طوباي ولايت
طوباي ولايت
پروردگار حكيم، درخت محبت آل طه(ع) را به دست خويش در فردوس1 و قلب سعادتمندان نشاند و به احسانش آبياري كرد، تا با باورهاي راست و رفتار نيك ما بهاري شود و شكوفة محمدي زند و آنك از بحبوحة رساخيز و فردوس سر فرازند و مؤمنان در گسترة سايهبانش بياسايند و آرام گيرند؛ به شاخههايش در آويزند و در جمع عرشيان گام گذارند.
باري، درخت طوبي و سدرة المنتهي كه خداي بخشاينده نهالش را نشاند، همان دوستي و ولايت امير مؤمنان و خاندان او(ع) است كه مدار و قلب تمام خوبيها و شايستگيها است. بهتر بگويم؛ حقيقت و جوهرة صفات پسنديده و بايدهاي خداوندگار، محبت آل محمد(ع) است؛ همانگونه كه اساس تمام زشتيها و ناآراستگيها، بدخواهي و كينهتوزي با آن خاندان پاك است. نماز و حج و هر پرستشي، با ولايت، پذيرفته و معراج مؤمن است. جان و مال را به رسم هديه به حضرت دوست پيشكش كردن و هر گذشتي با قلبي لبريز از عشق به فاطمه زهرا و زادگان پاكش(ع)آدمي را به فراتر از آسمانها پرواز و در بهشت آشيانش دهد. خداشناسي و يكتاباوري كه رهآورد انبيا و كتابهاي آسماني است، از شاخههاي بالندة امامت است.2 هر جويندهاي تنها با دوستي آن پاكان و پيروي از آنان، به مقصد و مقصود خود نايل آيد و اين بخشش و هدية آسماني و سترگ، سنگر سخت و قلعة نفوذناپذيري است كه از هر باطل و آسيبي نگاه دارنده خواهد بود.
مردي از ياران رسول خدا(ص) همراه با گروهي بر آن حضرت ميهمان شدند و سؤال كردند: درخت طوبي كجا است؟ فرمود: در فردوس، در سراي من. ديگري همان را پرسيد؛ پاسخ آمد: در بهشت، در منزل امير مؤمنان، علي(ع)، گفتند: چند لحظه پيش، همين را پرسيديم: پاسخ دادي: در خانة من و اينك فرمودي: در خانة علي! پاسخ داد: سراي من و علي يك جا است.3
واپسين و برترين پيامبر خدا(ص)، به دخترش، حضرت فاطمه(س) چنين گزارش داد: «در شب معراج، به درخت سدرة المنتهي رسيدم. روي آن نوشته بود: «به راستي من پروردگار يكتا هستم كه جز من خدايي نيست. محمد(ص) برگزيدة آفريدگانم است. وي را به وزيرش تأييد و ياري رسانم». از جبرئيل سؤال كردم: «وزير و جانشينم كيست؟» گفت: «علي بن ابي طالب(ع)» … از آنجا گذشتم…، تا آنكه در فردوس فرود آمدم و درخت طوبي را ديدم كه ريشه و تنة آن، در سراي علي(ع) بود. در بهشت، كاخ و كاشانهاي نيست، جز آنكه شاخهاي از درخت طوبي در آن هست».4
آن حضرت در روايتي ديگر فرمود: «خداي بلندمرتبه، در قلب من انداخت كه دوستي و محبت علي(ع) درخت طوبايي است كه خداوند به دست خويش در قلب مؤمنان نشانده است».5
محبت و دلباختگيِ آخرين و كاملترين نهال هستي، حضرت حجّت(ع) را حضرت حق، در دلهاي پاك اهل ايمان كِشت تا با صادقترين و راسخترين عقيدهها و برترين كردارها آبياري و درختي تناور گردد. ريشه و تنة آن درخت مبارك، آنچنان محكم و پابرجاست كه هرگز قد خم نكند. هيچ تندبادي شاخههاي بيشمارش را كه به عدد شيعيان است، نلرزاند و نشكند، و هر برگي از آن، به پهناي اقيانوسها گسترده كه تمامت ياورمندان و پيروانش را در سايه و چتر حمايت خود گيرد.6
بلنداي درخت طوبي و سدرةالمنتهي، آسمانها را بشكافد و تا «قاب قوسين أو أدني» خودنمايي كند؛ بدين سبب، دست يازيدن و چنگ در انداختن به آن، فرشيان را به عرش رساند و بدان جا فرودشان آرد و در برزخ و رستاخيز، از نسيم و طراوتش شادمان باشند و در سايهاش بياسايند.
امام صادق(ع)، در تفسير آية شريفة «ألم تر كيف ضرب الله مثلاً كلمةً طيّبةً كشجرةٍ طيّبةٍ أصلها ثابتٌ و فرعها في السّماء؛ آيا نديدي چگونه خداوند كلمة طيبه و گفتار پاكيزه را به درختي پاكيزه مثال زده كه ريشة آن [در زمين] ثابت و شاخة آن در آسمان است؟!»7 فرمود: «مقصود، نبي اكرم و پيشوايان پس از او(ع) هستند كه اصل ثابت و پابرجايند، و مقصود از «فرعها» ولايت آن سروران است كه بايد به آن گردن نهاد و پذيرفت».8
محمد بن سليمان از امام صادق(ع)، دربارة تفسير آية شريفة «عند سدرة المنتهي»9 پرسيد؛ امام اين آية شريفه را خواند: «الم تر كيف ضرب الله مثلاً كلمةً طيّبةً كشجرةٍ طيبةٍ أصلها ثابتٌ و فرعها في السماء»10 سپس فرمود: «رسول خدا، بن و ريشه، امير مؤمنان(ع)، تنه، حضرت فاطمه فرع و پيشواياني از دودمانشان(ع) شاخهها و پيروان آنان، برگهاي آن درختند». سليمان پرسيد: فدايت شوم! نامگذاري آن درخت به «سدرةالمنتهي» به چه اشارت دارد؟ فرمود: «به خدا سوگند! دين، به آن پايان ميپذيرد. كسي كه از آن بهرهاي نگيرد، اهل ايمان و از پيروان ما نيست».11
بهشت و دوزخ، اكنون برپا است و شب معراج، مهمترين رسولان(ص) آنجا سير كرد و نعمتها و كيفرهايش را از ديدگان عزيزش گذراند.12 و اينها همگي تجسم و بازتاب روان و رفتار آدميان در اين سرا است.
آنچه قرآن كريم و روايات روشنگر، براي تشويق و بيم بندگان، در اين گستره در وصف آن گزارش دهند، همه در اين جهان خاكي، بذرافشاني و تحفهاش از اينجا فرستاده شود، تا در واپسين جهان برويد و به يكديگر بپيوندد و بوستاني دلانگيز و قصرهايي سر به فلك كشيده با جويهايي لبريز از آب و شير روان بسازد و همدمي عرشيان و هزاران احسان ديگر كه چشمي هرگز نديده و زبان و قلمي را ياراي ترسيمش نباشد، به ارمغان آرد و دشمني با آل علي(ع) نيز آتش دوزخ و درخت زقّوم و كيفرهاي گوناگون گردد كه نهيب و بيم آن وصفناپذير است و در خردها نگنجد.
با غواصي در رواياتِ گزارش شده در اين باره كه پارهاي از آنها از پيش رويمان گذشت، ميتوان گفت: «درخت طوبي و سدرة المنتهي در بهشت تنديس دلدادگي و حقيقت ولايت و سرسپاري بر آستان نورافروز جهان، حضرت مهدي(ع) و نياكان پاكش است كه اساس هر پاكي و خوبي است و در عمق دلهاي رستگاران و پيراستگان، ريشهاي استوار دوانيده و شاخ و برگش تا افلاك رسد و ميوة خداپرستي و فروتني، رهآوردش خواهد بود.
امام صادق(ع) فرمود: «طوبي، سزاوار كسي است كه در دوران غيبت قائم(ع) از ما خاندان، به فرمانهاي ما چنگ زند و قلب وي، پس از ره يافتن، در انحراف نيفتند. پرسيدند: طوبي چيست؟ فرمود: درختي است در بهشت كه در خانة علي بن ابي طالب(ع) ريشه دوانيده است. مؤمني نيست جز آنكه در سراي او، شاخهاي از شاخههاي آن درخت هست.13
در زيارت حضرت ولي عصر(ع) با اين نام مبارك، درود ميفرستيم: «درود بر تو اي بينندة درخت طوبي و سدرة المنتهي!»14
اين نام با توجه به آنچه نگاشتيم ـ پرده از آن برميدارد كه آن حضرت با ديدگان عيناللّهي خويش بر تمام هستي، از دل خاك تا فراتر از افلاك، بر درخت طوبي و سدرة المنتهي كه در آسمان هفتم جاي دارد،15 ناظرند و آن حجت خدا، به محبت در قلب و جان مردمان و ياوران خود، آگاه و دانا است. بنابراين، دورويي و صداقت در پيش او نهان نماند.
امام صادق(ع) در تفسير آية شريفة: «و كذلك نُري إبراهيم ملكوت السماوات والأرض و ليكون من الموقنين؛16 و اينچنين، ملكوت آسمانها و زمين و حكومت مطلقة خداوند بر آنها را به ابراهيم نشان داديم؛ [تا به آن استدلال كند،] و اهل يقين گردد»، فرمود: «براي حضرت ابراهيم، حجابهاي هفتگانة آسمانها و زمين كنار رفت تا فراتر از عرش را نگريست و براي حضرت محمد(ص) نيز چنين شد و من مينگرم به صاحب شما و پيشوايان پس از او(ع) كه براي همة آنها چنين است».17 و در جاي ديگر فرمود: «ما هر كسي را ببينيم، حقيقت ايمان، يا دورويياش را مييابيم و پيروان ما با نام و نشان خود و نياكانش نوشته شده است».18 امام باقر(ع) نيز فرموده است: «ما ديدگان خدا در ميان آفريدگان اوييم [چيزي از چشم ما پنهان نيست].19
آري آن ذخيرة الهي، ديدة خداوند است و از آنچه در دل خاك تا افلاك باشد، همه در محضر اوست؛ از اين رو امام رضا(ع) فرمان ميداد براي حضرتش از خدا چنين دعا كنند: «بارالها! از ديدة بينايت كه به اذن تو مينگرد و گواه بر بندگان تو است، هر بلا و مصيبتي را دور ساز».20
پينوشتها:
1.امام باقر(ع): طوبي درختي است در فردوس كه حضرت پروردگار به دست خود آن را نشانده است. تفسير برهان، ج 2، ص 293، ح 10.
2.امام صادق(ع): ما بنياد هر خير و خوبي هستيم و هر خيري از فروع ماست، و از آن خوبيها يكتاپرستي، نماز و روزه و … است. بحارالأنوار، ج 24، ص 304، كتاب الامامت، باب 66، إنّهم عليهم السلام، الصلاة و… ، ح 15.
3.بحارالأنوار، ج 8، ص 196، كتاب العدل، باب 23، الجنـة و نعيمها، ح 185.
4.همان، ج 18، ص 408، تاريخ نبينا(ص)، باب 3، اثبات المعراج، ح 118: إنّي أنا الله لا إله إلّا أنا وحدي، محمد صفوتي أيّدته بوزيره و نصرته بوزيره فقلت لجبرئيل: «و من وزيره» فقال: «علي بن ابي طالب…»
فلمّا دخلت الجنة رأيت شجرة طوبي اصلها في دار علي و ما في الجنة قصر و لا منزل إلّا فيها فتر منها.
5.بحارالأنوار، ج 27، ص 129، كتاب الامامه، باب 4، ثواب حبهم، ح 119.
6.رسول خدا(ص) در ترسيم درخت سدرة المنتهي فرمود: «… فإذا روقه منها تظل امّه من الامم؛ هر برگي از آن ميتواند بر امّتي سايه افكند»، تفسير برهان، ج 4، ص 248، ح 4.
7.سورة ابراهيم (14)، آية 24.
8.بحارالأنوار، ج 24، ص 141، كتاب الامامـة، باب 44، إنّهم(ع) الشجرة … ، ح 8.
9.سورة نجم (53)، آية 14. نزد سدرة المنتهي.
10.سورة ابراهيم (14)، آية 24. آيا نديدي چگونه خداوند كلمة طيبه و گفتار پاكيزه را به درختي پاكيزه مثال زده كه ريشة آن [در زمين] ثابت و شاخة آن در آسمان است؟!
11.بحارالأنوار، ج 24، ص 139، كتاب الامامه، باب 44، إنّهم(ع) الشجرة … ، ح 5.
12.أبا صلت هروي به امام رضا(ع) عرض كرد: اي فرزند رسول خدا(ص)! به من بگو آيا بهشت و دوزخ اينك آفريده شده؟ فرمود: آري، رسول خدا(ص) در شبي كه به معراج رفت، به فردوس داخل شد و آتش را ديد. گفتم گروهي برآنند كه بهشت و دوزخ، هنوز پديد نيامده است. امام فرمود: آنان از ما نيستند و ما از آنها نيستيم. هر كس خلقت بهشت و جهنم را منكر شود، بر ما و نبي اكرم(ص) دروغ بسته است. بحارالأنوار، ج 8، ص 119، كتاب العدل و الجهاد، باب 22، الجنـة و نعيمها، ح 6 و ص 848، ح 69 و در روايتي ديگر چنين آمده: خداوند مهربان شبي كه رسولش را به معراج برد به او فرمود: اي محمد(ص)! درود مرا به امتت برسان و به آنها بگو فردوس آبش گواراست و خاكش پاكيزه، نرم و سفيد، ذكر سبحان الله و الحمد لله و لا إله إلّا الله و الله اكبر و لا حول و لا قوّه إلّا بالله آن را كشت ميكند پس فرمان ده امّتت را كه بسيار بكارند…! بحارالأنوار، ج 18، ص 335، تاريخ نبينا(ص)، باب 3، اثبات المعراج، ح 36.
13.تفسير صافي، ج 3، ص 70.
14.السلام عليك يا ناظر شجرة طوبي و سدرة المنتهي! مفاتيح الجنان، ص 868.
15.بحارالأنوار، ج 8، ص 133، كتاب العدل و الجهاد، باب 23، الجنـة و نعيمها، ح 40.
16.سورة انعام (6)، آية 75.
17.تفسير برهان، ج 1، ص 531، ح 2.
18.بحارالأنوار، ج 26، ص 241، كتاب الامامه، باب 5، جوامع المناقبهم…، ح 5.
19.بحارالانوار، ج 26، كتاب الامامة، باب 5، جوامع المناقبهم…، ص 246، ح 13.
20.مفاتيح الجنان، ص 895.
منبع: www. mouood.org
/ج