فلسفهی «بسم الله» در سورههای قرآن
در کتاب درالمنثور آمده که: ابن ابی حاتم از «کعب الاخبار» روایت کرده که در ذیل آیه «إن الذین یجادلون فی آیات الله بغیر سلطان» گفت: این آیه درباره یهودیان نازل شد، البته درباره این عقیده آنها، که منتظر امر دجال هستند و باز در همان کتاب است که «ابن منذر» از «ابن جریح» نقل کرده که در تفسیر آیه «لخلق السماوات و الأرض أکبر من خلق الناس» گفته است: میگویند یهودیان معتقد بودند که در آخرالزمان پادشاهی خواهند داشت که دریا تا زانویش، و ابرها تا فرق سرش میرسند، آن قدر بلندبالاست که مرغان را از بین آسمان و زمین با دست میگیرد، و با او کوهی از نان و نهری از آب است. در پاسخ ایشان این آیه نازل شد «ولخلق السماوات و الأرض أکبر من خلق الناس»
اما بررسی روایات مذکور، غرض سوره به طوری که از سیاق آیاتش استفاده میشود، گفتگو در پیرامون استکبار و مجادله کفار در آیات خداست، آن هم مجادله به غیر حق. لذا در این سوره، گفتار از اینجا آغاز شد و در چند نوبت باز به همین نکته عود کرد. مثل اینکه یکجا فرمود: « فما یجادل فی آیات الله إلا الذین کفروا». پس بنابراین سیاق آیات این سورههاین معنا را نمیپذیرد که بعضی از آنها درباره حادثهای نازل شده باشد که سایر آیات ربطی به آن حادثه نداشته باشد.
علاوه بر این، مضمون این روایات، یعنی قصد خبر دادن یهود از دجال، با دو آیه مزبور هیچ تطبیق نمیکند و خواننده عزیز اگر در مضمون این دو آیه یعنی آیة «إن الذین یجادلون» تا جمله «لکن أکثر الناس لا یعلمون» دقت بفرماید خواهد دید که از مضمون روایت اجنبی است.
غرض سورهها و تعیین معنای «بسم الله» در هر سوره
برخی از عرفا و مفسرانی که با دیدۂ بصیرت به حقائق قرآن و ژرفای معارف آن مینگرند بر این باورند که گرچه لفظ «بسم الله الرحمن الرحیم» در ابتدای هر سوره تکرار شده، اما این عبارت شریف در هرجا به مقتضای معانی سوره مربوطه، معنا و مفهوم خاصی به خود میگیرد و به همین دلیل «بسم الله» هر سوره بخشی از آن است و باید در کتابت و قرائت سوره منظور شود و شاید علت آنکه در نماز قبل از قرائت بسم الله باید سوره را مشخص نماییم همین نکته باشد.
امام خمینی قدس سره در تفسیر سوره مبارکه توحید، پیرامون معنای «بسم الله» در هر سوره میفرمایند: باید دانست که «بسم الله» در هر سوره به حسب مسلک اهل معرفت متعلق است به خود آن سوره نه به «استعین» یا امثال آن، زیرا که اسم الله تمام مشیت است به حسب مقام ظهوری و به حسب هر اعتباری در اسم معنای الله فرق میکند زیرا که مسمای آن اسماء است و به حسب هر سورههای از سور قرآن شریف که متعلق به بسم الله در لفظ و مظهر آن در معنی است، معنی بسم الله مختلف میشود.
با پذیرفتن اصل مذکور، این سؤال مطرح میشود که برای فهمیدن معنای «بسم الله» در هر سوره چه باید کرد؟ و از چه راهی میتوان به سرچشمه جوشان «بسم الله» رسید و از خوان گسترده آن بهرهمند شد؟ بدون شک یکی از این روشها تعیین غرض سوره است. با درک غرض کلی هر سوره میتوان به زوایای معنای «بسم الله» در آن سوره دست یافت. علامه طباطبایی نیز با تأکید بر وجود نوعی ارتباط و به هم پیوستگی میان اجزای یک سوره به هماهنگی میان معنای «بسم الله» و غرض کلی سوره اشاره کرده و میگوید:از آنجایی که وحدت و یگانگی یک سخن بواسطه هدف و منظوری است که از آن در نظر گرفته شده، لذا هریک از سورهها قاعدتا منظور و هدف خاصی را دنبال میکند و بنابراین ذکر بسم الله در طلیعه هر سورههای برای شروع در مقصود خاص آن سوره است.
آنگاه علامه به رابطه بین غرض سوره «حمد» و «بسم الله» آن پرداخته و «بسم الله الرحمن الرحیم» این سوره را چنین معنا میکند: چون غرض نهایی از سوره حمد، به طوری که از آیاتش پیداست، ستایش خدا، اظهار بندگی، پرستش او، و بالاخره درخواست کمک و راهنمایی از اوست. لذا این مقصود مهم باید بنام مقدس او شروع شود یعنی خداوندا بنام تو ستایش و اظهار بندگی میکنیم.
برخی از مفسران نیز با تلاش زایدالوصف و دقتی مثال زدنی کوشیدهاند که برای هر بسم الله معنای تازهای بیابند و از زاویهای نو بر نورانیت این خورشید تابان بنگرند. از این میان، تفسیر کشف الاسرار و عدة الأبرار «میبدی» و نظم الدرر «البقاعی» گوی سبقت را از دیگران ربودهاند. تفسیر گرانسنگ نظم الدرر در هر سوره پس از تعیین غرض اصلی تلاش میکند تا «بسم الله الرحمن الرحیم» را نیز از آن همان منظر معنا نماید؛ مثلا مقصود اصلی سوره «الملک» را «الخضوع لله لاتصافه بکمال الملک» میداند.
به همین ترتیب در همه سورهها سعی کرده است براساس مقصود سوره، معنای جدیدی برای «بسم الله» بیابد. گرچه ممکن است به برخی از استنباطات «البقاعی» در کشف غرض سوره یا انطباق معنای «بسم الله» بر آن خدشه وارد کرد و به اغراض و معنای دیگری گرایش یافت، اما تلاش مستمر و منظم او در این جهت اولا نشان دهنده آن است که وجود معنای خاص برای بسم الله در هر سوره تنها یک احتمال نیست بلکه این معانی قابل استخراج و تعیین است و ثانیا راه رسیدن به این معانی را هموار کرده و هماهنگی غرض سوره را با بسم الله آن به خوبی نشان داده است.
گزارشی از تلاشهای قرآن پژوهان در بررسی ساختاری سورهها گرچه از طرح نظریه «ساختار هندسی سورهها» مدت زیادی نمیگذرد و هنوز در ابتدای راه تکاملی خود قرار دارد، اما دانشمندان اسلامی به لحاظ اهمیت و کارکردهایی که این نحوه نگرش به آیات قرآنی دربردارد، در همین مدت اندک توجه وافری بدان نموده و آثار ارزشمندی را در این زمینه پدید آوردهاند.
دستهای از این عالمان، تألیف مستقلی را به این بحث اختصاص داده و گروهی دیگر تنها در فصل یا بخش خاصی از کتاب خود بدان پرداختهاند. در تتبع مختصری که نگارنده به عمل آورده است فقط ۲۲ دوره تفسیر شناسایی شده که براساس نظریه ساختار هندسی و کشف غرض واحد در هر سوره نگاشته شده است. و هم اکنون در اکثر کتبی که با عنوان «علوم قرآنی» به رویکرد جامع گرایانه به معانی سورهها رشته تألیف در میآید، فصل قابل توجهی نیز به تناسبت آیات و ساختار هندسی سورهها اختصاص داده میشود.
منبع: ساختار هندسی سورههای قرآن، محمد خامهگر،صص78-73، سازمان تبلیغات اسلامی شرکت چاپ و نشر بین الملل، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۵