علم حديث در دوران آل بويه (2)
[37] ابوالحسن احمد بن علي بغدادي سوراني
نام: احمد
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوالحسن
اسم اشهر: بغدادي سوراني
سال و محل تولد: حدود 395 ق، سوراء از سرزمين بابل
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث
شاگردان: ابن جرير طبري
سرگذشتنامه:
در سوراء يکي از مراکز شيعه در عراق، از سرزمين بابل متولد گشت. سپس به بغداد رفت. او از مشايخ ابن جرير طبري برادر ابوجعفر محمد بن جرير امامي صاحب کتاب الامامة است و ابن جرير شاگرد او غير از هم نامش محمد بن جرير طبري ( م 310 ق ) مفسر و مورخ معروف مي باشد.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف تشيع، 3 / 292.
[38] ابوحفص عمر بن احمد بن ابراهيم بن اسماعيل
نام: عمر
نام پدر: احمد
کنيه و لقب: ابوحفص
اسم اشهر: بَرْمَکي
سال و محل تولد: [ن.م] بغداد
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: حنبلي
رشته ي علمي و تخصص: حديث و فقه
استادان: احمد بن عثمان بن يحيي آدمي، اسماعيل بن علي خُطبي، علي بن الصوّاف و ابن مالک
سرگذشتنامه:
وي به محله يا قريه ي برامکه يا برمکيه ي بغداد منسوب بود. در بغداد درس خواند و محضر بزرگاني چون احمد بن عثمان بن يحيي آدمي ( 255-349 )، اسماعيل بن علي خطبي ( 269-350 )، علي بن الصوّاف ( م 359 ) و ابن مالک را درک کرد و از ايشان حديث و فقه آموخت. مدتي نيز مصاحب و ملازم عمر بن بدر مغازلي، ابوعلي النجاد و ابوبکر عبدالعزيز بود و از آنان استماع حديث کرد.
آثار:
حُکم الوالدين في مال ولدهما، الصيام و شرح بعض مسائل الکوسج.
منابع و مآخذ:
دانشنامه ي جهان اسلام، 3 / 198.
[39] اَبوذَرِ هَرَوي، عبد بن احمد بن محمد بن عبدالله انصاري
نام: عبد
نام پدر: احمد
کنيه و لقب: ابوذر
اسم اشهر: ابن سماک
سال و محل تولد: 355 يا 356 ق [هرات]
سال و محل وفات: 5 ذيقعده 343 ق، مکه
مذهب و شريعت: مالکي
رشته ي علمي و تخصص: حديث و کلام
استادان: او از ابوالفضل ابن خميرويه، بشر بن محمد مزني و ابوعبدالله محمد بن احمد غوزمي استماع حديث کرد. همچنين او از ابومحمد ابن حمويه، زاهر بن احمد طوسي، ابواسحاق مستملي، ابوالهيثم کشميهني، ابوبکر هلال بن محمد، شيبان بن محمد ضبعي، ابوالحسن دارقطني، ابوعمر بن حيويه، عبدالوهاب بن حسن کلابي، ابومسلم کاتب، حاکم نيشابوري، ابن شاهين و تعداد بي شمار ديگر حديث آموخت، در ضمن از ابوبکر بن طيب باقلاني و ابوبکر بن فورک کلام آموخت.
شاگردان: پسرش عيسي، ابومحمد عبدالغني حافظ، ابوعمران فاسي، ابن دلائي، ابوصالح مؤذن، ابوالوليد باجي و ابوبکر احمد بن علي طريثيثي از او روايت کرده اند. همچنين خطيب بغدادي و ابوعمر بن عبدالبر از او اجازه ي روايت دريافت داشته اند.
سرگذشتنامه:
اصل وي از هرات بود. سال هاي نخست زندگي را در هرات گذرانيد. وي به شهرهاي سرخس، بلخ، مرو، بصره، بغداد، دمشق، مصر، فارس و جبال سفر کرد و از مشايخ آن ديار استماع حديث کرد. ابوذر در بغداد به روايت حديث پرداخت. وي به فقه مالکي و کلام اشعري گراييد و سرانجام به مکه رفت و در سراة بني شبابه در حومه ي شهر ساکن شد، ولي هر سال در موسم حج به شهر مي آمد و حديث مي گفت و پس از حدود 30 سال اقامت در مکه ظاهراً همانجا درگذشت.
آثار:
مهمترين تأليف ابوذر مستخرج او بر صحيحين بخاري و مسلم است.
تأليفات ديگر او عبارتند از: دلائل النبوة، السنة و الصفات، فضائل القرآن، فضائل مالک بن انس، فضل عاشوراء، فهرست مسانيد الموطا، المستخرج علي الالزامات دارقطني، المعجم، المعيشة النبي و اصحابه و تخليهم عن الدنيا. همچنين دو نسخه ي خطي از احاديث ابوذر هروي شناخته شده که يکي در کتابخانه ي اوقاف بغداد و ديگري در دارالکتب قاهره مضبوط است.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 5 / 480؛ خطيب بغدادي 11 / 141.
[40] اَبوطالب اَنباري، عبيدالله بن احمد بن يعقوب بن نصر بن طالب
نام: عبيدالله
نام پدر: احمد
کنيه و لقب: ابوطالب
اسم اشهر: انباري
سال و محل تولد: 3 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 356 ق، واسط
مذهب و شريعت: شيعه امامي
رشته ي علمي و تخصص: حديث، ادب و شعر
استادان: احمد بن يحيي ثعلب، ابن داوود اصفهاني، احمد بن مغلس حماني، ابن ابي داوود سجستاني، حميد بن زياد نينوايي، حسن به محمد بن جمهور عمي، يوسف بن يعقوب قاضي و مفضل بن عبدالعزيز کاتب.
شاگردان: ابوالفوارس قاسم بن محمد مزني، ابوغالب زراري، ابن داوود قمي، هارون بن موسي تلعکبري، ابن عياش جوهري و ابن عبدون احمد بن عبدالواحد.
سرگذشتنامه:
اصل خاندان وي گويا از انبار بوده، ولي او خود تا پايان عمر در واسط مي زيسته است. وي بارها براي تحصيل يا تعليم به بغداد رفته است. در ميان استادان ابوطالب، شيوخي از نقاط مختلف به ويژه عراق، از محدثين و ادباي شيعه و اهل سنت ديده مي شود. ابوطالب در ادب و روايت اشعار و اخبار ادبي نيز يد طولايي داشت، ولي چيرگي او در حديث بخصوص اماميه، اين بُعد از شخصيت او را تحت الشعاع قرار داده بود.
آثار:
ابوطالب بالغ بر 140 کتاب و رساله تأليف کرده که هم اکنون هيچ اثري از آنها در دست نيست. از جمله: اسماء اميرالمؤمنين (عليه السلام)، الخظ و القلم، مزار ابي عبدالله (عليه السلام)، البيان عن حقيقة الانسان، الانتصار للشيع من اهل البدع، کتاب في التوحيد و العدل و الامامة، فرق الشيعة و مسند خلفاء بني العباس.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 5 / 620-621؛ ابن نديم، 247.
[41] ابوعلي صولي، احمد بن محمد بن جعفر
نام: احمد
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوعلي، جَلَودي
اسم اشهر: ابوعلي صولي
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: [ن.م]، [اهواز]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث
استادان: عبدالعزيز بن يحيي ساجي، محمد بن زکريا غلابي و محمد بن حسين طائي
سرگذشتنامه:
از زندگي او اطلاعات زيادي در دست نيست. به گفته ي نجاشي و طوسي در 353 ق و برپايه ي سندي که در الامالي مفيد آمده است، وي در 352 ق در بغداد به گفتن حديث اشتغال داشته و شيخ مفيد از او حديث شنيده است. به نوشته ي خطيب بغدادي، ابوعلي صولي در اواخر عمر سفري به اهواز داشته و به گمان همو در همانجا وفات يافته است.
آثار:
اخبار فاطمة (عليهاالسلام) کتابي در شرح احوال سيد حميري ( اسماعيل بن محمد ).
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 5 / 44.
[42] ابوالقاسم عيسي بن علي بن عيسي بن داوود بن جراح
نام: عيسي
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوالقاسم
اسم اشهر: [ن.م]
سال و محل تولد: 302 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 391 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: حديث، منطق و ادب
استادان: منطق را از يحيي بن عدي فراگرفت. از نام استادان وي در فقه و ادب آگاهي در دست نيست.
شاگردان: ابوبکر محمد بن موسي خوارزمي.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 235.
[43] ابوالقاسم نصرآبادي، ابراهيم بن محمد بن محموديه
نام: ابراهيم
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوالقاسم
اسم اشهر: ابوالقاسم نصرآبادي
سال و محل تولد: -، نصرآباد
سال و محل وفات: 367 ق، مکه
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث
استادان: ابن ابي حاتم رازي و ابواسحاق اسفرايني
رقيبان: ابوعثمان مغربي
سرگذشتنامه:
مي توان حدس زد که او در حدود دهه ي آخر سده ي 3 ق متولد شده و در نصرآباد از محلات نيشابور بدنيا آمده و همانجا پرورش يافته است. در ابتدا به کار وراقي مشغول بود. اما پس از مدتي به دنبال آشنايي با معارف اسلامي و جهت استماع حديث کار خود را کنار نهاد و نيشابور را ترک گفت. ابوالقاسم که به حديث علاقه ي وافري داشت، از کودکي به استماع از راويان نيشابوري پرداخت و پس از چندي در طلب حديث آن شهر را ترک کرد و راهي شهرهاي مختلف ايران، عراق، شام و مصر شد که در اين ميان اقامت پانزده ساله ي وي در بغداد و نيز اقامت در ري که در محضر ابن ابي حاتم رازي به استماع مصنفات او پرداخت، تأثير زيادي بر زندگي نصرآبادي داشت. نصرآبادي پس از 25 سال دوري از زادگاه خود وحضور پياپي در مجلس راويان و مشايخ بزرگ همچون ابواسحاق اسفرايني در 340 ق به نيشابور بازگشت و جهت ارشاد طالبان و مريدان به وعظ پرداخت. ابوالقاسم در 354 ق به همراه ابوعبدالرحمن سُلَمي عازم حج شد و پس از اداي فريضه در مجاورت حرم سکني گزيد. او در ابتداي ورود برخوردي با ابوعثمان مغربي داشت، هرچند علت آن و ميزان اختلاف ميان آن دو مشخص نيست، ولي مفاد سخن، روايت گفت و گوي آن دو، خروج نامعلوم ابوعثمان از مکه و در انتهاي روايت، داستان دفن ابوالقاسم در گوري که ابوعثمان براي خود کنده بود، گواه بر تضاد ميان آنان است. ابوالقاسم در مکه درگذشت و همانجا مدفون شد.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 6 / 181.
[44] ابونصر سِجْزي، عبدالله بن سعيد بن حاتم بن احمد بن محمد بن حاتم بن علوية بن سهل بن عيسي بن طلحه و ايلي
نام: عبيدالله
نام پدر: سعيد
کنيه و لقب: ابونصر، شيخ الحرم
اسم اشهر: ابونصر سجزي
سال و محل تولد: [ن.م]، سجستان
سال و محل وفات: 444 ق، مکه
مذهب و شريعت: حنفي
رشته ي علمي و تخصص: حديث
استادان: ابواحمد فَرَضي، ابوالحسن احمد بن محمد بن الصلت مُجبر، ابوعمر ابي مهدي فارسي، علي بن عبدالرحيم سوسي، ابوعبدالرحمان سُلَمي و عبدالصمد بن ابي جراده ي حلبي
سرگذشتنامه:
از تاريخ و محل تولد ابونصر اطلاع دقيقي در دست نيست، اما ظاهراً در سجستان متولد شده است. او در سجستان از ابوسليمان محمد بن محمد بن داوود اصم، ابوعمر محمد بن اسماعيل عنبري و ابوزهير مسعود بن محمد بن محمد بن حسين لغوي حديث شنيد. همچنين از پدرش بهره برد و فقه حنفي را از وي فراگرفت. ابونصر پيش از 400 ق به غزنه سفر کرد و نيز به نيشابور رفت و در آنجا از حاکم نيشابوري و ابويعلي حمزة بن عبدالعزيز مهلبي حديث شنيد. همچنين براي گزاردن حج در 404 ق به مکه رفت و در آنجا از ابوالحسن احمد بن ابراهيم بن فراس عبقسي حديث شنيد و ظاهراً پس از درگذشت ابوالحسن در صفر 405 راهي بغداد شد و از برخي مشايخ وقت حديث شنيد. آنگاه به شام و مصر سفر کرد. وي به بصره نيز رفته است. ابونصر در تاريخي که اطلاعي از آن در دست نيست، بار ديگر به مکه رفت و در آنجا رحل اقامت افکند و همانجا نيز درگذشت.
آثار:
الابانة في الرد علي الرافضيين، همچنين کتابي در نقد اشاعره دارد.
آثار چاپي:
رسالة السِجزي الي اهل زبيد في الرد علي من انکر الحرف و الصوت.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 6 / 318.
[45] بزوفري، ابوعبدالله الحسين بن علي بن سفيان ابي خالد بن سفيان
نام: حسين
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوعبدالله
اسم اشهر: بزوفري
سال و محل تولد: 352 ق [ن.م]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث
استادان: حميد بن زياد نينوي حائري
شاگردان: احمد بن محمد بن عياش جوهري، احمد بن عبدالواحد ( ابن عبدون )، ابوعبدالله الحسين بن عبيدالله غضائري، ابومحمد هارون بن موسي تلعکبري و شيخ مفيد.
سرگذشتنامه:
او نقد و حديث را از علماي عصر خويش فراگرفت و در کربلا به حوزه ي درس حميد بن زياد نينوي حائري پيوست. سپس متصدي تدريس فقه و حديث شد و جمعي از علماي شيعه در حوزه ي درس وي تربيت يافتند و از وي روايت کردند. بزوفري از مشايخ شيخ مفيد است. ابوالعباس بن احمد بن علي بن نوح سيرافي است. در شعبان سال 352 ق از وي استماع حديث کرده است. چنانکه ابوالعباس نجاشي در شرح احوال حسين بن سعيد اهوازي به اين امر تصريح کرد.
آثار:
احکام العبيد، ثواب الاعمال، الحج، الرد علي الواقفه، سيرة النبي و الائمة في المشرکين.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف تشيع، 3 / 224.
[46] بزوفري، ابوعلي احمد بن جعفر بن سفيان
نام: احمد
نام پدر: جعفر
کنيه و لقب: ابوعلي
اسم اشهر: بزوفري
سال و محل تولد: قبل از 365 ق [ن.م]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث
شاگردان: شيخ مفيد، غضائري و تلعکبري
سرگذشتنامه:
فقه و حديث را از دانشمندان زمان خود فراگرفت. از ابوعلي احمد بن ادريس اشعري و حميد بن زياد نينوي حائري مؤسس حوزه ي علميه ي کربلا و ديگران روايت مي کند. او به تدريس حديث و فقه و فتوي اشتغال داشت و از مشهورترين راويان و شاگردان وي شيخ مفيد، غضائري و تلعکبري هستند. استرآبادي در رجال خود احتمال يکي بودن وي را با احمد بن محمد بن جعفر صولي داده است، ولي حميد بهبهاني در تعليقه ي خود آن را رد مي کند. آقابزرگ تهراني به نقل از وحيد بهبهاني مي گويد که صِرف اينکه هر دو آنها از ابن علي احمد بن ادريس اشعري روايات مي کنند و نيز هر دو از مشايخ شيخ مفيد هستند، دليل بر يکي بودن آنها نيست. شيخ طوسي در رجال خود مي نويسد که بزوفري ابن عم عبدالله الحسين بن علي بن سفيان بزوفري مي باشد. آيت الله خوئي در معجم رجال الحديث اتحاد صاحب ترجمه را با احمد صولي مردود مي داند.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف تشيع، 3 / 225.
[47] جعفر بن محمد بن مظفر بن محمد بن احمد بن محمد بن عبدالله بن حسن بن علي بن الحسين بن علي بن ابيطالب
نام: جعفر
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوابراهيم
اسم اشهر: نيشابوري
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 448 ه، نيشابور
مذهب و شريعت: شيعه امامي
رشته ي علمي و تخصص: حديث
سرگذشتنامه:
در سال چهارصد و چهلم هجرت به بغداد رفته و در آنجا به نقل حديث از حاکم نيشابوري و ابوعبدالرحمن سلمي و ديگر مشايخ وقت پرداخته و خطيب بغدادي هم از وي روايت مي نمايد. جعفر در سال چهارصد و چهل و هشت هجرت در نيشابور درگذشت.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 4 / 261.
[48] حاکم نيشابوري، ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن حَمْدوُيَة بن نُعَيم نَبّي طهاني
نام: محمد
نام پدر: عبدالله
کنيه و لقب: ابوعبدالله، ابن بيع
اسم اشهر: حاکم نيشابوري
سال و محل تولد: 321 ق، نيشابور
سال و محل وفات: 405 ق، نيشابور
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث، فقه و تاريخ
استادان: از پدر و خال خود و ابوسهل صَعْلوکي فقيه شافعي فراگرفت.
مناصب و مقام ها: قاضي نيشابور، براي سفارت به دربارهاي آل بويه و ساماني رفت و آمد مي کرد.
سرگذشتنامه:
دو سفر به عراق و حجاز کرد و حج گزارد. در بلاد خراسان و ماوراءالنهر نيز گردش کرد و گويند با دو هزار تن از مشايخ ديدار و مذاکره و مباحثه کرد و از آنان استماع حديث نمود. در 359 ق قاضي نيشابور شد و به همين سبب او را حاکم خواندند. نزد شاهان آل بويه و ساماني حرمت و تقرب داشت و براي سفارت به دربارهاي ايشان رفت و آمد مي کرد.
آثار چاپي:
المستدرک بين الصحيحين و تاريخ نيشابور.
آثار خطي:
صحيحان، علل، امالي، فوائد الشيوخ، امالي العشيّات، تراجم الشيوخ، معرفة الحديث، المدخل الي علم الصحيح، ما تَفَرَّدَ به کل واحدٍ من الامامَين، فَصْلُ الامام الشافعي، المدخل الي معرفة الاکليل، تسمية من اَحْرَجَهُمْ البُخاريّ و مسلم و فضائل فاطمة الزهراء (سلام الله عليها).
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف تشيع: 6 / 34.
[49] حسن بن علي بن حسن بن علي بن حسن بن خطاب بن جبير وراق
نام: حسن
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابي الخطاب
اسم اشهر: وراق
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: حديث
سرگذشتنامه:
از ابونعيم اصفهاني و ديگر اجله علما روايت کرده است.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 4 / 282.
[50] حسن بن محمد بن اسماعيل بن محمد بن اشناس
نام: حسن
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوعلي
اسم اشهر: ابن اشناس
سال و محل تولد: 359 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 439 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه امامي
رشته ي علمي و تخصص: حديث
استادان: شيخ مفيد
شاگردان: شيخ طوسي
سرگذشتنامه:
او از راويان دانشمند و معتبر شيعه و مولاي جعفر متوکل معروف به ابن الحمامي بزاز يا بزاز است، البته در کتب رجال و حديث بعضي او را حسن بن اشناس عنوان کرده اند، چون انتساب به جدّ متداول بوده است. گفته شده است که او از مشايخ شيخ طوسي است. وي از شيخ مفيد و ابوالفضل شيباني و جمعي ديگر روايت کرده است.
آثار:
عمل ذي الحجة، الکفاية در عبادات، الاعتقادات، الرد علي الزيدية و صحيفه ي سجادية.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف تشيع، 6 / 299.
[51] حسن بن علي حَرّاني جلبي شيخ ابومحمد
نام: حسن
نام پدر: علي
کنيه و لقب: شيخ ابومحمد
اسم اشهر: حراني حلبي
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث
همفکران و رقيبان: شيخ طوسي ( م 381 )، ابي علي محمد بن همام ( م 336 )
سرگذشتنامه:
او از ابوعلي محمد بن همام ( م 336 ق ) روايت کرده است. او آثار ارزنده اي از خود به يادگار نهاده که مشهورترين آنها کتاب تحف العقول عن آل الرسول است. اين اثر از سخنان پيغمبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) و امامان معصوم (عليهم السلام) و مطالب ديگر تأليف يافته و از منابع گرانبهاي حديث بشمار مي رود.
علامه مجلسي درباره ي آن فرموده: بيشترش در مواعظ و اصول معلومه اي است که در آنها نيازي به سند نيست. اين کتاب بارها در عراق، ايران و بيروت به چاپ رسيده و به فارسي نيز ترجمه شده است.
آثار:
التمحيص.
آثار چاپي:
تحف العقول عن آل الرسول.
اضافات:
علامه مجلسي در فصل دوم مقدمه ي کتاب بحارالانوار گويد: به نسخه ي قديمي از کتاب تحف العقول برخورد نمودم. نظم اين کتاب دلالت بر رفعت و شأن مؤلفش دارد و بيشترش در مواعظ و اصول معلومه اي است که محتاج به سند نيست. افندي صاحب رياض العلماء گويد: او عالم، فقيه و محدث است. سيد محمدباقر خراساني صاحل روضات الجنات گويد: حسن بن علي بن حسين بن شعبه حراني يا حلبي فاضلي است فقيه، متبحر، هشيار، بلندپايه، آبرومند و کتابش مورد اعتماد است.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف تشيع، 6 / 300.
[52] حسن بن محمد سکوني ابوالقاسم کوفي
نام: حسن
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوالقاسم
اسم اشهر: حسن بن محمد
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث
سرگذشتنامه:
تلعکبري در 344 ق در منزل او در کوفه از وي حديث شنيده، ولي اجازه از او دريافت نداشته است. همچنين شيخ صدوق به سند خود از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) از او حديث کرده که فرمود: پروردگارم مرا به معراج برد، پس درباره ي علي سه کلمه به من وحي نمود اينکه: همانا او امام متقيان، سيد مؤمنان و پيشواي روسفيدان است.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف تشيع، 6 / 304.
[53] حسين بن اسماعيل بن محمد محاملي ضبي بغدادي
نام: حسين
نام پدر: اسماعيل
کنيه و لقب: [ن.م]
اسم اشهر: محاملي
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 330 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: حديث
مناصب و مقام ها: قضاوت
سرگذشتنامه:
او از بخاري استماع کرده و طبراني، دارقطني و نظاير ايشان هم از وي روايت نموده اند و گويند در مجلس املاي درس او ده هزار نفر حاضر مي شدند و شصت سال در کوفه قضاوت نمود.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 3 / 477.
[54] حسين بن بسطام شاپور زيات
نام: حسين
نام پدر: بسطام
کنيه و لقب: [ن.م]
اسم اشهر: زيات
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه امامي
رشته ي علمي و تخصص: حديث
همفکران و رقيبان: خوانساري وي را هم طبقه ي کليني ( 329 ق ) و ابن قولويه قمي ( 368 ه ) دانسته است.
آثار:
طبُ الأئمة
آثار چاپي:
کتاب طب الائمه در هند چاپ شده و در نجف نيز به کوشش محمدمهدي موسوي خراساني در سال 1385 ق چاپ شده است.
اضافات:
گويند: طبُ الائمة احاديث است با اِسنادهاي مربوط به خوراکي ها و آشاميدني ها و مضرات آنها و بعضي دعاهاي مربوط به امراض.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 2 / 140؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 113.
[55] سليمان بن احمد بن ايوب بن مطير لخمي
نام: سليمان
نام پدر: احمد
کنيه و لقب: ابوالقاسم
اسم اشهر: طبراني، مسند الدنيا
سال و محل تولد: 260 ه، طبريه ي شام
سال و محل وفات: 360 ه، اصفهان
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث و علوم قرآني
سرگذشتنامه:
او از مشاهير محدثين و حفاظ عامه است که حافظ عصر خود بوده و براي تحصيل از بلاد شام به عراق، حجاز، مصر و بلاد جزيره مسافرت و سي و سه سال سياحت و از هزار تن از مشايخ استماع حديث نمود. او سي سال بر روي حصير خفت و به جمع و حفظ اخبار بسيار موفق شد و عاقبت در اصفهان توطن کرد. ابونعيم اصفهاني و جمعي ديگر از مشايخ، حديث از وي روايت مي کنند. و در روز شنبه بيست و هشتم شهر ذي القعده يا شوال 360 هجري در صد سالگي در همانجا وفات يافت و به خاک سپرده شد.
آثار:
تصنيفات نافعه که اشهر و انفع آنها معجم اوسط، معجم صغير و معجم کبير در اسامي صحابه مي باشند.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 3 / 15.
[56] الشريف ابوطالب مظفر فرزند جعفر بن مظفر علوي
نام: مظفر
نام پدر: جعفر
کنيه و لقب: ابوطالب، الشريف
اسم اشهر: بصري سمرقندي
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث
استادان: حديث را از جعفر بن محمد بن مسعود عياشي و جعفر بن محمد به نقل از عمرکي بن علي بوفکي روايت کرده است.
شاگردان: شيخ صدوق.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف تشيع، 3 / 269.
[57] شيخ ابوالحسين ابي جعفر محمد بن هارون
نام: محمد
نام پدر: هارون
کنيه و لقب: شيخ ابوالحسين يا ابي جعفر
اسم اشهر: تلعکبري
سال و محل تولد: 399 ق، –
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث و فقه
اساتيد: ابومحمد هارون تلعکبري، شيخ صدوق و ابي الحسن علي بن عبدالله ميموني
شاگردان: ابوالعباس احمد نجاشي و محمد بن جرير طبري امامي.
سرگذشتنامه:
او فقه و حديث را از پدرش ابومحمد هارون تلعکبري و شيخ صدوق و ابن الحسن علي بن عبدالله ميموني اخذ کرد. وي مانند پدرش در خانه ي خود در بغداد به تدريس حديث و فقه اشتغال داشت و جمعي از افاضل علما و محدثين اماميه در حوزه ي او پرورش يافتند. از مشهورترين شاگردان او ابوالعباس احمد نجاشي و محمد بن جرير طبري امامي که کثيرالرواية تر از صاحب ترجمه است و در کتاب خود الامامة ضبط کرده است و نيز صاحب کتاب مدينة المعجزات آنها را نقل نموده است. وي برادر حسين بن هارون تلعکبري از مشايخ شيخ طوسي است. از آثار بر جاي مانده ي او کتاب مجموع الدعوات يا کتاب العتيق است که با مجموعه ي التلعکبري معروف است. علامه مجلسي اين کتاب را العتيق ناميده و نسخه ي مورخه ي 576 ق را در اختيار داشته و تماماً آنرا در بحارالانوار خويش نقل کرده است و کفعمي آن را تحت عنوان مجموع التلعکبري از مآخذ خود در کتاب البلدالامين قرار داده است. شيخ آقا بزرگ تهراني در الذريعة مي گويد کتاب مجموع التلعکبري همان مجموع الدعوات است.
آثار:
مجموع الدعوات يا کتاب العتيق که به مجموعة التلعکبري معروف است.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف تشيع، 5 / 70.
[58] عبدالله بن عدي
نام: عبدالله
نام پدر: عدي
کنيه و لقب: ابواحمد، ابن العدي
اسم اشهر: جرجاني
سال و محل تولد: -، جرجان]
سال و محل وفات: 322، 365ه، استرآباد
مذهب و شريعت: اهل سنت
رشته ي علمي و تخصص: حديث
سرگذشتنامه:
براي استماع حديث مسافرت ها کرده و در مصر، شام، عراق و حجاز روايت هاي بسياري از مشاهير اهل حديث داشته است.
آثار:
الابصار، اسماء الصحابة و الکامل در جرج و تعديل روات
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 1 / 259.
[59] علي بن محمد بن علي خراز رازي قمي
نام: علي
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوالحسن، ابوالقاسم
اسم اشهر: خزاز
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث، فقه و کلام
سرگذشتنامه:
از شيخ صدوق، ابوالفاضل شيباني و ابن عياس و نظاير ايشان روايت کرده است.
آثار:
الأمالي، الايضاح في اصول الدين علي مذهب اهل البيت و کفاية الأثر في النصوص علي الأئمة الاثني عشر.
اضافات:
گويند « کفاية الاثر » کتابي است شريف که نظير آن در امامت تأليف نيافته و اولين دليل به فضل، وثاقت و ديانت مؤلف مي باشد.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 1 / 384.
[60] غضائري، حسين بن عبدالله بن ابراهيم
نام: حسين
نام پدر: احمد
کنيه و لقب: ابوعبدالله و ابوجعفر حسين
اسم اشهر: غضائري، شيخ الرفقة
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 411، –
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث و رجال
استادان: صدوق، قلانسي، تلعکبري و ابوغالب زراري
شاگردان: نجاشي، شيخ طوسي
سرگذشتنامه:
او از مشايخ حديث شيعه است، با شيخ مفيد همزمان و در فضل و کمالات نفسانيه بر ديگران مقدم و جلالت وي پيش همه مسلم بوده است. او را شيخ الرافضة ناميده اند. او محدثي نبيل، رجالي کثيرالرواية و از مشايخ حديث شيعه و وجوه راعيان فرقه ي محقه است که با شيخ مفيد همراه و در فضل و کمالات نفسانيه بر ديگران مقدم و جلالت وي پيش همه مسلم بوده است.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 3 / 159؛ دهخدا، 1 / 609.
[61] کليني، محمد بن يعقوب بن اسحاق
نام: محمد
نام پدر: يعقوب
کنيه و لقب: ابوجعفر ثقة الاسلام، شيخ المحدثين
اسم اشهر: کليني
سال و محل تولد: نامعلوم
سال و محل وفات: 329 / 328 / 330، بغداد
مذهب و شريعت: شيعه امامي اثني عشري
رشته ي علمي و تخصص: حديث، فقه و کلام
استادان: علي بن ابراهيم بن هاشم القمي، محمد بن يحيي العطار الاشعري، ابي العباس محمد بن جعفر الرزاز، ابي علي احمد بن ادريس الأشعري، حميد بن زياد، ابي سليمان داود بن کورة القمي، سعد بن عبدالله اشعري، عبدالله بن جعفر حميري و علي بن ابراهيم قمي.
شاگردان: ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه، ابوغالب الزراري، احمد بن محمد بن محمد بن سليمان، علي بن احمد بن موسي الرقاق، ابوعبدا… محمد بن ابراهيم بن جعفر النعماني، ابوالمفضل الشيباني و محمد بن محمد بن عاصم الکليني
همفکران و رقيبان: از همفکران علي بن الحسين بن بابويه
اوضاع و شرايط سياسي و اجتماعي زمان: زندگي شيخ کليني همزمان با نواب اربعه امام زمان (عج) بود.
سرگذشتنامه:
وي از علماي مدرسه ي اهل بيت بود که براي فراگيري علوم و گردآوري احاديث به شهرهاي ري، بغداد و… سفر کرد و به همين جهت به الرازي و البغدادي مشهور شد. او مروج مذهب شيعه در غيبت امام (عليه السلام) و ممدوح خاص و عام و مفتي طوائف اسلام و جلالت وي مسلم بود و عامه و خاصه در فتواي به وي مراجعه مي کردند و روي اين اصل به ثقة الاسلام شهرت يافته و او نخستين کسي است که در دوره ي اسلامي بدين لقب نائل آمده و اولين محدث امامي است که به جمع و نظم و ترتيب اخبار دينيه پرداخته است.
آثار:
الکافي که جزء کتب اربعه ي شيعه بشمار مي آيد و نيز الرد علي القرامطه، کتاب الرجال، کتاب رسائل الائمه (عليهم السلام)، کتاب تعبير الرؤيا و کتاب ماقيل في الائمه (عليهم السلام) من الشعر.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 3 / 379؛ طبقات الفقهاء، 4 / 479-480؛ سير اعلام النبلاء، 15 / 280.
[62] محمد بن عبدالله بن محمد بن عبيدالله بن بهلول
نام: محمد
نام پدر: عبدالله
کنيه و لقب: ابوالفضل
اسم اشهر: شيباني
سال و محل تولد: –
سال و محل وفات: 387 ه، بغداد
مذهب و شريعت: شيعه امامي
رشته ي علمي و تخصص: حديث
سرگذشتنامه:
نسب او با يازده واسطه به ذهل بن شيبان مي رسد. او براي استماع حديث مسافرت بسيار کرد و صاحب تأليفاتي شد. در آغاز کار در نقل حديث اهتمام داشت که از هر کسي نقل نکرده باشد ولي عاقبت مختلط الحديث شده و پس از آن زندگي را با مسامحه و بي مبالاتي گذرانده است، اينک در بين اکثر علماي رجال مورد قدح و طعن است و روايات او را مردود مي شمارند. در تاريخ بغداد نيز گويد محمد بن عبدالله به بغداد آمده و از محمد بن جرير طبري و محمد بن عباس يزيدي و گروه بسياري از مصري ها و شامي ها و غير ايشان روايت کرده و کثير التخليط بوده و غرائب حديث را نيز روايت نموده و احاديثي موافق مذهب رافضيه وضع کرده و در مسجد شرقيه املا مي کرده است. در بيست و نهم ربيع الاخر سال سيصد و هشتاد و هفت هجرت در بغداد جان بجان آفرين تسليم کرد.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 2 / 376.
[63] معبدي، محمد بن فارس بن حمدان بن عبدالرحمن بن محمد بن صبيح
نام: محمد
نام پدر: فارس
کنيه و لقب: ابوبکر، عطشي
اسم اشهر: معبدي
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 361 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث
استادان: قلانسي، حسن بن علي معمري، ماحوزي، مقدسي و ارسوفي
شاگردان: دارقطني، رزاز، ابوبکر برقاني و ابونعيم اصفهاني
سرگذشتنامه:
گويند او از اولاد ام معبد خزاعي است. خطيب گويد: از ابونعيم اصفهاني درباره ي او پرسيدم او گفت: معبدي شديداً رافضي است و در حديث ضعيف است و از او به اسناد از ابن عباس نقل شده است که از رسول خدا پرسيدم: آيا براي نجات از آتش جوازي است، فرمود آري دوستي علي بن ابيطالب.
منابع و مآخذ:
خطيب بغدادي، 3 / 161-162.
[64] نوبختي، حسن بن حسين
نام: حسن
نام پدر: حسين
کنيه و لقب: ابومحمد، کاتب
اسم اشهر: نوبختي
سال و محل تولد: 320 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 402 [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: حديث
استادان: علي بن عبداله بن مبشر واسطي و قاضي محاملي.
شاگردان: برقاني، طناجيري، تنوخي و ازهري
سرگذشتنامه:
خطيب بغدادي گويد: ازهري او را رافضي مي داند و برقاني مي گويد او معتزلي است و تمايل به شيعه دارد ( معتزلي يتشيع )، ولي مشخص شده که او راستگو است.
منابع و مآخذ:
خطيب بغدادي، 7 / 399.
[65] اِبن زُبَيْر، ابوالحسن علي بن محمد بن عبيد بن زبير قريشي اسدي کوفي
نام: علي
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوالحسن / ابن کوفي
اسم اشهر: ابن زبير
سال و محل تولد: 254 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 348 ق، بغداد
مذهب و شريعت: [ن.م]
رشته ي علمي و تخصص: ادب، کتابت و حديث
شاگردان: ابوعبدالله محمد بن اسد کاتب بغدادي
سرگذشتنامه:
وي از تبار اسد بن عبدالعزّي بن قصّي بن کلاب و از قوم و قبيله ي زبير بن عوام برادرزاده ي حضرت خديجه بنت خويلد است. پدرش از مردم کوفه بود، ولي در بغداد اقامت گزيد و از روزگار پدر به فراگيري دانش پرداخت. پدرش ارث فراواني براي او بر جاي نهاد و او همه را در راه دانش اندوزي، فراهم آوردن کتابخانه، خريدن و نسخه برداري کتاب و کمک به دانش پژوهان بينوا صرف کرد. وي با نسخه برداري هاي نيکو و دقيق موجب جلب اعتماد دانشمندان شد، چنانکه نويسندگان براي اعتبار بخشيدن به نوشته هاي خود از نسخه هايي استفاده مي کردند که به خط ابن زبير بود.
آثار:
الهمز، القلائد و الفرائد در لغت و شعر و همچنين کتابي در معاني شعر به وي نسبت داده شده است.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 616-3 – 617؛ الفهرست طوسي، 69.
[66] ابواحمد، حسن بن عبدالله
نام: حسن
نام پدر: عبدالله
کنيه و لقب: ابواحمد [ن.م]
اسم اشهر: حسن بن عبدالله عسکري
سال و محل تولد: 293 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 382 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: ادب، حديث و فقه
استادان: ابن ابي داوود سجستاني و ابن دُريد
شاگردان: شيخ صدوق
سرگذشتنامه:
او يک چند در شهرهاي بغداد، اصفهان و بصره بسر برد. با صاحب بن عباد، وزير آل بويه دوستي و مکاتبه داشت و صاحب، فضل وي را مي ستود. ابواحمد در بسياري از علوم روزگار خويش دست داشت و تنوع موضوعات کتاب هايي که نوشته، از فضل فراوان او حکايت مي کند. وي از مشايخ شيخ صدوق بود و ابوعباد صايع شوشتري و عده ي بسياري از وي روايت مي کردند. اوباحمد مؤلفي پرکار بود، اما امروزه از کتاب هاي فراواني که وي نوشته، تنها شمار اندکي به دست مانده است.
آثار:
الزواجر و المواعظ، التفضيل بين بلاغتي العرب و العجم، الحکم و الامثال، المختلف و المؤتلف، راحة الارواح، تصحيح الوجوه و النظائر و المصون و صناعة الشعر
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف تشيع، 6 / 297.
[67] ابوالحسن بَتّي، احمد بن علي
نام: احمد
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوالحسن [ن.م]
اسم اشهر: [ن.م]
سال و محل تولد: 330 يا 340 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 405 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: ادب، شعر و حديث
استادان: زيد بن ابي بلال و از ابوبکر بن مقسم مقري روايت مي کرد
شاگردان: علي بن محسن تنوخي را از جمله شاگردان او روايت کرده اند.
مناصب و مقام ها: وي مدت مديدي کتابت خليفه را برعهده داشت.
سرگذشتنامه:
وي قرآن را با صورتي خوش تلاوت مي کرد و گويند حافظ آن بود. در حديث نيز دست داشت. وي از هر دانشي بهره اي داشت و به گفته ي ابوالقاسم مغربي وزير، از يادگيري هيچ شاخه اي از علوم ناتوان نبود. خطيب بغدادي او را مردي دانشمند، شوخ طبع و بذله گو معرفي کرده است.
آثار:
تصنيف چند اثر با نام هاي القادري، العميدي و الفخري به وي منسوب است.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 331-5 / 332؛ خطيب بغدادي، 4 / 320.
[68] ابوالحسن علي بن عيسي بن داوود بن جراح
نام: علي
نام پدر: عيسي
کنيه و لقب: ابوالحسن
اسم اشهر: ابن جراح
سال و محل تولد: 245 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 334 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: ادب، سياست و حديث
مناصب و مقام ها: سمت وزارت دولت بني عباس
سرگذشتنامه:
از دوران کودکي و نوجواني او اطلاعي در دست نيست. ابواحسن در حدود 20 سالگي وارد کارهاي ديواني شده است. علي بن عيسي که صولي از او با القاب تاج الدوله و جمال الدوله ياد کرده است، در ميان وزيران خلفا در سده ي 4 ق از پايگاه ويژه اي برخوردار بوده است. از رجال مشهور دولت بني عباس که در اوايل سده ي 4 ق و آغاز هرج و مرج هاي سياسي و نظامي که به فروپاشي سلطه ي دستگاه خلافت انجاميد، يک چند به وزارت نشست. وي در تمام وزارت يا رياست ديوان ها، نه تنها کوشيد تا برخي از ماليات هايي را که خاصه بر دوش کشاورزان و پيشه وران سنگيني مي کرد بردارد، بلکه همواره کارگزاران دولت را از ستم بر مردم برحذر مي داشت و از نامه هاي او به عاملان شهرها آشکار است که تا چه حد در برانداختن رسوم ظالمانه و تشويق به دادگري مي کوشيده است. به نظر مي رسد در اواخر عمر خارج از غوغاي سياست، اما سخت محتشم در بغداد مي زيسته است و از احترامي عظيم برخوردار بوده است، چنانکه وقتي معزالدوله ي ديلمي وارد بغداد شد، ابوجعفر صيمري يار و مشاور امير ديلمي، ابن جراح را بسيار بزرگ داشت و معزالدوله را نيز واداشت تا با او به احترام بسيار رفتار کند.
آثار:
قلقشندي کتابي در علم مناظر به او نسبت داده و ابن نديم کتاب هاي جامع الدعاء، معاني القرآن و تفسيره و کتاب الکتاب و سياسة المملکة و سيدة الخلفاء را از آثار او دانسته است. نيز احمد بن يوسف معروف به ابن دايه کتاب مختصر المنطق را به نام علي بن عيسي تأليف کرد. از توقيعات او که آن را بيش از 30/000 دانسته اند، معلوم مي شود که مردي بليغ و فصيح بوده و در ادب عرب دستي قوي داشته است.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 220-3 / 225؛ قلقشندي، 1 / 476.
[69] فارسي، حسن بن احمد يا حسن بن علي بن احمد بن عبدالغفار بن محمد بن سليمان بن ابان
نام: حسن
نام پدر: احمد
کنيه و لقب: ابوعلي
اسم اشهر: فارسي / ابوعلي فارسي / فَسَوي / شيرازي
سال و محل تولد: 288 ه، فسا در توابع شيراز
سال و محل وفات: 377 ه، بغداد
مذهب و شريعت: معتزلي
رشته ي علمي و تخصص: ادب، حديث، لغت و نجوم
استادان: زجاج و ابن السراج
شاگردان: سيد رضي، ابن جني و علي بن عيسي ربعي
سرگذشتنامه:
او مدتي سياحت کرد و يک چندي در حلب نزد سيف الدوله بن حمدان بود و بارها با ابوالطيب متنبي ملاقات و مباحثه نمود و عاقبت به بلاد فارس رفت و در دربار عضدالدوله ي ديلمي قربي به سزا يافت و به مقامي عالي رسيد و کتاب ايضاح را براي او تأليف کرد. عضدالدوله با آن همه اقتدار و عظمت که خود در شمار علماي نحو و ادب و فنون عربيه است گفته است که من در نجوم، غلام ابوالحسين رازي صوفي و در نحو غلام ابوعلي مي باشم.
آثار:
ابيات الاعراب، الاغفال في ما اغفله الزجاج من المعاني، تفسير القرآن، حاشيه ي کتاب سيبويه، الحجة في القرائات، شرح ابيات ايضاح، العوامل المأة، مختصر عوامل الاعراب، المسائل العسکريات، المسائل القصريات، المسائل الکرمانيات، المسائل المجلسيات و المقصور و الممدود.
آثار خطي:
اعراب القرآن، الاوليات، الايضاح، التذکرة و التکلمة در نحو.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 3 / 171.
[70] حسن بن عبدالله بن سعيد بن زيد بن حکيم لغوي
نام: حسن
نام پدر: عبدالله
کنيه و لقب: ابواحمد
اسم اشهر: عسکري
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 382 ه [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: ادب، حديث و لغت
سرگذشتنامه:
نوادر بسياري بدو منسوب و صاحب بن عباد وزير معروف ديالمه به مجالست و ملاقات وي راغب و محبت هاي بسياري درباره ي او داشته، ولکن وسايل ملاقات فراهم نمي شده تا آنکه در عسکر مکرم که مولد و وطن ابواحمد بوده، اختلافي بهم رسيده و صاحب فرصت را غنيمت شمرده و در باطن ملاقات ابومحمد را در نظر داشته و از مؤيدالدوله ابن بويه درخواست نمود که اسکات غائله را به عهده ي خود صاحب موکول دارد. پس، بعد از ورود به آن شهر انتظار داشت که ابومحمد پيش وي رفته و مراسم ملاقات را معمول دارند، لکن ابواحمد به عذر پيري و ناتواني از رفتن به محضر وزير امتناع نموده، پس آن وزير نامه اي بدو نوشته و با شعر با هم مکاتبه کردند. پس از آنکه صاحب جواب را ديد، از تضايف آن بيت که از اشعار صخر بن عمر و بن شريد برادر خنس شاعره ي مشهوره است، در شگفت شده و گفت اگر مي دانستم که اين بيت به دست ابواحمد رسيده هر آينه اشعار خود را بدان قافيه نمي نوشتم.
آثار:
الحکم و الامثال، الزواجر و المواعظ، علم المنطق و المختلف و المؤتلف.
آثار چاپي:
التصحيف و التحريف، تصحيفات و المحدثين في غرائب الحديث.
آثار خطي:
الاوائل
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 3 / 86، دهخدا، 10 / 15885.
[71] مطرز، محمد بن عبدالله الواحد بن ابي هاشم
نام: محمد
نام پدر: عبدالله
کنيه و لقب: ابوعمر / ابوعمرو، زاهد
اسم اشهر: مطرز / غلام ثعلب / صاحب ثعلب
سال و محل تولد: – ابيورد
سال و محل وفات: 344 يا 345 ه، بغداد
مذهب و شريعت: [ن.م]
رشته ي علمي و تخصص: ادب، لغت و حديث
استادان: ثعلب نحوي
سرگذشتنامه:
باري، محمد حديث و فن اعراب و لغت را متقن ساخته او را در قوه ي حافظه و کثرت احاطه به لغت از نوادر عصر مي شمارند. کثرت حفظ و استحضار ذهن او موجب حيرت بود با اين همه مشايخ حديث، روايات او را تصديق کرده و اسنادش را توثيق مي نمايند. في الجمله گويند که طينت مطرز يا محبت معاويه و عداوت حضرت اميرالمؤمنين (عليه السلام) سرشته و يک جزوه در فضائل معاويه نوشته و هر کسي را که براي درس خواندن نزد او حاضر شدي، نخست به قرائت همان جزوه الزامش کردي، ولکن از رياض العلما امامي بودن وي منقول و از علي بن طاوس نيز نقل است که در کتاب سعد السعود، مقداري از روايات مطرز را که در مناقب اهل بيت (عليهم السلام) است مذکور داشته است و در تنفيح المقال مجهول الحاش شمرده است.
آثار:
اخبارالعرب، اسماء الشعراء و تفسيرها، الساعات، شرح الفصيح، الشوري، العشرات، فائت الجمهرة، فائت المستحسن، القبائل، النوادر و اليواقيت.
آثار خطي:
العشرات.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 4 / 33.
[72] بنت سيد رضي الدين علي بن طاووس
او از زنان دانشور شيعه است. علوم اسلامي و فنون ادب و معارف الهي را از محضر پدرش سيد بن طاووس فراگرفت و در اکثر علوم ترقي شاياني کرد و از زنان دانشمند و نويسنده ي اماميه در زمان خود بود. سيد بن طاووس در کتاب خود کشف المحجة خطاب به پسرش سيد محمد اشاراتي درباره ي استعداد و مقام علمي او دارد و مي گويد که شرح مفصل تر آن را در کتاب البهجة ثمره المهجه آورده است. سپس اجازه اي براي همين دختر و برادرانش سيد محمد و سيد علي نگاشته است.
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف تشيع، 3 / 423.
[73] ابوبُشرِ عَمّي، احمد بن ابراهيم بن مُعّلي بن اسد
نام: احمد
نام پدر: ابراهيم
کنيه و لقب: ابوبُشر، عمّي
اسم اشهر: [ن.م]
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: بعد از 350 ق
مذهب و شريعت: امامي
رشته ي علمي و تخصص: تاريخ و حديث
استادان: عبدالعزيز بن يحيي جلودي، محمد بن زکريا غلابي و زکريا بن يحيي ساجي
شاگردان: راويان ابوبُسر عبارتند از: ابوالفرج اصفهاني، محمد بن وهبان دبيلي و حسين بن حصين عمي.
سرگذشتنامه:
از زندگي ابوبشر يا ابوبسر اطلاع اندکي در دست است. نسبت او به « عمّ » که لقب نياي بزرگش مرة بن مالک، از موالي قبيله ي بني تميم بود باز مي گردد. مرة بن مالک به همراه طايفه ي خود به فارس کوچ کرده بود، ولي ابوبسر، پدر و عمش در بصره اقامت داشتند. رجال نويسان امامي او را ثقه شمرده و تصريح کرده اند که وي از محدثان اهل سنت بسيار روايت داشته است.
آثار:
ابوبُسر تأليفاتي در تاريخ و حديث داشته که نسخه هاي آنها در دست نيست و نجاشي فهرستي از آنها به دست داده است: التاريخ، مناقب اميرالمؤمنين (عليه السلام)، اخبار صاحب الزنج بالبصرة، الفرق، اخبار السيد اسماعيل ( الحميري )، شعر السيد، عجائب العالم، مثالب القبائل، محن الانبياء و الاوصياء و الاولياء و الابواب الدافعة را به وي نسبت داده اند.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 211-5 / 212.
[74] ابونعيم اصفهاني، ابونعيم احمد بن عبدالله بن احمد بن اسحاق بن موسي بن مهران
نام: احمد
نام پدر: عبدالله
کنيه و لقب: ابونعيم، حافظ / تاج المحدثين
اسم اشهر: ابونعيم اصفهاني
سال و محل تولد: 334 يا 336 ق، اصفهان
سال و محل وفات: 340 ق، اصفهان ( آب بخشان )
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: تاريخ، فقه و حديث
استادان: پدرش ( عبدالله بن احمد )، عبدالله بن جعفر بن فارس، احمد بن بندار شعار، ابوالشيخ اصفهاني، ابوالقاسم طبراني، ابواحمد عسال، دارقطني، حاکم نيشابوري، ابوبکر آجري، ابوبکر بن خلاد نصيبي، ابراهيم بن ابي العزائم، محمد بن احمد معدل، محمد بن حبيش، ابوبکر قطيعي، ابن صواف، محمد بن محمود برقي، محمد بن احمد انماطي، محمد بن اسحاق اهوازي و حسن بن سعد عباداني مطوعي.
شاگردان: خطيب بغدادي، ابوالقاسم هزلي و ابوعلي حداد
سرگذشتنامه:
او از خاندان قديم اصفهان بود. سر دودمان آن خاندان، مهران، که مولاي عبدالله بن معاوية بن عبدالله بن جعفر بن ابي طالب بود اسلام آورد و اعقابش در اصفهان ساکن شدند. جدش احمد، زاهد و مرتاض و پدرش از علماي اصفهان بود. علامه مجلسي صاحب بحارالانوار نيز از نواده هاي اوست. ابونعيم اصفهاني تحصيلات خود را در اصفهان آغاز کرد و سپس براي تکميل مطالعات و جمع حديث به بلاد عراق و خراسان و حجاز سفر کرد و شهرهاي مختلف خراسان و ديگر نقاط ايران همچون گرگان و همدان و نيز شهرهاي گوناگون عراق، حجاز، شام و مصر و حتي چنانکه گفته اند صقليه و اندلس را درنورديد. هنوز بسيار جوان بود که در حديث نامبردار گرديد و سراسر عمر طولاني خود را صرف تأليف و تدريس کرد.
آثار:
مانزل من القرآن في اميرالمؤمنين (عليه السلام)، منقبة المطهرين و مرتبة الطيبيين، اربعون حديثاً في المهدي (عج)، الخصائص في فضل علي (عليه السلام)، حديث الطير، ذکر المهدي و نعوته و حقيقة مخرجه و ثبوته، دلايل النبوة، طب النبي ( به نقل دميري در حيات الحيوان )، فضائل الخلفاء، حلية الابرار، الفتن، الشعراء، مختصر الاستيعاب، معرفة الصحابة و طبقات المحدثين.
آثار چاپي:
الاربعين علي مذهب المتحققين من الصوفية، الامامة و الرد علي الرافضه، حلية الاولياء و طبقات الاصفياء، ذکر اخبار اصفهان، صفة الجنه، الضعفاء و المنتخب من کتاب الشعراء.
آثار خطي:
الجامع بين الصحيحين، جزء صنم جاهلي يقال له قراض، صفة النفاق، نعت المنافقين و الطب النبوي، فضل الديک، مختصر رياضة الابدان، فضيلة العادلين، الولاة، مااقتفي ابوبکر بن مردوية علي الطبراني و خرق حديث ان لله تسعة و تسعين اسماء.
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 6 / 336؛ دايرة المعارف تشيع، 1 / 444.
[75] خطيب بغدادي، احمد بن علي بن ثابت بن احمد بن مهدي بغدادي
نام: احمد
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوبکر [ن.م]
اسم اشهر: خطيب بغدادي
سال و محل تولد: 392 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 463 ه، بغداد
مذهب و شريعت: حنبلي و بعد شافعي
رشته ي علمي و تخصص: تاريخ، فقه، حديث و شعر
استادان: ابوبکر برقاني، ازهري
اوضاع و شرايط سياسي و اجتماعي زمان: زماني که فتنه ابوالحارث بساسيري در دارالسلام بغداد شعله ور شد و کارها سخت گرديد، ابوبکر خطيب از دود آن آتش جانسوز زيستن نتوانست و چون خود را به رأي العين، اسير دست هلاکت نگريست، لاجرم متواري شد.
سرگذشتنامه:
او خطيبي حافظ و يکي از مشاهير ائمه ي ادب و صاحب تصانيف بسيار است. او از بزرگان عصر خويش در بصره، بغداد، دينور، کوفه سماع داشت و در سال 415 ه عزم زيارت خانه ي خدا کرد. پس از دفع فتنه بساسيري در سال 451 به بغداد بازگشت و تا ماه صفر سال 457 مجموع کتاب ها و مصنفات خود را در آنجا روايت کرد و از بغداد به صور رفت و مدتي در آن شهر بود تا اينکه در سال 462 ق به طرابلس و حلب رفت و سال 462 به بغداد برگشت و تاريخ بغداد را روايت کرد.
اضافات:
مؤتمن ساجي مي گويد: بعد از دارقطني به بغداد، احفظ از خطيب نبود و در منتظم آمده است که: خطيب در مکه ابوعبدالله بن سلامه قضاعي را ديدار کرد و از او حديث شنيد و بر کريمه دختر احمد مروزي صحيح بخاري را در پنج روز بخواند و به بغداد بازگشت و به رئيس الرؤسا ابوالقاسم بن سلمه وزير القائم بامرالله پيوست. در اين هنگام، برخي از جهودان نامه اي در باب اسقاط جزيه از اهل خيبر آوردند که مدعي بودند که از پيغمبر است به خط علي بن ابي طالب (عليه السلام) و شهادت صحابه. رئيس الرؤسا نامه را به ابوبکر خطيب نمود. خطيب گفت: اين نامه مزور است. گفتند: از کجا دريافتي؟ گفت: در اين نامه شهادت معاويه بن ابي سفيان باشد و او روز فتح، اسلام آورده و فتح خيبر به سال هفتم هجرت است و شهادت سعد بن معاذ است و وي در روز جنگ خندق در سال پنجم هجرت مرده است. سمعاني گويد: به خط پدر خود خواندم که از ابوالحسن بن طيوري به بغداد شنيدم که او مي گفت بيشتر کتاب هاي خطيب جز تاريخ بغداد از کتب صوري گرفته شده و صوري آنها را شروع کرده بود و به پايان نرسانيد و اين صوري را، در صور خواهري بود که پس از مرگ وي 12 عدل کتاب نزد آن خواهر از وي بجا ماند و آنگاه که خطيب به شام رفت، از آن کتاب ها به دست آورد و کتاب هاي خود را از آنها تأليف کرد.
آثار چاپي:
تاريخ بغداد و مقدمه ي تاريخ بغداد.
الاسماء و الالقاب، من وافق کنيته اسم ابيه، من حديث فَنِسي، روايه الاباء عن الابناء، تقييد العلم و اقتضاء العلم العمل.
آثار خطي:
الکفاية في قوانين الرواية يا في معرفة اصول الرواية.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 1 / 397؛ لغت نامه ي دهخدا، ص 1239-1248.
[76] ابن عَدّي، ابواحمد عبدالله بن عدي بن عبدالله جرجاني
نام: عبدالله
نام پدر: عدي
کنيه و لقب: ابواحمد، ابن قطان
اسم اشهر: ابن عدي
سال و محل تولد: 277 ق، گرگان
سال و محل وفات: 365 ق، گرگان
مذهب و شريعت: [ن.م]
رشته ي علمي و تخصص: رجال و حديث
استادان: شمار استادان ابن عدي بيش از 1000 تن است، از آن جمله محدثان سرشناسي مانند بخاري، نسائي، ابويعلي موصلي، ابوبکر بن ابي شيبه، ابن ابي داوود سجستاني، طحاوي و نيز ابوحفض سعدي در حديث.
شاگردان: حمزة بن يوسف سهمي، ابوطالب يحيي بن حسين ابوالعباس، ابن عقده و ابوحامد اسفرايني.
سرگذشتنامه:
ابوعدي در 13 سالگي فراگيري حديث را نزد ابوحفص سعدي آغاز کرد. وي کثير السفر بود و در پهنه ي جغرافيايي وسيعي بين خراسان و مصر در شهرهايي همچون سمرقند، بخارا، بغداد، کوفه، بصره، موصل، حمص، حلب، دمشق، بعلبک، اسکندريه و مصر حديث شنيده و حديث گفته است. وي در زادگاه خود گرگان درگذشت.
آثار:
الکامل في ضعفاء الرجال.
آثار خطي:
اسامي من روي عنهم البخاري.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 215-216.
[77] ابن غضائري، احمد بن حسين بن عبيدالله بن ابراهيم بن عبدالله
نام: احمد
نام پدر: حسين
کنيه و لقب: غضائري
اسم اشهر: ابن غضائري
سال و محل تولد: [ن.م]، [بغداد]
سال و محل وفات: [4 ق]، [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه امامي
رشته ي علمي و تخصص: رجال، حديث و خوشنويسي
استادان: پدرش حسين بن عبدالله که از محدثان بنام بغداد بوده، احمد بن عبدالواحد ابن عبدون و ابوالحسين محمد بن عثمان نصيبي
سرگذشتنامه:
زندگي وي در هاله اي از ابهام قرار دارد، چرا که در منابع رجالي شيعه همچون الفهرست و رجال طوسي، رجال نجاشي و آثار متأخر که با استناد به اين منابع نوشته شده اند، شرح حالي از وي به دست داده نشده، همچنين از قرايني نظير سندي که افندي به نقل از فلاح السائل ابن طاووس به دست داده، برمي آيد که وفات وي چندي پس از فوت پدرش ( 15 صفر 411 ) واقع شده است. ياقوت او را از اديبان و فضلا شمرده و افزوده که وي داراي خطي به روش خط خوشنويس معروف، وزير ابن مقله بوده است. از بررسي برگرفته هاي نجاشي از ابن غضائري برمي آيد که وي در شناخت آثار اماميه اهتمام بسيار داشته و حتي برخي کتاب ها را تنها او ديده و شناسانيده است.
آثار:
طوسي در مقدمه ي الفهرست آنجا که درباره ي فهرست هاي اماميه سخن مي گويد، يادآور شده که ابن غضائري دو کتاب يکي در ذکر مصنفات، و ديگري در يادکرد ( اصول ) اماميه تأليف کرده است.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 361-4 / 362.
[78] ابن وليد، ابوجعفر بن حسن بن احمد بن وليد
نام: محمد
نام پدر: حسن
کنيه و لقب: ابوجعفر
اسم اشهر: ابن وليد قمي
سال و محل تولد: 343 ق [ن.م]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: رجال، فقه، و حديث
استادان: محمد بن صفار، سعد بن عبدالله اشعري، حسن بن متيل دقاق و عبدالله بن جعفر حميري
شاگردان: شيخ صدوق، هارون بن موسي تلعکبري، ابن ابي جيد و علي بن حسين بن بابويه
سرگذشتنامه:
رجال نويساني که از ابن وليد ياد مي کنند، او را دانشمندي ثقه و بلندآوازه مي خوانند. وي به احتياط کردن در قبول حديث ممتاز بود. چندانکه اگر راوي يا روايتي را مي پسنديد، ديگران نيز که به وسواس و دقت او آگاهي داشتند بي چون و چرا مي پذيرفتند.
آثار:
الجامع و التفسير.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف تشيع، 1 / 375.
[79] احمد بن محمد بن احمد بن طرحان
نام: احمد
نام پدر: [ن.م]
کنيه و لقب: [ن.م]
اسم اشهر: کاتب جرجرائي
سال و محل تولد: [جرجرا]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: رجال و حديث
سرگذشتنامه:
او از ثقات شيعه، صحيح السماع و مؤلف کتاب ايمان ابيطالب مي باشد. معاصر و صديقش نجاشي ( م 450 ه ) بعد از توصيف او به اوصاف مذکور گويد که او به دست شخصي معروف به ابن العباس محض به زعم علوي بودن او مقتول گرديد و صحيح السماع در اصطلاح رجالي عبارت از کسي است که فقط از ثقه روايت کرده يا از کسي روايت مي کند که او از غير ثقه روايت نمي کند و جرجرائي به فتح هر دو جيم منسوب به شهري جرجرا نام است مابين واسط و بغداد از توابع نهروان که آن هم مثل اکثر بلاد ديگر نهروان خراب شده است.
آثار:
ايمان ابي طالب (عليه السلام)
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 3 / 332؛ دهخدا، 12 / 17905
[80] دارقطني، علي بن عمربن احمد بن مهدي بغدادي
نام: علي
نام پدر: عمر
کنيه و لقب: ابوالحسن
اسم اشهر: دارقطني
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 380 ق، بغداد
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: رجال، فقه و حديث
سرگذشتنامه:
او از شيخ ابوالقاسم بغوي و جمعي ديگر از مشايخ روايت کرده و در مذهب شافعي تفقه نموده و در علم حديث، مسلم تمامي عصر خود بوده است او در فقه و تفسير و شعر و علوم ادبي و معرفت حال راويان، دستي توانا داشت. اکثر ديوان هاي عرب ( از جمله ديوان سيد حميري ) را از حفظ داشته و به همين جهت بعضي گمان به تشيع وي برده اند.
آثار:
المختلف و المؤتلف.
آثار چاپي:
السنن.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 2 / 6.
[81] نجاشي، احمد بن علي بن احمد بن عباس بن محمد بن عبدالله بن ابراهيم بن محمد بن عبدالله نجاشي
نام: احمد
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوالخير / ابوالحسين / ابوالعباس [ن.م]
اسم اشهر: نجاشي / شيخ نجاشي / ابن الکوفي
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 350 ه [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه امامي
رشته ي علمي و تخصص: رجال و حديث
استادان: سيد مرتضي علم الهدي
سرگذشتنامه:
از شيخ مفيد و تلعکبري هارون بن موسي و پسرش محمد بن هارون و از احمد بن نوح سيرافي و از پدر خود علي بن احمد و ابن الغضائري احمد بن حسين و بسياري از مشايخ وقت روايت کرده و جمعي از اکابر آن عصر نيز از وي روايت مي کنند و او نيز مثل کليني گاهي به واسطه ي عده روايت کرده، بلکه گاهي به واسطه ي جماعت و نظائر آن نيز روايت مي کند. ناگفته نماند که عبدالله نجاشي جد اعلاي صاحب ترجمه، احمد بن علي نجاشي والي اهواز و در آغاز زيدي مذهب بوده و سپس مستبصر شده و حضرت امام جعفر صادق هم رساله ي اهوازيه را در جواب سئوال او مرقوم فرمود. همين رساله عيناً در کتاب کشف الريبه ي شهيد ثاني نقل و علاء الدين گلستانه نيز آن را شرح کرده است.
آثار:
اخبار بني سنسن، اخبار الوکلاء الاربعة، اعمال الجمعة، التعقيب و تفسير قرآن، الحديثان المختلفان، فضل الکوفة و مواضع النجوم.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 4 / 167.
[82] ابوالقاسم علي بن حسين بن احمد بن محمد
نام: علي
نام پدر: حسن
کنيه و لقب: ابوالقاسم، رئيس الرؤسا و شرف الوزراء
اسم اشهر: [ن.م]
سال و محل تولد: 397 ق، بغداد
سال و محل وفات: 450 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: سياست، حديث و فقه
استادان: از اسماعيل بن حسن صرصري و ابواحمد فرضي حديث شنيد. جدش ابوالفرج احمد نيز از مشايخ وي بوده است.
مناصب و مقام ها: وزيرالقائم بامرلله خليفه ي عباسي، در آغاز از شهود رسمي بود ( پيش از وزارت )، براي مدت کوتاهي دبير و پيشکار القائم بامرلله ( پيش از وزارت ).
سرگذشتنامه:
ابوالقاسم علي برخلاف نياکانش شافعي بود. ابوالقاسم در آغاز يکي از شهود رسمي بود. در 21 ربيع الاخر 437 ق خليفه ي القائم بامرالله عباسي او را به دبيري و پيشکاري و پس از مدت کوتاهي در 8 جمادي الاول همان سال وي را با لقب رئيس الرؤسا به وزارت برگماشت. رئيس الرؤسا در دوران وزارتش درصدد برآمد که با فراهم آوردن امکانات افزايش قدرت خليفه ي عباسي و احياي سنن، خطرات ناشي از اقتدار خليفه ي فاطمي و اشاعه ي تشيع را دفع نمايد. رئيس الرؤسا براي طرد و سرکوب ارسلان بساسيري اميرالامراء بغداد که به سبب ضعف امير آل بويه در عراق از نيروي بسيار برخوردار بود، از هيچ کوششي فروگذار نکرد.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 620.
[83] ابن شِبْل، ابوعلي محمد بن حسين بن عبدالله بن احمد بن يوسف
نام: محمد
نام پدر: حسين
کنيه و لقب: ابوعلي [ن.م]
اسم اشهر: ابن شبْل
سال و محل تولد: 401 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 437 ق، بغداد
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: شعر، ادب، فلسفه، لغت، حديث و طب
استادان: ابونصر يحيي بن جرير تکريتي
شاگردان: باخرزي
سرگذشتنامه:
ابن شبل اهل حريم طاهري، محله اي در قسمت بالاي بغداد در جانب غربي يا شارع دارالرقيق بود و پس از مرگ در گورستان باب حرب به خاک سپرده شد. وي داراي توانايي هاي گوناگون علمي و ادبي و ويژگي هاي مطبوع شخصيت بود. اما هيچ يک از منابع قديمي از طبيب بودن وي سخني به ميان نياورده اند.
آثار:
از آثار ابن شبل چيزي بر جاي نمانده است.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 65 – 4 / 66.
[84] ابواسحاق کازروني، ابراهيم بن شهريار بن زاران فرخ بن خورشيد
نام: ابراهيم
نام پدر: شهريار
کنيه و لقب: ابواسحاق، شيخ مرشد
اسم اشهر: شيخ مرشد
سال و محل تولد: 352 ق، نورد کازرون
سال و محل وفات: 426 ق، نورد کازرون
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: عرفان، شعر، تفسير و حديث
سرگذشتنامه:
ابواسحاق در نورد کازرون متولد شد. پدر و مادر وي از زرتشتياني بودند که پيش از ولادت او اسلام آورده بودند. خانواده ي ابواسحاق بسيار تنگدست بودند و از او مي خواستند که براي تأمين معاش پيشه اي بياموزد، اما چون اشتياق او به فراگرفتن قرآن بسيار بود، عاقبت پدر و مادر و جدش پذيرفتند که او سحرگاهان پيش از رفتن به کار به درس قرآن رود. ابراهيم پس از تحصيل مقدمات علوم و مصاحبت با برخي از مشايخ فارس، بر آن شد که طريقت يکي از سه شيخ پرآوازه ي آن عصر را برگزيند و عاقبت از آن ميان به طريقت ابن خفيف روي آورد. روايت مسلمان شدن 24000 نفر از مردم کازرون به دست او اگرچه اغراق آميز مي نمايد، اما حاکي از محبوبيت وي در ميان پيروان اديان ديگر است. ابواسحاق در 388 ق همراه ابوبکر عباداني به سفر حج رفت و در راه نزد مشايخ و دانشمندان بصره، مدينه و مکه از جمله ابوالحسن علي بن عبدالله بن جهضم همداني به استماع حديث پرداخت و در مراجعت از مکه نيز همراه شيخ خويش، حسين اکابر بود. ابواسحاق مريدان بسيار داشت. محمود بن عثمان فهرستي طولاني از اسامي ايشان درآورده است. وي در ميان وزيران و منصبان نيز دوستداران و مريداني داشت، چنانکه اميرابوالفضل بن بويه ي ديلمي از جمله ي ايشان بود. ابواسحاق در پي بيماري سختي که چهارماه ادامه يافت، در نورد کازرون درگذشت. کراماتي که در زمان حيات و نيز پس از مرگ وي به او نسبت داده اند،حاکي از اعتقاد عامه ي مردم به اوست.
خواجوي کرماني مثنوي روضة الانوار را در مرقد ابواسحاق سرود. همچنين تربت شيخ را « ترياق اکبر » گفته اند. ابواسحاق خود از نفوذ معنوي خويش آگاهي داشت. چنانکه گويند وصيت کرده بود که، « هرگاه شما را حادثه اي پيش آيد، تعرض به صندوق تربت من کنيد تا آن بليّه مندفع گردد ».
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 171-5 / 172.
[85] ابوعلي رودباري، محمد بن احمد ( احمد بن محمد ) بن قاسم
نام: محمد
نام پدر: احمد
کنيه و لقب: ابوعلي
اسم اشهر: ابوعلي رودباري
سال و محل تولد: 322 ق [رودبار]
سال و محل وفات: [ن.م] مصر
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: تصوف، عرفان، فقه، ادب و حديث
استادان: جنيد، ابوالعباس ابن سُريج، ثعلب، ابراهيم چربي، ابوالحسن نوري، ابوحمزه بغدادي و ابوعبدالله بن الجلاء
شاگردان: ابوعلي کاتب بن عطا، محمد بن عبدالله رازي، احمد بن علي وجيهي، معروف زنجاني و ابن خفيف
سرگذشتنامه:
برخي مانند سمعانيع او را به رودبار در ناحيه ي طوس نسبت داده اند و برخي ديگر گفته اند که او منسوب به رودبار از نواحي بغداد بوده است. از انتساب او به رودبار در ناحيه ي جبال نيز سخن به ميان آمده است، با اينکه نمي توان در باب هيچ يک از اين موارد اطمينان حاصل کرد، اما تصريح به بغدادي بودن او در مآخذ اين احتمال را که وي از رودبار بغداد بوده است، تقويت مي کند. همچنين او را از تبار بزرگان و وزيران ايران عصر ساساني دانسته و سلسله نسبت وي را تا کسري رسانده اند. وي در بغداد از بزرگان صوفيه بهره گرفت، سپس راهي مصر شد و در همانجا سکني گزيد. ابوعلي علاوه بر مقام طريقتي، حافظ حديث، فقيه و اديب نيز بود. چنانکه او را به جامعيت در علم شريعت و حقيقت ستوده اند. ابوعلي رودباري در مصر درگذشت و در گورستان قرافه نزديک مزار ذوالنون مصري مدفون شد.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 6 / 40.
[86] احمد بن محمد دينوري
نام: احمد
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوالعباس، استونه
اسم اشهر: دينوري
سال و محل تولد: [ن.م]، [دينور]
سال و محل وفات: 340 / 366 / 367 ه، سمرقند
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: عرفان و حديث
استادان: ممشاد دينوري
سرگذشتنامه:
او به علوم ظاهري و باطني عالم، و بسيار عابد و زاهد و از مصاحبت مردم منتفر و مريد ممشاد دينوري بوده و از مصاحبت مشايخ ديگر نيز سود مي برده و در ميان اين طبقه به زهد و تقوي و کرامت معروف بوده و سال ها در دينور و بغداد و نيشابور مشغول ارشاد و عاقبت در سمرقند اقامت گزيده و به ارشاد و موعظه پرداخته است. وي از حسين بن سعيد روايت کرده و ابومحمد حسن بن حمزه حسين طبري از او روايت نموده است.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 2 / 39؛ دائرة المعارف تشيع، 1 / 526.
[87] ابن بَنّا، ابوعلي حسن بن احمد بن عبدالله بن بناء بغدادي حنبلي
نام: حسن
نام پدر: احمد
کنيه و لقب: ابوعلي
اسم اشهر: ابن بنّا
سال و محل تولد: 396 ق، بغداد
سال و محل وفات: 471 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: حنبلي
رشته ي علمي و تخصص: علوم قرآني، حديث و فقه
استادان: ابوالحسن حمامي، قاضي ابويعلي بن فرّاء حنبلي و ابوالفضل تميمي
سرگذشتنامه:
ابن بنّا را داماد علي بن حسن قرميسيني دانسته اند. کار و تحقيقات ابن بنا از علوم قرآن، حديث، فقه و کلام فراتر رفت و در تاريخ، زندگي نامه، خطابه، لغت، علم تربيت و تعبير رؤيا نيز وارد شد. ابن بنا در مسائل معين فقهي با ديگر فقيهان حنبلي اختلاف نظر داشت.
آثار:
يادداشت هاي روزانه ي ابن بنا، رسالة في السکوت، فضل التهليل و ثوابه الجزيل.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 139-139.
[88] ابن جُحام، ابوعبدالله محمد بن عباس بن علي بن مروان بن ماهيار
نام: محمد
نام پدر: عباس
کنيه و لقب: ابوعبدالله، بزاز
اسم اشهر: ابن جحام
سال و محل تولد: 4 ق [ن.م]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: تفسير، حديث و فقه
استادان: ابن جحام نزد کساني چون ابن عُقده، محمد بن جعفر رزاز، حسن ابن محمد بن جمهور عمي، احمد بن ادريس قمي، علي بن سليمان زُراري، محمد بن همام اسکافي، محمد بن جرير طبري، محمد بن عثمان بن ابي شيبه و محمد بن قاسم بن سلام و ديگر بزرگان آن عصر تحصيل و استماع حديث کرده است.
شاگردان: هارون بن موسي تلعکبري
سرگذشتنامه:
از زندگي ابن جُحام چيزي دانسته نيست و حتي تاريخ ولادت و درگذشت و همچنين خاستگاه وي نيز نامعلوم است. هارون بن موسي تلعکبري در سال 328 ق از ابن جُحام سماع حديث کرده و به دريافت اجازه نائل شده است، از اينرو مي توان دريافت که درگذشت ابن جُحام پس از اين تاريخ بوده است. نجاشي علاوه بر اينکه ابن جُحام را دو بار توثيق کرده، براي وي تعبير کثير الحديث را نيز به کار برده است. علامه حلي و حسن بن علي حلي نيز او را توثيق کرده اند.
آثار:
المقنع در فقه الاصول، الاوائل، التفسير الکبير، قرائة اميرالمؤمنين، قرائة اهل البيت، الناسخ و المنسوخ و تأويل مانزل في النبي و آله.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 216.
[89] ابوعبدالله رودباري، احمد بن عطاء بن احمد
نام: احمد
نام پدر: عطاء
کنيه و لقب: ابوعبدالله
اسم اشهر: ابوعبدالله رودباري
سال و محل تولد: احتمالاً رودبار بغداد
سال و محل وفات: 369 ق [صور]
رشته ي علمي و تخصص: علوم قرآني و حديث
استادان: وي از طريق علي بن عبدالله قائني از امام جعفر صادق (عليه السلام) روايت حديث کرده است و از ابوبکر بن ابي داوود سجستاني و يوسف بن يعقوب و کسان ديگر نيز روايت کرده است.
سرگذشتنامه:
نسبت وي به رودبار بغداد است و نشو و نماي وي در بغداد بود و روزگار درازي در آنجا بسر برد، اما بعداً به صور از بلاد شام رفت و بازمانده ي عمر را در آنجا گذرانيد. ابوعبدالله در ظاهر به صورت قُرّايان بود.
آثار:
امالي که شامل 3 مجلس است، الخلع، ادب الفقير و الوصية.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 683-5 / 684؛ خطيب بغدادي 4 / 336.
[90] حسن بن عبدالله بن مرزبان
نام: حسن
نام پدر: عبدالله
کنيه و لقب: ابوسعيد
اسم اشهر: سيرافي / شيخ الشيوخ
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 368 ه، بغداد
مذهب و شريعت: حنفي
رشته ي علمي و تخصص: علوم قرآني، ادب، لغت، شعر، رياضيات، کلام، فقه، حديث و خط ( خوشنويسي )
استادان: ابن السراج و ابن دريد
مناصب و مقام ها: قضاوت مذهب ابوحنيفه
سرگذشتنامه:
از اکابر علوم عربيه در نحو، لغت، شعر، رياضيات، فقه، حديث و علوم قرآني است. تمام فنون يادگرفته را در بغداد تدريس مي کرده و مدت پنجاه سال موافق مذهب ابوحنيفه با کمال درستکاري قضاوت نموده و فتوي داده و بر حکم و قضاوت خود اصلاً اجرتي نگرفته، بلکه اصلاً چيزي از کسي قبول نکرده و با دسترنج عمل کتابت امرار معاش مي کرد، او خط بسيار خوبي داشته و همه روزه ده ورق به اجرت ده درهم که مقدار مصارف ضروريات او بوده مي نوشته و پيش از نوشتن آن ده ورق به مجلس درس و قضاوت حاضر نمي شد. در تمامي آن پنجاه سال مقام قضاوت که مقامي سراپا تهمت است، اصلاً مورد طعن و ايرادي نبوده و خرده اي بر وي نگرفتند و علاوه بر مراتب علميه، بسيار عابد و زاهد بود و چهل سال روزه گرفته است. گويند او تأسف بسياري بر ايام جواني خوردني و هرگاه يکي از اقران خود را ديدي که زودتر پير شده تسليت يافتي.
آثار:
اخبار النحاة البصريين، الاقناع، الفات القطع و الوصل، دريديه، شرح مقصوره ي ابن دريد، صنعة الشعر و البلاغة، طبقات النحاة، المدخل الي کتاب سيبويه و الوقف و الابتداء.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 2 / 274.
[91] محمد بن ابي احمد حسين طاهر بن موسي بن محمد بن موسي بن ابراهيم مجاب ابن امام موسي بن جعفر صادق
نام: محمد
نام پدر: ابي احمد حسين طاهر
کنيه و لقب: ابوالحسن، رضي
اسم اشهر: سيد رضي / ذوالحسبين / شريف رضي
سال و محل تولد: 359 ه، شنط
سال و محل وفات: 406 ه، بغداد
مذهب و شريعت: شيعه امامي
رشته ي علمي و تخصص: علوم قرآني و تفسير، ترجمه، شعر، ادب و حديث
استادان: شيخ ابواسحاق ابراهيم بن احمد بن محمد طبري، ابن السيرافي نحوي، ابوالفتح عثمان بن جني، علي بن عيسي ربعي، ابوعبدالله محمد بن عمران، قاضي عبدالجبار معتزلي بغدادي، ابوحفص کتاني، عمر بن ابراهيم بن احمد قاري و شيخ مفيد.
مناصب و مقام ها: اميرالحاج و نقيب النقباء
سرگذشتنامه:
سيد رضي انجب سادات عراق و ابدع زمان بوده است. سيد بعد از وفات پدر خود اميرالحاج و نقيب النقباء و مرجع تظلمات بوده، بلکه در حال حيات پدر نيز در سال 380 ه در 21 سالگي، انجام وظايف مناصب مذکوره، به عهده ي او مفوض گشته و از کثرت شهامت و عزت نفس از هيچکس صله و جايزه قبول نکرده است و جايزه هاي آل بويه را نيز با آن همه مبالغه و اصراري که داشته اند، رد کرد. در حوالي 10 سالگي شروع به گفتن شعر کرد به اشعر طالبيين و اشعر قريش يا به اشعر عرب موصوف بوده، نسب او با پنج واسطه به امام موسي بن جعفر (عليه السلام) مي رسد.
آثار:
اخبار قضاة بغداد، منتخب شعر ابن الحجاج، انشراح الصدر « منتخب اشعار »، تعليق الايضاح، تعليق خلاف الفقهاء، تفسير القرآن، تلخيص البيان عن مجازات القرآن، الحسن من شعر الحسين، زيادات في شعر ابي تمام، طيب الخيال، مادار بينه و بين ابي اسحاق الصابي من الرسائل، مجازات الآثار النبويه، مجازات الحديث، مختار شعر ابي اسحق صابي، نهج البلاغه و الخصائص ( خصائص الائمة ).
آثار چاپي:
حقائق التنزيل ( 1355 ه ) در نجف اشرف، ديوان شعر در مصر، بيروت و بمبئي، مجازات الآثار النبويه ( 1328 ه ) و نهج البلاغه.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 259/2.
[92] ابراهيم بن حبيب السّقطي
نام: ابراهيم
نام پدر: حبيب
کنيه و لقب: ابواسحاق
اسم اشهر: السقطي
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 391 ه [ن.م]
مذهب و شريعت: سني
رشته ي علمي و تخصص: فقه، حديث و تاريخ
آثار:
جامع الفقه، لوامع الأمور، الرسالة و کتاب التاريخ موصولاً به کتاب ابن جرير في اخباره و اخبار اصحابه.
منابع و مآخذ:
طبقات الفقها، 4 / 10؛ دهخدا، 1 / 296؛ حاجي خليفه 2 / 1568.
[93] ابن بابويه، ابوجعفر محمد بن علي بن حسين بن موسي بن بابويه ي قمي
نام: محمد
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوجعفر و شيخ صدوق
اسم اشهر: ابن بابويه / شيخ صدوق / عمادالدين
سال و محل تولد: 311 ق يا 305 ق، قم
سال و محل وفات: 381 ق، ري
مذهب و شريعت: شيعه ي اثني عشري
رشته ي علمي و تخصص: فقه، حديث و ادب
استادان: پدرش ابوالحسن علي بن الحسين، ابوجعفر محمد بن الحسن بن احمد بن وليد شيخ فقهاي قم، احمد بن ابي عبدالله البرقي، محمد بن موسي بن المتوکل، محمد بن علي قمي ملقب به ماجيلويه، حسين بن ابراهيم بن احمد بن هشام، ابوالحسن محمد بن احمد بن علي بن اسدي، ابي قطان معروف به ابوعلي بن عبد ربّه رازيع ابوالطيب، حسين بن احمد بن محمد رازي و ابن الصلت قمي
شاگردان: شيخ مفيد، ابن شاذان، غضائري، ابوجعفر دوريستي، حسين بن علي بن بابويه ي قمي برادر صدوق، حسن بن حسين برادرزاده اش، علي بن احمد بن عباس پدر شيخ نجاشي و شيخ ثقه صاحب کفاية الاثر
همفکران و رقيبان: رکن الدوله ي ديلمي ( م 366 ق ) و صاحب بن عباد ( م 358 ق ).
سرگذشتنامه:
شيخ صدوق در زمان حکومت آل بويه مي زيست. ولادت او به دعاي امام غائب (عج) صورت پذيرفته است. او با سفرهاي دور و دراز در بلاد اسلامي و تأليفات بسيار که بعضي تعداد آنها را سيصد عنوان نوشته اند و با ارتباط با امرا و رجال و حضور در محافل سياسي و علمي و در پرتو منطق قوي و وسعت معلومات و قلم و بيان و… موفق شد، مذهب شيعه ي اثني عشري را ترويج و فقه و اصول و کلام شيعه را مدون نمايد. به دعوت امير رکن الدوله از اميران آل بويه در شهر ري ساکن شد تا مردم بتوانند براي اخذ احکام و علوم و معارف از او استفاده کنند: « ري » ظاهراً چون پايتخت دولت شيعي آل بويه و مرکز علما و رجال آن طايفه و ميدان وسيعي براي تعليم و تعلم علوم شرعي بود، نظر صدوق را جلب کرد. در سال 355 ق به بغداد رفت و شيوخ فرقه ي اماميه از وي استماع حديث نموده و شيخ مفيد و ابن شاذان و غضائري و شيخ ابوجعفر محمد دوريستي و ديگر اکابر محدثين اماميه از او روايت حديث مي کنند و موافق فرموده ي شيخ حر عاملي، نظير او در کثرت علم و حفظ و ضبط اخبار اسلاميه ديده نشده، بلکه اگر او نبود، آثار اهل بيت (عليهم السلام) به کلي محو و نابود مي شد. در سال 359 ق به خراسان رفت و مشهد رضوي را زيارت کرد و چندي هم در نيشابور و مروالرود بود. سفري به همدان داشت و بين سال هاي 367 و 368 ق باز به خراسان سفر کرد و دو بار به زيارت مشهد رضوي رفت و از شهرهاي ماوراءالنهر چون سمرقند و فرغانه ديدن کرد و همه جا از سوي رجال و علماي شيعه مورد استقبال قرار مي گرفت. شيخ صدوق در نزد امراي آل بويه بسيار محترم بود.
آثار:
من لايحضره الفقيه، عيون اخبارالرضا، التوحيد، المقنع، علل الشرايع، ثواب الاعمال، معاني الاخبار، جامع الاخبار، مصادقة الإخوان، خصال، رسالة الاعتقادات، الهداية في الاصول، عقاب الاعمال، اثبات الخلافة لاميرالمؤمنين، اثبات النصّ علي الائمة (عليه السلام) و بسياري ديگر.
اضافات:
روزي به حسب درخواست رکن الدوله پدر عضدالدوله ي ديلمي به حضور سلطان رسيد و پس از رفتن صدوق کسي از راه حسد عرضه داشت که اين شيخ معتقد است سر مطهر امام حسين (عليه السلام) در سر نيزه سوره ي کهف مي خوانده است. رکن الدوله صحت اين نسبت را کتباً از شيخ صدوق استفسار نموده و صدوق در جواب نوشت: بلي اين چنين قضيه به ما رسيده که آن سر مطهر يک چند آيه از آن سوره ي مبارکه خوانده، ليکن از ائمه ي اطهار به ما نرسيده و صحت آن را نيز انکار نداريم، زيرا در جايي که تکلم اعضا در باب معاني و شهادت آنها بر سيئات ايشان در روز قيامت از آيات قرآن ثابت و محقق باشد، چگونه روا نباشد که سر امام (عليه السلام) تکلم به قرآن مجيد نموده و اين کرامت باهره با اراده ي خداوند قادر از وي ظاهر گردد.
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف تشيع، 1 / 307؛ ريحانة الادب، 2 / 470؛ خطيب بغدادي، 3 / 89؛ دهخدا، 1 / 341.
[94] ابن بابويه، ابوالحسن علي بن حسين بن موسي بن بابويه قمي
نام: علي
نام پدر: حسين
کنيه و لقب: ابوالحسن [ن.م]
اسم اشهر: ابن بابويه
سال و محل تولد: [ن.م] قم
سال و محل وفات: 329 قم / 328 بغداد
مذهب و شريعت: شيعه اثني عشري
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: کليني ( محمد بن يحيي العطار، علي بن ابراهيم قمي و احمد بن ادريس اشعري )
شاگردان: عباس بن عمر کلوازاني، تلعکبري، ابوجعفر صدوق ( فرزند )، ابوعبدالله الحسين، احمد بن داوود قمي و سلامة بن محمد
همفکران و رقيبان: محمد بن يعقوب کليني ( م 329 ق )، ابونصر فارابي ( م 339 ق ) و تلعکبري ( م 385 ق )
مناصب و مقام ها: مرجع تقليد مردم قم و اطراف آن
سرگذشتنامه:
او در بغداد تدريس مي کرد و در اواخر عمر در ري سکني گزيد و در دربار آل بويه و رکن الدوله و صاحب بن عباد او را گرامي مي داشتند. در قم در خانداني روحاني و اصيل تولد يافت و زندگي را از راه کسب و تجارت مي گذرانيده است. چرا که ابن بابويه علاوه بر داشتن مقامي علمي، مردي بازرگان و صاحب مکنت نيز بوده و حجره و دفتر داشته است. در باب سفرهاي او به عراق حداقل از سه سفر ياد کرده اند: نخستين سفر ظاهراً اندکي پس از وفات محمد بن عثمان ( م 304 يا 305 ق ) نايب امام زمان (عليه السلام) بوده است، سفر دوم در 326 ق که تلعکبري از او استماع کرده است و آخرين سفر او به بغداد در 328 ق بوده که ابوالحسن عباس بن عمر کلوازاني معروف به ابن ابي مروان از او اجازه گرفته است. علي بن بابويه در تمام دوره ي غيبت صغري، يعني تا سال 329 ق که سنه ي تناثر النجوم و سال مرگ علي بن محمد سمري آخرين وکيل امام غايب (عج) بوده، حيات داشته و با علماي مشهوري مانند محمد بن يعقوب کليني و ابونصر فارابي و تلعکبري معاصر بوده است. او در اواخر عمر، سفري به عراق کرد و در سامره با حسن بن روح نوبختي سومين وکيل امام غايب (عج) ديدار نمود. مسائل خود را از او پرسيد و جواب شنيد. چندي هم در بغداد بسر برد و احتمالاً در آن شهر با محمد بن يعقوب کليني ديدار نمود.
آثار:
ابن بابويه دانشمندي پرتأليف بوده و نجاشي تأليفات او را چنين برشمرده است: الوضوء، الصلوة، الجنائز، الإمامة و التبصرة من الحيرة، الاملاء، نوادر کتاب المنطق، الاخوان، الشرايع که براي فرزندش فرستاده است، التفسير، النکاح، مناسک الحج، قرب الاسناد، التسليم الطب، المواريث، المعراج و النساء و الولدان.
اضافات:
با توجه به نقل ابن نديم در الفهرست، ابن بابويه به نقل از فرزندش ابي جعفر داراي دويست کتاب مي باشد.
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 62-61؛ ريحانة الادب، 7 / 401؛ دايرة المعارف تشيع، 1 / 305؛ تاريخ فقه و فقها، ص 119؛ طبقات الفقها، 4 / 283-284؛ دهخدا، 1 / 341.
[95] اِبن بَرْهان، ابوالقاسم عبدالواحد بن علي عُکْبَري
نام: عبدالواحد
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوالقاسم [ن.م]
اسم اشهر: ابن برهان
سال و محل تولد: حدود 375 ق، شهرک عکبرا نزديک بغداد
سال و محل وفات: 456 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: حنفي
رشته ي علمي و تخصص: فقه، لغت، حديث نسب شناسي، ادب و کلام
شاگردان: ابوالکرم مبارک بن فاخر نحوي
سرگذشتنامه:
در فقه تابع مذهب حنبلي بود، اما پس از مدتي به مذهب حنفي گرويد. در کلام پيرو مذهب مرجئه ي معتزله بود. از دوران کودکي و جواني او اطلاعي در دست نيست، همين قدر مي دانيم که در بغداد در مجلس درس بسياري از علما حاضر مي شد و ادب و فقه و کلام را نزد آنان مي آموخت. خوي شگفت و عادات غريب او موجب شد که بسياري از نويسندگان به خصايص اخلاقي او اشاره کنند. مثلاً نوشته اند او مردي تندخوي بود يا آورده اند که اگر با شاگردان خود خوش رفتاري مي کرد، حتماً از او آثاري مکتوب باقي مي ماند.
آثار:
اصول اللغة، الاختيار في الفقه، اللمع و شرح اللمع.
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 104 – 103؛ خطيب بغدادي، 11 / 17.
[96] ابن حمزه، سيد حسن بن حمزة بن علي مرعش
نام: سيد حسن
نام پدر: حمزه
کنيه و لقب: ابومحمد، طبري
اسم اشهر: مرعشي، ابن حمزه
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 358 ه، آمل
مذهب و شريعت: شيعه ي اماميه
رشته ي علمي و تخصص: فقه، کلام، رجال و حديث
استادان: محمد بن جعفر اسدي رازي، احمد بن ادريس قمي، محمد بن جعفر بن بطه ي قمي، محمد بن عبدالله بن جعفر حميدي، علي بن ابراهيم قمي، علي بن حاتم قزويني و محمد بن جرير رستم طبري
شاگردان: ابن عياش جوهري، محمد بن احمد شاذان قمي، احمد بن علي نوح سيرافي، محمد بن محمد نعمان مفيد، حسين بن عبيدالله غضائري و احمد بن عبدالواحد بن عبدون
سرگذشتنامه:
او عالم عامل عابد زاهد متدين کثير المحاسن، از اجله ي فقهاي شيعه و از اعاظم مشايخ اماميه در کتب رجاليه و از مشايخ شيخ مفيد و تلعکبري مي باشد و در سال سيصد و پنجاه و ششم هجرت به بغداد رفته و با مشايخ وقت ملاقات کرده است. تحصيل خود را در طبرستان آغاز کرد و از مشايخ آن ديار اخذ حديث کرد. در تاريخي نامعلوم به مشهد سفري داشته و خود، مراحل سفر را به نظم کشيده است. سال ها در مشهد اقامت گزيد، پس از مدتي سفري به قم داشته است. در حکايتي که غضائري از خود ابن حمزه نقل کرده، به مراحل تحصيل او در طبرستان، قم و تکميل آن را عراق اشاره شده است.
آثار:
الاشفية في معاني الغيبة، تباشير الشيعة، الجامع و الدروالغيبة، المبسوط في عمل يوم و ليلة، المرشد و المفتخر.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 4 / 11؛ دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 367-368
[97] ابن حَمّاد، ابوالحسن علي بن حماد بن عبيدالله بن حماد عبدي بصري
نام: علي
نام پدر: حماد
کنيه و لقب: ابوالحسن [ن.م]
اسم اشهر: ابن حمّاد
سال و محل تولد: اوايل سده ي 4 ق [ن.م]
سال و محل وفات: اواخر سده ي 4 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه امامي
رشته ي علمي و تخصص: فقه، حديث و شعر
استادان: عبدالعزيز بن يحيي بن احمد بن عيسي جلودي از محدثان بزرگ اماميه
شاگردان: حسين بن عبدالله غضائري
سرگذشتنامه:
از تاريخ ولادت و وفات او اطلاع دقيقي در دست نيست، اما مي توان حدس زد که وي در طبقه ي شيخ صدوق ( م 381 ) بوده و در اوايل سده ي 4 ق بدنيا آمده است. از ابن حمّاد اشعار بسياري در کتاب هاي شيعه نقل شده است که همگي در مدح و رثاي ائمه ي معصومين (عليهم السلام) و ذکر مناقب و احوال ايشان است. اشعار وي نشان از وسعت دانش او در اخبار اهل بيت دارد و از خيال پردازي هاي شاعرانه تهي است و همه با براهيني مبتني بر قرآن و حديث، براي دفاع از مذهب اماميه سروده شده است. براي نمونه مي توان به اشعار وي درباره ي ماجراهاي غديرخم، مناقب و امامت علي (عليه السلام) و جانشينان او به مناقب ابن شهرآشوب رجوع کرد.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 360-3 / 361.
[98] ابن شاذان، ابوالحسن محمد بن احمد بن علي بن حسن با شاذان قمي
نام: محمد
نام پدر: احمد / احمدعلي
کنيه و لقب: ابوالحسن [ن.م]
اسم اشهر: ابن شاذان
سال و محل تولد: 335 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 420 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: پدرش، ابن قولويه ( از خويشاوندان او )، ابن سختويه، صرام نيشابوري، ابوالحسن احمد بن حسن رازي، احمد بن حسن نيشابوري، ابن مامويه اصفهاني، ابوغالب زراري، تلعکبري، ابن عياش جوهري، ابوالمفضل شيباني، ابن بابويه ي قمي ( شيخ صدوق )، احتمالاً ابن عقده و محمد بن حسن بن وليد.
شاگردان: ابوالفتح کراجکي، نجاشي، شريف ابوطالب زينبي، شيخ طوسي، ابونصر احمد بن شهريار خازن و محمد بن علي بن جعفر اديب
سرگذشتنامه:
از زندگي وي چندان آگاهي نداريم، جز اينکه پدرش احمد نيز که به ابن شاذان معروف بود، از فقها و مشايخ شيعه بود. او يا پدرش نوه ي دختري ابن قولويه ي قمي بودند. نسبت کوفي که پاره اي منابع به آخر اسم ابن شاذان مي افزايند، شايد دال بر اين باشد که نياکانش مهاجراني بودند که از کوفه به قم آمده بودند. از بررسي مشايخ ابن شاذان مي توان نتيجه گرفت که او دوران جواني خود را در بغداد سپري کرده است. وي از سال هاي 352-355 در بغداد آغاز به فراگيري حديث و احتمالاً ديگر علوم اسلامي کرده است. وي براي استماع حديث به نواحي مختلف حومه ي بغداد چون محمديه و رصافه سفر کرده است. وي در دوره اي از زندگي خود ( 360-410 ق ) به منظور ملاقات استادان و مشايخ مراکز علمي آن روزگار عزم سفر کرده و در برخي از اين مراکز مدتي اقامت نموده است. وي به کوفه، ري، خراسان، نيشابور و مکه سفر کرد و سرانجام به بغداد بازگشت.
آثار:
مائة منقبة يا ايضاح دفائن النواصب، ردالشمس علي اميرالمؤمنين، بستان الکرام، اجزاء و روايات ابن شاذان، کتابي در صحت خبر صعود علي (عليه السلام) بر دوش پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و شکستن بتها.
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف تشيع، 1 / 335؛ دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 53.
[99] ابن شعبه، ابومحمد حسن بن علي بن حسين بن شعبه حراني
نام: حسن
نام پدر: علي بن حسين
کنيه و لقب: ابومحمد، حراني
اسم اشهر: ابن شُعْبَه
سال و محل تولد: [ن.م] بغداد
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه ي اماميه
رشته ي علمي و تخصص: فقه، حديث و رجال
شاگردان: شيخ مفيد ( 413 ق )
سرگذشتنامه:
اقامتگاه او بغداد بوده و در آنجا حوزه ي تدريس و بحث و مناظره داشته است.
آثار:
تحف العقول عن آل الرسول و التمحيص في ذکر اخبار ابتلاء المؤمن.
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف تشيع، 1 / 337؛ تحف العقول، مقدمه. ( ن. ن. به حديث، 51 ).
[100] ابن عُبْدون، ابوعبدالله احمد بن عبدالواحد بن احمد بزاز
نام: احمد
نام پدر: عبدالواحد
کنيه و لقب: ابوعبدالله [ن.م]
اسم اشهر: ابن عبدون
سال و محل تولد: [قبل از 348] [ن.م]
سال و محل وفات: 433 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه ي امامي
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: ابوغالب زُراري، ابوبکر دوري، ابن قولويه قمي، ابي داوود قمي، ابوالفرج اصفهاني، ابن جعابي، ابن جنيد اسکافي، ابن حمزه طبري، ابوطالب انباري، سهل بن احمد ديباجي، دعلج بن احمد سجستاني و ابوالمفّضل شيباني
سرگذشتنامه:
از جزييات زندگي او اطلاع چنداني در دست نيست. در مورد اوايل تحصيل او اين مقدار مي دانيم که در 348 ق با ابن زبير قَرْشي ملاقات داشته و از وي بهره برده است. با توجه به برخي گزارش هاي پراکنده اي که از حضور وي در بغداد رسيده و با توجه به اينکه غالب مشايخ و راويان او بغدادي بوده اند، مي توان حدس زد که بخش عمده اي از عمر خويش را در آنجا سپري کرده است. به گفته ي ابن ماکولا ابن عبدون براي استماع حديث به نقاط مختلفي سفر کرده که از آن ميان حضور وي در تنّيس و استماع کتاب کافي کليني در آنجا قابل ذکر است.
آثار:
کتاب هايي که به وي نسبت داده شده عبارتند از: اخبار السيد بن محمد ( سيد اسماعيل حميري )، تفسير خطبة فاطمة (عليهاالسلام)، عمل الجمعة و الحديثين المختلفين، فهرست و آداب الحکماء
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 204.
[101] ابن قضاعه: ابوعبدالله محمد بن احمد اسدي کوفي
نام: محمد
نام پدر: احمد اسدي کوفي
کنيه و لقب: ابوعبدالله، مستجاب الدعوة
اسم اشهر: ابن قضاعه
سال و محل تولد: 346 ق [کوفه]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: کليني و علي بن ابراهيم قمي
شاگردان: شيخ مفيد، ابومحمد هارون و ابن موسي تلعکبري
سرگذشتنامه:
او نزد سلطان سيف الدولة بن حمدان در بغداد با قاضي موصل در مسئله ي امامت و خلافت علي بن ابي طالب (عليه السلام) مناظره و مباحثه کرد و چون قاضي به مکابره و ستيزه گويي پرداخت، ابن قضاعه او را دعوت به مباهله کرد و در روز موعود کف دست خود را به دست قاضي نهاد و مباهله کرد. فرداي آن روز قاضي در مجلس سيف الدوله حاضر نشد، جوياي او شدند و معلوم شد که بر اثر مباهله دستش سياه شده و آماس کرده و به تبي شديد مبتلا شده و روز بعد درگذشته است.
آثار:
الامامة، انس العالم و ادب المتعلم، تحفة الطالب و بغية الراغب و الرد علي ابن رياح الممطور
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف تشيع، 1 / 359.
[102] ابن قولويه، ابوالقاسم جعفر بن موسي بن قولويه
نام: جعفر
نام پدر: موسي
کنيه و لقب: ابوالقاسم، القمي
اسم اشهر: ابن قولويه
سال و محل تولد: حدود 290 ق [قم]
سال و محل وفات: 368 يا 369 ق، بغداد
مذهب و شريعت: شيعه ي اثني عشري
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: سعد بن عبدالله اشعري، احمد بن ادريس قمي، علي بن بابويه قمي، ابن وليد قمي، ابن عقده، محمد بن يعقوب کليني، ابوعمر کشيّ، عبدالعزيز بن يحيي جلودي، ابن همام اسکافي، همچنين پدرش ابوجعفر محمد بن جعفر و برادرش ابوالحسين علي بن محمد
شاگردان: شيخ مفيد
همفکران و رقيبان: از همفکران شيخ مفيد، علي بن حسين بابويه، کليني و…
سرگذشتنامه:
وي از فقها و محدثين بزرگ شيعه مي باشد که از بزرگان، احاديث فراواني روايت کرده است. از جزييات زندگاني وي اطلاع چنداني در دست نيست. اما از مطالعه ي مشايخ وي چنين برمي آيد که وي در قم آغاز به تحصيل کرده است. ابن قولويه براي فراگرفتن حديث، مسافرت هايي به نقاط مختلف داشته که از آن ميان در اسناد روايات نام نقاطي چون ري، عسکر مکرم ( در خوزستان ) و مصر ياد شده است. به گفته ي راوندي وي در 337 ق ( سال بازگرداندن حجرالاسود به مکه توسط قرامطه ) يا 399 ق به قصد رفتن به حج وارد بغداد شد، ولي ظاهراً بيماري، او را از ادامه ي سفر بازداشت و ناچار در همانجا سکني گزيد. احتمال مي رود که وي پيشتر نيز به عراق آمده باشد. وي از کليني و ابن عقده و ابن ابي عقيل روايت کرده و شيخ مفيد و ابن عبدون از او روايت کرده اند. شيخ مفيد از شاگردان وي بوده و او را شيخ صدوق خوانده است. پدر ابن قولويه ابوجعفر محمد بن جعفر که او نيز به ابن قولويه مشهور است، از بزرگان محدثين بوده و در 299-301 در قم درگذشته و در نزديکي بقعه ي علي بن بابويه به خاک رفته است. برادرش ابوالحسين علي بن محمد نيز از محدثان شيعه بوده و کتاب فضل العلم و آدابه از اوست. مدفن ابن قولويه در کاظمين است.
آثار:
کتاب معروف « کامل الزيارات » که در آن زيارات پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) و ائمه ي معصومين (عليهم السلام) و ثواب ها و فضيلت هاي آن ذکر شده است. الصلاة الجمعه و الجماعه، الرضاع، الصرف، العدد في شهر رمضان، الحج، بيان حمل الحيوان من محرّفه، النوادر، النساء، الاربعين، تاريخ الشهور و الحوادث فيها، الشهادات، الصداق، الفطرة، القضاء و ادب الحکام، قيام الليل، مداواة الجسد لحياة الابد، الاضاحي، قسمة الزکوة و الوطي بملک اليمين. همچنين طوسي از کتابي با تعبير فهرست مارواه من الکتب و الاصول ياد مي کند.
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 491؛ دايرة المعارف تشيع، 1 / 359.
[103] ابوبکر محمد بن عبدالله بن محمد بن صالح
نام: محمد
نام پدر: عبدالله
کنيه و لقب: ابوبکر
اسم اشهر: اَبهري
سال و محل تولد: 287 ق، ابهر
سال و محل وفات: 375 ق، بغداد
مذهب و شريعت: مالکي
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: ابوعروبه ي حرّاني، محمد بن محمد باغندي، محمد بن حسين اشناني، ابن ابي داوود سجستاني و عبيدالله بن حسن انطاکي
شاگردان: ابوبکر برقاني، ابوالقاسم تنوخي، احمد بن محمد خوارزمي، ابوعبدالله قيرواني، احمد بن محمد قزويني، ابوبکر بن کواز، ابوالحسن بن قصار، ابوبکر دارقطني، ابن فارس مقري و ابواسحاق طبري
مناصب و مقام ها: رياست پيروان مذهب مالکي در بغداد
سرگذشتنامه:
زادگاه او ابهر بود و سلسله ي نسب او به بني مره از شاخه هاي بني تميم بازمي گشت. ابهري به بغداد رفت و در آنجا اقامت گزيد و رياست پيروان مذهب مالکي در بغداد به او منتهي شد. ابهري مورد احترام و اعتماد بزرگان و علماي بغداد بود، تا آنجا که حتي پيروان ابوحنيفه و شافعي براي درک اقوال آن دو به او رجوع مي کردند. به گفته ي خطيب بغدادي وي از پذيرفتن منصب قضا امتناع کرد. ابهري به شهرهايي که کانون علم در آن زمان بودند، سفر کرد تا از محضر علماي آن بلاد بهره گيرد. از جمله ي اين شهرها مي توان به کوفه، بصره، واسط، رقه، حران، حمص، دمشق و طرسوس اشاره کرد. وي در اين شهرها و بويژه در بغداد، محضر حمعي از عالمان را درک نمود که از آن جمله مي توان به ابوعروبه حرّاني، محمد بن محمد باغندي، محمد بن حسين اشناني، ابن ابي داوود سجستاني و عبيدالله بن حسن انطاکي و جمعي ديگر از محدثان اشاره کرد که در مآخذ نام آنان ياد شده و نيز در تاريخ دمشق ابن عساکر آمده است. ابهري شصت سال از عمر خويش را به تدريس سپري کرد و سال ها در جامع المنصور بغداد مجلس درسي داشت که شاگردان زيادي از سرزمين هاي مختلف اسلامي در آن حاضر مي شدند. او در بغداد چشم از جهان فروبست.
آثار خطي:
شرح المختصر الکبير و الفوائد المنتقاة الغرائب.
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 6 / 457.
[104] ابوحفص زنجاني، عمر بن علي بن احمد
نام: عمر
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوحفص
اسم اشهر: ابوحفص زنجاني
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 459 [ن.م]
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: او در نزد قاضي ابوطيب طبري فقه و نزد ابوجعفر سمناني کلام آموخت
شاگردان: ابوعلي حسين بن احمد بن مظفر
سرگذشتنامه:
او در بغداد سکني گزيد تا مرد
آثار:
المعتمد.
منابع و مآخذ:
الايرانيون و الادب العربي، 4 / 194-195.
[105] اَبوالصَّلاح حَلبي، تقي بن نجم بن عبيدالله
نام: تقي
نام پدر: نجم
کنيه و لقب: ابوالصلاح، خليفة المرتضي
اسم اشهر: ابوالصلاح حلبي
سال و محل تولد: 374 ق، حلب
سال و محل وفات: 447 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه ي امامي
رشته ي علمي و تخصص: فقه، کلام، طب، حديث و تفسير
استادان: سيد مرتضي، طوسي و سالار ديلمي
شاگردان: ابوالحسن ثابت بن اسلم حلبي، قاضي عزالدين عبدالعزيز بن ابي کامل طرابلسي، ابوالفتح کراجکي، قاضي عبدالعزيز بن براج طرابلسي، عبدالرحمن بن احمد مفيد نيشابوري، شريف داعي بن زيدآوي و تواب بن حسن خشاب بصري.
سرگذشتنامه:
وي در حلب به دنيا آمد و ظاهراً در همانجا به تحصيل پرداخت. به گفته ي ابن ابي طي وي سه بار به عراق سفر کرد و از مشايخ آن ديار بهره برد. به گفته ي ابن ابي طي، ابوالصلاح شيخ و عالم بزرگ اماميان شام در روزگار خويش بود ( ذهبي، همانجا ) و چنانکه حکايت شده، به هنگام استفتاي مردم حلب از سيد مرتضي او آنان را به « شيخ التقي » ( ابوالصلاح ) احاله مي نمود. طوسي معاصر عراقي ابوالصلاح او را عالمي ثقه دانسته است.
آثار:
از نخستين آثار ابوالصلاح دو کتاب العمدة و التلخيص است و نيز کتاب هاي المعارف، الکافي و البرهان، المسالة الشافية و المسألة الکافيه، البداية در فقه، شرح الذخيره ي سيد مرتضي در کلام، المرشد الي طريق التعبد، تدبير الصحة و شُبهة الملاحدة، اشارة السبق الي معرفة الحق.
آثار چاپي:
آثار موجود ابوالصلاح: الکافي، تقريب المعارف و البرهان علي ثبوت الايمان
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف تشيع، 1 / 414؛ دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 608-5 / 611؛ دهخدا، 1 / 455.
[106] ابوالعلاء صاعد بن محمد بن احمد بن عبيدالله
نام: صاعد
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوالعلاء، عمادالاسلام
اسم اشهر: قاضي صاعد
سال و محل تولد: 343 ق، استوا از نواحي نيشابور
سال و محل وفات: 431 ق، نيشابور
مذهب و شريعت: حنفي
رشته ي علمي و تخصص: فقه، حديث و ادب
استادان: ابوالهيثم عتبة بن خيثمه. او دانش فقه و حديث را از عبدالله بن محمد بن علي بن زياد و اسماعيل بن نجيد نيشابوري و بشر بن احمد اسفرايني آموخت. فقه را نزد ابونصر بن سهل قاضي فراگرفت. فنون ادبي را نزد پدرش محمد بن احمد آموخت.
شاگردان: وي شاگردان بسياري داشته است از جمله ابوالحسن قطّان
همفکران و رقيبان: قاضي در دوران رياست نيشابور از يک سو با کراميان و رهبر آنان ابوبکر محمد بن اسحاق بن محمشاد و از سوي ديگر با صوفيان و پيشواي آنان ابوسعيد ابوالخير رقيب بود.
مناصب و مقام ها: قاضي نيشابور
سرگذشتنامه:
ابوالعلاء ملقب به عمادالاسلام که از او بعنوان قاضي صاعد ياد شده است، در استوا از نواحي نيشابور به دنيا آمد. در جواني به عراق رفت و در کوفه از علي بن عبدالرحمن بکايي حديث شنيد. آنگاه به نيشابور بازگشت و قضاي آن شهر را به عهده گرفت. او چهره اي زيبا داشت و بدين سبب نيشابوريان لقب « ماه نشابور » به او داده بودند. در زماني که قضاي نيشابور را به عهده داشت، در همه ي کارهاي سياسي آن شهر و حتي برخي ديگر شهرهاي خراسان دخالت مي کرد. او چند بار حج گزارد و طي اين سفرها در بغداد توقف مي کرد. آخرين سفر او به بغداد در سال 403 ق بوده است و دوران قضاوت صاعد در نيشابور به دراز کشيد. وي يک بار از اين مقام برکنار شد و استادش ابوالهيثم عتبة بن خيثمه جاي او را گرفت، اما او ديگر بار مقام خود را بازيافت و تا پايان زندگاني همچنان در اين سمت باقي ماند. قاضي صاعد بيش از چهل سال پيشواي حنفيان نيشابور بود و پيشتر از اين دوران، قاضي القضات آن شهر نيز بود.
آثار:
کتاب الاعتقاد که ظاهراً به جاي نمانده است و مختصر صاعدي
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف بزرگ اسلامي، 39-2 / 40؛ دهخدا، 10 / 14795.
[107] ابوالفتح هلال بن محمد بن جعفر بن سعدان بن عبدالرحمن بن ماهوية بن مهيار بن مرزبان بغدادي حفار
نام: هلال
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوالفتح [ن.م]
اسم اشهر: بغدادي
سال و محل تولد: 322 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 414 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: فقه و حديث
استادان: ابوالقاسم اسماعيل بن علي بن علي بن رزين دعبلي، همچنين از ابوعبدالله حسين بن يحيي بن عياش قطان، ابوعلي اسماعيل بن محمد صفار، ابوعمر و بن السماک، ابوجعفر محمد بن عمرو رزاز، ابوالحسن علي بن محمد مصري و جمعي ديگر استماع حديث کرد.
شاگردان: شيخ طوسي، ابوالفوارس طرّاد بن محمد بن علي زينبي، ابوبکر احمد بن الحسين بيهقي و خطيب بغدادي
سرگذشتنامه:
از شيعيان ايراني الاصل و ساکن بغداد و مشهور به بغدادي است، ولي نام خانوادگي و قبيله اي او حفار ( به معني قبرکن ) است.
آثار:
الامالي.
منابع و مآخذ:
دايرة المعارف تشيع، 3 / 287؛ تاريخ بغداد، 14 / 75.
[108] ابراهيم بن احمد بن اسحاق – ابواسحاق مروزي
نام: ابراهيم
نام پدر: احمد
کنيه و لقب: ابواسحاق [ن.م]
اسم اشهر: [ابواسحاق مروزي]
سال و محل تولد: [ن.م] مرو
سال و محل وفات: 340 ه، مصر
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
استادان: ابوحامد احمد بن بشر المروزي، ابوزيد محمد بن احمد بن عبدالله المروزي و ابوالعباس بن سريج.
شاگردان: ابي سعيد الاصطخري
مناصب و مقام ها: رياست [حوزه ي] علميه ي عراق
سرگذشتنامه:
او استاد ائمه ي عراق و در تدريس و فتوي طاق و مقتداي اهل عصر خود و مرجع استفاده ي جمعي کثير بوده و بعد از استاد خود ابوالعباس بن سريج، رياست [حوزه ي] علميه ي عراق بدو اختصاص يافت و مدتي در بغداد اقامت گزيد و در آخر عمر به مصر کوچ کرد و صاحب جايگاه والايي در مذهب شافعي شد.
آثار:
الخصوص و العموم، حساب الدور، الفصول في معرفة الاصول، الوصايا، الشروط و الوثاق و شرح مختصر المَزني
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 4 / 14؛ طبقات الفقها، 4 / 5.
[109] احمد بن ابي احمد الطبري
نام: احمد
نام پدر: ابي احمد
کنيه و لقب: ابوالعباس معروف به ابن القاص
اسم اشهر: طبري
سال و محل تولد: [ن.م] طبرستان
سال و محل وفات: 355 ه، طرسوس
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
استادان: ابي عباس بن سُريج، ابوعلي زُجاجي و يوسف بن يعقوب القاضي
مناصب: قضاوت
سرگذشتنامه:
ابتدا در طبرستان اقامت داشت و پس از فراگيري دانش به طرسوس رفت و به مقام قضاوت آنجا منصوب شد.
آثار:
المفتاح، ادب القاضي، المواقيت و التلخيص
منابع اصلي:
طبقات الفقها، 4 / 25-26؛ دهخدا، 10 / 15353؛ معجم المؤلفين 5 / 58.
[110] عبدالعزيز بن عبدالله بن محمد بن عبدالعزيز
نام: عبدالعزيز
نام پدر: عبدالله
کنيه و لقب: ابوالقاسم
اسم اشهر: دارکي
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 375 ق، بغداد
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
استادان: ابواسحاق مروزي و حسن بن محمد دارکي
سرگذشتنامه:
او در 353 ه به نيشابور رفته و در آنجا فقه را از ابواسحاق مروزي و ديگر اجله، و حديث را نيز از جد مادري خود حسن بن محمد دارکي فراگرفته، سپس به بغداد رفته و بناي تدريس گذاشته و مرجع استفاده ي جمعي و فردي شيوخ بغداد و نواحي آن گرديده، بلکه شيخ ابوحامد اسفرايني گويد که فقيه تر از دارکي کسي را نديده ام و بيشتر اوقات به استناد حديث نبوي برخلاف هر دو مذهب شافعي و حنفي فتوي داده و در پاسخ اعتراض همان حديث استنادي خود را نقل کرده و مي گفت واي بر حال شما که حديث شريف نبوي مقدم تر از فتواي امامين ابوحنيفه و شافعي است.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 2 / 7.
[111] قدوري، احمد بن محمد بن احمد بن جعفر
نام: احمد
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوالحسين
اسم اشهر: قدوري
سال و محل تولد: [ن.م] بغداد
سال و محل وفات: 428 ه، بغداد
مذهب و شريعت: حنفي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
شاگردان: خطيب بغدادي
سرگذشتنامه:
او از اکابر علماي حنفي است و در عصر خود رئيس ايشان بوده و ابوحامد اسفرايني رئيس فقهاي شافعيه او را تعظيم و تکريم کرده و بسيار ستوده و معارضاتي با وي داشته است. قدوري از مشايخ روايت خطيب بغدادي بوده است.
آثار:
التجريد يا تجريد القدوري، التقريب در فقه، شرح مختصر الکرخي، المسائل الخلاف بين الحنفيين.
آثار چاپي: المختصر يا مختصر القدوري در فقه حنفي.
آثار خطي: المختصر در فقه حنفي، دو نسخه ي خطي آن در کتابچه ي مدرسه ي شهيد مطهري ( سپهسالار ) تهران موجود است.
اضافات:
قدوري به ضم اول و ثاني منسوب به قدور جمع قِدر به معني ديگ است که او با يکي از پدرا او صنعت ديگ سازي يا ديگ فروشي داشته يا منسوب به دهي است از دهات بغداد به نام قدوره.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 3 / 282.
[112] محمد بن الحسين ابوعمر البسطامي
نام: محمد
نام پدر: حسين
کنيه و لقب: ابوعمر، بسطامي
اسم اشهر: [ن.م]
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 407 ق، نيشابور
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: فقه
مناصب و مقام ها: قاضي نيشابور
سرگذشتنامه:
او در زمان حيات اسفرايني به بغداد وارد شد. او پيشواي دقيقي بود و ابوحامد اسفرايني او را بزرگ داشت و تکريم کرد.
منابع و مآخذ:
خطيب بغدادي، 2 / 247.
[113] ابن سِوار، ابوطاهر احمد بن علي بن عبيدالله بغدادي
نام: احمد
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابوطاهر [ن.م]
اسم اشهر: ابن سوار
سال و محل تولد: 412 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 496 ق، بغداد
مذهب و شريعت: حنفي
رشته ي علمي و تخصص: قرائت، ادب و حديث
استادان: ابن سوار قرائت را نزد مشايخي چون ابوالفتح عبدالواحد بن شيطا، علي بن محمد بن فارس خياط، احمد بن مسرور بن عبدالوهاب، حسن بن ابوالفضل شرمقاني و حسن بن علي بن عبدالله عطار فراگرفت.
شاگردان: ابومحمد سبط خياط، ابوالکرم شهرزوري، ابوطاهر سلفي و ابوعلي بن سکره ي صدفي از او قرائت آموخته اند.
سرگذشتنامه:
ابن سوار در حدود چهل سال به فراگيري و آموختن حديث و قرائت پرداخت و ظاهراً در اواخر عمر نابينا شد و در بغداد درگذشت.
آثار:
تنها اثر به جاي مانده ي او کتاب المستنير في القرائات العشر است. ابن سوار ظاهراً آثار ديگري نيز در علوم قرآني تأليف کرده که از آن ميان به کتاب او در مفردات قاريان دهگانه مي توان اشاره کرد.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 372-3 / 721.
[114] ابن فَحّام، ابو محمد حسن بن محمد بن يحيي بن داوود
نام: حسن
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابومحمد [ن.م]
اسم اشهر: ابن فحّام
سال و محل تولد: نيمه ي اول سده ي 4 ق، سامرا
سال و محل وفات: 408 ق، سامرا
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: قرائت و حديث
استادان: اسماعيل بن محمد صفار، مشايخ بغداد، ابوبکر محمد بن حسن نقاش، ابوبکر بن مقسم و بکارين احمد در قرائت و عمويش عمر بن يحيي، محمد بن احمد بن عبيدالله منصوري و محمد بن فرخان دوري در حديث
شاگردان: نصر بن عبدالعزيز فارسي، علي بن محمد بن فارس خياط و ابوعلي غلام هراس در قرائت، ابوجعفر طوسي، احمد بن علي نجاشي و ابوسعد سمّان رازي
سرگذشتنامه:
ابن فحّام اهل سامرا بود و عمرش را در همانجا به پايان رسانيد. وي عامل مهم انتقال قرائت و حديث مشايخ سامرا به آيندگان بود. ابن فحام گذشته از بهره گيري از مشايخ سامرا، از اوان جواني به بغداد نيز مي آمده و از مشايخ آنجا استفاده مي کرده است. ابن فحّام در علم قرائت به عنوان يکي از حلقه هاي اتصال در پاره اي از سلسله هاي اسناد به شمار مي آيد.
آثار:
انکار غسل الرجلين و الآيات المنزلة في اهل البيت به ابن فحام نسبت داده شده.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 380-4 / 381.
[115] ابن مِقْسَم، ابوبکر محمد بن حسن بن يعقوب عطار
نام: محمد
نام پدر: حسن
کنيه و لقب: ابوبکر، عطار
اسم اشهر: ابن مقسم
سال و محل تولد: 265 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 354 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: قرائت، تفسير، حديث و ادب
استادان: ثعلب، قرائت از عباس بن فضل رازي و جمعي ديگر
شاگردان: ابوبکر بن مهران، ابوالحسن بن رزقويه، علي بن احمد رزاز، ابوعلي بن شاذان و گروه بسيار ديگري، در ادب، قرائت و حديث از او استفاده کرده اند.
سرگذشتنامه:
ابن مقسم، مقري، مفسر، محدث و نحوي بغدادي بوده است. خطيب بغدادي او را ثقه و يکي از آگاه ترين مردم به مکتب نحو کوفي و داناترين ايشان به قرائات معرفي کرده و کتاب الانوار او را در تفسير مورد تمجيد قرار داده و او را شيخ القُرّاء خوانده است. وي بيش از همه به علوم قرآن اشتغال داشت.
آثار:
احتجاج القراءات، اختياره في القراءات، الانتصار لقُرّاء الامصار، السبعة الاوسط، السبعة بعللها الکبير، اللطائف في جمل هجاء المصاحف، المدخل الي علم الشعر، المذکر و المؤنث، المقصور و الممدود.
آثار چاپي:
کتابي در نحو و رديه اي بر معتزله.
آثار خطي:
الانوار في تفسير القرآن و جزء فيه من حديث ابن مقسم عن شيوخه.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 372؛ دهخدا، 1 / 395.
[116] ابن منادي، ابوالحسين احمد بن جعفر بن محمد
نام: احمد
نام پدر: جعفر
کنيه و لقب: ابوالحسين
اسم اشهر: ابن منادي
سال و محل تولد: 256 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 336 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: حنبلي
رشته ي علمي و تخصص: قرائت و فقه
استادان: حسن بن عباس رازي، سليمان به يحيي ضبّي، ادريس بن عبدالکريم و فضل بن مخلد دقّاق در علم قرائت
شاگردان: ابوالحسن علي بن عمر دارقطني، عبيدالله بن ابراهيم عمري و جمعي ديگر
آثار:
به گفته ي ابن نديم او بيش از 120 اثر در علوم مختلف داشته که بيشترين آنها مربوط به علوم قرآني بوده است
آثار خطي:
متشابه القرآن تنها اثر خطي شناخته شده از اوست، الملاحم.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 693.
[117] ابوبکر نقاش، محمد بن حسن
نام: محمد
نام پدر: حسن
کنيه و لقب: ابوبکر [ن.م]
اسم اشهر: ابوبکر نقاش
سال و محل تولد: 266 ق، موصل
سال و محل وفات: 351 ق، بغداد
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: قرائت و حديث
شاگردان: دارالقطني
سرگذشتنامه:
او در طلب استماع قرآن سفر بسيار کرد و از مغرب تا ماوراءالنهر را درنورديد و سرانجام در بغداد ساکن شد و در محله ي دارالقطن به تعليم پرداخت. وي در قرائت قرآن نزد همگان حجت بود، ولي در نقل حديث، محدثان اهل سنت و حتي شاگرد صميمي وي، دارالقطني، او را بي احتياط شمرده اند و به سختي از وي انتقاد کرده اند. تعدادي از احاديثي که خرده گيران بر وي به عنوان شاهد بي تميزي وي ذکر کرده اند، آشکارا رنگ شيعي دارد. واضح است که وي تمايلات شيعي داشته است، هرچند که چگونگي تشيع وي روشن نيست.
آثار خطي:
شفاء الصدور.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف تشيع، 1 / 390.
[118] ابن بقال، عبدالعزيز بن اسحاق بن جعفر بن روزبهان بن الهيثم
نام: عبدالعزيز
نام پدر: اسحاق
کنيه و لقب: ابوالقاسم [ن.م]
اسم اشهر: ابن بقال
سال و محل تولد: 272 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 363 [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه ي زيدي
رشته ي علمي و تخصص: کلام
استادان: محمد بن سهل بن عطار، علي بن عباس مقانعي کوفي، احمد بن عبداله بن عمار، محمد بن محمد باغندي و حسن بن علي ادمي.
شاگردان: ابوالقاسم بن ثلاج و محمد بن ابي الفوارس.
سرگذشتنامه:
برادر او شاعر مشهوري است. او را يکي از متکلمان شيعه مي دانند و خطيب بغدادي از قول ابوالفوارس نقل مي کند که او داراي مذهب بدي است!
آثار:
او داراي کتاب هايي بر مذهب زيدي است که در آن حديث فراواني جمع شده است.
منابع و مآخذ:
خطيب بغدادي، 10 / 458.
[119] ابن عبدک، ابواحمد محمد بن علي بن عبدک جرجاني
نام: محمد
نام پدر: علي
کنيه و لقب: ابواحمد [ابن عبدک]
اسم اشهر: ابن عبدک
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: بعد از 360 ق، جرجان
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: کلام و حديث
استادان: ابوهاشم جُبائي، ابوالقاسم بلخي، محمد بن يزداد جرجاني، عمران بن موسي بن مجاشع جرجاني، ابوجعفر محمد بن جعفر، محمد بن داوود اصفهاني موسوي، اسحاق بن عباس بن موسي بن جعفر (عليهم السلام)، علي بن يحيي آملي، محمد بن موسي رصاصي، ابوسعيد عبدالرحمن بن سليمان نقاش عبدان جواليقي و جعفر بن علي جابري.
سرگذشتنامه:
ابن عبدک در جرجان وطن داشته و در همانجا نيز وفات کرده است. مدتي نيز در نيشابور مقيم بوده و در عسکر مُکْرَم از ابوهاشم جُبائي بهره برده است و در مسير بازگشت به اصفهان رفته سپس در بلخ نزد ابوالقاسم بلخي حاضر شده است. رجال شناسان وي را بزرگ و رهبر شيعيان در جرجان دانسته و از او با تعبير « امام اهل التشيع في عصره » ياد کرده اند.
آثار:
چندين کتاب به وي نسبت داده شده که امروزه اثري از آنها در دست نيست. تفسير القرآن، رديه اي بر باطنيه، الکلام علي الفرقة المثبتة لرؤية الله تعالي و مطالع الهداية.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 199-198.
[120] ابوبکر محمد بن الطيب بن محمد بن جعفر بن قاسم بصري بغدادي
نام: محمد
نام پدر: الطيب
کنيه و لقب: ابوبکر
اسم اشهر: باقِلاني، ابن الباقلاني
سال و محل تولد: [ن.م] بصره
سال و محل وفات: 403 ق، بغداد
مذهب و شريعت: اشعري مذهب
رشته ي علمي و تخصص: کلام، فقه، حديث و تفسير
استادان: ابوعبدالله محمد بن احمد بن مجاهد طائي و ابوالجسن باهلي بصري
مناصب و مقام ها: قضاوت
سرگذشتنامه:
تاريخ تولد او معلوم نيست. در بصره به دنيا آمد و در آن شهر بزرگ شد و از علماي بزرگ و محدثان و فقهاي آنجا که در آن زمان از مراکز مهم فرهنگي و علمي عالم اسلام بود، علم کلام و فقه و حديث و تفسير را فراگرفت. باقلاني از اوان جواني به قدرت در علم کلام و مناظره با مخالفان در مسائل ديني اشتهار يافت، بطوري که عضدالدوله ي ديلمي که در آن هنگام والي فارس بود و در شيراز اقامت داشت، او را از بصره به شيراز فراخواند. باقلاني اشعري مذهب که عقايدش کاملاً مخالف عضدالدوله ي شيعي بود، توانست با فصاحت کلام و نيروي استدلال و احتجاج در عضدالدوله نفوذ کند تا آنجا که به دستور او معلم فرزندش شد. عضدالدوله که داراي وسعت نظر و بلند پروازي بود، ظاهراً نمي خواست دربار او در شيراز منحصر به علماي معتزله شود و در بغداد و عراق که مرکز عالم اسلام بود، به اين صفت اشتهار يابد که وي صرفاً طرفدار شيعه و معتزله است و مايل بود که بجز شيعه و معتزله از نمايندگان مذهب اشعري نيز، که در آن زمان در ميان مردم قدرت و نفوذ فراوان داشتند، کساني در دربار خود داشته باشد، از اين رو باقلاني جوان را که در محيط کلامي بصره در جدل و احتجاج مشهور شده بود، به دربار خود خواند
آثار:
التمهيد، اعجاز القرآن و الانصاف في اسباب الخلاف.
آثار خطي:
الانتصار لصحة نقل القرآن و الرد علي مَنْ نَحلهُ الفساد بزيادةٍ او نقصان، هداية المسترشدين و المقنع في معرفة اصول الدين و مناقب الائمه ي و نقص المطاعن علي سَلَف الأمة.
منابع و مآخذ:
دانشنامه ي جهان اسلام، 1 / 642؛ ريحانة الادب، 1 / 136.
[121] ابوالجَيشِ بَلْخي، مظفر بن محمد بن احمد خراساني
نام: مظفر
نام پدر: محمد
کنيه و لقب: ابوالجيش
اسم اشهر: ابوالجيش بلخي
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 367 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه امامي
رشته ي علمي و تخصص: کلام و حديث
استادان: محمد بن جرير طبري، ابوسهل نوبختي، ابن همام اسکافي، محمد بن احمد بن ابي الثلج و محمد بن جعفر علوي حسيني
شاگردان: شيخ مفيد و ابوياسر
سرگذشتنامه:
وي ظاهراً به شغل وراقي اشتغال داشته، زيرا در اسناد پاره اي از روايات به وي نسبت وراق داده شده است. علماي اماميه ابوالجيش را بعنوان متکلم مي شناختند.
آثار:
وي داراي تأليفاتي در زمينه ي امامت بوده است که از اين جمله اند: الارزاق و الآجال، الامامة، الانسان و انه غير هذه الجملة، خصال الکمال، الرد علي من جوّز علي القديم البطلان، فدک، قد فعلت فلاتلم، مجالس مع المخالفين في معان مختلفه، نقض العثمانية للجاحظ، نقض ماروي من مناقب الرجال و النکت و الاغراض.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 5 / 306؛ ابن نديم، 226.
[122] شيخ ابوبکر محمد بن احمد بن محمد بن عبدالله بن اسماعيل کاتب بغدادي
نام: محمد
نام پدر: احمد
کنيه و لقب: ابن ابي الثلج
اسم اشهر: کاتب بغدادي
سال و محل تولد: 325 ق [بغداد]
سال و محل وفات: [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: کلام، تفسير، فقه و حديث
استادان: در حديث: جعفر بن محمد بن جعفر حسيني
شاگردان: ابومحمد هارون بن موسي تلعکبري، شيخ ابونصر محمد بن الحسين مقري از مشايخ شيخ مفيد.
آثار:
مانزل من القرآن في اميرالمؤمنين (عليه السلام)، البشري و الزلفي في فضائل الشيعة، تاريخ الائمة (عليهم السلام)، اخبار النساء الممدوحات، اخبار فاطمة و الحسن و الحسين (عليهم السلام)، من قالَ بالتفضيل من الصحابة، السنن و الآداب علي مذاهب العامة، الفضائل و الاختيار من الاسانيد.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف تشيع، 3 / 294.
[123] علم الهدي موسوي، علي بن ابي احمد حسين طاهر بن موسي بن محمد بن موسي بن ابراهيم بن امام موسي بن جعفر الصادق (عليه السلام)
نام: علي
نام پدر: ابي احمد
کنيه و لقب: ابوالقاسم / ابوالثمانين، ثمانيني / ذوالثمانين / ذوالمجدين / شريف / سيد مرتضي
اسم اشهر: شريف مرتضي / سيد مرتضي / علم الهدي موسوي
سال و محل تولد: 355 ق [ن.م]
سال و محل وفات: 436 ق، بغداد
مذهب و شريعت: شيعه ي اثني عشري
رشته ي علمي و تخصص: کلام، حکمت، تفسير، ادب ( نحو )، لغت، فقه، حديث، رجال و شعر
استادان: شيخ مفيد، ابن نباته و شيخ حسين بن بابويه
شاگردان: شيخ طوسي، قاضي ابن البراج، ابوالصلاح حلبي، ابوالفتح کراجکي و سلارين عبدالعزيز ديلمي
مناصب و مقام ها: اميرالحاج، نقيب الاشراف و قاضي القضاة
سرگذشتنامه:
او از نسل امام موسي کاظم و مادرش نيز فاطمه دختر حسين بن احمد بن ناصرالحق بود. علم الهدي مدت سي سال امير حاج و حرمين و نقيب الاشراف و قاضي القضاة بود. علامه حلي در کتاب الخلاصه مي گويد: او رکن اماميه و معلم آنها بود و مصنفات او تا آن زمان مورد استفاده ي پيروان اماميه بوده است. وي مردي کريم النفس و با شهامت بود و ثروتي بسيار نيز داشت. چنانکه در سفر حج از بغداد تا مکه در ملک خود منزل کرد و يک قريه نيز وقف کاغذ فقها کرده بود و هشتاد يا يکصد هزار تومان از مال شخصي خود مي خواست به خليفه بدهد تا مذهب شيعه را نيز رکن پنجم مذاهب رسمي بشمار آرند، ولي به علت عدم مساعدت شيعيان به اين هدف نرسيد. پس از وفاتش، کتاب هاي او را بالغ بر سي هزار دينار قيمت کردند. لقب « علم الهدي » بدين سبب است که ابوسعيد محمد بن حسين بن عبدالصمد وزير القادر بالله عباسي بيمار شد و بيماري او به طول انجاميد، تا آنکه اميرالمؤمنين علي (عليه السلام) را به خواب ديد که به او امر مي کند به نزد « علم الهدي » برود تا براي او دعايي بخواند و شفا يابد. وي پس از بهبود جريان را به خليفه مي گويد. خليفه نيز وي را به قبول اين لقب ملزم مي گرداند. اما لقب ثمانيني از آن جهت است که اکثر منسوبات او بالغ بر هشتاد بود، چنانکه هشتاد سال و هشت ماه عمر کرد و بعد از وفات، هشتاد هزار کتاب از مصنفات و محفوظات و مقروئات به جا گذاشته است و لقب ذوالمجدين بسبب مجدت علم و نسب بود يا بسبب داشتن شرافت علم ديني و رياست دنيوي با هم.
آثار:
الانصاف، البرق في علم الادب، تتبع الابيات التي تکلم عليها ابن جني في ابيات متنبي، تفسير آيه ي « قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَاحَرَّمَ رَبُّكُمْ »، تفسير آيه « وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ »، تفسير آيه ي « لَيْسَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِيَما طَعِمُوا »، تفسير الخطبه الشقشقية و تفسير سورة الفاتحة و قطعة من البقرة.
آثار چاپي:
احکام اهل الآخرة، الامالي، الانتصار في ما انفردت به الامامية، انقاذ البشر من الجبر و القدر، الشهاب في الشيب و الشباب، غيبت امام، مسائل ابن صريه، تفسير القصيدة ابائية الحميرية، تفضيل الانبياء علي الملائکة، تقريب الاصول، جمل العقائد يا جمل العلم و العمل، جواب السؤال عن وجه تزويج اميرالمؤمنين بنته من عمر، جواب الملاحدة في قدم العالم، حجية الاجماع، الحدود و الحقايق، دُرر الفوائد، الذخيرة و الذريعة في اصول الشريعة، الرسالة الباهرة، الشافي شرح قصيدة ذهبية حميري، الصرفة في اعجاز القرآن، الطيف و الخيال، غررالفوائد و درر القلائد، الفصول المختارة من العيون و المحاسن، ماتفردت به الامامية من المسائل الفقهية، المجالس المحکم و المتشابه، المختصر، المرموق في اوصاف البروق، مسائل الآيات، مسائل الانفرادات، المسائل التباينات، المسائل الجرجانية، المسائل الحلبية الاولي و الآخرة، مسائل الخلاف در اصول فقه، مسائل الخلاف در فقه، المسائل الديلمية، المسائل الرازية، المسائل الرسية، المسائل الصيداوية، المسائل الطرابليسة الاولي و الاخره، المسائل الطوسية، المسائل المصرية الاولي و الاخيرة، المسائل المفردات در فقه، المسائل المفردات در فنون متفرقه، المسائل الموصلية الاولي و الثانية و الثالثة، مسائل ميافارقين، المسئلة الباهرة ( رساله ي باهره )، المصباح در فقه، المقنع در غيبت، المخلص در اصول فقه، المنع من تفضيل الملائکة علي الانبياء، الناصريات، النقض علي ابن جني في الحکاية و المحکي.
آثار خطي:
ديوان و تفسير القصيدة ابن ئية.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 3 / 116؛ لغت نامه ي دهخدا، ص 16059.
[124] عبدالقاهر بن طاهر بغدادي
نام: عبدالقاهر
نام پدر: طاهر
کنيه و لقب: ابومنصور [ن.م]
اسم اشهر: بغدادي
سال و محل تولد: [340 ق، بغداد]
سال و محل وفات: 429، اسفراين
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: کلام، فقه، رياضي، حديث و ادب
استادان: ابواسحاق ابراهيم بن محمد اسفرايني
شاگردان: ناصر مروزي و ابوالقاسم قُشيري
سرگذشتنامه:
از محل و سال ولادت او اطلاعي در دست نيست. بطوري که از نسبتش برمي آيد، احتمالاً در بغداد و در حدود سال 340 ق زاده شده و به همراه پدرش طاهر بن محمد به نيشابور رفته و در آنجا سکني گزيده است. بغدادي از قبيله ي تميم بود و بدين سبب او را تميمي نيز خوانده اند. علاقه ي فراوان وي به يادگيري علوم و فنون مختلف به حدي بود که توانست در چندين علم از جمله فقه، کلام، حساب، ادبيات و حديث تبحر يابد و به تدريس بپردازد. بنابر گزارش صريفيني ( ص 545-546 ) ابومنصور در 429 بناچار نيشابور را به قصد اسفراين ترک کرد و در همان سال در آنجا از دنيا رفت و در کنار استادش ابواسحاق به خاک سپرده شد.
آثار:
فضائح الکرامية، الفرق بين الفرق، نفي خلق القرآن، الصفات، الايمان و اصوله، ابطال القول التولد، الناسخ و المنسوخ، فضائح المعتزله، بلوغ المدي عن اصول الهُدي، تأويل متشابه الاخبار و الآيات، العماد في مواريث العباد، مفتاح ابن القاص، الدوريات في الطهارات و تفضيلُ الفقير الصابِرِ علي الغَنيِّ الشاکِر.
منابع و مآخذ:
دانشنامه ي جهان اسلام، 3 / 572.
[125] ابن جِنّي، ابوالفتح عثمان بن جنّي موصلي
نام: عثمان
نام پدر: جنّي
کنيه و لقب: ابوالفتح / ابن جنّي
اسم اشهر: ابن جنّي
سال و محل تولد: 321 ق، موصل
سال و محل وفات: 392 ق [ن.م]
مذهب و شريعت: [ن.م]
رشته ي علمي و تخصص: لغت و ادب
استادان: ابوعلي فارسي و احمد بن محمد ابوالعباس موصلي ( اخفش دوم )
شاگردان: ابوالقاسم عمر بن ثابت ثمانيني، ابوالحسن علي بن عبيدالله سمسمي، ابواحمد عبدالسلام بصري، علي بن زيد قاشاني، ثابت بن محمد جرجاني، ابوعبدالله حسين بن احمد بن نصر، محمد بن عبدالله ابن شاهويه و…
سرگذشتنامه:
ابن جنّي در موصل زاده شد. از دوران کودکي و نوجواني او اطلاعي در دست نيست، جز اينکه در آغاز جواني در جامع موصل فقط به تدريس مشغول، به صرف و نحو و لغت و ادب عربي عالم بوده است.
آثار چاپي:
الالفاظ المهموزة، تفسير در جزوة ابي نواس، تفسير تصريف مازني يا المنصف، التمام في تفسير، الخاطريات، الخصائص، سرالصناعة، شرح مستغلق ابيات الحماسة و اشتقاق اسماء شعرائها، علل التثنية، الفتح الوهبي علي مشکلات المتنبي، الفسر يا تفسير ديوان المتنبي الکبير، اللمع في العربية و المحتسب في شرح الشواذ.
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 3 / 252.
[126] ابن فارس، ابوالحسين احمد بن فارس بن زکريا بن حبيب
نام: احمد
نام پدر: فارس
کنيه و لقب: ابوالحسين [ن.م]
اسم اشهر: ابن فارس
سال و محل تولد: [ن.م] کرسف از توابع قزوين
سال و محل وفات: 395 ق، ري
مذهب و شريعت: شافعي
رشته ي علمي و تخصص: لغت، شعر و ادب
استادان: از معروف ترين استادان وي مي توان از: پدرش زکريا بن قاموس، ابوالفضل محمدبن عميد، علي بن ابراهيم بن سلمه قطان، ابوالقاسم سليمان بن احمد بن ايوب طبراني، ابوسعيد سيرافي نام برد.
شاگردان: بديع الزمان همداني پايه گذار فن مقامه نويسي، صاحب بن عباد، ابوالفتح بن عميد، ابوطالب مجدالدوله و…
سرگذشتنامه:
درباره ي سال تولد او اطلاعي در دست نيست و علت آن بي گمان روستازادگي و گمنامي او در آغاز زندگي بوده است. وي در قزوين نزد پدرش زکريا که فقيهي شافعي مذهب و دانشمندي اهل لغت و ادب بود، دانش آموخت. وي تشنه ي آموختن بود و در اين راه از هيچ کوششي فروگذار نکرد. در قزوين، همدان، زنجان، ميانه، اصفهان و بغداد به تحصيل پرداخت. ابن فارس به زودي در فقه، حديث، نحو، لغت، شعر و ادب دانش کافي به دست آورد و شهرتش عالمگير شد. وي که فقيه زبردستي بود، به شيوه ي اهل حديث، مجلس املا داشت. وي به امور دنيا سخت بي اعتنا بود و به همين سبب همواره از خوارمايگي هم روزگارانش شکوه داشت و چندان بخشنده بود که گاه حتي جامه و فرش خانه ي خويش را به نيازمندان مي بخشيد. ابن فارس در ري درگذشت.
آثار چاپي:
ابيات الاستشهاد، الاتباع و المزاوجة، اوجز السيرلخير البشر، تمام فصيح الکلام، کتاب ثلاثة، الحورالعين، الخضارة، ذم الخطاء في الشعر، الصاحبي في فقه اللغة و سنن العرب و کلامها، کتاب فتيا فقيه العرب، الفرق بين الانسان و غيره من الحيوان في اشياء من الخلق و الخُلق، اللامات، متخير الالفاظ، المجمل في اللغة، المذکر و المؤنث، مقالة في اسماء اعضاء الانسان يا خلق، مقالة کلا و ما جاء منها في کتاب الله، مقاييس اللغة يا معجم مقاييس اللغة و النيروز
آثار خطي:
اخلاق النبي (صلي الله عليه و آله و سلم)، الانواء، تفسير اسماء النبي (صلي الله عليه و آله و سلم)، حلية الفقهاء، رسالة في فرائض العرب، رسالة في المعاريض، شرح ديوان الحماسه ي ابوتمام، فوائد الفاظ القرآن،قصص النهار و سمرالليل و اليشکريات.
آثار يافت نشده:
از جمله کتاب هايي که به وي نسبت داده شده، ولي يافت نگرديده عبارتند از: اشتقاق اسماء البلدان، اصول الفقه، الاضداد، الافراد، الامالي، الامثلة الاسجاع، الانتصار لثعلب، التاج، الثياب و الحلي، جامع التأويل في تفسير القرآن و تعدادي کتب ديگر
منابع و مآخذ:
دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 4 / 372-368؛ عطار، مقدمه ي صحاح، 71.
[127] اسدي طوسي، علي بن احمد
نام: علي
نام پدر: احمد
کنيه و لقب: ابونصر يا ابومنصور، اسدي
اسم اشهر: اسدي طوسي
سال و محل تولد: [ن.م]
سال و محل وفات: 465 ق
مذهب و شريعت: مسلمان
رشته ي علمي و تخصص: لغت و شعر
سرگذشتنامه:
نسبت او به پادشاهان عجم مي رسد، از فحول شعراي خراسان و اکابر بلغاي آن سامان و در عمر خود مقتداي پارسي گويان بود. او به جانب عراق و آذربايجان سفر کرده و در عراق آل بويه و آل زيار را مدح گفته است. سپس در آذربايجان به ملازمت شاه ابودلف حکمران اران رسيده و گرشاسب نامه را که گروهي به شاهنامه ي فردوسي ترجيحش مي دهند، به نام وي به نظم درآورد. وي با حکيم قطران تبريزي معاصر بوده است. از الطاف اشعار اسدي طوسي قصائدي است که در صنعت مناظره گفته و داراي مضامين متين، علمي و حکيمانه مي باشد.
آثار:
لغت فرس اسدي، گرشاسب نامه.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 1 / 66.
[128] قالي، اسمعيل بن قاسم بن عبدون
نام: اسمعيل
نام پدر: قاسم
کنيه و لقب: ابوعلي
اسم اشهر: قالي
سال و محل تولد: 303 ه، شارجرد
سال و محل وفات: 356 ه [ن.م]
مذهب و شريعت: شيعه
رشته ي علمي و تخصص: لغت، حديث و ادب
استادان: زجاج، اخفش صغير، ابن دريد، ابن الانباري، نفطويه و درستويه
سرگذشتنامه:
او از مولد خود منازجرد از ولايت ديار بکر به موصل رفته و احاديث بسياري از ابويعلي استماع نموده و به فاصله ي دو سال به مصاحبت تجار قاليقلا از مضافات ارمنيه از بلاد ديار بکر بغداد رفته و به همين جهت به قالي که منسوب بدان شهر را گويند، ملقب و مشتهر گرديد و در علم لغت حافظ ترين مردم بوده و در نحو نيز مذهب بصريين را ستوده و سپس در شهر قرطبه از بلاد اندلس اقامت گزيد و مشمول مراحم حکم بن عبدالرحمن ملک اندلس که بسيار علم دوست بوده گرديده است.
آثار:
الابل و نتاجها، البارع در لغت، تفسير السبع الطوال، حلي الانسان، خلق الانسان، شرح القصائد المعلقات، فعلت و افعلت، مقاتل الفرسان، المقصور و الممدود، النوادر و غير اينها.
آثار چاپي:
الامالي، که در مصر، ليدن و قاهره چاپ شد.
منابع و مآخذ:
ريحانة الادب، 3 / 278؛ عطار، مقدمه ي صحاح جوهري، 74.
منبع مقاله :
فدايي عراقي، غلامرضا؛ (بهار 1383)، حيات علمي در عهد آل بويه، تهران: مؤسسه ي انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، چاپ اول