پرسش:
فلسفهی بلاها از نظر اسلام چیست؟ آیا میان بلا و گناه رابطه وجود دارد؟
پاسخ:
از نظر اسلام بلاها و سختی ها دارای علتها و حكمتهای مختلفی میباشند. چنانچه هیچ حادثهی كوچك یا بزرگی در عالم اتفاق نمیافتد مگر اینكه از روی حكمت و حساب دقیق خداوند میباشد كه زلزله هم از این قاعده مستثنی نیست.
نظر شما را به برخی از علتها و حكمتهای وقوع بلاها جلب میكنیم:
حكمت اول؛ آزمایش
خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن علت وقوع برخی بلاها را آزمایش معرفی میكند و میفرماید: «وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَیْرِ فِتْنَةً»؛1 «… و شما را با بدیها و خوبیها آزمایش میكنیم…».
اما اینكه چرا خداوند آزمایش میكند قطعاً برای فهمیدن خدا نیست بلكه چنانچه در روایات آمده به خاطر معلوم شدن برای بندگان خدا و برای فراهم آمدن زمینهی «انتخاب»، «رشد» و «سقوط» بندگان است تا افراد در پس این بلاها با نوع واكنشهای عقیدتی و عملی كه انجام میدهند گامی به سوی سعادت یا شقاوت بردارند.
چرا كه آنان میتوانند با صبر نمودن و اظهار رضایت به فعل خدا وحكمیانه دانستن آن، گامی به سوی حضرت حق و ایمان بیشتر به او بردارند؛ و از طرفی میتوانند با نارضایتی و بیصبری و اعتراض به خدا و ظالمانه و بیحكمت دانستن آن به سوی شقاوت قدم بردارند.
آری گاهی خداوند بلاها را میفرستد تا اهل بلا را آزمایش كند كه پس از آن طبق وظیفهی شرعی یا عقلی خود عمل میكنند یا نه. و از طرفی آنان كه مبتلا نشدهاند را نیز امتحان میكند كه آیا آنها به وظیفهی خود عمل میكنند یا نه.
چنانچه در سورهی ملك میفرماید: «آن كسی كه مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید كه كدام یك از شما بهتر عمل میكنید و او شكست ناپذیر و بخشنده است.»2
حكمت دوم بلاها: عذاب و جزای اعمال بد افراد
آری برخی از بلاهایی كه برای جامعه یا فرد اتفاق میافتد در واقع عذاب الهی میباشد. چنانچه قرآن كریم داستان عذاب شدن اقوام گذشته مثل عاد و ثمود و لوط و … را ذكر كرده است.
اما در این باره لازم است نكاتی را ذكر كنیم:
1. قرآن كریم زمینهساز این عذاب را خود انسان معرفی میكند و میفرماید: «هر مصیبتی به شما رسد به خاطر اعمالی است كه انجام دادهاید، بسیاری را نیز عفو میكند.»3
در حالی كه خداوند متعال بسیاری از گناهان را عفو میكند باز شخص یا جامعه مستحق عذاب الهی میشود.
چنانچه در روایات پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله و سلم) حكایت شده: «هر گاه امت من رباخوار شدند زلزله زیاد اتفاق میافتد.»4
یا از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است:
«هر گاه زنا علنی شود زلزلهها هم ظاهر میگردد.»5
2. این لطف خداست كه ما را به عذاب دنیوی كه هم از نظر زمان و هم كیفیت اندك است عذاب كند و ما را از عذاب آخرت كه آسمان و زمین طاقتش را ندارند نجات دهد.
3. این عذابها در واقع هشدارهای خداوند است برای دست برداشتن از نافرمانی خدا و برگشت به رحمت واسعهی او. چنانچه میفرماید:
«به آنان از عذاب نزدیك (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (آخرت) میچشانیم شاید بازگردند.»6
پس عذابها زمینههایی هستند برای سعادتمند شدن انسانها كه از امام صادق(ع) در این باره حكایت شده:
هر گاه خداوند برای بندهای كه گناهی انجام داده اراده خیر كند، بعد از گناه او را به مشكل و بلایی مبتلا میكند تا یاد استغفار بیفتد، و هر گاه خداوند برای بندهای ارادهی شر كند وقتی او گناه میكند خداوند به او نعمتی میدهد تا استغفار را فراموش كند و به گناه خود ادامه دهد.7
حكمت سوم بلاها: ترفیع درجه و اجر و ثواب
انسانی كه در دنیا آمده تا درجات قرب را بپیماید و اجر و ثواب تحصیل كند و آمادهی سفر آخرت شود خداوند او را به بلا و مشكلاتی مبتلا میكند تا او صبر نماید و خداوند به او درجات و پاداشهای زیاد بدهد.
«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ»8
«و قطعاً [همه] شما را به چیزى از ترس و گرسنگى و كاهشى در ثروتها و جانها و محصولات، آزمایش مىكنیم؛ و به شكیبایان مژده ده.»
و از حضرت علی(علیه السلام) نقل شده:
«هر كس از شیعیان ما كه به بلایی مبتلا شود و صبر كند، برای او اجر هزار شهید است.»9
و از امام باقر(علیه السلام) حكایت شده:
«اگر مؤمن میدانست كه خداوند در مقابل این بلاها چه اجری به او میدهد، هر آینه آرزو میكرد گوشتهای بدنش را قیچی میكردند تا او به اجر آن برسد.»10
بدیهی است كه هر چه بلا سختتر و تحملش مشكلتر باشد، اجر آن هم بیشتر خواهد بود و تحمل كردن مشكلات زندگی محدود دنیا و رسیدن به اجر ابدی آن، بسی ارزشمند است، و بعضی از درجات اخروی را فقط به كسانی میدهند كه بلاهای خاصی را تحمل كرده باشند.
چنانچه از امام صادق(ع) حكایت شده:
«در بهشت درجهای هست كه فقط با صبركردن بر مریضیهای جسمی میتوان به آن درجه رسید.»11
حكمت چهارم بلاها: ظهور صفات خداوند، و نعمتهای الهی
آری اگر چه بلاهایی مثل سیل و زلزله و حتی مشكلات و بلاهای شخصی و … ظاهری تلخ و ناگوار دارند اما چنانچه امام حسن عسکری(علیه السلام) میفرماید: «ما من بلیة الا و لله فیه نعمة نحیط بها» هیچ بلایی نیست مگر اینكه خداوند در آن نعمتی قرارداده كه آنرا احاطه كرده است.12
و از بالاترین نعمتهای خداوند بر بشر معرفت به خداوند و صفات اسماء حسنای اوست.
لذا قرآن كریم میفرماید: «و چه بسیار نشانهای (از خدا) در آسمانها و زمین كه آنها از كنارش میگذرند و از آن رویگردانند.»13
كه در روایتی ذیل همین آیه آمده كه مقصود از آیات ارضی، زلزله و … میباشد.»14
پس این حوادث در واقع زمینههایی هستند برای مشاهدهی عینی قدرت خداوند و ایمان آوردن به او و چقدر ارزشمند و معامله سودمندی میباشد بلایی كه، ما را به ایمان و معرفت بالاتری برساند. و تجربه هم نشان داده كه بعد از زلزلهها، افراد اعتقاد قلبی بیشتر به قدرت خدا پیدا میكنند.
حكمت پنجم: تطهیر از گناه
خداوند متعال بعضی از بندگان مومن خود كه در دنیا گناهان و خطاهایی انجام دادهاند بواسطه لطفی كه به آنها دارد در همین دنیا با مبتلا شدن به مشكلات و گرفتاریها پاك مینماید تا مرگ آنها، اول راحتی آنها باشد.
چنانچه از امام باقر(ع) حكایت شده:
«هر گاه خدا بخواهد بندهای را اكرام كند در حالی كه او گناهانی دارد او را مریض میكند تا پاك شود؛ اگر به واسطهی شدت گناه پاك نشد او را حاجتمند میكند، اگر باز هم پاك نشد هنگام جان دادن بر او سخت میگیرد تا پاك شود. و هر گاه خداوند اراده كرده باشد كه بندهای را خوار كند در حالی كه او كار خیری انجام داده است، صحت جسمانی به او میدهد، اگر جبران نشد رزق وسیع میدهد، باز اگر جبران نشد، راحت جان دادن را به او عطا می كند.»15
حكمت ششم: رغبت به آخرت
خداوند متعال زندگی دنیا را به انواع مشكلات و سختیها آمیخته است تا اهل ایمان به آن راضی نشوند و همیشه خواهان حیات بیمشكل آخرت باشند. و اگر چنین بود كه در دنیا هیچ بلا و مشكلی نبود، كمتر كسی نسبت به زندگی آخرت میل داشت.
همانطور كه در روایت قدسی آمده:
«خداوند به دنیا خطاب میكند كه ای دنیا بر دوستان من به انواع مشكلات سختبگیر تا اینكه آنها ملاقات من را دوست داشته باشند، و به دشمنان من آسان بگیر تا نسبت به ملاقات من بیرغبت باشند!»16
حكمت هفتم: اصلاح رذایل اخلاقی
در بین علتهای بلاها به اهداف تربیتی نیز بر میخوریم:
در این راستا از حضرت علی(ع) نقل شده: «گاهی بندگانی را كه صفت مهلك «كبر» و خود بزرگ بینی دارند به بلاها و بیماریهایی مبتلا میكند تا به ضعف و ذلت خود پی ببرند و این درد مهلك از وجودشان دور شود و به دنبال آن درهای رحمت و مغرفت به رویشان باز شود.»17
و از طرفی بلاها به آدمی روحیهی قوی و صلابت میدهد و قدرت روحی و كمالات انسان را بالا میبرد؛ به خلاف انسانهای بیدرد كه به شدت ضعیف و كم ظرفیت هستند.
نتیجهگیری:
با بررسی مجموع آیات و روایات مطرح شده به این نتیجه میرسیم كه هر بلایی مثل زلزله و مشكلات دیگر ممكن است حكمتهای متعددی از حكمتهای مذكور را داشته باشد. یعنی ممكن است بلایی هم جنبهی امتحان هم عذاب یا موارد دیگر را داشته باشد.
از طرفی ممكن است بلاها برای هر شخصی یا گروهی، حكمت متناسب با آنها را داشته باشد مثلاً برای گنهكاران عذاب یا هشدار باشد و برای اهل ایمان امتحان یا ترفیع درجه یا تطهیر یا … باشد پس نمیتوان گفت همهی زلزلهزدگان فلان شهر اهل عذاب بودهاند یا همهی افرادی كه بیمار هستند یا دچار گرفتاری هستند این عذاب الهی است.
در پایان توجه شما را به نكاتی چند جلب مینمایم:
1. بلا معنا و مفهومی بس وسیع دارد و نیز مصادیق بزرگ و شدید و كوچك و ضعیف دارد، در مجموع هیچ مشكلی هر چند كوچك هم كه باشد از دایرهی بلا و حكمت خارج نیست.
از امام صادق(ع) حكایت شده:
«خراشی كه به بدن وارد میشود، یا سیلی خوردن یا به زمین افتادن و گرفتاری یا پاره شدن بند كفش همه و همه از مصادیق بلا هستند.»18
2. حكمتهایی كه برای بلاها گفته شده است كلی میباشد. یعنی كسی نمیتواند بگوید: فلان بلا یا حادثه كدام یك از علتها را داشته مگر اولیاء الهی؛ شاید علت مخفی بودن راز و علت بلاها این باشد كه انسانها نه به خود مغرور شوند و بگویند: ما از خوبان هستیم و خدا با این بلاها میخواهد درجه و مقام به ما بدهد … و نه ناامید شوند و بگویند: ما دیگر از رحمت خدا دور شدهایم، خدا ما را میخواهد عذاب كند كه این نوع بلاها را برای ما فرستاده است.
ولى با این حال اگر حیران ماند و نتوانست تشخیص دهد كه علت این گرفتارىها و یا نعمتها چیست دستور داریم كه در حالت «خوف» و «رجا» باشیم تا مسیر كمال را بهتر طى كنیم.
ـ از طرفى «ترس» از ناپسند بودن عمل (و یا در مورد افرادى در حد كمال نبودن عمل.) و اینكه بلاها نتیجه گناهان ما باشد پس لازم است كه توبه كنیم.
ـ و از طرفى امید و رجاء به لطف و رحمت خداوند رحمن و رحیم، كه شاید این بلاها براى امتحان و ترفیع درجه ما باشد.
چنانچه قرآن كریم مىفرماید:
«پروردگار خود را (آشكارا) از روى تضرع، در پنهانى، بخوانید؛ (و از تجاوز دست بردارید كه) او متجاوزان را دوست ندارد. و در زمین بعد از اصلاح آن فساد نكنید و او را با بیم و امید بخوانید (بیم از مسئولیتها و امید به رحمتش. و نیكى كنید) زیرا رحمت خدا به نیكوكاران نزدیك است.»19
و امام صادق(ع) «بیم» و «امید» را به منزله دو بال براى حركت بنده به سوى رضوان خداوند مىداند و مىفرماید:
«خوف و ترس به هیجان آورندهى قلب، و امید و رجاء یار و یاور نفس و روح است؛ و كسى كه خدا را بشناسد از [عقاب] او مىترسد، و به سوى [فضل و لطف و رحمت] او امیدوار خواهد بود، و این دو [بیم و امید] دو بال ایمان هستند كه بنده با آنها پرواز مىكند تا برسد به درجه رضوان خداوند متعال. و [خوف و رجاء] دو چشم بیناى عقل بنده هستند كه توسط آن از وعده و وعیدهاى خداى متعال با خبر مىشود… و اگر فردى با «خوف» و «رجاء» [همراه هم] خدا را عبادت كند نه تنها گمراه نمىشود بلكه به آرزوهاى [مادى و معنوى ]خود نیز مىرسد.»20
در پایان باید عرض كنیم: «امید و رجاء» عامل بازدارنده از تبدیل شدن «خوف» به «یأس و ناامیدى» از رحمت خداست [كه خود از گناهان كبیره است] و «خوف» عامل بازدارنده از تبدیل شدن «امید» به «بىتفاوتى» و فرار از خواستههاى الهى مىباشد. و در برخى افراد نیز خوف مانع از «غرور» آنها نسبت به اعمالشان مىشود.
لذا با این نگرش، جنبههاى تربیتى «خوف و رجاء» بیشتر خود نمایى مىكند.
كه انسان امیدوار از رحمت خدا مأیوس نمىشود.
چرا كه انسان با حالت خوف با «استغفار» و انجام «اعمال صالح» و «جبران كاستىها» به رحمت خداوند متعال امیدوار مىشود.
3. علت و فلسفه بلا هر چه باشد جز خیر و حق چیزی نیست چرا كه یا برای آزمایش است پس زمینهای برای رشد ماست و خیر محض میباشد؛ یا اینكه برای پاك شدن یا بالارفتن درجه یا هشدار به انسانها… كه همه برای ما خیر است، و از روی رحمت و به صلاح آدمی است؛ و اگر برای عذاب هم كه باشد اولاً پس از مهلت زیاد و بخشش فراوان و همچنین بعد از اتمام حجت بوده است. ثانیاً همان نوع بلا هم جهات خیر فراوانی برای انسانها در بر دارد. پس حق و شایسته است.
در همین راستا از حضرت علی(ع) نقل شده كه میفرماید:
«باكی ندارم كه وقتی صبح میكنم فقیر شده باشم یا ثروتمند یا مریض یا سالم، چرا كه خداوند متعال میفرماید: «من با مومن جز آنچه كه خیر اوست انجام نمیدهم.»21
و باباطاهر میگوید:
یكی درد و یكی درمــان پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
یكی وصل و یكی هجران پسندد
پسندم آنچه را جانان پسندد
4. خداوند متعال به خاطر رحمت بیانتهایی كه دارد حتی در مواردی كه درصدد عذاب قوم یا شخصی بر میآید باز هم راهنمایی برای پیشگیری قرار داده است. از جمله پیامبر خدا(ص) میفرماید: «بلا را بوسیلهی دعا دفع كنید.»22
و در حدیث دیگر میفرماید: «بوسیله استغفار ابواب بلا را ببندید. و به عنوان مثال در مورد دفع زلزلهها، نمازها و دعاهایی از اهل بیت(ع) نقل شده است كه میتوانید جهت اطلاع بیشتر به كتاب شریف من لایحضره الفقیه ج 1 ص 544 مراجعه نمائید.»
5. واضح است كه دلایلی كه برای وقوع بلاها و زلزلهها ذكر شد با ادلهای كه دانشمندان علوم طبیعی برای وقوع چنین بلاهایی ذكر میكنند هیچ منافاتی ندارد چرا كه آنچه ما گفتیم دلایل اصلی و معنوی است و آنچه ایشان میگویند دلایل ظاهری و مادی حوادث است و سنت خداوند بر این است كه اموری كه میخواهد انجام دهد بوسیلهی قواعد ظاهری و در مجاری مادی انجام میدهد پس دلائل ظاهری در طول دلائل اصلی و معنوی مذكور است، نه در عرض آن؛ و هیچ منافاتی با هم ندارند.
معرفی كتاب:
برای آگاهی بیشتر رجوع فرمایید به:
1. تفسیر نمونه ذیل آیات مربوط به بحث
2. عدل الهی : شهید مطهری
پي نوشت :
1 . انبیاء / 35 و همچنین آیات دیگر مانند: بقره / 155.
2 . ملك / 2. «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَهُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ»
3 . شوری / 30. «وَمَا أَصَابَكُم مِن مُصِیبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَیْدِیكُمْ»
4 . مستدرك، ج 13، ص 333.
5 . من لایحضره، ج 1، ص 524.
6 . سجده / 21. «وَلَنُذِیقَنَّهُم مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»
7 . بحار ، ج 67، ص 229.
8 . بقره / 155.
9 . المتحیص، ج 59، ص 125.
10 . بحارالانوار، ج 67، ص 24.
11 . بحارالانوار، ج 67، ص 212.
12 . بحارالانوار، ج 78، ص 374.
13 . یوسف / 105. «وَكَأَیِّن مِنْ آیَةٍ فِی السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ»
14 . تفسیر قمی، ج 1، ص 357.
15 . اعلام الدین، ص 433.
16 . بحارالانوار، 81/194/52.
17 . شرح نهج ابن ابی الحدید، ج 13، ص 156
18 . بحارالانوار، ج 81، ص 191.
19 . «ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَخُفْیَةً إِنَّهُ لاَیُحِبُّ الْمُعْتَدینَ * وَلاَ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفاً وَطَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ» اعراف / 55 و 56.
20 . مصباح الشریعه، باب 85، (خوف و رجاء).
21 . التمهید ج 57، ص 114.
22 . بحار، ج 63، ص 288.