خانه » همه » مذهبی » عوامل دوزخی شدن انسان در سوره معارج

عوامل دوزخی شدن انسان در سوره معارج

معاد شناسی

عوامل دوزخی شدن انسان در سوره معارج

در دنیا عواملی وجود دارد که انسان را می تواند دوزخی کند که البته عوامل متعددی در میان است.

Dozakh compressed - عوامل دوزخی شدن انسان در سوره معارج

در دنیا عواملی وجود دارد که انسان را می تواند دوزخی کند که البته عوامل متعددی در میان است.

وضعیت انسان در قیامت

در قیامت پس از آنکه دیگر از هیچیک از بستگانش کاری بر نیامد و فرزندان، همسر، برادر و افراد فامیل، ناامید گشت و وقتی دید کسی هیچ کمکی نمی تواند به او بکند، عواملی برای دوزخی شدنش وجود دارد که در این مقاله در صدد آنیم که آنها را بیان کنیم.

عوامل دوزخی شدن انسان در سوره معارج

در سوره مبارکه معارج خود دوزخ انسان بی یاور و بدون حامی، را صدا می زند که معلوم می شود که دوزخ وجود دارد و مجرم شناس است؛ آن انسانی که دارای چهار صفت است، دوزخ او را صدا می زند؛ آن صفات عبارتند از:

1. پشت کردن به دین: «أَدْبَرَ»

در این سوره سخن از پشت کردن به تعالیم دین و سخن حق است؛ عبارتی که استفاده شده است، می فرماید: «تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ»

«أَدْبَرَ» به معنا بازپس رفتن، و به حق پشت کردن است؛ چنانچه در سوره مبارکه مدثر می فرماید: «ثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَکْبَرَ»[1] یعنی: آن‌گاه روی گردانید و تکبر و نخوت آغاز کرد.

دنیاطلبی، عامل رویگردانی
از جمله عوامل رویگردان و پشت کردن به حق، دنیاطلبی است؛ چنانچه در سوره مبارکه اعراف، قرآن می فرماید: «وَاتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ الَّذِی آتَیْنَاهُ آیَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَکَانَ مِنَ الْغَاوِینَ؛ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَکِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ…»[2]

«و بر آنها بخوان سرگذشت آن کس را که آیات خود را به او دادیم؛ ولی (سرانجام) خود را از آن تهی ساخت و شیطان در پی او افتاد، و از گمراهان شد! و اگر می‌خواستیم، (مقام) او را با این آیات (و علوم و دانشها) بالا می‌بردیم؛ (اما اجبار، بر خلاف سنت ماست؛ پس او را به حال خود رها کردیم) و او به پستی گرایید، و از هوای نفس پیروی کرد…»

پس عاقبت دنیا پرستی، رویگردانی از حق و عاقبت رویگردانی از حق، علاوه بر بی بهره شدن از بهشت، جزایی جز دوزخ نیست. دوزخ چنین افرادی را صدا می زند.

۲. روی برتافتن: «…تَوَلَّى…»

این واژه در جاهای مختلف قرآن بیان شده است.

مثلاً در سوره مبارکه نساء می فرماید: «مَّن یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّـهَ وَمَن تَوَلَّى فَمَا أَرْسَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا»[3] یعنی: کسی که از پیامبر اطاعت کند، خدا را اطاعت کرده؛ و کسی که سرباز زند، تو را نگهبان (و مراقب) او نفرستادیم (و در برابر او، مسؤول نیستی).

تبیین آیه
از مفهوم آیه چنین بر می آید که کسی که از خدا و رسولش اطاعت نکند، در حقیقت هموست که مخالف با فرامین خدا و رسول است و هموست که سرباز زده است.

عواقب سرباز زدن:
1. اولین عاقبت سرباز زدن از اطاعت از خدا و رسول، در لسان قرآن، افساد در زمین و نابود کردن زراعتها و از بین بردن چهارپایان است که خود نمونه ای از به راه انداختن فساد در زمین است؛ قرآن می فرماید: «وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَیُهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ.»[4]

(نشانه آن، این است که) هنگامی که روی برمی‌گردانند (و از نزد تو خارج می‌شوند)، در راه فساد در زمین، کوشش می‌کنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود می‌سازند؛ (با اینکه می‌دانند) خدا فساد را دوست نمی‌دارد.

۲. دومین عاقبت بد سرباز زدن، شمولیت در جرگه فسّاق است؛ چنانچه قرآن می فرماید: «فَمَنْ تَوَلَّى بَعْدَ ذَلِکَ فَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ.»[5] یعنی: «پس کسی که بعد از این (پیمان محکم)، روی گرداند، فاسق است.»

۳. ثروت اندوزی: «… وَجَمَعَ…»

جمع کردن مال و ثروت اندوزی، یکی از مواردی است که قرآن در مورد آن در جاهای متعددی به مسلمانان هشدار می دهد و مثلاً می فرماید: «…الَّذِی جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ؛ یَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ؛ کَلَّا لَیُنْبَذَنَّ فِی الْحُطَمَةِ…»[6] یعنی: آنکه مالى جمع کرد و شماره‌اش کرد. او خیال مى‌کند که اموالش او را جاودان ساخته است. چنین نیست (که مى‌پندارد) قطعاً او در (آتش) شکننده‌اى افکنده شود.

تبیین آیه
از این آیه چنین فهمیده می شود که ثروت اندوزی که همراه عیب جویی و طعنه زنی باشد و باعث جاودانه پنداری شود، صاحب ثروت را دچار آتشی شکننده خواهد کرد.

رابطه این آیه با آیه مورد نظر
از اینجاست که معنای آیه مورد نظر فهمیده می شود که چگونه دوزخ او را صدا می زند، در حقیقت دوزخی او را صدا می زند که خودش با ثروت اندوزی و جاودانه پنداری و عیبجویی و طعنه زنی آماده کرده و ساخته است.

۴. بخل در انفاق: «… فَأَوْعى…»

یکی از بزرگترین آفت های ثروت اندوزی، ذخیره کردن مال است؛ که در سوره مبارکه توبه بصراحت به این مطلب پرداخته شده است و می فرماید: «… وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا یُنْفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ.»

«… و کسانی که طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) می‌سازند، و در راه خدا انفاق نمی‌کنند، به مجازات دردناکی بشارت ده!»
برخی در مورد معنای یکنزون گفته اند: کنز، به اندوختن و انباشتن مال گویند.[7]

تبیین آیه
با توجه به آیه بالا، باید گفت: کسانی که مال ذخیره می کنند، و در راه خدا انفاق نمی کنند، عاقبت سختی در انتظارشان است؛ عاقبت اول همین است که در این آیه آمده که عذاب دردناک در انتظارشان است؛ و عاقبت دوم، آیه محل بحث، که در آن دوزخ است که او را صدا می زند.

فریادهای ابوذر علیه ثروت اندوزان مستکبر
این همان آیه است که ابوذر غفاری، راستگوترین فرد روی زمین از آن در مقابل ثروت اندوزی عثمان و انباشتن آن، دست به اعتراض گسترده ای زد، که باعث تبعیدش هم شد. او اول در مقابل معاویه و سپس در برابر ثروت اندوزی و چپاول بیت المال، توسط عثمان و کارگزارانش چنان بر سر حیف و میل کنندگان آن فریاد زد، که خلیفه تاب نیاورده او را تبعید نمود.[8]

عبرتی برای ثروت اندوزان امروزی
عاقبت زراندوزی، چیزی جز طغیان علیه دین و طغیان مردم علیه حاکم زراندوز نیست؛ این نکته بسیار قابل توجه برای کسانی است که هم زور دارند و هم زر؛ چرا که این ضلع، اگر در راستای اهداف بلند دین، قرار نگیرد، و تحت پرچم امام معصوم تعریف نشود، یقیناً ضلع سومی بنام تزویر نیز، به آن اضافه می شود که به معنای دقیق کلمه کوفه ی زمان ابن زیاد، پدید می آید.

عاقبت ثروت دوستی، شرکت در قتل امام جامعه
ابن زیاد با دادن پولهای هنگفت به برخی از اشراف زادگان و سران کوفه مانع همراهی برخی از آنان با امام حسین علیه السلام به این طریق گردید. او همچنین با کسانی که بوسیله ی زر او را همراهی نکردند، از وادی زور و تهدید وارد شد و گفت: اگر کسی حسین بن علی (علیه السلام) را همراهی کند، خانه‌اش ویران خواهد شد و فرزندانش نیز کشته خواهند شد.

نتیجه
بنابراین، زراندوزی و ذخیره کردن مال، عاقبتی بس خطرناک در پی دارد؛ که گاهی انسان را امام کُش می کند؛ چرا که برخی از همین زراندوزان زمان ابن زیاد در کربلا با حضرت جنگیدند و در قتل پسر پیامبر، از یکدیگر سبقت می جستند.

از این عاقبت شوم و خطرناک امروزه نیز باید زمامداران و صاحبان زر و زور، عبرت بگیرند، که مبادا در مقابل ولی زمان عَلَم مخالفت برافراشند و تیغ تیز بی بصیرتی بر امامشان بکشند.

پی نوشت:

[1]   سوره مدثر، آیه ۲۳.
[2]  سوره اعراف، آیه ۱۷۵.
[3]  سوره نساء، آیه 80
[4]  سوره بقره، آیه ۲۰۵
[5]  سوره آل عمران، آیه 82
[6]  سوره همزه، آیات ۲ تا ۴
[7]  تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی، ذیل آیه
[8]  یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۷۱ و ۱۷۲؛ ابن سعد، طبقات ابن سعد، ج۴، ص۲۲۶ – ۲۲۹؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۳۳۶.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد