اين سوال به روان شناسي حافظه و مكانيزم يادسپاري و فراموشي مربوط ميشود. به طور كل همة يادگيريهاي ما با حافظه سر و كار دارد، در حافظه تماميتجربههاي زندگي، اطلاعات آموخته شده و انديشه و تفكرات انسان بايگاني ميشود.
يادسپاري و يادآوري در واقع كنش مطلوب حافظه است؛ يعني اگر حافظه خوب كار كند و فرايند آن به طور صحيح اجرا شود، نتيجه اش يادگيري و يادآوري است و فرد ميتواند مطالب را خوب ياد بگيرد. اما فراموشي نشان دهندة كاركرد ناسالم و ساز و كار معيوب حافظه محسوب ميشود.
ماهيت حافظه:
براي تبيين حافظه ديدگاههاي مختلف وجود دارد. در يكي از مشهورترين ديدگاهها كه به نظريه حافظة سه گانه معروف است، عقيده بر اين است كه محركها يا دروندادها از زماني كه توسط گيرندههاي حسي دريافت ميشوند، تا زماني كه به صورت يادگيري در ميآيند، از سه حافظة نسبتاً مستقل گذر ميكنند.
الف: حافظة حسي؛ محركهاي اطلاعات ابتدا وارد حافظة حسي ميشوند. حافظه حسي جايي است كه وقتي فرد مطلبي را متوجه ميشود، بدون دقت از آن ميگذرد و در حافظه اثر خاصي نميماند و در كمتر از يك يا دو ثانيه فراموش ميگردد.
ب: حافظة كوتاه مدت؛ پس از حافظه حسي، حافظه كوتاه مدت است. اگر فرد به مطلبي توجه كند و آن را بشناسد، حداكثر تا 30 ثانيه در حافظة كوتاه مدت باقي ميماند. گنجايش حافظة كوتاه مدت محدود است و 2 + يا ـ 7 ماده را در خود جاي ميدهد. در حافظة كوتاه مدت اگر اطلاعات، تكرار و مرور شوند و با اطلاعاتي كه قبلاً آموخته شده، مرتبط گردد، به حافظة بلندمدت انتقال مييابد.
ج: حافظة بلندمدت؛ اين آخرين مرحلة حافظه است كه وقتي اطلاعات از طريق تكرار و تمرين بدان انتقال يافتند، يادگيري كامل ميشود. اين حافظه از نظر گنجايش نامحدود و از نظر مدت زمان نگهداري نيز اطلاعات را براي مدتهاي طولاني در خود نگه ميدارد.[1]
ماهيت فراموشي از نظر روان شناسي
فراموشي به معناي دقيق آن نقطه مقابل يادگيري است. بنابراين، تبيين فراموشي از نظر علميآن است كه مطالب و موضوعات را اصلاً ياد نگرفتهايم يا درست ياد نگرفتهايم. پس فراموشي دو علت کلي دارد:
الف) مشکل يادسپاري: برخي اطلاعات در مسير انتقال از حافظة حسي به حافظه كوتاه مدت و از آن جا به حافظه بلند مدت، يعني قبل از آن كه يادگيري حاصل شود، حذف گرديده است.
ب) مشکل يادآوري: براساس تحقيقات انجام شده آن چه وارد حافظة بلندمدت شده، هيچگاه از آن محو نميگردد، هر چند ممكن است به عللي دور از دسترس ما باشد و نتوانيم در مواقع لازم از انبار حافظه بيرون آوريم. عدم دسترسي به اطلاعات كه اصطلاحاً فراموشي گفته ميشود به يكي از دو علت زير است:[2]1. مشكل در بازيابي؛ علت اين كه ما پاره اي از اطلاعات قبلاً آموخته شده را نميتوانيم به ياد آوريم اين است كه ما در بازيابي آنها ناتوانيم، و الّا مطالب در حافظة ما موجود هستند. اين حالت درست مانند پرونده اي است كه در بايگاني ذهن موجود است اما ما شمارة آن را در دست نداريم. يا وقتي در جستجوي كتابي در كتابخانة بزرگ، هستيم؛ اگر ندانيم كتاب مورد نظر، با چه رمزي و در كجا قرار داده شده، نميتوانيم آن را پيدا كنيم.
2. تداخل؛ علت ديگر، كه برخي اطلاعات را نميتوانيم به ياد آوريم اين است كه اطلاعات ياد گرفته شده با هم تداخل كرده و در هم مخلوط ميشوند. بعضي اوقات اطلاعات تازه يادگرفته شده با اطلاعاتي كه از قبل آموخته ايم، تداخل ميكنند و مانع يادآوري آنها ميشوند كه از آن به «تداخل پس گستر» تعبير ميشود، و گاه نيز برعكس، يعني اطلاعاتي كه قبلاً آموخته شده سبب ميشود كه نتوانيم اطلاعات تازه آموخته شده را به ياد آوريم كه اصطلاحاً «تداخل پيش گستر» ناميده ميشود.[3]
روشهاي مؤثر در تقويت حافظه و پيشگيري از فراموشي
1. توجه و تمركز بر موضوع؛ عامل فراموشي در مرحلة حافظة حسّي عدم توجه نسبت به موضوع است بنابراين سعي كنيم كلية عواملي را كه ميتواند مخلّ به توجه كامل بر موضوع باشد، از بين ببريم. مخصوصاً از مطالعه موضوعهاي مشابه به دنبال هم خودداري كنيم. هيچ وقت براي دو امتحان در يك روز مطالعه نكنيم؛ چون مطالب در يك ديگر تداخل ميكنند. عوامل مزاحم را از محيط و ذهن خود حذف كنيم. گاه ميشود كه در هنگام مطالعه انديشة نامربوطي ذهن ما را به خود مشغول ميكند، در حالي كه چشمان ما كماكان بر روي كلمات به پيش ميرود، اما حواس ما به جاي ديگر است. ناگهان به خود ميآييم و ميبينيم كه دو، سه صفحه را همين طوري خوانده ايم. توجه باعث ميشود که يادگيري به خوبي صورت بگيرد و مطالب از حافظه حسي و کوتاه مدت وارد حافظه دراز مدت گردد.
2. سازماندهي مطالب؛ يكي از روشهاي مؤثر در تقويت حافظه و يادگيري مفيد، سازماندهي مطالب است. پژوهشها حاكي از آن است كه هر اندازه اندوختههاي حافظه را بيشتر سازمان دهيم، به همان اندازه بازيابي و يادآوري آنها آسان تر خواهد شد.
3. تصويرسازي ذهني: در بحث يادگيري امور تصويري زود تر آموخته ميشوند. به همين دليل افراد مکانها و فيلمها را زودتر ياد ميگيرند و بعدا به راحتي بازيابي ميکنند. بنابراين اگر کسي بتواند مطالب درسي را به صورت تصوير در آورد، سرعت يادگيري آنها را بيشتر ميکند. به عنوان مثال مطالب را به صورت نمودار و جدول در آورد. يا مکانهاي آشنا را در ذهن مجسم کند و بعد هر مطلبي را در يک جا قرار دهد. مثلا هر مطلبي را در يک ضلع يک طاقچه قرار دهد. در زمان يادآوري مطالب هر گاه طاقچه را در ذهن مجسم کند، مطالبي که در هر سمت آن وجود دارد نيز به خاطر ميآورد.
4ـ مرور ذهني مطالب: مطالب هر چه تکرار شوند بهتر ياد گرفته ميشوند. در نتيجه در زمان يادآوري نيز زودتر به خاطر ميآيند.
5ـ عمق پردازش: هر چه ذهن بيشتر با مطلب درگير باشد، بهتر آن را ياد ميگيرد و زودتر به ياد ميآورد. تفکر در باره مطالب آموخته شده عمق پردازش آنها را افزايش ميدهد. چنين مطالبي زودتر به خاطر ميآيند.
6ـ ايجاد حس کنجکاوي: هر چه ذهن انسان در مورد يک مطلب کنجکاو باشد، براي يادگيري آن مشتاق و آماده است. در نتيجه پس از يادگيري زود آن را فراموش نميکند. به عنوان مثال اگر شما مدتها سؤالي در ذهن داريد و همواره دنبال جواب آن ميگرديد، زماني که جواب آن را مييابيد، با يک بار خواندن آن را ميآموزيد و به راحتي هم فراموش نميکنيد.
7ـ چندرسانهاي کردن: هر مطلبي که هم شنيده شود، هم گفته شود و هم خوانده شود و هم نوشته شود، بهتر ياد گرفته ميشود و به ذهن ميماند و بعدا هم به راحتي فراموش نميشود.
8ـ معنادار کردن مطالب: يادگرفتن چند کلمه بدون معنا بسيار دشوارتر از جملات معنادار پر محتوا است. لذا هر چه انسان بيشتر به معاني مطالب و محتوايي آنها دقت کند و به مطالب معنا بدهد، بهتر ياد ميگيرد تا حفظ طوطيوار يا تکرار بدون دقت.
9ـ استفاده از روش پس ختام: روش پس ختام يک روش مطالعه است که در آن چند خصوصيت که در بالا مطرح شد، لحاظ شده است. در اين روش سازماندهي مطالب، عمق پردازش، ايجاد حس کنجکاوي، چند رسانهاي کردن، معنادار کردن و مرور مطالب در نظر گرفته شده است. لذا هر کسي به اين روش مطالب را مطالعه کند خوب ياد ميگيرد و به راحتي فراموش نميکند. روش پس ختام شش مرحله دارد: پيشخواني، سؤال کردن، خواندن، تفکر، از حفظ خواندن و مرور. در بخشهاي ديگر اين مجموعه اين بخشها به تفصيل توضيح داده شده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. جيمر وينلند، چگونه حافظه خود را تقويت كنيم؟، ترجمه: شمس الدين زرين كلك، انتشارات مرواريد.
2. آلن مامفورد، يادگيري مؤثر، ترجمه: ايرج صفا، نشر ايزايران، 1380.
3. ثروت هروت آبادي، حافظة برتر، انتشارات سالمي، 1381.
4. حافظه در روانشناسي،هاري لورين، ترجمه: مشفق همداني، بنگاه مطبوعاتي صفيعلي شاه.
پي نوشت ها:
[1] . هيلگارد، زمينة روان شناسي، ترجمه: محمدنقي براهني و همكاران، انتشارات سمت، چاپ اول، 1375، فصل هشتم.
[2] . جيمر وينلند، چگونه حافظة خود را تقويت كنيم؟، ترجمه: شمس الدين زرين كلك، نشر مرواريد، 1373، ص 57-33.
[3] . زمينة روان شناسي، همان.