دانشجوی گرامی از این که پیگیر مسایل اسلامی و معارف الهی می باشید جای تقدیر و سپاس است. امیدواریم که سفیر خوبی برای جمهوری اسلامی بوده و از آموزه ها و مبانی اسلام به درستی دفاع نمائید. همان گونه که در نامه قبلی شما یادآور شدیم، حکم قصاص برای جامعه انسانی تامین کننده حیات و امنیت اجتماعی است، نه برخورد و انتقام شخصی، در این طرح هم حفاظت خون مردم مورد نظر است و هم رضایت طرفین و رعایت حدود و اندازه اسلام نه مانند یهود تنها راه را قصاص می داند و هم چون مسیحیت بهترین راه را عفو می شناسد، بلکه راه های مختلف را پیشنهاد می کند. قصاص، خون بهاء و عفو، یعنی از منظر اندیشه دینی قصاص تنها راه نیست، صاحبان خون (ولی دم) می توانند راه دیگری را نیز در پیش گیرند و آن این است که در برابر گرفتن دیه و دریافت خون بهاء، قاتل را مورد عفو قرار دهند. قرآن کریم بعد از تشریع حکم قصاص می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ اْلأُنْثى بِاْلأُنْثى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْ ءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ؛ اى کسانى که ایمان آورده اید در باره کشتگان بر شما [حق] قصاص مقرر شده آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن و هر کس که از جانب برادر [دینى]اش [یعنى ولى مقتول] چیزى [از حق قصاص] به او گذشت شود [باید از گذشت ولى مقتول] به طور پسندیده پیروى کند و با [رعایت] احسان [خونبها را] به او بپردازد این [حکم] تخفیف و رحمتى از پروردگار شماست پس هر کس بعد از آن از اندازه درگذرد وى را عذابى دردناک است». (بقره، 178) بنابراین اولیاء مقتول حق دارند در برابر قاتل یکی از سه حکم را اجرا کنند:
1. قصاص کردن.
2. عفو کردن بدون گرفتن دیه.
3. عفو کردن با گرفتن دیه.
این دستور عادلانه «قصاص» و «عفو» که یک مجموعه کاملا انسانی و منطقی را تشکیل می دهد از یک سو روش فاسد عصر جاهلیت را –که هیچ گونه برابری در قصاص قابل نبودند- محکوم می کند.
و از سوی دیگر راه عفو را بر روی مردم نمی بندد، در عین حال احترام خون را نیزکاهش نمی دهد و قاتلان را جسور نمی سازد. از این رو هر کدام از قصاص و عفو در جای خود لازم و ضروری است و عفو به تنهای و نبودن حکم قصاص نمی تواند در پیشگیری از تکرار قتل و جنایات موثر باشد. به دلیل این که مشاهده می شود، جنایتکاران کمترین ترسی از حبس و اعمال شاقه ندارند و هیچ اندرزگو و واعظی نمی تواند آن ها را از ددمنشی باز دارند، برای این گونه مردم، زندان جای راحت تری است، آن هم زندان های کنونی که وضع آن از بسیاری از منازل جنایتکاران بهتر است، و به همین جهت از زندان نه وحشتی دارند و نه ننگی، و لذا در کشورهای که حکم اعدام لغو شده در مدت کوتاهی آمار قتل و جنایات فزونی گرفته، به ویژه اگر حکم زندانی افراد – طبق معمول- در معرض بخشودگی باشد که در این صورت جنایت کاران با فکری آسوده تر و خیالی راحت تر دست به جنایت می زنند.
1. قصاص کردن.
2. عفو کردن بدون گرفتن دیه.
3. عفو کردن با گرفتن دیه.
این دستور عادلانه «قصاص» و «عفو» که یک مجموعه کاملا انسانی و منطقی را تشکیل می دهد از یک سو روش فاسد عصر جاهلیت را –که هیچ گونه برابری در قصاص قابل نبودند- محکوم می کند.
و از سوی دیگر راه عفو را بر روی مردم نمی بندد، در عین حال احترام خون را نیزکاهش نمی دهد و قاتلان را جسور نمی سازد. از این رو هر کدام از قصاص و عفو در جای خود لازم و ضروری است و عفو به تنهای و نبودن حکم قصاص نمی تواند در پیشگیری از تکرار قتل و جنایات موثر باشد. به دلیل این که مشاهده می شود، جنایتکاران کمترین ترسی از حبس و اعمال شاقه ندارند و هیچ اندرزگو و واعظی نمی تواند آن ها را از ددمنشی باز دارند، برای این گونه مردم، زندان جای راحت تری است، آن هم زندان های کنونی که وضع آن از بسیاری از منازل جنایتکاران بهتر است، و به همین جهت از زندان نه وحشتی دارند و نه ننگی، و لذا در کشورهای که حکم اعدام لغو شده در مدت کوتاهی آمار قتل و جنایات فزونی گرفته، به ویژه اگر حکم زندانی افراد – طبق معمول- در معرض بخشودگی باشد که در این صورت جنایت کاران با فکری آسوده تر و خیالی راحت تر دست به جنایت می زنند.
جهت مطالعه بیشتر ر.ک:
تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی، ج 1، ص 664.