انقلاب

اسلامی تا کنون بر علیه انقلاب اسلامی داشته اند این است که تا مادامی که مسئولین

نظام اسلامی و مردم در مسیر آموزه های حیات بخش الهی گام بردارند ؛ امدادهای غیبی

همواره پشت و پناه انقلاب و جمهوری اسلامی بوده و خواهد بود. همانگونه که بنا به

گفته امام (ره) آن دانه های شن مامور خداوند بودند




،


امدادهای غیبی الهی


،


با خنثی کردن توطئه آمریکا
،


بقا و استمرار انقلاب اسلامی را تضمین کرد.




 





پی نوشت:








[1]


– هادی سجادی پور ،

بازخوانی روند و پیامدهی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا ، شریف نیوز ،آبان 1384

.








[2]


–  ر.ک : جیمی کارتر ، وفای به عهد ،




 
کتاب

خاطرات کارتر ؛ و ر. ک ؛ امیررضا ستوده و حمید کاویانی، بحران 444 روزه

تهران،  ص20 .








[3]


– دکتر بهرام نوازنی، الگوهی رفتاری ایالات متحده آمریکا در رویارویی با

جمهوری




اسلامی

ایران (1357 – 1380) مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 98 .

 








[4]






james a.bill, (new york :yale university press,1988pp.284 -293
 

؛ و ر.ک: هامیلتون جردن، بحران.ترجمه محمود مینا، تهران: نشر نو، 1362.صص

30- 35.








[5]


– صادق سلیمی بنی ، ارمغان

دموکراسی ؛ جهت گیری سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در قبال جمهوری

اسلامی ایران ، قم : دفتر نشر معارف ، 1383 ، ص 266 .








[6]


– خبر گزاری مهر ،طبس ؛ شکستی

خفت بار در کارنامه شیطان بزرگ
،





۱۳۸۳/۰۲/۰۴


.








[7]


– برژینسکی « سقوط شاه ,

جان گروگانها و منافع ملی » ترجمه منوچهر یزدانیار « تهران . کاوش . 1362 »

ص 95 .








[8]


– جلویتو کیه زا « هدف ,

تهران , تهاجم کارتر و وقایع پشت پرده » ترجمه هادی سهرابی « تهران . نشر

نو1362 » ص 136 .








[9]






Eagle ClAw








[10]


– ر.ک : سایروس ونس و

برژنسکی ، توطئه در ایران ، ترجمه محمود مشرقی ، تهران :انتشارات هفته ،

1362 ، 90 .








[11]


– کشورهی مصر، عربستان




سعودی

ترکیه ، عمان و پاکستان در طی این عملیات امکانات خود را در اختیار امریکا




قرار داده

بودند
.








[12]




charle

a.beck with


&


donald knox,delta force. (new york : harcourt




bracejovanovich
,





pp.253 -257








[13]


-حادثه طبس , چارلی بکویت ,

انتشارات اسلامی , تابستان 1367 , ص 8.








[14]


– توطئه در ایران، پیشین ،

ص 190 .








[15]


– اشغال لانه جاسوسی امریکا زمینه ها و پیامدها ، مجله

حضور ، شماره 8 .








[16]


-گروه تحقیق واحد مرکزی خبر

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، شکست بزرگ امریکا در واقعه طبس ،

4/2/1361 ، ص 197 .








[17]


– همان ، ص 7 .








[18]


– اشغال لانه جاسوسی امریکا

زمینه ها و پیامدها ، پیشین .








[19]


– روزنامه کیهان، 24/2/1363

.








[20]






james a.bill,op.cit,p.301
.








[21]


– روزنامه جمهوری اسلامی

73/2/5 .

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد