طلسمات

خانه » همه » مذهبی » ضرورت حضور زنان در عرصه هاي اجتماعي را از ديدگاه امام(ره) مورد ارزيابي قرار دهيد؟

ضرورت حضور زنان در عرصه هاي اجتماعي را از ديدگاه امام(ره) مورد ارزيابي قرار دهيد؟

حضور و مسئوليت‎پذيري زنان در طول تاريخ عموماً و در وضعيت كنوني نظام بين‎الملل خصوصاً، موضوعي بس گسترده و حياتي و در عين حال نيازمند اهتمام و دقتي بيش‌تر است. بررسي وضعيت و نقش بانوان از نقطه نظر فرهنگي اجتماعي در دو مقطع پيش از ظهور دين حياتبخش اسلام و پس از آن، تا برسد به دوره‎هاي معاصر و خصوصاً تحولي كه در چارچوب انديشه حضرت امام در جامعة ايران ايجاد گرديد، و نقشي كه آن بزرگوار در زدودن ديدگاه‎ها و ذهنيت‎هاي انحرافي و سامان دادن به جايگاه و حضور سازنده زنان مسلمان در جامعه رقم زدند, موضوع عمده و قابل توجهي است كه تاكنون بارها مورد توجّه صاحبنظران و محافل علمي فرهنگي قرار گرفته است. در اين نوشتار سعي ما بر آن است تا ضمن نگاهي گذرا به جايگاه و نقش بانوان در گذشته و حال، ضرورت حضور ايشان را در عرصه‎هاي مختلف يك جامعة اسلامي از منظر اسلام، خصوصاً با رويكردي به ديدگاه حضرت امام كه به حق الگوي جديدي از زن مسلمان در عصر حاضر به دنيا عرضه نمود مورد ارزيابي قرار دهيم. در يك ديد كلّي و اجمالي مي‎توان گفت به گواه تاريخ، زن در جوامع اوليه و پيش از اسلام از منزلتي شايسته و درخورِ شأن يك موجود انساني برخوردار نبود، حتّي به تأييد صاحب‎نظران مسائل تاريخي، در دوراني كه تحت عنوان مادرسالاري لقب گرفت نيز هيچگاه زن نتوانست آن منزلت واقعي و انساني خويش را در جوامع بشري بازيابد.[1] اسلام در حالي در شبه جزيرة عربستان ظهور يافت كه زنان از ابتدايي‎ترين حقوق انساني نيز برخوردار نبودند، در چنين شرايطي بود كه اسلام با تقبيح سنن جاهلي و رفتارهاي غير انساني با زنان مقام و موقعيت انساني زن را به او بازگردانيد و زمينة رشد و تعالي او را فراهم ساخت. قرآن كريم در آيات متعدد ضمن نفي هرگونه تبعيض بين زن و مرد، زنان را در رديف مردان، صاحب حق و تكليف دانسته است.[2]قابل توجّه آن كه اين تضييع حقوق انساني زنان هيچ گاه به دوره جاهليت قديم خلاصه نگرديد بلكه در عصر علم و تكنولوژي نيز همان ظلم‎ها و محروميت‎ها با شكلي نو و در قالبي مدرن تداوم يافت. در اين عصر نه تنها زن همچنان در مظلوميت و محروميت به سر مي‎برد بلكه بعضاً‌در ابعادي گسترده از قبيل حيثيت و شخصيت والاي انساني او ملعبه دست سرمايه‎داران، شيادان و هوس‎بازاني قرار گرفت كه ارزش او را تا حد يك كالاي تجاري تنزّل دادند. در اين ميان ديدگاهي كه انقلاب اسلامي با روشن‎فكري‎هاي بنيان‎گذار آن در ارتباط با شناخت جايگاه واقعي زن مسلمان در جامعه ارائه نمود تحولي عظيم در انديشه و نگاه جوامع به شخصيت انساني زن پديد آورد كه در جاي خود بسي ارزشمند و درخور توجّه و مطالعه بيش‌تر است. مطابق اين ديدگاه نقش و جايگاه زنان در عرصه‎هاي مختلف اجتماعي نه تنها حائز اهميت است بلكه در بسياري از موارد از جمله حقوق و تكاليفي است كه خداوند براي بانوان در جوامع اسلامي معين نموده است كه درذيل اين مطالب به طور اجمال به ذكر برخي موارد خواهيم پرداخت:
1. زنان و مسئلة آموزش
بدون ترديد آموزش و پرورش از جمله حقوق اساسي هر انساني است كه در كسب آن تفاوتي بين زن و مرد نيست شايد اين پندار غلط كه زنان به دليل ازدواج و وظايف مادري به تعليم و آموزش نيازي ندارند، در طول تاريخ عامل مهمي براي محروميت و فقر آموزشي و علمي زنان بوده است. امّا آنچه مسلم است سواد و رشد آگاهي علمي در زنان نه تنها موجب رشد و توانا سازي خود آنان مي‌باشد بلكه كليد مهم سلامتي و بهداشت، تعليم و تربيت در خانواده و رشد اعضاي خانواده و جامعه نيز خواهد بود. حضرت امام بارها به اين بُعد تربيتي زنان و پرورش انسان‎هاي صالح و بزرگ در دامان ايشان تأكيد داشته و اين را از بزرگترين خدمات مادران به جامعه تلقي مي‎نمودند و اين نقش را به گونه‎اي براي زنان محوري مي‎دانستند كه صلاح و فساد جامعه را منوط به آن مي‎نمودند.[3] همچنين ايشان ضمن تأكيد بر اين نكته كه علم در انحصار هيچ كس نيست كسب آن را براي هر زن و مردي يك وظيفه مي‎دانستند.[4]2. فعاليت‎هاي اجتماعي سياسي
بدون ترديد هر انساني حق شركت در اداره و تصميم‎گيري براي جامعه‎اي كه در آن زندگي مي‌كند را داراست. حضور و مشاركت در امور كشور، حق رأي دادن و انتخاب كردن، حضور در مناصب سياسي و اجتماعي و مراكز تصميم‎گيري و غيره از جمله حقوقي است كه در عرصة فعاليت‎هاي اجتماعي و سياسي هر انساني كه از عهدة آن برآيد به رسميت شناخته شده است. حضور انبوه زنان مسلمان در انقلاب و جريانات سياسي اجتماعي آن، چرخشي اساسي در نگاه و رويكرد به حقوق زنان از جمله حقوق سياسي و اجتماعي ايشان ايجاد كرد. نظر حضرت امام در اين رابطه همواره تأكيد بر حضور گسترده  ايشان در صحنه‎هاي مختلف سياسي و اجتماعي كشور امّا با حفظ اصول و موازين اسلامي بود. ايشان مي‎فرمودند: «زنان در نظر اسلام نقش حساسي در بناي جامعة اسلامي بر عهده دارند و اسلام زن را تا حدي ارتقاء مي‎دهد كه او بتواند مقام انساني خود را در جامعه بازيابد و از حد شيء بودن بيرون بيايد و متناسب با چنين رشدي مي‌تواند در ساختمان حكومت اسلامي مسئوليت‎هايي بر عهده گيرد.»[5] همچنين ايشان در جاي ديگر دخالت بانوان در سياست را از جمله تكاليف آنان تلقي مي‎نمودند.[6]3. تلاش در عرصة فرهنگي
يكي از عرصه‎هاي حضور اجتماعي، كه از منظر ديني بانوان وظيفه دارند در آن مشاركت فعال داشته باشند، تلاش در عرصه‎هاي فرهنگي به معناي وسيع كلمه است. قطعاً بدون مشاركت و همكاري بانوان در جامعه بهبود وضعيت فرهنگي هيچگاه سامان نخواهديافت. امام (ره) با اشاره به مظلوميت فرهنگ اسلام بعد از پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ خطاب به بانوان جامعة اسلامي تأكيد مي‎كنند تا در عرصه‎هاي مختلف علمي و فرهنگي فعال باشند.[7]4. حضور در عرصة سازندگي
يكي ديگر از زمينه‎هاي نيازمند به مشاركت عمومي، مسئلة سازندگي همه جانبه كشور و جامعه است. بدون ترديد توفيق در چنين امر مهمي، حضور همكاري فعال همة اقشار جامعه از زن يا مرد را طلب مي‌كند. حضرت امام (ره) حضور زنان در اين عرصه را نيز همچون ساير عرصه‎هاي ديگر اجتماعي براي سازندگي جامعة اسلامي ضروري مي‎دانستند.[8]5. حضور در عرصة دفاعي
تحميل جنگي ناخواسته بر ملّت انقلابي، فرصتي تاريخي را براي بانوان مجاهد و فداكار ايران فراهم ساخت و اين چنين بود كه يكي از محورهاي اساسي در انديشه و كلام حضرت امام در خصوص جنگ را ضرورت و نحوة حضور بانوان تشكيل داد اين ديدگاه از آموزش و آمادگي نظامي گرفته تا تداركات جبهه و جنگ، تربيت فرزندان و تشويق همسران و بستگان براي حضور در ميادين نبرد، حضور در سپاه و ارتش و حتّي در صورت ضرورت حضور در جهاد دفاعي از زمينه‎هايي است كه براي بانوان در جامعة اسلامي فراهم گرديده است حضرت امام ضمن تأكيد بر وجوب دفاع از سرزمين اسلامي، آن را تكليفي منحصر به مرد نمي‎دانستند.[9]6. مشاركت در نظارت عمومي
نظارت فعال و متعهدانه بر آنچه در جامعة اسلامي به ويژه در اجزاء حكومتي نظام اسلامي مي‎گذرد تكليفي است كه متوجه همه افراد جامعه چه زن يا مرد گرديده است قطعاً زنان نيز بايد همچون مردان خود را در نظارت بر امور مسئول بدانند. مرحوم امام با تأكيد بر اين نكته مي‎فرمودند: بايد همة زن‎ها و همه مردها در مسائل اجتماعي و سياسي وارد و ناظر باشند هم به مجلس ناظر باشند و هم به كارهاي دولت…[10]»
7. زن و خانواده
نكته‎اي كه در خاتمه اين مبحث به آن اشاره مي‌شود نقش زن در خانواده به عنوان كوچك‎ترين و اولين نهاد اجتماعي است نبايد فراموش كنيم. يكي از مسئوليت‎هاي بسيار حائز اهميت بانوان در جامعه، مسؤوليت خطير خانوادگي و تربيت شايسته نسل آتي جامعه مي‌باشد حضور گسترده و فعال زنان در عرصه‎هاي مختلف اجتماع و كار و تلاش هر چند در جاي خود ضروري و حائز اهميت است لكن نبايد اين امر دليلي بر رها نمودن و بي‎توجهي به اهميت كانون خانواده و در نتيجه اضمحلال و تزلزل در بنيان اين نهاد كوچك اجتماعي گردد. همان حقيقتي كه با كمال تأسف امروزه در غالب جوامع صنعتي غرب، ما شاهد آن مي‎باشيم. قطعاً وضعيت مطلوب به گونه‎اي است كه ما به نحوي ميان اين دو مهم جمع نماييم كه يكي فداي ديگري نگردد و طبعاً شايسته است بانوان محترم، در حد توان خويش به طريقي كه لازم است بين اين دو وظيفة مهم تعادل برقرار سازند زيرا در واقع اين دو به نوعي مكمل يكديگرند. همان گونه كه فعاليت‎هاي اجتماعي و تحصيل و تدريس سبب ارتقاء بينش و آگاهي بانوان گرديده و موجبات رشد و تعالي ايشان را در گرم نگه داشتن كانون خانواده و تربيت اولاد صالح و شايسته براي نسل آتي فراهم مي‎آورد، قطعاً بي‎توجهي به بعد داخلي مسئوليت خانوادگي نيز لطمات جبران‎ناپذيري در عرصة اجتماعي برجاي خواهد نهاد. در انديشة حضرت امام (ره) علاوه بر توجّه به بعد اجتماعي بانوان در جامعه، توجّه و تأكيد بر مسئوليت و مديريت خانوادگي و تربيتي به عنوان يك مسئوليت ارزشمند و مهم تلقي مي‌شود كه در پرتو آن مي‎توان الگوي جديدي از زن مسلمان در عصر حاضر به دنيا عرضه داشت كه بر طبق آن ضمن اهميت دادن به نقش خانواده و وظايف مادري و همسري بانوان، نقش اجتماعي فعال و سازنده ايشان نيز مورد تأكيد قرار خواهد گرفت.

پي نوشت ها:
[1] . ويل دورانت، تاريخ تمدن، ترجمه احمد آرام، تهران، انتشارت انقلاب اسلامي، 1367، ج 1، ص 48، 54.
[2] . نساء/124؛ نحل/97، آل عمران/195.
[3] . ر. ك: جايگاه زن در انديشه امام خميني (ره) ، تبيان 8، مؤسسة نشر آثار امام، 1376، ص 142، 119.
[4] . همان، ص 82.
[5] . امام خميني (ره) ، كلمات قصار، مؤسسة تنظيم و نشر آثار امام (ره) ، 1376، ص 210.
[6] . صحيفة نور، وزارت ارشاد اسلامي، ج 9، ص 136.
[7] . همان، ج 19، ص 281.
[8] . همان، ج 11، ص 254.
[9] . همان، ج 11، ص 117.
[10] . همان، ج 13، ص 70.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد