اولاً: وجود اینها، شخصیت اینها به گونه ای بود که خلفا از طرف اینها احساس خطر می کردند.دوم: تبلیغ میکردند و قضایا را می گفتند، منتها تقیه می کردند، یعنی طوری عمل می کردند که تا حد امکان، مدرک به دست طرف نیفتد. ما خیال می کنیم تقیه کردن، یعنی رفتن و خوابیدن. اوضاع زمانشان ایجاب می کرد که کارشان را انجام دهند، و کوشش کنند مدرک هم دست طرف ندهند، وسیله و بهانه هم دست طرف ندهند یا لااقل کمتر بدهند.
سوم: این روح مقاوم عجیبی که داشتند. مثلاً وقتی که می گویند: آقا! تو فقط یک عذرخواهی کوچک زبانی در حضور یحیی بکن، میگوید: دیگر عمر ما گذشته است.
مجموعه آثار شهید مطهری ج18ـ سیری در سیره ائمه اطهار(ع).
سوم: این روح مقاوم عجیبی که داشتند. مثلاً وقتی که می گویند: آقا! تو فقط یک عذرخواهی کوچک زبانی در حضور یحیی بکن، میگوید: دیگر عمر ما گذشته است.
مجموعه آثار شهید مطهری ج18ـ سیری در سیره ائمه اطهار(ع).