فقیه واقعی
تحریر:سیدمحمد عبدالله زاده
فقیه به تمام معنی و کامل کسی است که دارای این سه صفت باشد:
اول:
مردم را از رحمت خدا مأیوس نکند و همواره آیه یأس نخواند.
دوم:
آنها را از روح خدا مأیوس نکند. ناامیدی از رحمت خدا در مقابل گناهان است، یعنی اگر مردم گناهی انجام دادند، کسی نگوید که شما اهل معصیت هستید و رحمت خدا شامل شما نمیشود و مثلاً من با شما صحبت نمیکنم، بلکه درهای توبه و رحمت را باز بگذارد، و آنان را به توبه و بازگشت سوق دهد. در خصوص «روح الله» به این نکته باید توجّه کرد که «روح» به معنای رحمت و راحت و فرج و گشایش در کار است؛ چرا که رَوح و رُوح در اصل به معنای جان و تنفس است؛ سپس روح به معنای رحمت و فرج آمده است؛ زیرا همیشه به هنگام گشایش مشکلات، روح و جان تازهای ارزانی انسان میگردد و شخص نفسی آزاد میکشد؛ لذا فقیه کسی است که وقتی مردم گرفتاری پیدا میکنند، آنها را به فرج و گشایش در امور امیدوار میسازد.
سوم:
فقیه کسی است که مردم را از «مکر» خدا در امان ندارد. مکر دو قسم است: یکی مکر پسندیده که همان چارهاندیشی برای انجام دادن کار خوب و تدبیر در امور است؛ مثلاً برای پیروزی مسلمانان و یا حلّ مشکل اقتصادی و یا صلح بین دو گروه مسلمانان نقشه و تدبیری بیندیشد. قسم دوم، مکر مذموم است و آن، این است که با مکر و نقشه کشی بخواهد ضرری به کسی بزند. مکری که به نام خدا نسبت داده میشود، همان چارهاندیشی خوب است. منظور از عدم ایمن نمودن از مکر خدا در این حدیث آن است که فقیه به مردم برای انجام گناه چراغ سبز نشان ندهد، بلکه آنها را از نافرمانی خداوند بترساند.
امام سجاد (علیه السلام) عرضه میدارد: «خدایا! وقتی به گناهانم مینگرم، وحشت میکنم و وقتی کرم تو را میبینم، در کرم تو طمع میورزم».
فقیه واقعی کسی است که تعادل بین خوف و رجا را بین مردم حفظ کند.
در متون روایی ما، روایات فراوانی آمده که چند نمونه از آن را ذکر میکنیم:
امام کاظم (علیه السلام) فرمود: «برتری فقیه بر عابد، همچون برتری خورشید بر ستارگان است و هر که در دین خود دانا نشود، خداوند هیچ عملی از او را نپسندد». (2)
امام علی (علیه السلام) فرمود: «آیا شما را از فقیه واقعی آگاه نکنم؟ [فقیه واقعی] کسی است که در معاصی خدا به مردم جواز ندهد و از رحمت خدا نومیدشان نکند و آنان را از مکر و عذاب خدا آسوده خاطر نسازد و از قرآن به چیز دیگر رو نکند». (3)
امام باقر (علیه السلام) فرمود: «… اِنَّ الفَقیهَ حَقَّ الفقِیهِ الزّاهدُ فِی الدُّنیا، الرّاغِبُ فی الآخِرَة، اَلمُتَمَسِّکُ بِسُنَّةِ نَبِّیِهِ؛ … فقیه حقیقی کسی است که به دنیا بی اعتنا و به آخرت راغب باشد و به سنّت پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) چنگ زند». (4)
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «فَقِیهُ وَاحِدٌ اََشَدُّ عَلی اِبلِیسَ مِن اَلفِ عابِدٍ؛ وجود یک فقیه برای ابلیس، سختتر از هزار عابد است». (5)
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «اِذَا مَاتَ المُؤمِنُ الفَقِیهُ ثُلِمَ فی الاِسلامِ ثُلمَةُ لاَیَسُدُّهَا شَیءُ؛ هرگاه مؤمن فقیه درگذرد، رخنهای در اسلام پدید میآید که هیچ چیز آن را مسدود نمیسازد». (6)
مبنای این همه اهمیتی که در روایات به فقیه داده شده، آن است که فقیه واقعی مانند چراغی است فراروی افراد جاهل که باعث هدایت آنها میشود و در مقابل شبهات و انحرافات فکری همانند یک سدّ محکم عمل میکند و اگر مردم کشوری دنباله رو فقها باشند، مملکت آنها از گزند حوادث مصون خواهد ماند. نمونه آن را در فتوای تحریم تنباکوی میرزای شیرازی و انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (رحمه الله) میبینیم.
از خدا میخواهیم ما را از عالمان با عمل و فقیه در دین قرار دهد!
پینوشتها
1. نهج البلاغه، حکمت 90.
2. بحارالانوار، ج 78، ص 321.
3. میزان الحکمه، ج 7، ص 532.
4. میزان الحکمه، ج 7، ص 532.
5. همان، ص 534.
6. همان، ص 535.
منبع مقاله :
عبدالله زاده، سیدمحمد؛ (1394)، گفتار معصومین (ع)، جلد سوم (درس اخلاق حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی (مدّظله))، قم: انتشارات امام علی بن ابی طالب (ع)، چاپ دوم