مطالعه در اوضاع و احوال عموم جريان‌هاي اجتماعي، سياسي، بنيادهاي تربيتي و حتّي مكاتب آموزشي نشان مي‌دهد كه جملگي آنان، آنگاه كه براي تربيت نيرو و جريان‌سازي دراز مدّت و تحوّل ژرف عزم را جزم مي‌كردند به سراغ گروه سنّي «كودك و نوجوان» مي‌رفتند، امّا آن زمان كه بنا را بر مسئله‌سازي و بحران آفريني مي‌گذارنند، راه ميانه را رفته و يك راست به سراغ جوانان مي‌روند. حكمت اين كار معلوم است. شور و خلجان جواني، استعداد جريان‌سازي فعال و پر رنگ را در هر صورت و وجهي فراهم مي‌آورد، ضمن آنكه بلند پروازي نفس آدمي در اين مقطع به گونه‌اي است كه وقتي مقصد و مطلوبي را فراروي خود شناسيد، در انتظار نمي‌نشيند. خود اقدام مي‌كند، حتّي با كمترين امكان آنها به سان مردان و زنان ميانسال كمتر به محافظه‌كاري مبتلايند و از ديگر سو فاقد تجربه تا به مدد آن بتوانند قبل از شور برداشتن دربارة موضوعات تفكر و تأمل كنند. ضمن آنكه به دليل آنچه اشاره كردم، زمين زير پايشان سست است. از اين رو، امكان گذر از جان و مال برايشان سهل و ساده. به برنامه‌ها و عملكرد گروهك‌ها بنگريد. عموم گروهك‌هاي جريان‌ساز و بحران‌آفرين به سراغ دختران و پسران جوان مي‌روند. نيرويي بالقوّه كه چون سيل، وقتي كه سرازير شود، همه چيز را در فراروي خود در هم مي‌كوبد و پيش مي‌رود.
در گذشته، توده‌اي‌ها از كودكان و نوجوانان شروع مي‌كردند. زمينه و زيرساخت اوّلية انقلاب اسلامي هم توسط بسياري از علما و روحانيون حوزه‌هاي علميه وقتي مشكل گرفت كه هزاران كودك و نوجوان را به انحاء مختلف زير پر و بال گرفتند. دهة سي و چهل شمسي و مؤسسات تبليغي مذهبي اين دو دهه شاهد خوبي است، براي مدّعاي اين حقير.
گروه‌هاي اپوزيسيون، اسم از مهاجمان فرهنگي، فمنيست‌ها، سلطنت طلب‌ها و سايران، در دهة اوّل از انقلاب اسلامي، وقتي كه زمينه‌هاي حركت براندازانه را فراهم مي‌كردند، در گام نخست به سراغ جوانان رفتند. آنها حوصله و صبوري براي كار بلند مدّت نداشتند. نتيجة سريع مي‌خواستند از اين رو، با هر لطايف الحيل از جوانان، اعم از دختر و پسر، مسئله ساختند. رسانه‌هاي فراوان مددرسان غربي و استكباري، جريان‌هاي روشنفكر سكولار و سايران، آتش بر خرمن جوانان زدند و در تلاشي پيوسته، ابتدا به جعل مسئله در ذهن‌ها و زبان‌ها مشغول شدند و سپس جوانان مسئله‌دار شده را فرا خواندند تا با تشكل‌هاي مختلف سياسي اجتماعي از تشكل‌ها براي ضربه زدن به كيان انقلاب اسلامي استفاده كنند.
توجّ كنيد، در آوريل 1979 يعني بلافاصله پس از وقوع انقلاب اسلامي، بخش فارسي راديو صداي آمريكا ابتدا با انگيزة جهت‌دهي و پس از آن با هدف مقابله با انقلاب اسلامي و به چالش كشيدن آن تأسيس مي‌شود. در همان ماه‌هاي اوّل يعني، 22 نوامبر 1979، بهائيان وارد اين معركه شده و اجراي برنامه‌هاي صداي آمريكا را عهده‌دار شدند.
«آلن هايت در كتاب تاريخ VOA، زمان تأسيس تلويزيون فارسي صداي آمريكا را سال 1996 م. عنوان مي‌كند؛ يعني حدود دو دهه بعد از راه‌اندازي راديو صداي آمريكا تلويزيون فارسي آمريكا نيز با محوريت بهائيان به راه مي‌افتد.
آقا كنت تام لينسون، از اعضاي آيپاك يا همان جامعة لابي يهوديان ايالات متحده گروهي از سرشناسان بهايي را وارد چرخة مديريتي صداي آمريكا ساخت.
فهرست بلندي از محفل كارمندان و مديران بهايي اين رسانة فارسي زبان مي‌توان ارائه كرد. اطّلاعات تكميلي را با مراجعه به سايت موعود دريافت كنيد.
شايان ذكر است، مجوعة صداي آمريكا، داراي 44 پخش كنندة راديويي و 24 پخش كنندة تلويزيوني است، كه گسترة پخش آن آسيا، اروپا و شمال آفريقاست و در كنار راديوي عمومي ملّي، هر دو زيرمجموعة هيئت مديرة رسانه‌هاي خارجي دولت ايالات متحدة آمريكا يا همان BBC هستند كه زير نظر هيئت مديره‌اي متشكّل از اعضاي شوراي روابط خارجي آمريكا و نمايندگان وزارت امور خارجة ايالات متحّده اداره مي‌شوند، بگذريم.
اخيراً «دارالانشاء بيت العدل» دستورالعمل جديدي براي بهائيان ايران صادر كرده است. در اين دستورالعمل يكي از محورهاي اصلي فعاليت‌هاي اين فرقة ضالّه، نفوذ و ارتباط گيري با برخي رسانه‌ها اعلام شده است. اين نفوذ در صورت‌هاي مختلف (مترجمي، خبرنگاري، طرح پرسش و..) انجام مي‌شود تا به تدريج اهداف بهائيان صهيونيست از طريق رسانه‌ها القاء شود و در صورت لزوم نقش بازدارندگي از نشر اخبار ويژه را ايفا كنند. در اين دستورالعمل از بهائيان براي مشاركت بيشتر در امور اجتماعي، سياسي و اقتصادي دعوت به عمل آمده است. پرداختن به حقوق زنان، تعميم آموزش كودكان و محيط زيست در زمرة ساير توصيه‌هاي دارالانشاء بيت العدل بهائيان است.
شايد به همين دليل است كه برخي از بهائيان مأمور سرمايه‌گزاري جهت تأسيس «مهد كودك» و مديريت مراكزي از اين دست شده‌اند.
پذيرش سرپرستي كودكان بي‌سرپرست با نيّت بهائي پروريدن اين كودكان معصوم و همچنين تأسيس دفاتر حقوقي در مزرة ساير فعاليت‌هاي اجتماعي اين گروه قابل شناسايي است.
دو حركت موازي يعني تلاش براي تربيت كودكان و جريان‌سازي اجتماعي از طريق رسانه‌ها حكايت از آن مي‌كند كه فرقة ضالّه براي دو مقطع دراز مدّت و كوتاه مدّت برنامه‌ريزي كرده است. سازمان مديريت جهاني فرقه يا همان «بيت العدل اعظم» كه در اسرائيل مستقر است، از پيروان خود خواسته تا آنان با تأسيس سايت‌ها و وبلاگ‌ها ضمن ارائة مطالب متنوّع در توصيف بهائيت به نقد و تحليل اشخاص حقيقي و حقوقي مسلمان مستقر در جمهوري اسلامي كنند. آنها به طور جدّي از اواخر سال 84 در اينترنت ايران فعال شده‌اند. عمر فعاليت آنها در فضاي مجازي آمريكا به ده سال مي‌رسد.
چنانكه قبلاً نيز متذكر شده‌ام، صهيونيست‌هاي به ظاهر مسلمان چون غدّه‌اي سرطاني «ايران شيعه» در ساحت فرهنگي و اعتقادي شيعيان جعل شدند، به همان سان كه رژيم اشغالگر فلسطين در اين منطقه جعل شد تا خدمتگزار و مجري اوامر فراماسونري جهاني شوند. بسط سكولاريسم، اباحيت يا همان ليبراليسم و پلوراليسم در گام اوّل و پس از آن لامذهبي و استماله در شيطان‌پرستي ماسوني در دستور كار اين فرقه‌هاست.
از اين رو، شناسايي نمايندگان ماسونيست جهاني، مصونيت بخشي به جامعه و به ويژه جوانان و بازدارندگي از رشد و توسعة فعاليت آنها وظيفة عموم مردم و مديران و دست‌اندركاران امور فرهنگي جامعة اسلامي ماست. والسلام
منبع:www.mouood.org
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سایت : vbolandi