خانه » همه » مذهبی » ظهور مسیح در رم

ظهور مسیح در رم

ظهور مسیح در رم

قوم یهود در عین آنکه به رفت و آمد و استقرار در رم و شهرستانهای رومی مشغول شد، هم در فکر نگاهداری دولت کوچک خود در فلسطین بود و هم قدرت روز افزون رومی‌ها را (از زمان مداخله‌ی پومپه) با‌ بی‌صبری تمام تحمل

04629 - ظهور مسیح در رم
04629 - ظهور مسیح در رم

 

نویسنده: شارل دو لاندلن
برگردان: احمد بهمنش

 

قوم یهود:

قوم یهود در عین آنکه به رفت و آمد و استقرار در رم و شهرستانهای رومی مشغول شد، هم در فکر نگاهداری دولت کوچک خود در فلسطین بود و هم قدرت روز افزون رومی‌ها را (از زمان مداخله‌ی پومپه) با‌ بی‌صبری تمام تحمل می‌کرد. در سال 37، هرود اول (1)، که از اهالی ایدومه (2) (ادوم) بود با وجود مخالفت قوم یهود به پادشاهی انتخاب شد. پس از مرگ وی مملکت به سه قسمت تقسیم گشت؛ یهودیه (3) ساماری (4)، جلیله (5) و کمی بعد دو قسمت اول به تصرف رومیان درآمد.
یهودیان در حفظ مذهب ملی خود سخت می‌کوشیدند و تعصب مذهبی آنها، با آنکه اتفاق و وحدت نظری نداشتند رو به افزایش بود و همیشه در جنگ و نزاع با هم به سر می‌بردند. در خلال همین احوال فرقه‌هائی به نام فریسیان (6)، افراطی و مقید به رسوم و تشریفات، صدوقیان(7)، پیرو احادیث و روایات و اسنیان (8) طرفدار زندگی مشترک و تقسیم اموال به وجود آمدند. علاوه بر این، پیغمبران یهود نیز استقلال سیاسی و ظهور مسیح که نجات دهنده ملت محسوب می‌شد و همچنین پایان دنیا را بشارت می‌دادند. یکی از آنها یحیی تعمید دهنده (9) بودکه در نواحی اردن موعظه می‌کرد.

زندگانی عیسی:

وجود انسانی عیسی را کسانی که او را یک شخصیت افسانه‌ای می‌پنداشته‌اند، انکار می‌کنند و بهانه آنها این است که مورخان غیر مسیحی (یهودیان یا مشرکان) فقط در اوایل قرن دوم از او سخن گفته‌اند (یک بار هم در قرن اول توسط یوسف (10)) یهودی در کتاب عهد عتیق یهود). لیکن امروز اغلب تاریخ نویسان عقیده دارند که عیسی حقیقتاً وجود داشته و استناد آنها به انجیل‌های مرقس، لوقاومتی است که به زبان یونانی و در نیمه‌ی دوم قرن اول نوشته شده.
عیسی که مسیح (11) (مسح شده، مقدس به وسیله تدهین) خوانده می‌شد در ناصره یا بیت لحم در سال چهارم قبل از تاریخ میلادی به دنیا آمد. از خانواده و از کودکی او هیچ اطلاعی در دست نیست. وی از تعلیمات یحیی تعمید دهنده پیروی می‌کرد؛ سپس از او جدا شد و خود به موعظه و تعلیم پرداخت. وی پیروانی گرد خود فراهم آورد و از راه بیان و درمانهای معجزه آسا نفوذ فوق العاده‌ای تحصیل کرد. وی منحصراً قوم یهود را مخاطب قرار می‌داد و هرگز نمی‌خواست از مذهب یهود دست بردارد، منتهی به مخالفت شدید فریسیان و هرود دوم که در آن وقت حکومت جلیله را در دست داشت، برخورد.
در سال 27، عیسی، برای فرار از شکنجه و مرگ، به یهودیه رفت و در آنجا با توفیق کامل به اشاعه‌ی تعالیم خود در میان مردم مشغول شد ولی بیش از پیش مورد حمله فریسیان و صدوقی‌ها قرار گرفت و دریافت که دیگر نمی‌تواند امیدی به مذهب یهود داشته باشد. در عید فصح (12) سال 28 عیسی آخرین غذای (13) خود را با حواریون صرف کرد و سپس در کوه زیتون نزدیک اورشلیم عزلت جست. قوم یهود که از شهرت روز افزون وی وحشت داشتند او را دستگیر کرده به بازجوئی پرداختند و او را به نزد پونس پیلات (14) حاکم رومی شهر بردند؛ عیسی که به کفرگوئی و شوراندن مردم و ادعای پادشاهی متهم بود به مرگ محکوم گشت و پس از آنکه تازیانه‌ها بر او زدند در کوه گالوت (15) به صلیب کشیده شد.

تعالیم عیسی:

تعلیمات عیسی در انجیل ضبط شده و به ما رسیده، منتهی افکار و عقایدی غیر از آنچه در اصول اولیه این مذهب وجود داشته است نیز در آن راه یافته. مذهب اولی همان شرایع دین یهود و مبتنی بر اطاعت از خدا و شریعت موسی، مطالعه‌ی کتاب عهد عتیق و عمل به عادات و رسوم جاری بود. چیزی که عقیده و مقصود عیسی را از عقاید و آراء دین یهود متمایز می‌سازد مختصات روحانی و معنوی مذهب، ناچیز شمردن قواعد و رسوم ظاهری و تشریفات دینی، توجه اندک به عدالت و انصاف به جای اهمیتی که به گذشت و بخشایش و لطف و شفقت الهی داده می‌شود، می‌باشد. اصل مهم، عشق و محبت به همنوع است؛ باید قدرت چشم پوشی از مال و منال دنیا را داشت، با این حال فقر و تهیدستی و تحمل درد و رنج اجباری نیست.
عیسی اغلب از ملکوت خدا و اعتقاد به مسیح سخن می‌گوید. ملکوت خدا نظم نوین جهان است که به اراده‌ی خداوند و خیلی زود به حقیقت خواهد پیوست و موجب پیروزی عشق و نیکوکاری خواهد شد. اما اعتقاد به مسیح، پیشگوئی ظهور مسیح که همان عیسی است، می‌باشد. وظیفه و مأمویت وی آماده ساختن بشریت برای برقراری ملکوت خدا از راه توبه و عمل به تقواست.
چنین به نظر می‌رسد که عیسی در آغاز کار می‌خواست فقط با قوم یهود سروکار داشته باشد و در نظر نداشت مذهب جدیدی بیاورد، منتهی متوجه شد که یهودیان به رسالت او ایمان نخواهند آورد و حال آنکه وظیفه او هدایت تمام مردم به راه خدا بود.

مذهب مسیح:

پس از رحلت عیسی، اصحاب وی که همه یهودی بودند در اورشلیم به سر می‌بردند و با آنکه وجهه‌ی خوبی نداشتند در کمال راحتی و آرامش زندگی می‌کردند. آنها گرد هم جمع می‌آمدند و در عین اینکه شرایع و آداب دین یهود را به کار می‌بستند (ختنه، قربانی، یوم السبت) به رسوم اخلاقی و معنوی آئین عیسی نیز عمل می‌کردند. لیکن چیزی نگذشت که افکار و عقاید جدیدی میان کفار، بخصوص در انطاکیه، بروز کرد و دو دسته با دو عقیده مختلف پیدا شد: دسته اول یهودیان مسیحی که رهبری آنها با حواریون بود و دیگر، مسیحیان طرفدار آداب یونانی، که اصلاً مشرک و کافر بودند و با ختنه و آداب یهود مخالفت می‌ورزیدند و پیشوائی آنان را شائول (16) یا پل به عهده داشت.
پل (بولس) در شهر ترسوس (17) از خانواده‌ای یهودی به دنیا آمد و با تعلیمات و آداب یونانی پرورش یافت. وی که ابتدا سخت مخالف مسیحیت بود، در سال 29 نزدیک دمشق به این دیانت گروید و به تبلیغ و تعلیم انجیل (خبر خوب) به یهودیان و کفار پرداخت. وی برای گفتگو و سازش با یهودیان مسیحی و سران آنها پطرس (18) و ژاک (19) به اورشلیم رفت. توفیق سازش کامل نصیب نشد و پاره‌ای اختلافات میان دو گروه که سرنوشتی مخالف در انتظار آنها بود باقی ماند.
در واقع یهودیان مسیحی پیشرفت کمی در خارج از اورشلیم داشتند. آنها، با وجود ایمان به افکار جدید خود را همیشه یهودی می‌دانستند و توجهی نسبت به تبلیغ و واداشتن دیگران به قبول دین خود نشان نمی‌دادند. هنگام بروز شورش و ناامنی، اورشلیم را ترک گفته و بتدریج از بین رفتند. از سرنوشت حواریون اطلاعی در دست نیست و آخرین طرفداران این آئین (ابیونی‌ها) (20) در قرن چهارم معدوم شدند.
مسیحیان یونانی برعکس فعالیت خود را توسعه داده و درصدد برآمدند هم یهودیان و هم کفار را به دیانت خود درآورند. پل، سه مسافرت مذهبی و تبلیغی، به قبرس، آسیای صغیر، مقدونیه و یونان انجام داد. وی در این راه با دشواریهای صعب مواجه گشت و با وجود این به تعلیم انجیل توفیق یافت. در بازگشت به اورشلیم گرفتار دشمنی یهودیان شد و از طرف رومی‌ها به زندان افتاد (58) و به تقاضای شخصی خود برای محاکمه و داوری به رم رفت؛ از پایان زندگی او خبری در دست نیست.
مسیحیت بر اساس تعالیم عیسی و مطالبی که پل بر آن افزوده به وجود آمد. این مذهب هم مانند مذهب بودائی صورت جهانی داشت و فلاح و رستکاری همه جهانیان را بدون تفاوت نژاد و ملیت و یا اختلاف طبقاتی می‌خواست. طرح و نیت الهی برای سعادت بشر، بر اثر ظهور گناه عملی نشد؛ تنها شفاعت و بازخرید عیسی گناه را از بین خواهد برد، همین گناهی که خود موجب مرگ می‌شد؛ ما نمی‌توانیم تنها به وسیله اعمال خود یا رعایت قانون امید نجات داشته باشیم بلکه مشیت الهی و رحمت او نیز باید شامل حال شود. عیسی، مسیح است و درعین حال انسان و پسر خدا.
جمعیت‌ها و صومعه‌های مسیحی ابتدا در قسمت شرقی امپراتوری رم به وجود آمدند و سپس با تشکیلاتی منظم به صورت کلیساها درآمدند و بتدربج اندیشه اینکه دنیا بزودی پایان خواهد یافت ضعیف شد.
آثار مکتوب مسیحی ابتدا به زبان یونانی نوشته می‌شد و شامل انجیل‌های سه گانه، اعمال رسولان انجیل یوحنا که کتابی عارفانه و جدلی است، مکاشفه یوحنا و رسالات می‌باشد.

پی‌نوشت‌ها:

1- Hérode
2- Idumée
3- Judée
4- La Samarie
5- La Galilé
6- Pharisiens
7- Sadducéens
8- Esséniene یا هوشعنیان
9- Jean Baptiste
10- Josèphe (Flavius)
11- Le Christ
12- Pâque
13- Cène
14- Ponce- Pilate
15- (جلجتا= ایماخاله) Golgotha
16- Saul یا Paul
17- Tarse
18- Pierre
19- Jacques
20- Ebionities

منبع مقاله :
لاندلن، شارل دو، (1392) تاریخ جهانی (جلد اول)، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهاردهم

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد