«عمار بن یاسر بن عامر»، کنیهاش «ابویقظان»، و حلیف (همپیمان) بنی مخزوم بود.[1] نسب عمار به خاندان «عنس بن مالک» از قبایل قحطانی و ساکن یمن میرسد. یاسر پدر عمار در جوانی به مکه آمد و در آنجا اقامت کرد و با ابوحذیفه که از بنی مخزوم بود پیمان بست.[2]
درباره زندگینامه و شخصیت عمار بن یاسر به نکاتی اشاره میشود:
1. عمار و پدر و مادرش از جمله اولین مسلمانان بودند.[3] بر اساس روایتی، وی بعد از سی و چند نفر مسلمان شد[4] و بنابر روایتی دیگر، او یکی از هفت مسلمان نخستین بود.[5] عمار، برادرش عبدالله، پدرش یاسر و مادرش سمیه، بلال، خَبّاب، و صُهَیب، به دست قریش به شدیدترین وجهی شکنجه شدند تا از اسلام روگردان شوند. سمیه و یاسر در اثر این شکنجهها جان دادند. آنها نخستین شهدای اسلام بودند.[6]
مشرکان، عمار را نیز وادار به ناسزاگویی به پیامبر(ص) کردند، اما پیامبر اکرم(ص) عذر او را پذیرفت و به او فرمود اگر دیگربار نیز مجبورش کردند، چنین کند. در پی این ماجرا بود که این آیه نازل شد: «هر کس پس از ایمان آوردن خود، به خدا کفر ورزد [عذابى سخت خواهد داشت] مگر آنکس که مجبور شده ولى قلبش به ایمان اطمینان دارد. لیکن هر که سینهاش به کفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برایشان عذابى بزرگ خواهد بود».[7]
2. برخی گزارشها نیز حاکی از آن است که عمار از جمله مهاجران به حبشه بود.[8]
3. عمار از اولین افرادی بود که به مدینه هجرت کرد و در ساخت مسجد قبا که اولین مسجد اسلامی بود نیز همکاری داشت.[9] وی از صحابه نزدیک به پیامبر اسلام بود و در جنگهای حضرتشان حضوری فعال داشت.[10]
4. روایاتی از پیامبر اسلام(ص) در فضایل عمار نقل شده است؛ از جمله اینکه آنحضرت فرمود:
«بهشت مشتاق علی، عمار، سلمان و بلال است».[11]
«عمار با حق است و حق با عمار، عمار گرد حق میچرخد هرجا که باشد»،[12] و «قاتل عمار در آتش است».[13]
5. عمار در کنار سلمان، مقداد، ابوذر از نخستین شیعیانی بودند که در زمان پیامبر(ص) نیز بدین نام شناخته میشدند.[14]
عمار در دفاع از حق علی بن ابیطالب(ع) از بیعت با ابوبکر سرباز زد.[15] اما بعد از بیعت امام علی(ع) مانند حضرتشان با حکومت وقت همکاری می کرد. وی در زمان خلیفه اول در جنگ یمامه شرکت کرد و در این جنگ بود که گوشش بریده شد.[16]
عمار در دوران خلافت عمر فرماندار شهر کوفه و فرمانده سپاه مسلمانان در این شهر شد.[17] در دوران فرماندهی او بود که جنگ نهاوند روی داد و بخشی از مناطق داخلی ایران فتح شد.[18] اما بعد از چندی از این منصب عزل شد.[19] بیشتر منابع تاریخی علت عزل وی را به روشنی بیان نکردهاند. اما در برخی از این گزارشها، علت آن؛ اعتراض مردم به ضعف عمار و بیاطلاعی وی از سیاست بوده است![20]
در زمان خلیفه سوم مشاجراتی شدید میان وی و عمار درگرفت. یکی از این موارد اعتراض عمار به تبعید ابوذر به ربذه بود که به مشاجره شدیدی بین عمار و عثمان انجامید و عمار به دستور عثمان به سختی کتک خورد. عثمان قصد داشت عمار را نیز مانند ابوذر از مدینه تبعید کند، اما با اعتراض بنی مخزوم و امام علی(ع) از این کار منصرف شد.[21] گزارش دیگر، ضرب و شتم عمار را زمانی ذکر کرده است که عمار به نحوه تقسیم بیت المال از سوی عثمان اعتراض و به این سخن خلیفه که نحوه مصرف بیت المال را از اختیارات خود میدانست، انتقاد کرد.[22]
برخی گزارشها حاکی از آن است که عمار در ماجرای شورش بر عثمان با معترضان همراهی داشت. او در مصر به آنان پیوست و در مدینه نیز در جریان محاصره عثمان شرکت داشت.[23]
عمار یاسر از طرفداران خلافت حضرت علی(ع) بود. در زمان وفات عمر و ماجرای تشکیل شورای تعیین خلیفه، در گفتوگویی با عبدالرحمن بن عوف به او توصیه کرد علی(ع) را انتخاب کند تا مردم دچار تفرقه نشوند.[24] بعد از کشته شدن عثمان، عمار از جمله افرادی بود که مردم را به بیعت با علی(ع) دعوت میکردند.[25]
وی در حکومت امام علی(ع) در جنگهای جمل و صفین شرکت داشت. در جمل، فرمانده میسره (سمت چپ) لشکر امام(ع) بود.[26] و در روز سوم جنگ صفین نیز وی فرمانده لشکر امام(ع) بود.[27]
6. عمار در جنگ صفین سال 37هـ.ق. به شهادت رسید.[28] پس از شهادت عمار، امام علی(ع) بر او نماز گزارد.[29]
شهادت عمار در جنگ صفین به دست سپاهیان معاویه، همواره یکی از دلایل مهم حقانیت علی(ع) در این نبرد و طغیان معاویه دانسته شده است. دلیل این مسئله، شهرت حدیثی از پیامبر(ص) بود که بیان میکرد کشندگان عمار، گروهی باغی (یعنی گروه خارج از اطاعت امام عادل) هستند.[30] این حدیث از صحیحترین احادیث بوده و به صورت متواتر در منابع روایی اهلسنت و شیعه نقل شده است.[31]
درباره زندگینامه و شخصیت عمار بن یاسر به نکاتی اشاره میشود:
1. عمار و پدر و مادرش از جمله اولین مسلمانان بودند.[3] بر اساس روایتی، وی بعد از سی و چند نفر مسلمان شد[4] و بنابر روایتی دیگر، او یکی از هفت مسلمان نخستین بود.[5] عمار، برادرش عبدالله، پدرش یاسر و مادرش سمیه، بلال، خَبّاب، و صُهَیب، به دست قریش به شدیدترین وجهی شکنجه شدند تا از اسلام روگردان شوند. سمیه و یاسر در اثر این شکنجهها جان دادند. آنها نخستین شهدای اسلام بودند.[6]
مشرکان، عمار را نیز وادار به ناسزاگویی به پیامبر(ص) کردند، اما پیامبر اکرم(ص) عذر او را پذیرفت و به او فرمود اگر دیگربار نیز مجبورش کردند، چنین کند. در پی این ماجرا بود که این آیه نازل شد: «هر کس پس از ایمان آوردن خود، به خدا کفر ورزد [عذابى سخت خواهد داشت] مگر آنکس که مجبور شده ولى قلبش به ایمان اطمینان دارد. لیکن هر که سینهاش به کفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برایشان عذابى بزرگ خواهد بود».[7]
2. برخی گزارشها نیز حاکی از آن است که عمار از جمله مهاجران به حبشه بود.[8]
3. عمار از اولین افرادی بود که به مدینه هجرت کرد و در ساخت مسجد قبا که اولین مسجد اسلامی بود نیز همکاری داشت.[9] وی از صحابه نزدیک به پیامبر اسلام بود و در جنگهای حضرتشان حضوری فعال داشت.[10]
4. روایاتی از پیامبر اسلام(ص) در فضایل عمار نقل شده است؛ از جمله اینکه آنحضرت فرمود:
«بهشت مشتاق علی، عمار، سلمان و بلال است».[11]
«عمار با حق است و حق با عمار، عمار گرد حق میچرخد هرجا که باشد»،[12] و «قاتل عمار در آتش است».[13]
5. عمار در کنار سلمان، مقداد، ابوذر از نخستین شیعیانی بودند که در زمان پیامبر(ص) نیز بدین نام شناخته میشدند.[14]
عمار در دفاع از حق علی بن ابیطالب(ع) از بیعت با ابوبکر سرباز زد.[15] اما بعد از بیعت امام علی(ع) مانند حضرتشان با حکومت وقت همکاری می کرد. وی در زمان خلیفه اول در جنگ یمامه شرکت کرد و در این جنگ بود که گوشش بریده شد.[16]
عمار در دوران خلافت عمر فرماندار شهر کوفه و فرمانده سپاه مسلمانان در این شهر شد.[17] در دوران فرماندهی او بود که جنگ نهاوند روی داد و بخشی از مناطق داخلی ایران فتح شد.[18] اما بعد از چندی از این منصب عزل شد.[19] بیشتر منابع تاریخی علت عزل وی را به روشنی بیان نکردهاند. اما در برخی از این گزارشها، علت آن؛ اعتراض مردم به ضعف عمار و بیاطلاعی وی از سیاست بوده است![20]
در زمان خلیفه سوم مشاجراتی شدید میان وی و عمار درگرفت. یکی از این موارد اعتراض عمار به تبعید ابوذر به ربذه بود که به مشاجره شدیدی بین عمار و عثمان انجامید و عمار به دستور عثمان به سختی کتک خورد. عثمان قصد داشت عمار را نیز مانند ابوذر از مدینه تبعید کند، اما با اعتراض بنی مخزوم و امام علی(ع) از این کار منصرف شد.[21] گزارش دیگر، ضرب و شتم عمار را زمانی ذکر کرده است که عمار به نحوه تقسیم بیت المال از سوی عثمان اعتراض و به این سخن خلیفه که نحوه مصرف بیت المال را از اختیارات خود میدانست، انتقاد کرد.[22]
برخی گزارشها حاکی از آن است که عمار در ماجرای شورش بر عثمان با معترضان همراهی داشت. او در مصر به آنان پیوست و در مدینه نیز در جریان محاصره عثمان شرکت داشت.[23]
عمار یاسر از طرفداران خلافت حضرت علی(ع) بود. در زمان وفات عمر و ماجرای تشکیل شورای تعیین خلیفه، در گفتوگویی با عبدالرحمن بن عوف به او توصیه کرد علی(ع) را انتخاب کند تا مردم دچار تفرقه نشوند.[24] بعد از کشته شدن عثمان، عمار از جمله افرادی بود که مردم را به بیعت با علی(ع) دعوت میکردند.[25]
وی در حکومت امام علی(ع) در جنگهای جمل و صفین شرکت داشت. در جمل، فرمانده میسره (سمت چپ) لشکر امام(ع) بود.[26] و در روز سوم جنگ صفین نیز وی فرمانده لشکر امام(ع) بود.[27]
6. عمار در جنگ صفین سال 37هـ.ق. به شهادت رسید.[28] پس از شهادت عمار، امام علی(ع) بر او نماز گزارد.[29]
شهادت عمار در جنگ صفین به دست سپاهیان معاویه، همواره یکی از دلایل مهم حقانیت علی(ع) در این نبرد و طغیان معاویه دانسته شده است. دلیل این مسئله، شهرت حدیثی از پیامبر(ص) بود که بیان میکرد کشندگان عمار، گروهی باغی (یعنی گروه خارج از اطاعت امام عادل) هستند.[30] این حدیث از صحیحترین احادیث بوده و به صورت متواتر در منابع روایی اهلسنت و شیعه نقل شده است.[31]