خانه » همه » مذهبی » شیطان و میکرب

شیطان و میکرب

کلمه شیطان از نظر لغویین بزرگ :
لسان العرب گفته است:
شَطونٌ: طویل أَعوج.(دراز کج )
شَطَنَ عنه: بَعُدَ.(از آن دور شد)
الشاطِنُ: البعید عن الحق . (دور از حقّ )
الشاطِنُ: الخبیث.
الشیطانُ:حَیَّةٌ له عُرْفٌ.( ماری است که دارای مو است ؛ یا دارای یال است)
انّ العرب تسمی بعض الحیّات شیطاناً ، و قیل: هو حیة له عُرْفٌ قبیح المَنْظَر. (همانا عرب بعضی از مارها را شیطان می نامد ، و گفته شده آن ماری است که مو داشته و قیافه ای زشت دارد.)
الشیطان: کل عات متمرد من الجن و الإِنس و الدواب شیطان . ( هر مستکبر گردن کشی ، چه از جنّ باشد و چه از انسان و چه از حیوان ، شیطان است.)
در مفردات راغب اصفهانی آمده است:
« ابو عبیدة گفته است شیطان اسمى است براى هر فرد پلید و بدخوى از جنّ و انس و حیوانات.
لذا در قرآن کریم کلمه شیطان در مورد انسان به کار رفته است.
« وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِن : اینچنین در برابر هر پیامبرى، دشمنى از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم.»( الأنعام : 112)
« وَ إِذا لَقُوا الَّذینَ آمَنُوا قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَیاطینِهِمْ قالُوا إِنَّا مَعَکُمْ إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ : و [منافقان ] هنگامى که افراد باایمان را ملاقات مى کنند، مى گویند: ما ایمان آورده ایم (ولى) هنگامى که با شیطانهاى خود خلوت مى کنند، مى گویند: ما با شمائیم ؛ ما فقط (آنها را) مسخره مى کنیم.»( البقرة : 14 )
شیطان به امر مضطرب نیز گفته می شود. عرب در مثل می گوید: ما لیلة الفقیر الّا شیطان (شب فقیر و بینوا چیزى نیست مگر شبى با اضطراب) و هر خوى زشت و ناپسندى هم در انسان خوى شَیْطَانِی نامیده شده پیامبر صلّى اللّه علیه و آله فرمود: «الحسد شیطان و الغضب شیطان»( حسد شیطان است و غضب شیطان است.)
در لغتنامه التحقیق گفته است:
أنّ الأصل الواحد فی هذه المادّة: هو المیل عن الحقّ و الاستقامة و تحقّق العوج و الالتواء. و هذا المعنى یتحقّق فی الجنّ و الانس و الحیوان و غیرها، و لکنّ کلمة الشیطان ینصرف إطلاقه الى الجنّ، ثمّ الى الانس بقرینة، ثمّ الى الحیوان. ( اصل واحد در مادّه شطن انحراف از حقّ و راستی و تحقق یافتن کجی است. و این معنی در جنّ و انس و حیوان و غیر آنها تحقق پذیر است ؛ لکن اگر کلمه شیطان مطلق گفته شود مراد جنّ است ؛ سپس با قرینه انسان مراد است و در رتبه سوم حیوان است.)
حاصل مطلب:
از قول لغویین چنین بر می آید که کلمه شیطان به هر موجود مضرّ و منحرف و پلید گفته می شود ، و اختصاصی به جنّهای مضرّ ندارد ؛ لکن جنّهای مضرّ از مصادیق بارز واژه شیطان هستند ؛ میکروبها بیماری زا نیز از آن جهت که موجوداتی زیان آورند می توانند مصداق واژه شیطان باشند. لذا کلمه شیطان را در روایات بهداشتی نمی توان به سادگی بر شیاطین جن ّ اطلاق نمود ؛ چون کشفیّات علمی قرینه هستند که مراد از شیطان در این روایات میکروبها هستند.
همچنین نمی توان گفت مراد از شیاطین در آیات و روایات ، فقط و فقط میکروبها هستند ؛ چون قرائن قطعی و یقینی از کتاب و سنّت وجود دارد که گروهی از شیاطین ، از جنّها هستند ؛ و جنّها موجوداتی نامرئی ، باشعور ، پر سرعت ، بسیار قدرتمند در حمل اشیاء سنگین و دارای تکلیف هستند. و هیچکدام این امور میکروبها وجود ندارد.( ر.ک: النمل:39 ـــ الأنبیاء :82 ـــ البقرة :102 ـــ الأنعام :121 ـــ سبأ : 12و13 ـــ سوره جنّ )
بررسی چند روایت بهداشتی:
1. قال رسول الله(ص):« یسأل احدکم عن خبر السّماء و هو یدع اظفاره کأظافیر الطیر ، یجتمع فیها الجنابة و الخبث و التّفث. ـــ برخی از شما از خبر آسمان می پرسند ، در حالی که ناخنهای خود را مانند ناخنهای پرندگان ، وا می گذارند که در آنها جنابت ، آلودگی و چرک جای می گیرد.»(مسند احمد حنبل ، ج 9 ، ص140 ، حدیث 23601)
ـــ در این روایت ، حکمت امر به گرفتن ناخنها بر حذر بودن از آلودگی و چرک گفته شده است ؛ لذا این روایت قرینه است که در روایات دیگر نیز مراد از شیطان ، می تواند چرک و آلودگی باشد. و اطلاق شیطان به چرک و آلودگی صحیح است ؛ چون چرک و آلودگی برای سلامتی مضرّند ؛ و طبق آنچه قبلاً گفته شد لفظ شیطان را می توان به هر موجود مضرّی اطلاق نمود.
2. قال رسول الله(ص):« قصّوا أظافیرکم و ادفنوا قلاماتکم و نقّموا براجمکم و مظّفوا لثاتکم من الطعام و استاکوا و لا تدخلوا علی ّ فخراً بخراً : ناخنهای خود را بچینید و چیده های خود را به خاک بسپارید ، لای انگشتان خود را تمیز کنید ، لثه های خود را از غذا پاک سازید ، مسواک بزنید و با دهان بدبو بر من وارد نشوید.»(کنزل العمّال ،ج6 ، ص655 ، حدیث 17239 )
این روایت نیز قرینه است که مراد از شیطان در برخی روایات بهداشتی شیطان جنّی نیست.
3. « عَنْ إِسْحَاقَ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع- اسْتَأْصِلْ شَعْرَکَ تَقِلُّ دَوَابُّهُ وَ دَرَنُهُ وَ وَسَخُهُ- وَ تَغْلُظُ رَقَبَتُکَ وَ یَجْلُو بَصَرَک : اسحاق بن عمار گوید:امام صادق (ع) به من فرموند: مویت را از ته بزن تا جانور و شوره و چرکش کم شود و گردنت ستبر گردد و چشمت روشن باشد.»( بحار الأنوار ؛ ج 73 ؛ص 85 )
در این روایت مراد از جانور ( جنبنده ) می تواند میکروبها ، قارچها یا موجوداتی مثل شپش و امثال آن باشد که در گذشته فراوان بوده است.
4. « وَ قَالَ النَّبِیُّ ص لَا یُطَوِّلَنَّ أَحَدُکُمْ شَارِبَهُ- فَإِنَّ الشَّیْطَانَ یَتَّخِذُهُ مَخْبَأً یَسْتَتِرُ بِه : مبادا که کسى از شما سبیل خود را بلند کند زیرا شیطان آن را مخفیگاه خود مى گیرد و درآن پنهان مى شود.»( بحار الأنوار ؛ج 73 ؛ص 112)
ـــ شیطان در این روایت به قرینه روایات قبلی می تواند میکروبها یا قارچها باشد.
5. « قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا یُطَوِّلَنَّ أَحَدُکُمْ شَعْرَ إِبْطِهِ- فَإِنَّ الشَّیْطَانَ یَتَّخِذُهُ مَخْبَأً یَسْتَتِرُ بِه : مبادا که کسى از شما موهای زیر بغل خود را بلند بدارد زیرا شیطان آن را مخفیگاه خود مى گیرد و درآن پنهان مى شود.»( بحار الأنوار ج 73 91 )
6. «خلّلوا لحاکم و قصّوا أظفارکم فإنّ الشّیطان یجری ما بین الّلحم و الظّفر : ریشهاى خود را شانه کنید و ناخنهاى خود را کوتاه سازید زیرا شیطان میان گوشت و ناخن روان است.»( نهج الفصاحة ص 460)
شیطان در این روایت با میکربها (باکتریها ) سازگارتر است ؛ چرا که باکتریها به واسطه مژکهای خود در رطوبت روی پوست روان می شوند.
7. « عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ أَوْ أَبِی الْحَسَنِ ع أَنَّهُ سُئِلَ مِنْ إِغْلَاقِ الْأَبْوَابِ- وَ إِکْفَاءِ الْإِنَاءِ وَ إِطْفَاءِ السِّرَاجِ- قَالَ أَغْلِقْ بَابَکَ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَفْتَحُ بَاباً- وَ أَطْفِئْ سِرَاجَکَ مِنَ الْفُوَیْسِقَةِ وَ هِیَ الْفَأْرَةُ لَا تَحْرِقْ بَیْتَکَ وَ أَکْفِئْ إِنَاءَکَ فَإِنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَرْفَعُ إِنَاءً مُکْفَأ : از امام ششم یا هفتم (ع) در باره بستن در و وارونه نهادن ظرف و خاموش کردن چراغ سؤال شد ؛ امام (ع) فرمودند: در خانه ات را بربند که شیطان در را باز نمی کند و چراغ خود را خاموش کن از شر فویسقه و آن موش است تا خانه ات را آتش نزند ، و ظرفت را وارونه بگذار که شیطان ظرف وارونه را بلند نکند. »(بحار الأنوار ج 73 177 )
ــــ در این روایت شیطان اعمّ است ولی سازگاری آن با برخی حیوانات مضرّ بیشتر است. چون شیطان جنّی برای ورود به جایی احتیاج به باز کردن در ندارند. همچنین شیاطین انس می توانند ظروف وارونه را برگردانند و درهای بسته را باز کنند. امّا مراد میکروب هم نیست چون بسته یا باز بودن در ربطی به میکروب ندارد ؛ البته وارونه گذاشتن ظرف مانع از تجمع میکروبها در آن می شود. امّا به قرینه ذکر موش ، به نظر می رسد که مراد از شیطان حیوانات مضرّی مثل موش و سمور و امثال آن هستند که می توانند وارد خانه شده و ظرفها را آلوده کنند.
امّا کیفّیت به آتش کشیده شدن خانه توسط موش به این صورت است که موش فتیله های آغشته به روغن چراغها را با خود حمل می کند و باعث آتش سوزی می شود. سبب علاقه موش به فتیله چراغها این بوده که در زمان قدیم سوخت چراغها روغن حیوانی یا گیاهی بوده است.
8. قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تُؤْوُوا التُّرَابَ خَلْفَ الْبَابِ فَإِنَّهُ مَأْوَى الشَّیْطَانِ : رسول خدا (ص) فرموند: خاکروبه را پشت در ننهید که جایگاه شیطان است .»( بحار الأنوار ج 73 ص 177)
مراد شیطان در این روایت هم می تواند شیاطین جنّی باشد ،هم انسانهای پست زباله گرد ، هم حیوانات موذی مثل موش و روباه و گربه و … هم میکروبها. سه وجه اخیر روشن است ؛ امّا تجمع شیاطین جنّی بر گرد زباله ها از آن جهت است که ــ بنا به روایات معصومین (ع) ـــ غذای جنّها بوی غذاهای انسانهاست.
9.«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَا تَذَرُوا مِنْدِیلَ الْغَمَرِ فِی الْبَیْتِ فَإِنَّهُ مَرْبِضٌ لِلشَّیْطَانِ : خاکروبه را شب در خانه وانگذارید و روز آن را بیرون برید که نشیمن شیطانست. »(بحار الأنوار ج 73 ص 176 )
10.« قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَجِیفُوا أَبْوَابَکُمْ وَ خَمِّرُوا آنِیَتَکُمْ وَ أَوْکِئُوا أَسْقِیَتَکُمْ- فَإِنَّ الشَّیْطَانَ لَا یَکْشِفُ غِطَاءً وَ لَا یَحُلُّ وِکَاءً- وَ أَطْفِئُوا سُرُجَکُمْ فَإِنَّ الْفُوَیْسِقَةَ تُضْرِمُ الْبَیْتَ عَلَى أَهْلِهِ- وَ احْبِسُوا مَوَاشِیَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ مِنْ حِینِ تَجِبُ الشَّمْسُ- إِلَى أَنْ تَذْهَبَ فَحْمَةُ الْعِشَاء : رسول خدا (ص) که فرموند: درهاى خانه خود را پیش کنید (ببندید) ؛ سر ظرفهاى خود را سرپوش نهید و بند مشکهاى آب خود را محکم ببندید که شیطان روپوش را بر نمی دارد و بند را باز نمی کند، و چراغهاى خود را خاموش کنید که موشِ دزد ، خانه را بر سر اهلش به آتش می کشد، و حیوانات خود و اهل خود را از زمان غروب تا زمان رفتن تاریکی شب ، در بند کنید( حبس کنید) »(بحار الأنوار ج 73 ص 174 )
ــــ در این روایت نیز به نظر می رسد که مراد از شیطان ، حیوانات موذی هستند ؛ مراد از «اهل خود» نیز احتمالاً بچه های کوچک هستند ؛ که گام نهادن آنها به بیرون از خانه ، در زمان شب خطرناک است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد