طلسمات

خانه » همه » مذهبی » ظهور امام زمان (عج)، نقطه عطف بشریت است.

ظهور امام زمان (عج)، نقطه عطف بشریت است.

جریان مهدی منتظر (عج) گذشته از اینکه در تمام مکاتب آسمانی مطرح است، در اسلام به نحو کمال و تمام طرح شده است؛ به طوری که ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نقطه عطف بشریت خواهد بود.

مجله «امان» در نوشتاری از آیت الله جوادی آملی تحت عنوان «ظهور امام زمان(عج)، نقطه عطف بشریت» به بررسی ابعاد این مساله پرداخته است.

کاری که وجود مبارک ولی عصر (أرواحنا فداه) می کنند ، هم آن اصطلاح رایج است که « نقطه عطف » تاریخ بشریت است . گاهی یک حادثه ای اتفاق می افتد نظیر انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام راحل (رضوان الله علیه) ؛ می گویند : این نقطه عطف است . گرچه نقطه عطف است ، امّا در گوشه ای از زمین و در زاویه ای از زمان. گاهی هم جریان انبیای گذشته مطرح بود ، رهبران بزرگ گذشته مطرح بود ؛ آنها هم نقطه عطف تاریخ بود ، امّا هم در گوشه ای از زمین ، هم در زاویه ای از زمان . آن نقطه عطف جهان بشریت که کلّ عالم عوض بشود، با ظهور وجود مبارک ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.

* نقطه عطف بودن امام زمان (عج) در اندیشه علوی

نقطه عطف بودن امام زمان (عج) در اندیشه تابناک علوی این اصطلاح «نقطه عطف» از بیانات نورانی علی بن ابیطالب(ع) است. وجود مبارک امیرالمؤمنین (ع)، ظهور امام زمان را نقطه عطف دانستند . فرمودند : وقتی آن حضرت ظهور کرد ، «یعطف الهَوی عَلی الهُدی اِذ عَطفوا الهُدی علی الهَوی، و یَعطِف الرّأیَ علی القُرآن اِذ عَطفوا القرآنَ عَلی الرّأی، فَیُریکم کَیف عَدلَ السّیره و یَحیی مَیّت الکتاب و السّنه»(1) فرمود : دیگران هم نقطه عطف داشتند ، امّا هدایت را بر هوس عطف کرده اند ؛ و همیشه معطوف تابع معطوف علیه است . و رأی خود را اصل قرار دادند ، و کلام الهی را بر رأی خود عطف کردند . آنها هم نقطه عطف داشتند ؛ امّا دین را بر رأی خود و هدایت را بر هوا و هوس خویش عطف کردند . وقتی بشر جامعه را پر از ظلم می بیند که دیگران عدل را بر ظلم عطف کرده اند، علم را بر جهل عطف کرده اند ، عقل را بر جهالت عطف کرده اند ، حیا را بر انهتاک عطف کرده اند ؛ این می شود نقطه عطف منفی . ولی وقتی ولی عصر (أرواحنا فداه) ظهور کرد ، نقطه عطف مثبت دارد . یعنی تمام کج راهه ها را منعطف می کند به راه مستقیم ، تمام اندیشه های باطل را منعطف می کند به شهود حق ، تمام انگیزه های باطل را منعطف می کند به عزم الهی.

آنها که نقطه عطف داشتند؛ ظلم و جور را اصل قرار دادند ، و عدل را بر ظلم عطف کردند ، و گفتند : این ظلم ، عدل مجسّم است . آنها که روی اندیشه خام بشری حرکت می کردند ؛ وحی الهی و شهود الهی را بر اندیشه خام و کاذب خود عطف کرده اند و آن را به عنوان دین به مردم ارائه داده اند که «یکتبون الکتاب بأیدیهم ثمّ یقولون هذا من عند الله».(2) این گروه که سالیان متمادی نقطه عطف داشتند ، و جهان را پر از ظلم و جور کردند ؛ وجود مبارک ولی عصر (سلام الله علیه) که ظهور کرد ، نقطه عطف مثبت دارد.

* امام زمان (عج) ؛ نقطه عطف در بعد اندیشه و انگیزه

برای این که نقطه عطف آن حضرت مثبت باشد و راه اثباتی این عطف معیّن باشد ؛ دو بیان در سخنان امیر بیان ، علی بن أبیطالب (علیه أفضل صلوات المصلّین) آمده است . فرمود : بشر یک بخش اندیشه دارد و یک بخش انگیزه . با بخش اندیشه می فهمد و با بخش انگیزه تصمیم می گیرد . این دو بال ، جزم علمی و عزم عملی امور جامعه بشری را رهبری می کند . ولی عصر (أرواحنا فداه) هم در بخش اندیشه و هم در بخش انگیزه نقطه عطف دارد. در بخش گرایش ها و گریزها ، در بخش جذب و دفع ها ، در بخش شهوت و غضب ها ؛ همه اینها را زیر مجموعه عقلی عملی می برد ، اوّلاً ؛ عقل عملی را به رهبری وحی تکمیل و تتمیم می کند، ثانیاً ؛ آنگاه هر گونه کج راهه ای را بر راه مستقیم منعطف می کند ، ثالثاً ؛ این می شود نقطه عطف مثبت.

بسیاری از شیاطین انس و جن در برابر انبیاء و در برابر اولیاء صف آرائی می کنند. «وجعلنا لکل نبی عدوا شیاطین الانس والجن».(3) و در اثر صف آرائی می توانند دنیا را پر از ظلم و جور کنند ؛ یک انسانی که ذخیره عالم است آنچنان نقطه عطف ایجاد می کند که هم مسیر اندیشه ، هم مسیر انگیزه را عوض می کند . فرمود : وجود مبارک مهدی ما که جلوه کرد، یعطف الهوی علی الهدی ، و یعطف الرّأی علی القرآن . آنگاه فیریکم کیف عدل السّیره . آنگاه به شما نشان می دهد که عدالت یعنی چه، چگونه قانون عادلانه وضع می شود، و چگونه اجرای عادلانه را مجریان عادل به عهده می گیرند و قاضیان عادل شاهد نظارتند.

این قرآنی که در اثر تفسیر به رأی، مطالبش در ذهن ها مرده است ، این سنّتی که در اثر تفسیر به رأی ، مطالبش در دلها مرده است ؛ اینها را زنده می کند . پس وجود مبارک ولی عصر نقطه عطف مثبت تاریخ جهان بشریت است که به امید آن روز باید به سر ببریم.

2. بقره / 79

3. انعام / 112.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد