عالمان حماسه ساز (1)
چکیده
در این پژوهش، به صورت موردی نقش و اثرگذاری عالمان شیعه را با رویکردی سیاسی و اقتصادی بررسی میکنیم. به یقین، در طول تاریخ این مرز و بوم، اندیشه، عمل و نیز موضعگیریهای سیاسی و اقتصادی آنها، نقشی تعیینکننده در دفع تهدیدها و دفاع از استقلال ایران داشته است.
ابتدا به بررسی معانی لغوی و اصطلاحی و واژههای کلیدی پرداختهایم و سیس به اندیشه و عمل سیاسی عالمان مورد نظر در عرصه سیاست و اقتصاد اشاره کردهایم. به نظر میرسد عالمان شیعه به دلیل رهبری قیامها و پیروی مردم از آنان، نقش مؤثری در عرصه سیاست و اقتصاد داشتهاند. ازاینرو، با توجه به پیشگامی ایشان در تقابل با استعمارگران با اتکا به قدرت لایزال الهی و بهرهگیری از تواناییهای مردم، و اینکه در عرصه سیاست و اقتصاد از خود حماسهها به یادگار گذاشتند، سزاوار است اندیشه سیاسی و اقتصادی آن بزرگواران را بررسی کنیم.
واژگان کلیدی: حماسه، سیاست، اقتصاد، دین، عالمان
مفهومشناسی
حماسه
حماسه، نوعی شعر وصفی است مبتنی بر توصیف اعمال پهلوانی و مردانگیها و افتخارات و بزرگیهای قومی یا فردی، که جنبههای گوناگون زندگی آنان را دربرمیگیرد.1
حماسه در لغت به معنای دلاوری و شجاعت است و در اصطلاح، شعری است داستانی با زمینه قهرمانی، قومی و ملی که حوادثی خارقالعاده در آن جریان دارد. در این نوع شعر، شاعر هیچگاه عواطف شخصی خود را در اصل داستان وارد نمیکند و آن را طبق میل خود تغییر نمیدهد. به همین سبب، در سرگذشت یا شرح قهرمانیهای پهلوانانه و شخصیتهای داستان خود، هرگز دخالت نمیکند..2
سیاست
سیاست به معنای کشورداری، اصلاح امور مردم و اداره کشور بر اساس قوانین و برنامهریزی و تدابیر است.3 طریحی مینویسد: سیاست، یعنی اقدام برای سامان دادن چیزی به وسیله اموری که آن را اصلاح کند و سامان بخشد.4 محمد بن مکرم مصری مینویسد: سیاست به معنای رعیتداری، اصلاح امور مردم و نگاه داشتن هر چیز آمده است.5 در فرهنگ عمید آمده: سیاست، اصلاح امور خلق و اداره کردن کارهای کشور، رعیتداری و مردمداری است. سیاستمدار کسی است که در کارهای سیاسی و امور مملکت داری، بصیر، دانا و کارآزموده است.
سیاست را در اصطلاح میتوان به دو دسته تقسیم کرد: الف) سیاست خوب و ارزشمند که در کلام خواجه نصیر طوسی به «سیاست فاضله» تعریف شده، همان «امامت» در مفهوم اسلامی که همان مردمداری، هدایت خلق و اصلاح امور مردم است. ب) نوع دوم، سیاست ناپسند و ضدارزش است که به معنای تقلب، مردمفریبی و نگونبخت کردن آنان می باشد.6 این نوع سیاست، سیاست دروغ و منفی است که بر اساس حیله و نیرنگ و منافع مادی بنا شده و از دیدگاه اسلام مردود است.
ابونصر فارابی، از فیلسوفان بنام اسلام، سیاست را هدایت خلق به سوی خالق، در مدینه فاضله به وسیله رهبر بیان میکند. مدینه فاضله او، مدینهای است که به وسیله بهترین و بااستعدادترین کسی که هدفش ترقی و سعادت فردی و جمعی است، اداره میشود.7 از دیدگاه غزالی، سیاست، ابزاری است که انسان را به خداوند میرساند و نجات دهنده او در دنیا و آخرت است.8 امام خمینی رحمه الله نیز معتقد است: سیاست، هدایت جامعه در جهت مصالح دنیوی و اخروی است و این امر مختص به انبیا و علمای آگاه اسلام است.9
از نظر ایشان سیاست بر سه نوع است:
سیاست شیطانی که به بعد منفی سیاست اشاره دارد و در آن، نیرنگ، دروغ و استفاده از هر وسیله برای رسیدن به هدف مجاز است.
سیاست حیوانی که در آن، حاکم در جهت تحقق نیازهای صرفاً مادی جامعه و به دور از ابزار شیطانی تلاش میکند.
سیاست اسلامی که در آن، به دو بعد مادی و معنوی انسان توجه شده است و حاکم میکوشد هر دو بعد انسان را شکوفا کند.
سیاست در اندیشه غرب، رهاورد عینیتگرایی مطلق است که بر تفکر معاصر غرب سایه افکنده و به پرسشهای بنیادین درباره انسان و آرمان او توجه ندارد و با دین و ارزشهای دینی بیگانه است. سیاست در غرب به مفهوم «دولت» است. آنان معتقدند امر سیاسی، چیزی است که به دولت مربوط باشد.10
اقتصاد
اقتصاد در لغت به معنای «میانه نگاه داشتن» و «تعادل دخل وخرج » است، ولی به نظر نمیرسد اقتصاددانان، تعریف پذیرفتهشدهای از موضوع تخصص خود عنوان کرده باشند؛ زیرا تعریفهای موجود، جامعیت لازم را ندارد و با مسلّم فرض کردن موضوعات تعریف، لزوماً به دور باطلی از تعریفهای جدید کشانده میشوند.
آلفرد مارشال، اقتصاددان برجسته قرن نوزدهم، در کتابش مبانی علم اقتصاد، اقتصاد را مطالعه بشر در مسیر عادی زندگی میخواند و میگوید: این علم در واقع آن قسمت از مطالعه جوامع انسانی است که از دیدگاه اجتماعی رفاه مادی بشر را تأمین میکند.
آدام اسمیت، اقتصاد را علم ثروت میدانست و کتابش را نیز تحقیقی پیرامون ماهیت و ثروت ملل نام نهاد. دیوید ریکاردو، از اقتصاد با عنوان علم توزیع ثروت نام میبرد و جان استوارت میل، اقتصاد را بررسی ماهیت ثروت از طریق قواعد تولید و توزیع میخواند. رابینز، اقتصاددان مکتب کلاسیک انگلیس، اقتصاد را علمی میداند که رفتار بشری را به منزله رابطهای بین اهداف و وسایل کمیاب، که موارد استفاده گوناگونی دارد، مطالعه میکند، ولی به نظر میرسد این تعریف به جوهر اقتصاد خرد پرداخته و توجه چندانی به اقتصاد کلان ندارد.
به هر حال، شاید تعریف پیش رو، تا حدودی گویای محتوای این علم باشد: اقتصاد، علمی است مربوط به آن جنبههای رفتار انسان و سازمانها، که با استفاده از منابع کمیاب، به تولید و توزیع کالاها برای رفع نیازهای انسان ارتباط مییابد.11
دین
شهرستانی در ملل و نحل مینویسد: همه انبیا در دین، یعنی اصول، مشترک، ولی در شریعت، یعنی احکام و عبادات، متفاوت بودند؛ زیرا هر پیامبری دارای شریعت مخصوص به خود بوده است. علامه طباطبایی مینویسد: دین، عقاید و دستورهای عملی و اخلاقی است که پیامبران از طرف خدا برای راهنمایی و هدایت بشر آوردهاند.12 نیز مینویسد: دین در اصطلاح قرآن، همان روش زندگی است که انسان، گریزی از آن ندارد و از سوی خدای متعال است.
عالمان
عالمان در جامعه ما با عنوان مفسران قرآن، حدیثشناسان معتبر، روشنگران مرزهای حلال و حرام الهی، کارشناسان مسائل دینی، دانشوران تاریخ پیامبران، محققان تاریخ اسلام و تشیع، مشاوران اجتماعی مردم، مربیان اخلاق، راهنمایان سلوک عرفانی و معنوی، اصلاحگران اختلافات مردمی، مُنادیان معروف و بنیانگذاران اقدامات خیریه و عامالمنفعه، مبارزان نستوه با استعمار خارجی و بیداد داخلی، معلمان دروس دینی و بینش اسلامی، و امنای دین و دنیای مردم شناخته شدهاند و حوزههای علوم دینی و تربیتیافتگان آن، در طول تاریخ بزرگترین و جسورترین مدافعان حقوق محرومان و مظلومان بوده، مشعل «استقلال» و «آزادی» را فراراه تودهها برافروخته، پرچم جهاد با انحراف و التقاط و وابستگی و استبداد و بیداد را بر دوش کشیده و صدای پیامبران را به گوش نسلها و عصرها رساندهاند.
ضروت تحقیق
اساسیترین محوری که در سالهای اخیر آماج حملات دشمنان قرار گرفته، مسائل اقتصادی است. تحریمهای اقتصادی از سالهای ابتدایی انقلاب در دستور کار دشمنان قرار داشت، ولی در سالهای اخیر بسیار کوشیدهاند با گردآوری تمامی توان خود، ضربه نهایی را به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران بزنند و نظام را ساقط کنند. دشمنان احساس کردهاند ما در مسائل اقتصادی ضعف داریم و ضربهپذیر هستیم و رخنههایی وجود دارد که میتوانند از آن در سد استوار نظام وارد شوند.
ازاینرو، ضرورت این پژوهش به آن دلیل است که نشان میدهد در طول تاریخ، استقلال ایران از سوی دولتهای بیگانه تهدید شده و عالمان شیعه، با استناد به مبانی دینی و با اتخاذ مواضع سیاسی و اقتصادی نقش تعیینکنندهای در دفع تهدیدها و دفاع از استقلال ایران داشتهاند.
مقدمه
یکی از اهداف مهم و برنامههای اصلی ادیان الهی، مقابله و مبارزه با مستکبران و ستمگران است؛ زیرا تاریخ نشان میدهد همواره جهان عرصه جدال و جنگ میان حق و باطل بوده است. همیشه افراد و گروههایی برای رسیدن به منافع و مصالح خویش، در حق عدهای ستم کرده و حقوقشان را تضییع نمودهاند. گروهی به سوی حق و حقیقت رفتند و عدهای به سوی باطل گرایش یافتند. منطق اسلام و قرآن، مبارزه با ظلم و تعدی و فساد است و ازاینرو، قرآن کریم، کسانی را که در راه خداوند و نجات مستضعفان و مظلومان پیکار نمیکنند، ملامت کرده و فرموده است: «چرا در راه خدا و (در راه) مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شدهاند، پیکار نمیکنید؟ همان افراد (ستمدیدهای) که میگویند : پروردگارا، ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند، بیرون ببر». (نساء: 75)
هنگامی که مردم برای پذیرش خلافت و رهبری جامعه به سوی امیرمؤمنان علی علیه السلام هجوم آوردند، ایشان در خطبهای، یکی از دلایل پذیرش این مسئولیت را پیمان خداوند از عالمان مبنی بر سکوت نکردن در برابر ستم در حق مظلومان بیان میفرماید:
سوگند به خدایی که دانه را شکافت و روح را آفرید، اگر گروهی برای یاری من آماده نبود و حجت خداوندی با وجود یاوران بر من تمام نمیگشت و پیمان الهی با دانایان درباره عدم تحمل پرخوری ستمکار و گرسنگی ستمدیده نبود، مهار این زمامداری را به دوشش میانداختم و انجام آن را مانند آغازش با پیاله بیاعتنایی سیراب میکردم.13
تاریخ پرافتخار شیعه نشان میدهد عالمان دینی با بهرهگیری از آموزههای روحبخش اسلام و زمانشناسی، به بهترین شیوه در برابر زالوصفتان داخلی وخارجی موضعگیری کرده و در کنار آگاهیبخش و هدایت مردم، خود نیز در صحنههای گوناگون حضور فعال و موثر داشتهاند. تاریخ پرافتخار شیعه، بیانگر این است که عالمان دین، حافظ استقلال و تمامیت ارضی کشورهای اسلامی بوده و همچون سدی در برابر اجانب، بیگانگان و دولتهای استعمارگر قرار گرفته و در برابر سلطه و سیطره آنان بر کشورهای اسلامی ایستادگی کردهاند. آنها تأکید میکردند با استفاده از سلاح پویایی اقتصاد، حاکمیت سیاسی دولت اسلامی در روابط با بیگانگان حفظ شود.
در روابط خارجی بین دولتها، مناسبات اقتصادی و سیاسی بسیار به هم پیوسته است و وابستگی سیاسی بسیاری از کشورهای مسلمان، نتیجه وابستگی اقتصادی آنها به ابرقدرتهاست؛ زیرا بینیازی اقتصادی از دولتهای استکباری، سبب خودکفایی و شکوفایی اقتصادی مسلمانان است.
به همین دلیل، مقام معظم رهبری در پیام نوروزی خویش، امسال را با عنوان سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» نامگذاری کردند. دلیل این نامگذاری، از یک سو رویدادهای سال 1391 و از سوی دیگر، نگاهی به حوادث پیش رو در سال 1392 از جمله انتخابات ریاست جمهوری میتواند باشد.
در نوشتارحاضر، کوشیدهایم با توجه به سیره عالمان دینی در سیاست و اقتصاد، نمونههایی از رفتار عملی بزرگان دین ارائه کنیم.
حماسه سیاسی در گفتار و رفتار عالمان شیعه
محقق کرکی
معرفی14
نورالدین علی بن حسین عبدالعالی کرکی، مشهور به محقق ثانی و خاتم المجتهدین (870-940ق)15 در منطقه جبل عامل به دنیا آمد.16 وی در حوزههای شیعی جبل عامل تحصیل کرد که تحت تأثیر مکتب فکری شهید اول (م 786 ق) مبتنی بر شیوه اصولی و اجتهادی و تأکید بر اختیارات فقیه قرار داشت. کرکی در سال 909ق از استاد خود، علی بن هلال جزائری، اجازه اجتهاد گرفت17 و سپس به عراق وارد شد. در این زمان، او در نجف مجتهدی بزرگ به شمار میآمد.
با روی کار آمدن شاه اسماعیل صفوی در سال 907ق و اعلام تشیع به عنوان مذهب رسمی ایران، کرکی که خاطره مظلومیتها و تلخکامیهای جامعه شیعی جبل عامل را به یاد داشت، از آن استقبال کرد تا اینکه در سفر فتح عراق در سال 914ق شاه از عالمان شیعه عراق و جبل عامل دعوت کرد برای تبلیغ تشیع به ایران سفر کنند.18 دو سال بعد، او دعوت شاه اسماعیل را پذیرفت و به ایران سفر کرد.
البته شاهان صفوی میکوشیدند از راه دولتی کردن مقامات مذهبی، از جمله مقام صدر و شیخ الاسلامی، نهاد مذهب را کنترل کنند، ولی موفق نشدند.19 در مقابل، عالمان شیعه از همان آغاز که برای همکاری دعوت شدند، مقام خود را بالاتر از شاهان صفوی میدیدند و این مسئله به اندازهای شایع بود که شاه طهماسب در نوشتهای، حق حکومت را از آنِ محقق کرکی، با عنوان نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دانست و خود را نماینده او برشمرد.
کرکی از جهاتی پرنفوذترین و مشهورترین عالم دعوت شده به شمار می-آمد.20 پس از مرگ شاه اسماعیل در سال 930ق طهماسب به قدرت رسید. طهماسب توجه ویژهای به کرکی داشت و در فرمانی، اطاعت از وی را واجب و مخالفت با او را در حد شرک برشمرد. او در یکی از فرمانهای خود نوشت:
پس هر که مخالفت حکم خاتم المجتهدین، وارث علوم سید المرسلین، نایب الائمه المعصومین، لازال کاسمه علیاً عالیاً کند و در مقام متابعت نباشد، بی شائبه، ملعون و مطرود در این آستان ملک آشیان مطرود است و به سیاسیت عظیمه تأدیبات بلیغه، مواخذه خواهد شد. کتبه طهماسب بن شاه اسماعیل الموسوی.21
این حکم با اندیشه سیاسی کرکی، یعنی ولایت فقها مطابقت دارد. در مورد دیگری، طهماسب به کرکی گفت: شما که امروز نایب اماماید، شایسته تر به مقام سلطنت اید و من یکی از کارگزاران شمایم که اوامر و نواهی شما را به مرحله اجرا میگذارم.22
کرکی در پی احکام و سخنان طهماسب، تلاشهای وسیعتری برای اصلاح اوضاع آغاز کرد. سید نعمتالله جزایری نوشته است: من بعضی از دستورهایی را که کرکی به حاکمان و زمامداران نواحی کشور نوشته و متضمن قوانین عدل و کیفیت سلوک حاکمان با مردم و راجع به اخذ مالیات و مقدار آن است، دیده ام.23
حسن بیک روملو در احسن التواریخ همراه با ستایش کرکی آورده است: وی در جلوگیری از فحشا و منکرات، ریشهکن کردن اعمال نامشروع، مانند شرابخواری و قماربازی، ترویج فرایض دینی، محافظت اوقات نماز جمعه و جماعات، بیان احکام نماز و روزه، تفقد از دانشمندان، رواج اذان در شهرهای ایران و قلع و قمع مفسدان و ستمگران، مساعی جمیله و مراقبتهای سختی به عمل آورد.
همانگونه که مدرسی طباطبایی گفته، سیره سیاسی کرکی، تابع مکتب فقهی جدیدی است که او تأسیس کرد و توانست در آن چارچوب، کوششهای زیادی در جهت حل معضلات سیاسی اجتماعی انجام دهد. فقه کرکی از دو نظر با فقه دورههای پیشتر فرق دارد: یکی از آنکه با قدرت علمی خویش، مبانی فقه را استوار ساخت؛ به گونهای که ویژگی عمده فقه او، استدلالهای قوی در هر بحث است. دوم، توجه خاص کرکی به مسایلی است که تغییر نظام حکومتی و به قدرت رسیدن شیعه را در ایران به وجود آورد؛ از قبیل حدود اختیارات فقیه، نماز جمعه و خراج که پیش از این جای مهمی در فقه نداشت.
کرکی از این مسائل در آثار فقهی خود، مانند جامع المقاصد، تعلیق الارشاد و فوائد الشرائع به تفصیل بحث کرده و درباره برخی از آنها رسائل مستقلی نوشته است.24 او باور قلبی داشت اگر مجتهدی به انگیزه اصلاح وارد حکومت جور شود، او در واقع به نیابت از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اجرای حکم می کند و نه به دستور سلطان یا به نیابت از سلطان؛ زیرا امام معصوم علیه السلام سلطان حقیقی است و او فقیه را نایب خود قرار داده و حکم حاکم جایر، ظاهری و بیاثر است.
حماسه سیاسی محقق کرکی
حماسه نخست تقویت تشیع
مهمترین کار کرکی در ایران، تقویت پایههای نظری تشیع نوپای صفوی و ایجاد حوزههای علمیه، به ویژه در شهرهای اصفهان، قزوین و کاشان، و تربیت شاگردانی بود که علوم دینی را میان مردم ایران گسترش دادند.25 درگیری او با مسایل سیاسی عصر خود، موجب شد فقه سیاسی که چندان مورد توجه عالمان پیشین نبود، حیات تازهای بگیرد.
رویکرد کرکی به تحولات سیاسی عصر در رسالههای نماز جمعه، نفحات اللاهوت و مهمتر از همه، جامع المقاصد آشکار است. وی در ابتدای رساله نفحات اللاهوت، در کنار ستایش دولت نوپای صفوی، هدف از نگارش آن رساله را خدمت به دولت صفوی میداند.26 این کتاب در دفاع از سیاسیت مذهبی صفویان نوشته شده است. حسین بیک روملو در احسن التواریخ مینویسد: بعد از خواجه نصیر، هیچ کس به اندازه کرکی در اعتلای مذهب شیعه نکوشیده است.27
حماسه دوم بانی طرح ولایت فقیه
محقق کرکی از بانیان طرح ولایت فقیه است. وی در رساله نمازجمعه مینویسد:
اصحاب ما اتفاق نظر دارند که فقیه عادل امامی جامع شرایط فتوا، که از او به مجتهد در احکام شریعه تعبیر می شود، در حال غیبت در همه آنچه نیابت در آن دخیل است، نایب ائمه علیهم السلام می باشد. … او حق دارد مال فردی را که از ادای حق امتناع کند، در مواردی که به آن نیاز است، به فروش برساند. او بر اموال غایبان، کودکان، سفیهان و ورشکستهگان ولایت دارد و می تواند در اموال ممنوعات از تصرف، تصرف کند و دارای تمام اختیارات دیگری است که برای حاکم منصوب از جانب امام اثبات می شود.28
پینوشتها:
1. ذبیح الله صفا، حماسه سرایی در ایران، ص 3.
2. مجموعه آثار شهید مطهری، ج 17، صص39 و 40.
3. مجمع البحرین، واژه سَوَسَ.
4. لسان العرب، ج6،, ص 108.
5. رسائل اخوان صفا، ج 4، ص 250.
6. همان.
7. نور محمد شریف، تاریخ فلسفه در اسلام، ترجمه نصرالله پورجوادى، ص 177.
8. ابوحامد غزالى، احیاءالعلوم، ترجمه مؤیدالدین محمد خوارزمى، ص 55.
9. صحیفه نور، ج 13، ص 398.
10. وینسنت آندرو، نظریههاى دولت، ترجمه حسین بشیریه، ص 20.
11. فرهنگ اقتصادی، ص 69.
12. آموزش دین، صص 10- 8.
13. نهج البلاغه، خطبه 3.
14. سید محمدعلی حسینیزاده، اندیشه سیاسی محقق کرکی، ص 63.
15. محمدباقر خوانساری، روضات الجنات، ج 4، ص 368.
16. احسن تواریخ، ص331.
17. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 105، ص 28.
18. اندیشه سیاسی محقق کرکی، ص 66.
19. همان، ص 149.
20. سیدمحسن امین، اعیان الشیعه، ج8، ص209؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج3، ص432.
21. روضات الجنات، ج4 ، ص 362 و 363.
22. عباس قمی، فوائد الرضویه، ص 304.
23. همان، ص 305.
24. زمین در فقه اسلامی، ص 67.
25. میرزا عبدالله افندی، تعلیقه امل الامل، تحقیق سیداحمد حسینی اشکوری، ص 294.
26. یوسف بحرانی، لؤلؤ البحرین، ص 152.
27. احسن التواریخ، ص 349.
28. کرکی، الرسائل، به کوشش محمد حسون، ج 1، ص 142.
منابع:
ابن منظور. 1405ق. لسان العرب. قم: نشر ادب حوزه.
حسینیزاده، سیدمحمدعلی. 1380. اندیشه سیاسی محقق کرکی. قم: بوستان کتاب.
حکیمی، محمدرضا. 1360. شرف الدین. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران.
خوانساری، محمد. 1356. روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات. ترجمه محمدباقر ساعدی خراسانی. تهران: کتابفروشی اسلامیه.
رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفا. 1360. ترجمه علیاصغر حلبی، تهران: زواره.
روملو، حسن بیک. 1349. احسن التواریخ. به اهتمام دکتر عبدالحسین نوایی، تهران: بنگاهترجمه و نشر کتاب.
شریف. 1363. تاریخ فلسفه در اسلام. ترجمه زیرنظر نصرالله پورجوادی. تهران: نشردانشگاهی.
صفا، ذبیحالله. 1384. حماسه سرایی در ایران. تهران: نشر امیر کبیر.
غزالی. 1364. احیاءالعلوم. ترجمه مؤیدالدین محمد خوارزمی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
لک زایی، نجف. 1386. چالش سیاست دینی و نظم سلطانی (با تأکید بر اندیشه و عمل سیاسی علمای شیعه در عصر صفویه). قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
مدرسی طباطبائی، حسین. 1362. زمین در فقه اسلامی. باختران: نشر فرهنگ اسلامی.
مریدی، سیاوش و علیرضا نوروزی. 1373. فرهنگ اقتصادی. تهران: انتشارات نگاه.
مطهری، مرتضی. مجموعه آثار شهید مطهری. تهران: صدرا.
نجفی، موسی. 1378. اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی. تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران بنیاد مستضعفان وجانبازان.
نرمافزار صحیفه نور.
وینسنت، آندرو. 1391. نظریههای دولت. ترجمه حسین بشیریه، تهران: نی/
www. irc.ir
/ج