صابئین از دیدگاه اسلام
از آن جا که در قرآن کریم در سه موضع از صابئین یاد شده است، شارحان قرآن وقتی به واژهی صابئین میرسند، به ناچار از جنبههای گوناگون به آن میپردازند. نخست آن که تقریباً اکثر مفسران سعی کردهاند معنای واژهی صابئین
گردآوری: حبیب الله عباسی
از آن جا که در قرآن کریم در سه موضع از صابئین یاد شده است، شارحان قرآن وقتی به واژهی صابئین میرسند، (1) به ناچار از جنبههای گوناگون به آن میپردازند. نخست آن که تقریباً اکثر مفسران سعی کردهاند معنای واژهی صابئین را به دست دهند و سپس ماهیت این قوم را روشن کنند. به طور کلی، چون بیشتر مفسران شناخت درست و دقیقی از صابئین نداشتهاند فرقی میان صابئین و حرانیان ننهادهاند. مفسران واژهی صابئین را مأخوذ از صبا- یصبو یا صبا- یصبا میدانستند و میگفتند هنگامی که کسی از دینی خارج شود و دین دیگری را برگزیند، یا آن که وقتی کسی دین دیگری را برگزیند یا دین اجداد خود را ترک کند به او صائبی گویند.
طبری در تفسیر خود در مورد ماهیت صابئین اقوال مختلفی را بیان میکند. او میگوید:
صابئین دینی از ادیان هستند که در جزیرهی موصل عراق سکونت دارند، به خدای واحد اقرار میکنند … و به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) ایمان ندارند. (2) معتقدند که باید واسطهای بین ما و او باشد و به همین جهت ستارگان را واسطه قرار میدهند.
شیخ طوسی در این باره مینویسد: «الصابئن قوم معروفون … و هم مقرون بالصانع و بالمعاد و بعض الانبیاء». (3) طبرسی نیز در تفسیر خود همین قول را بیان میکند. (4) سخن این دو نیز اشاره به حرانیان دارد. تصریح میکند: از آن چه دربارهی دین صابئین به دست آوردیم و آن چه بعضی از بزرگان ما نقل کردهاند، اینان موحدند اما اعتقاد دارند که ستارگان در جهان تأثیرگذارند. (5)
این همه بر شناخت مفسران از حرانیان حکایت دارد. اما عدهای دیگر از شارحان قرآن در باب ماهیت صابئین اقوالی را نقل کردهاند که حکایت از تعریب مندائیان دارد. عدهای آوردهاند که صابئین زبور تلاوت میکنند. (6) عدهای دیگر از مفسران دربارهی محل زندگی صابئین اطلاعاتی را به دست دادهاند و مکان زندگی آنان را در جنوب عراق مانند کوثی (مکانی در نزدیکی بصره) دانستهاند. (7)
فقیهان مسلمان میان صابئین واقعی که اهل کتاب هستند و صابئین غیرواقعی تفاوتهایی را نشان میدهند. از قدیمالایام دربارهی این که آیا صابئین اهل کتاب هستند یا خیر، میان فقیهان و مفسران اختلاف بوده است. فقیهان از جنبهی فقهی مسئله را مورد بحث قرار میدادند و مفسران قرآن، که گاه فقیه هم بودند، وقتی به واژهی صابئین در قرآن میرسیدند، بحث اهل کتاب بودن آنان را مطرح میکردند. اکثر نظرات بر جای مانده دربارهی اهل کتاب بودن صابئین حاصل کند و کاوهای علمی نیست؛ آن چه آثار این عالمان نشان میدهد، این است که بعضی حرانیان را نام میبردند و میگفتند که اینان اهل کتاب نیستند و بعضی مندائیان را مطرح کرده و میگفتند اینان اهل کتاباند. دیدگاههای مختلف دربارهی اهل کتاب بودن صابئین به دو دستهی کلی قابل تقسیم است: دیدگاه عالمان اهل سنت و دیدگاه عالمان شیعه مذهب. مقصود از عالمان اهل سنت فرقههای مختلفی است مانند: حنفی، مالکی و شافعی و مقصود از عالمان شیعه مذهب تنها عالمان اثنی عشری است. شافعی صابئین را اهل کتاب میداند و میگوید که میتوان از آنان جزیه گرفت. بعضی هم از قول ابوحنیفه، که البته قول مشهوری است، نقل میکنند که ابوحنیفه صابئین را اهل کتاب میشناخت. عالمان حنبلی نیز از قول احمدبن حنبل روایت میکنند که او صابئین را از جنس نصاری میدانست و به اهل کتاب بودن آنان معتقد بود. مفسران اهل سنت نیز همگام با فقهای هم مذهب خویش، عمدتاً صابئین را اهل کتاب میدانستند. فقیهان شیعه دربارهی اهل کتاب بودن صابئین از نظر تاریخی نظر دیگری داشتند و آنان را اهل کتاب نمیشناختند؛ از جمله: مرحوم طبرسی، صاحب مجمعالبیان، شیخ طوسی در المبسوط و شیخ مفید در المقنعه. البته عدهی دیگری صابئین را اهل کتاب به حساب آوردهاند. لازم به ذکر است که میان فقهای مسلمان، چه شیعی یا سنی، دربارهی بحث اهل کتاب بودن آنان اختلاف آرا وجود دارد. (8)
پینوشتها:
1. طبری، تفسیر، 319/1.
2. قرآن کریم، بقره: 62، مائده: 69، حج: 17.
3. طوسی، التبیان، ج 282/1- 283.
4. طبرسی، تفسیر، ج 281/1.
5. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج 434/1.
6. برای مثال ر. ک. ارشاد العقل السلیم، ج3، 9؛ سیوطی، الدرالمنثور، ج 182/1؛ طوسی، التبیان، ج 282/1- 283؛ السمرقندی، بحرالمحیط، ج 124/1- 125.
7. ابن کثیر، ج 1/ ص 105؛ ابن عطیه، محررالوجیز، 57؛ طبرسی، تفسیرالقرآن، ج 281/1؛ سیوطی، الدرالمنثور، ج 283/1.
8. شیرالی، عادل، صائبین راستین، تهران: بصیرت، 1389، 44/4.
منبع مقاله :
سعد، عبدالمطلب سعید؛ ( 1393 )، پدر پیامبران در قرآن، ترجمه: دکتر حبیب الله عباسی، تهران: انتشارات سخن، چاپ اول.