جناب عبدالله از فرزندان جعفر است و جعفر ، فرزند ابوطالب و برادر علی (علیه السلام) و از جانبازان جبهه موته وشهیدان بزرگ اسلام است زمانی که جعفر در جنگ موته جنگید و دو دستش قطع شد و حاضر نشد پرچم را بر زمین بیکفند پیامبر خدا فرمودند خداوند به جای دو دست دو بال به جعفر عنایت کرد که در بهشت با آنها پرواز کند و از همین روست که او به جعفر طیار معروف شد . عبدالله بعد از شهادت جعفر مورد محبت و علاقه پیامبر اکرم (صلی الله) بود درتاریخ آمده است : هنگامی که جعفر پدر عبدالله به شهادت رسید پیامبر فرمود : فرزندان جعفر را نزد من بیاورید حضرت آنان را در آغوش عطوفت خود گرفت ، بوسید و چشمهایش پر از اشک شد (1) و این گونه از عبدالله که کودکی بیش نبود تفقد و دلجویی فرمود.
بعد از پیامبر تاریخ شاهد رشادتها و فداکاریهای عبدالله در کنار امیر المومنین بوده و او در صفین از شجاعان صحنه نبرد به شمار رفته است وجود و سخاوت او نیز در آن زمان زبانزده بوده است .
عبدالله بن جعفرمرد بزرگواری است که از پیامبر (ص) روایت نقل کرده و از اصحاب و همراهان امیرالمومنین ونیز امام حسن و امام حسین (علیه السلام) است و به وسیله دو فرزند ارجمندش محمد وعون حضرت امام حسین (علیه السلام)را یاری کرده و آن دو فرزند را همراه امام حسین (علیه اسلام) به کربلا فرستاد و به آنها امر نموده و فرمان داد که با دشمنان آن حضرت جهاد کنند و کارزار نمایند و ایشان هم روز عاشورا به کارزار رفته وبا دشمنان دین و آیین اسلام جنگیدند تا کشته شدند (2) وخود از آمدن به کربلا معذور بود که دراینجا به توضیح آن می پردازیم :
سید مهنا که از فرزندان حضرت زین العابدین است و در مدینه طیبه قاضی بوده از علامه حلی ( رفعه ا.. درجه ) می پرسد :
سید و آقای ما علامه ، درباره محمد بن حنفیه ( و عبدالله بن جعفر ) که خدای از او راضی و خشنود باشد چه می فرمایید: آیا محمد بن حنیفه به امامت و پیشوایی امام حسن و امام حسین (علیه اسلام) و امامت زین العابدین گویا بود ( اعتقاد و باور داشت ) یا نه ؟ و آیا اصحاب و علما ما درباره واگذاشتن او امام (علیه السلام) و یاری نکردنش آن حضرت را به کنار فرات در کربلا عذر و بهانه ای ( حجت و دلیلی ) گفته اند یا نه .؟ برای ما آن راتوضیح داده آشکار فرما ، خدا ترا از نیکبختان گرداند و چگونه است حال و چگونگی آن اگر محمد بن حنفیه بی عذر و بهانه امام حسین (ع) را رها کرد و او را یاری ننمود و همچنین عبدالله بن جعفر طیار شوهر سید زینب (سلام الله علیها ) و مانندهای او ( آیا در این صورت ما باید از ایشان بیزاری جوئیم یا نه ؟ )
علامه حلی (اعلی الله مقامه ) در پاسخ او فرمود : در اصول امامت ثابت و پابرجا گشته به اینکه ارکان و پایه های ایمان توحید و عدل و نبوت و امامت می باشد و سید محمد بن حنیفه و عبدالله بن جعفر و مانند آن شان و چگونگی شا نشان بالاتر و بزرگتر از آن است که اعتقاد و باورشان خلاف حق و درستی بوده و از ایمان و گرویدن ( به خدا و رسول و امام ) که به وسیله انجام دادن آن ثواب و پاداش درهایی از عقاب و کیفر به دست می آید بیرون رفته باشند و درباره تخلف و باز ماندن او از یاری کردن امام حسین (علیه السلام) نقل شده که او بیمار بوده و درباره دیگری مانند عبدالله بن جعفر احتمال و گمان برده می شود که علم و دانایی نداشته به آنچه به آقای ما امام حسین (علیه السلام) روی می آورد ( نمی دانسته که امام (صلوات الله علیه) برای کارزار با دشمنان و کشته شدن به کربلا می رود ) و این شهدا کسانی بودن که خداوند آنها را تعیین کرده بود .
عالم ماهر ( دانای زبردست ) و متبحر حاج شیخ عبدالله ما مقانی رحمه الله در کتاب مفاتیح المقال پس از بیان فرمایش علامه می نویسد محمد بن عبدالله هنگام حرکت حضرت سید الشهداء (علیه اسلام) از حجاز مریض و بیمار نبوده . …… و آنچه در باره پاسخ پرسش سید مهنا از علامه حلی فرموده که کشته شدگان کسانی بودن که در باطن و نهان تعیین شده بودند سخن درستی است لیکن می توان گفت امر معنوی جوابگوی حکم ظاهری نمی باشد و دیگر آنجا که فرموده حرکت امام حسین (علیه السلام) از حجاز به کربلا در ظاهر و آشکار برای کارزار بادشمن نبوده تا متابعت و پیروی از آن حضرت و نصرت و یاری کردن او بر همه کس واجب باشد منافات دارد با آنچه سید بن طاووس در الملهوف فی قتلی الطفوف نقل نموده (3) بنابراین شایسته است در پاسخ سید مهنا گفته شود نیامدن محمد بن حنیفه و عبدالله ابن جعفر و مانند ایشان به کربلا و متابعت و پیروی نکردن ایشان از امام زمانشان به اذن وفرمان امام حسین (سلام الله علیها) بوده چنانچه در مجله دهم بحار الانوار است که امام حسین بعد از سخنانی فرمودند: بر تو ترس و باکی ( گناهی ) نیست ای برادرم که در مدینه بمانی و برای من جاسوس و جستجو کننده اخبار و آگاهیها باشی که چیزی از کارشان را از من پنهان نداری . و طرق جمع اخبار در این باره همین است و الله العالم (4)
منابع و ماخذ :
1- اسدالغابه ، ج 3 ، ص 133 .
2- زیبا ترین شکیب ، زندگانی حضرت زینب (سلام الله علیها) تالیف اکبر اسدی ، مهدی رضایی ، مقدمه استاد جعفر سبحانی ناشر : معاونت امور فرهنگی اجتماعی و هنری بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی ( مرکز تحقیقات اسلامی جانبازان ) چاپ بهار 76 ص 30-32 ( باحذف )
3- ترجمه خاتون دوسرا ، احوالات حضرت زینب (سلام الله علیها) به قلم حاج سید علینقی فیض الاسلام ، مرکز نشر آثار فیض الاسلام چاپ دوم بهار 66 ، ص 53- 50 ( باحذف )
4- همان ماخذ ، ص 57-56.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی
بعد از پیامبر تاریخ شاهد رشادتها و فداکاریهای عبدالله در کنار امیر المومنین بوده و او در صفین از شجاعان صحنه نبرد به شمار رفته است وجود و سخاوت او نیز در آن زمان زبانزده بوده است .
عبدالله بن جعفرمرد بزرگواری است که از پیامبر (ص) روایت نقل کرده و از اصحاب و همراهان امیرالمومنین ونیز امام حسن و امام حسین (علیه السلام) است و به وسیله دو فرزند ارجمندش محمد وعون حضرت امام حسین (علیه السلام)را یاری کرده و آن دو فرزند را همراه امام حسین (علیه اسلام) به کربلا فرستاد و به آنها امر نموده و فرمان داد که با دشمنان آن حضرت جهاد کنند و کارزار نمایند و ایشان هم روز عاشورا به کارزار رفته وبا دشمنان دین و آیین اسلام جنگیدند تا کشته شدند (2) وخود از آمدن به کربلا معذور بود که دراینجا به توضیح آن می پردازیم :
سید مهنا که از فرزندان حضرت زین العابدین است و در مدینه طیبه قاضی بوده از علامه حلی ( رفعه ا.. درجه ) می پرسد :
سید و آقای ما علامه ، درباره محمد بن حنفیه ( و عبدالله بن جعفر ) که خدای از او راضی و خشنود باشد چه می فرمایید: آیا محمد بن حنیفه به امامت و پیشوایی امام حسن و امام حسین (علیه اسلام) و امامت زین العابدین گویا بود ( اعتقاد و باور داشت ) یا نه ؟ و آیا اصحاب و علما ما درباره واگذاشتن او امام (علیه السلام) و یاری نکردنش آن حضرت را به کنار فرات در کربلا عذر و بهانه ای ( حجت و دلیلی ) گفته اند یا نه .؟ برای ما آن راتوضیح داده آشکار فرما ، خدا ترا از نیکبختان گرداند و چگونه است حال و چگونگی آن اگر محمد بن حنفیه بی عذر و بهانه امام حسین (ع) را رها کرد و او را یاری ننمود و همچنین عبدالله بن جعفر طیار شوهر سید زینب (سلام الله علیها ) و مانندهای او ( آیا در این صورت ما باید از ایشان بیزاری جوئیم یا نه ؟ )
علامه حلی (اعلی الله مقامه ) در پاسخ او فرمود : در اصول امامت ثابت و پابرجا گشته به اینکه ارکان و پایه های ایمان توحید و عدل و نبوت و امامت می باشد و سید محمد بن حنیفه و عبدالله بن جعفر و مانند آن شان و چگونگی شا نشان بالاتر و بزرگتر از آن است که اعتقاد و باورشان خلاف حق و درستی بوده و از ایمان و گرویدن ( به خدا و رسول و امام ) که به وسیله انجام دادن آن ثواب و پاداش درهایی از عقاب و کیفر به دست می آید بیرون رفته باشند و درباره تخلف و باز ماندن او از یاری کردن امام حسین (علیه السلام) نقل شده که او بیمار بوده و درباره دیگری مانند عبدالله بن جعفر احتمال و گمان برده می شود که علم و دانایی نداشته به آنچه به آقای ما امام حسین (علیه السلام) روی می آورد ( نمی دانسته که امام (صلوات الله علیه) برای کارزار با دشمنان و کشته شدن به کربلا می رود ) و این شهدا کسانی بودن که خداوند آنها را تعیین کرده بود .
عالم ماهر ( دانای زبردست ) و متبحر حاج شیخ عبدالله ما مقانی رحمه الله در کتاب مفاتیح المقال پس از بیان فرمایش علامه می نویسد محمد بن عبدالله هنگام حرکت حضرت سید الشهداء (علیه اسلام) از حجاز مریض و بیمار نبوده . …… و آنچه در باره پاسخ پرسش سید مهنا از علامه حلی فرموده که کشته شدگان کسانی بودن که در باطن و نهان تعیین شده بودند سخن درستی است لیکن می توان گفت امر معنوی جوابگوی حکم ظاهری نمی باشد و دیگر آنجا که فرموده حرکت امام حسین (علیه السلام) از حجاز به کربلا در ظاهر و آشکار برای کارزار بادشمن نبوده تا متابعت و پیروی از آن حضرت و نصرت و یاری کردن او بر همه کس واجب باشد منافات دارد با آنچه سید بن طاووس در الملهوف فی قتلی الطفوف نقل نموده (3) بنابراین شایسته است در پاسخ سید مهنا گفته شود نیامدن محمد بن حنیفه و عبدالله ابن جعفر و مانند ایشان به کربلا و متابعت و پیروی نکردن ایشان از امام زمانشان به اذن وفرمان امام حسین (سلام الله علیها) بوده چنانچه در مجله دهم بحار الانوار است که امام حسین بعد از سخنانی فرمودند: بر تو ترس و باکی ( گناهی ) نیست ای برادرم که در مدینه بمانی و برای من جاسوس و جستجو کننده اخبار و آگاهیها باشی که چیزی از کارشان را از من پنهان نداری . و طرق جمع اخبار در این باره همین است و الله العالم (4)
منابع و ماخذ :
1- اسدالغابه ، ج 3 ، ص 133 .
2- زیبا ترین شکیب ، زندگانی حضرت زینب (سلام الله علیها) تالیف اکبر اسدی ، مهدی رضایی ، مقدمه استاد جعفر سبحانی ناشر : معاونت امور فرهنگی اجتماعی و هنری بنیاد جانبازان انقلاب اسلامی ( مرکز تحقیقات اسلامی جانبازان ) چاپ بهار 76 ص 30-32 ( باحذف )
3- ترجمه خاتون دوسرا ، احوالات حضرت زینب (سلام الله علیها) به قلم حاج سید علینقی فیض الاسلام ، مرکز نشر آثار فیض الاسلام چاپ دوم بهار 66 ، ص 53- 50 ( باحذف )
4- همان ماخذ ، ص 57-56.
به نقل از اداره پاسخگویی آستان قدس رضوی