طلسمات

خانه » همه » مذهبی » علت خوشبختی یا بدبختی از دیدگاه قرآن كریم

علت خوشبختی یا بدبختی از دیدگاه قرآن كریم

علت خوشبختی یا بدبختی از دیدگاه قرآن كریم

از آیات قرآن كریم مستفاد می‏شود كه استغفار و ترك گناه باعث توسعه مادی و عمران و آبادی و متقابلاً هر گونه نافرمانی خدا و ظلم به دیگران عامل فقر و فلاكت و بدبختی است. با این شاخص بسیاری از كسانی كه در زندگی مادی دچار گرفتاری‏های متعدد هستند می‏توانند اعمال و رفتار خود را بازنگری كرده و با نسخه شفابخش قرآن كریم، از بیماری فقر و فلاكت نجات یابند.

ab0a66ea 753d 4bca 9c34 972067eea191 - علت خوشبختی یا بدبختی از دیدگاه قرآن كریم
30978 - علت خوشبختی یا بدبختی از دیدگاه قرآن كریم
علت خوشبختی یا بدبختی از دیدگاه قرآن كریم

نويسنده: محمد بیستونی
از آیات قرآن كریم مستفاد می‏شود كه استغفار و ترك گناه باعث توسعه مادی و عمران و آبادی و متقابلاً هر گونه نافرمانی خدا و ظلم به دیگران عامل فقر و فلاكت و بدبختی است. با این شاخص بسیاری از كسانی كه در زندگی مادی دچار گرفتاری‏های متعدد هستند می‏توانند اعمال و رفتار خود را بازنگری كرده و با نسخه شفابخش قرآن كریم، از بیماری فقر و فلاكت نجات یابند.

رابطه گناه با فقر و مصیبت

قرآن كریم در آیه 30 سوری شوری می‏فرماید: “و ما اصابكم من مصیبة فبما كسبت ایدیكم و یعفوا عن كثیر: هر مصیبت و گرفتاری كه به شما می‏رسد دستاورد و ثمره اعمال خودتان است تازه این تمام مجازات اعمال شما نیست چرا كه بسیاری از كارهای شما را مورد عفو قرار می‏دهد”. این آیه به خوبی نشان می‏دهد، مصائبی كه دامن‏گیر انسان می‏شود، یك نوع مجازات الهی و هشدار است (هر چند استثنائاتی دارد كه بعد به آن اشاره خواهد شد) و به این ترتیب یكی از فلسفه‏های حوادث دردناك و مشكلات زندگی روشن می‏شود.
جالب این كه در حدیثی از امیرمومنان علی (علیه السّلام) می‏خوانیم، كه از پیامبر گرامی خدا(ص) نقل می‏كند كه فرمود: “خیر آیة فی كتاب الله هذه‏الایة، یا علی ما من خدش عود و لا نكبة قدم الا بذنب و ما عفی الله عنه فی‏الدنیا فهو اكرم من ان یعود فیه و ما عاقب علیه فی‏الدنیا فهو اعدل من ان یثنی علی عبده: این آیه (و ما اصابكم من مصیبة…) بهترین آیه در قرآن مجید است، ای علی هر خراشی كه از چوبی بر تن انسان وارد می‏شود و هر لغزش قدمی، بر اثر گناهی است كه از او سرزده و آن چه خداوند در دنیا عفو می‏كند، گرامی‏تر از آن است كه (در قیامت) در آن تجدید نظر فرماید و آن چه را كه در این دنیا عقوبت فرموده، عادل‏تر از آن است كه در آخرت بار دیگر كیفر دهد”.(1)
و به این ترتیب این گونه مصائب علاوه بر این كه بار انسان را سبك می‏كند، او را نسبت به آینده كنترل خواهد نمود.
گرچه ظاهر آیه عام است و همه مصائب را در برمی‏گیرد، ولی مطابق معمول در عمومات، استثناهایی وجود دارد، مانند مصائب و مشكلاتی كه دامن‏گیر انبیا و ائمه معصومین (علیه السّلام) می‏شد كه برای ترفیع مقام آن‏ها بود، یا گرفتاری بسیاری همانند كودكان و یا افرادی كه مسوول شناخته نمی‏شوند.
و هم چنین مصائبی كه بر اثر ندانم كاری‏ها و عدم دقت و مشورت و سهل‏انگاری در امور حاصل می‏شود، كه اثر تكوینی اعمال خود انسان‏ها است و یا مصائبی كه گریبان غیر معصومین را می‏گیرد و جنبه آزمون دارد. قرآن كریم در این باره می‏فرماید: “و لنبلونكم بشی‏ء من‏الخوف و الجوع و نقص من الاموال والانفس والثمرات و بشرالصابرین: به درستی كه شما را از طریق انواع ترس و گرسنگی و كمبودهای مادی و جسمی و محصولات مورد امتحان قرار می‏دهیم و بشارت باد بر كسانی كه این آزمون الهی را با صبر و بردباری پشت سر می‏گذارند” (155 / بقره).
به تعبیر دیگر جمع میان آیات مختلف قرآن و روایات ایجاب می‏كند كه عموم این آیه در مواردی تخصیص پیدا كند. اما از آن جا كه بیشتر موارد آن جنبه كیفری و كفاره‏ای دارد، آیه 30 سوره شوری آن را به صورت عموم مطرح ساخته است.
با این بیان نمی‏توان گفت هر گرفتاری و رنجی كیفر گناه است، چرا كه گرفتاری‏های سخت، فلسفه‏های گوناگونی دارند كه از آن جمله عبارتند از:
1 – شكوفایی استعدادها و توانمندی‏های درونی و برونی انسان،
2 – هشدار نسبت به آینده او،
3 – بیداری از خواب غفلت و غرور و هشیاری از انواع مستی‏ها،
4 – كیفر گناهان،
5 – بخش مهمی نیز ثمره ندانم كاری‏ها و سهل انگاری‏های انسان در زندگی است.
6 – اصل آزمون در زندگی انسان، (2)
و لذا در حدیثی می‏خوانیم: هنگامی كه امام علی بن الحسین (علیه السّلام) وارد بر یزید شد، یزید نگاهی به او كرد و گفت: “یا علی ما اصابكم من مصیبة فبما كسبت ایدیكم” (اشاره به این كه حوادث كربلا نتیجه اعمال خود شما بود).
ولی امام علی بن الحسین (علیه السّلام) فوراً در پاسخ فرمود: “كلا ما هذه فینا نزلت، انما نزل فینا “ما اصاب من مصیبة فی‏الارض و لا فی انفسكم الا فی كتاب من قبل ان نبراها ان ذلك علی الله یسیر لكیلا تاسوا علی مافاتكم ولاتفرحوا بما اتاكم” (3) فنحن‏الذین لاناسی علی مافاتنا من امرالدنیا و لانفرح بما اوتینا: (4)
چنین نیست، این آیه در مورد ما نازل نشده، آن چه درباره ما نازل شده آیه دیگری است كه می‏گوید: هر مصیبتی در زمین یا در جسم و جان شما روی دهد، پیش از آفرینش شما در كتاب (لوح محفوظ) بوده و آگاهی بر این امر بر خداوند آسان است، این برای آن است كه شما به خاطر آن چه از دست می‏دهید، غمگین نشوید و به خاطر آن چه در دست دارید، زیاد خوشحال نباشید (هدف از این مصائب عدم دلبستگی شما به مواهب زودگذر دنیا است و یك نوع تربیت و آزمون برای شما است).
سپس امام افزود: “ما كسانی هستیم كه هرگز به خاطر آن چه از دست داده‏ایم، غمگین نخواهیم شد و به خاطر آن چه در دست داریم، خوشحال نیستیم “همه را زودگذر می‏دانیم و چشم به لطف و عنایت خدا بسته‏ایم””.
هنگامی كه از امام صادق (علیه السّلام) تفسیر آیه فوق را خواستند، فرمود: “می‏دانید علی (علیه السّلام) و اهل بیتش بعد از او گرفتار مصائبی شدند، آیا به خاطر اعمالشان بود؟ در حالی كه آن‏ها اهل بیت طهارتند و معصوم از گناه”، سپس افزود: “ان رسول الله كان یتوب الی الله و یستغفر فی كل یوم و لیلة ماة مرة من غیر ذنب ان الله یخص اولیائه بالمصائب لیاجر هم علیها من غیر ذنب: رسول خدا (ص) پیوسته توبه می‏كرد و در هر شبانه روز صد بار استغفار می‏نمود، بی‏آن كه گناهی مرتكب شده باشد، خداوند برای اولیاء و دوستانش مصائبی قرار می‏دهد تا به خاطر صبر در برابر آن از او پاداش گیرند، بی‏آن كه گناهی مرتكب شده باشند”. (5)
گاه مصائب، جنبه دستجمعی دارد و محصول گناهان جمعی است، همان گونه كه در آیه 41 سوره روم می‏خوانیم: “ظهرالفساد فی البر والبحر بما كسبت ایدی الناس لیذیقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون: فساد در خشكی و دریا به خاطر اعمال مردم آشكار شد، تا نتیجه بعضی از اعمالی را كه انجام داده‏اند، به آن‏ها بچشاند، شاید بازگردند”.
روشن است كه این درباره جوامع انسانی است، كه به خاطر اعمالشان گرفتار نابسامانی‏ها می‏شوند. و در آیه 11 سوره رعد آمده است: “ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم: خداوند سرنوشت هیچ جمعیتی را تغییر نمی‏دهد، مگر این كه خویشتن را تغییر دهند”.
و در آیه 11 سوره رعد آمده است: “ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم: خداوند سرنوشت هیچ جمعیتی را تغییر نمی‏دهد، مگر این كه خویشتن را تغییر دهند”.
و امثال این آیات كه گواهی می‏دهد، در میان اعمال انسان و نظام تكوینی زندگی او ارتباط و پیوند نزدیكی وجود دارد، كه اگر بر اصول فطرت و قوانین آفرینش گام بردارند، بركات الهی شامل حال آن‏ها می‏شود و هرگاه فاسد شوند، زندگی آن‏ها به فساد می‏گراید.
و گاه ممكن است این قضیه در مورد فرد فرد انسان‏ها صادق شود و هر كس در مقابل گناهی كه مرتكب می‏شود، به مصیبتی در جسم و جان یا اموال و متعلقاتش گرفتار گردد، همان‏طور كه در آیه فوق آمده است. (6)
در همین زمینه روایات زیادی در منابع اسلامی وارد شده كه به گوشه‏ای از آن برای تكمیل این بحث اشاره می‏كنیم: در خطبه 178 نهج‏البلاغه آمده است: “ما كان قوم قط فی غض نعمة من عیش، فزال عنهم، الا بذنوب اجترحوها، لان‏الله لیس بظلام للعبید و لو ان الناس حین تنزل بهم‏النقم و تزول عنهم‏النعم، فزعوا الی ربهم بصدق من نیاتهم و وله من قلوبهم، لرد علیهم كل شارد و اصلح لهم كل فاسد: “هیچ ملتی از آغوش ناز و نعمت زندگی گرفته نشد، مگر به واسطه گناهانی كه انجام دادند زیرا خداوند هرگز به بندگانش ستم روا نمی‏دارد، هرگاه مردم در موقع نزول بلاها و سلب نعمت‏ها با صدق نیت به پیشگاه خدا تضرع كنند و با دل‏های پر اشتیاق و آكنده از مهر خدا از او درخواست جبران نمایند مسلماً آن چه از دستشان رفته به آن‏ها بازمی‏گرداند و هرگونه مفسده‏ای را برای آن‏ها اصلاح می‏كند”.
در “جامع‏الاخبار” حدیث دیگری از امیرمومنان علی (علیه السّلام) نقل شده است كه فرمود: “ان البلاء للظالم ادب و للمومن امتحان و للانبیاء درجة و للاولیاء كرامة: بلاها برای ظالم تادیب است و برای مومنان امتحان و برای پیامبران درجه و برای اولیاء كرامت و مقام است”. (7)
این حدیث شاهد گویایی است برای آن چه در مورد استثناهای آیه بیان كردیم.
در حدیث دیگری در “كافی” از حضرت امام صادق (علیه السّلام) آمده است كه فرمود: “ان العبد اذا كثرت ذنوبه ولم یكن عنده من‏العمل ما یكفرها، ابتلاه بالحزن لیكفرها: هنگامی كه انسان گناهش افزون شود و اعمالی كه آن را جبران كند، نداشته باشد، خداوند او را گرفتار اندوه می‏كند تا گناهانش را تلافی كند”.(8)
در كتاب كافی اصولاً بابی برای این موضوع منعقد شده و 12 حدیث در همین زمینه در آن آمده است.
تازه همه این‏ها غیر از گناهانی است كه خداوند طبق صریح آیه فوق مشمول عفو و رحمتش قرار می‏دهد، كه آن نیز به نوبه خود بسیار است.

آیا باید در مقابل مصائب و مشكلات تسلیم شد؟

ممكن است كسانی از این حقیقت قرآنی سوء استفاده كنند و هر گونه مصیبتی دامنشان را می‏گیرد، با آغوش باز از آن استقبال نمایند و بگویند باید در برابر هر حادثه ناگواری تسلیم شد و از این اصل آموزنده و حركت‏آفرین قرآنی نتیجه معكوس، یعنی نتیجه تخدیری بگیرند كه این بسیار خطرناك است.
هیچ گاه قرآن نمی‏گوید در برابر مصائب تسلیم باش و در رفع مشكلات كوشش مكن و تن به ظلم‏ها و ستم‏ها و بیماری‏ها بده، بلكه می‏گوید: اگر با تمام تلاش و كوششی كه انجام دادی باز هم گرفتاری‏ها بر تو چیره شد، بدان گناهی كرده‏ای كه نتیجه و كفاره‏اش دامانت را گرفته، به اعمال گذشته‏ات بیندیش و از گناهانت استغفار كن و خویشتن را بساز و ضعف‏ها را اصلاح نما.
و اگر می‏بینیم در بعضی از روایات، این آیه بهترین آیه قرآن معرفی شده، به خاطر همین آثار تربیتی مهم آن است.(9)

پي‌نوشت‌ها:

1 – “مجمع البیان”، جلد 9، صفحه 31، ذیل آیات مورد بحث.
2 – “مجمع البیان”، جلد 25، صفحه 128 و 129.
3 – 22 و 23 / حدید.
4 – “نورالثقلین”، جلد 4، صفحه 580.
5 – “نورالثقلین”، جلد 4، صفحه 581.
6 – “المیزان”، جلد 18، صفحه 61.
7 – “بحارالانوار”، جلد 81، صفحه 198.
8 – “كافی جلد 2، كتاب “الایمان والكفر” باب تعجیل عقوبة الذنب، حدیث 2.
9 – “تفسیر نمونه”، جلد 20 صفحه 446.
برگرفته از : نشریه گلستان قرآن ، شماره 157
منبع: سایت شهید آوینی

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد