قرآن مهر کردن
در گذشته هاي نه چندان دور در ايران قديم، آيين ها و رسومات بسياري بر محور تمسک به قرآن کريم شکل يافت. مردم قرآن دوست ايران، تلاش مي کردند تا قرآن کريم را فصل الخطاب و راه گشاي همه دو راهي هاي زندگي خود قرار دهند.
قرآن مهر کردن
نويسنده: سيد محسن موسوي آملي
در گذشته هاي نه چندان دور در ايران قديم، آيين ها و رسومات بسياري بر محور تمسک به قرآن کريم شکل يافت. مردم قرآن دوست ايران، تلاش مي کردند تا قرآن کريم را فصل الخطاب و راه گشاي همه دو راهي هاي زندگي خود قرار دهند.
يکي از مواردي که مردم به قرآن نيازمند مي شدند زماني بود که مردم نياز به داوري، امان دادن و امان گرفتن، سوگند گرفتن يا پيمان بستن بر سر موارد مهم يا مانند اينها داشتند. يکي از رسم هاي قرآني قديمي در ايران قرآن مهر کردن نام دارد. اين کار که نشانگر اعتماد عميق و اعتقاد وثيق مردم به قرآن کريم بود، نقش بسزايي در پايان دادن اختلافات، دعواها و ناآرامي هاي امنيتي و اجتماعي ايفا مي کرد.
چرا که هنگامي گروهي اقدام به مهر کردن قرآن مي کردند يا آن را به گروه مقابل اختلاف پيشنهاد مي دادند که هيچ گونه راه چاره يا زمينه اعتمادي باقي نمي ماند و تنها راه برون شدن از مشکل به وجود آمده قسم ياد کردن يا ميانجي قرار دادن قرآن کريم بود.
مهر کردن قرآن خود داراي اقسامي بوده و در موارد مختلفي کاربرد پيدا مي کرد. يکي از اقسام قراردادهايي که در داخل جلد قرآن کريم يا صفحات سفيد آغازين يا پاياني قرآن نوشته مي شد، قسم نامه ها بود. بدين صورت که شخص يا گروهي مضمون سوگند خود را در صفحه اي از قرآن نوشته و پاي اين نوشته ها را مهر مي کردند. در فرهنگ بزرگ سخن درباره اين گونه قسم نامه ها آمده است: نوشته اي متضمن قسم که شخص با خواندن يا نوشتن آن انجام دادن يا انجام ندادن عملي را به عهده مي گيرد. گاهي اين نوشته را در قرآن مي نوشتند.( فرهنگ سخن، ج6، ص 5536) بنابراين يکي از موارد مهر کردن قرآن، زماني بود که عده اي بر انجام کاري هم قسم مي شوند و به صورت جمعي سوگند ياد مي کردند که در انجام آن کار هماهنگ و موافق باشند.
مانند متن زير:
ديشب بعد از شنيدن خبر در منزل حاج شيخ باقر، شرح مفصلي به حاجي محمد شفيع و حاجي محمد نوشته بودم. آخر الامر هر سه هم قسم شدند و قرآن مهر کردند تا جان دارند در اين کار کوشيده باشند و نظرشان به ديگران نباشد و متحد باشند.( خاطرات ظهيرالدوله، ص 63)
يکي ديگر از انواع نوشته هايي که در قرآن کريم نگاشته مي شد، امان نامه بود. در درگيري ها و نزاع هايي که در گذشته ميان اقوام و گروه ها به وقوع پيوست. گاه گروه هاي غالب و قوي تر به فرد و يا گروهي امان مي دادند و از آنها مي خواستند که با تسليم خود با ضمانت حفظ جان، به جنگ و درگيري پايان دهند.
براي اعتماد امان گيرندگان به امان دهندگان برخي از اين امان نامه ها در قرآن کريم( داخل جلد يا صفحات آغازين و پاياني) نوشته مي شد و امان دهندگان آن را مهر مي کردند.
بنابراين يکي از موارد و مصاديق قرآن مهر کردن، امان دادن به افراد بود. براي نمونه در زندگي مبارزه دکتر حشمت آمده است: پس از مدتها که دکتر ابراهيم حشمت الاطباء به همراه نهضت جنگل مشغول مبارزه بود، از جانب مقامات نظامي دولت به تسليم دعوت شد و براي دکتر امان نامه پشت جلد قرآن نوشتند و براي او ارسال کردند.( روزشمار شمسي، ص 61)
همچنين در خاطرات مهديقلي هدايت آمده است: اسماعيل آقا پسر جعفرآقاست که نظام السلطنه قرآن براي او فرستاد او را تأمين داد. به تبريز آمد و به خدعه کشته شد و در آن سوء تدبير هفت نفر از عملجات حکومتي به دست کسان جعفرآقا هلاک شدند. قرآن را نزد عبد الحميد بردند و در نتيجه فتنه شيخ عبدالله پيش آمد.( خاطرات و خطرات، ص 323)
يکي از آسيب هايي که رسم قرآني مهر کردن قرآن با آن مواجه بوده است. سوء استفاده کساني است که به قرآن و حقايق ديني معتقد نيستند. تاريخ حکايت گر حوادثي است که در آن افراد بي دين و خداناترس از آيين ها و گزاره هاي مذهبي سوء استفاده کرده و افراد معتقد و ديندار را فريفته اند و از اعتماد ايشان به خدا و قرآن بهره نابجا برده اند. مواردي که افرادي به ديگران تأمين داده اند و قرآن را به عنوان امان و وسط قرار داده و قرآن را مهر کرده اما پس از رسيدن به نتيجه و دستيابي به فرد مورد نظر، به پيمان خود و قرآن مهر شد، خيانت کرده و خلاف عهد و پيمان عمل مي کردند مانند: شاهزاده و هيئت دولت آن وقتي صلاح ديدند که حقوقي به عنوان مستحفظ راه به او داده و مطيعش بکنند. با قول و قرار و مهر کردن قرآن، ماشاء الله خان با سوارهاي خودم به تهران آمده چندي در پايتخت اقامت کرد ولي در قول و قرار خود به قرآن پايدار نبودند.( شرح زندگاني من، ج2، ص 433) همچنين در خاطرات مخبرالسلطنه آمده است: يد الله خان پسر غلامرضا خان سردار پشت کوه، امان خواست بعرض رساندم و به نظرم غريب مي آمد. چه سپهبد قرآن مهر کرده بود تأمين داده بود، سران الوار نزد او آمده بودند و همه را به دار زدند به هر حال دستخطي صادر شد. 17 شهريور 1308 دستخط را با قرآني به مهر خودم بتوسط سيد حسين کليددار که رافع بود به بغداد فرستادم که غلامرضا خان و فرزندش به تهران بيايند. خوب شد نيامدند و الا من پيش وجدان خود شرمنده مي شدم.( خاطرات و خطرات، ص 386)
رسم نوشتن پيمان نامه ها و امان نامه در قرآن کريم و آنگاه مهر کردن آن که به صورت خلاصه قرآن مهر کردن نام مي نهند، کم کم با تغييراتي روبرو شد. در برخي از متون و نوشته ها آمده است که اين رسم قرآني را خلاصه کرده و ديگر متن امان نامه يا عهد و پيمان را نمي نوشتند بلکه همين که قرآني به مهر کسي ممهور مي شد و براي طرف مقابل فرستاده مي شد براي بيان مقصور کافي بود. لذا در برخي از قرآن مهر کردنها، شاهد متني مبني بر بيان مقصود نيستيم و فقط مهر شخصي در آن وجود دارد.
بعدها قرآن مهر کردن در گفتگو و به مجاز به هرگونه قسم موکد ياد کردن و پيمان موکد بستن هم گفته مي شده است.( فرهنگ سخن، ج6، ص 5506)
منبع:نشريه بشارت شماره 75
يکي از مواردي که مردم به قرآن نيازمند مي شدند زماني بود که مردم نياز به داوري، امان دادن و امان گرفتن، سوگند گرفتن يا پيمان بستن بر سر موارد مهم يا مانند اينها داشتند. يکي از رسم هاي قرآني قديمي در ايران قرآن مهر کردن نام دارد. اين کار که نشانگر اعتماد عميق و اعتقاد وثيق مردم به قرآن کريم بود، نقش بسزايي در پايان دادن اختلافات، دعواها و ناآرامي هاي امنيتي و اجتماعي ايفا مي کرد.
چرا که هنگامي گروهي اقدام به مهر کردن قرآن مي کردند يا آن را به گروه مقابل اختلاف پيشنهاد مي دادند که هيچ گونه راه چاره يا زمينه اعتمادي باقي نمي ماند و تنها راه برون شدن از مشکل به وجود آمده قسم ياد کردن يا ميانجي قرار دادن قرآن کريم بود.
مهر کردن قرآن خود داراي اقسامي بوده و در موارد مختلفي کاربرد پيدا مي کرد. يکي از اقسام قراردادهايي که در داخل جلد قرآن کريم يا صفحات سفيد آغازين يا پاياني قرآن نوشته مي شد، قسم نامه ها بود. بدين صورت که شخص يا گروهي مضمون سوگند خود را در صفحه اي از قرآن نوشته و پاي اين نوشته ها را مهر مي کردند. در فرهنگ بزرگ سخن درباره اين گونه قسم نامه ها آمده است: نوشته اي متضمن قسم که شخص با خواندن يا نوشتن آن انجام دادن يا انجام ندادن عملي را به عهده مي گيرد. گاهي اين نوشته را در قرآن مي نوشتند.( فرهنگ سخن، ج6، ص 5536) بنابراين يکي از موارد مهر کردن قرآن، زماني بود که عده اي بر انجام کاري هم قسم مي شوند و به صورت جمعي سوگند ياد مي کردند که در انجام آن کار هماهنگ و موافق باشند.
مانند متن زير:
ديشب بعد از شنيدن خبر در منزل حاج شيخ باقر، شرح مفصلي به حاجي محمد شفيع و حاجي محمد نوشته بودم. آخر الامر هر سه هم قسم شدند و قرآن مهر کردند تا جان دارند در اين کار کوشيده باشند و نظرشان به ديگران نباشد و متحد باشند.( خاطرات ظهيرالدوله، ص 63)
يکي ديگر از انواع نوشته هايي که در قرآن کريم نگاشته مي شد، امان نامه بود. در درگيري ها و نزاع هايي که در گذشته ميان اقوام و گروه ها به وقوع پيوست. گاه گروه هاي غالب و قوي تر به فرد و يا گروهي امان مي دادند و از آنها مي خواستند که با تسليم خود با ضمانت حفظ جان، به جنگ و درگيري پايان دهند.
براي اعتماد امان گيرندگان به امان دهندگان برخي از اين امان نامه ها در قرآن کريم( داخل جلد يا صفحات آغازين و پاياني) نوشته مي شد و امان دهندگان آن را مهر مي کردند.
بنابراين يکي از موارد و مصاديق قرآن مهر کردن، امان دادن به افراد بود. براي نمونه در زندگي مبارزه دکتر حشمت آمده است: پس از مدتها که دکتر ابراهيم حشمت الاطباء به همراه نهضت جنگل مشغول مبارزه بود، از جانب مقامات نظامي دولت به تسليم دعوت شد و براي دکتر امان نامه پشت جلد قرآن نوشتند و براي او ارسال کردند.( روزشمار شمسي، ص 61)
همچنين در خاطرات مهديقلي هدايت آمده است: اسماعيل آقا پسر جعفرآقاست که نظام السلطنه قرآن براي او فرستاد او را تأمين داد. به تبريز آمد و به خدعه کشته شد و در آن سوء تدبير هفت نفر از عملجات حکومتي به دست کسان جعفرآقا هلاک شدند. قرآن را نزد عبد الحميد بردند و در نتيجه فتنه شيخ عبدالله پيش آمد.( خاطرات و خطرات، ص 323)
يکي از آسيب هايي که رسم قرآني مهر کردن قرآن با آن مواجه بوده است. سوء استفاده کساني است که به قرآن و حقايق ديني معتقد نيستند. تاريخ حکايت گر حوادثي است که در آن افراد بي دين و خداناترس از آيين ها و گزاره هاي مذهبي سوء استفاده کرده و افراد معتقد و ديندار را فريفته اند و از اعتماد ايشان به خدا و قرآن بهره نابجا برده اند. مواردي که افرادي به ديگران تأمين داده اند و قرآن را به عنوان امان و وسط قرار داده و قرآن را مهر کرده اما پس از رسيدن به نتيجه و دستيابي به فرد مورد نظر، به پيمان خود و قرآن مهر شد، خيانت کرده و خلاف عهد و پيمان عمل مي کردند مانند: شاهزاده و هيئت دولت آن وقتي صلاح ديدند که حقوقي به عنوان مستحفظ راه به او داده و مطيعش بکنند. با قول و قرار و مهر کردن قرآن، ماشاء الله خان با سوارهاي خودم به تهران آمده چندي در پايتخت اقامت کرد ولي در قول و قرار خود به قرآن پايدار نبودند.( شرح زندگاني من، ج2، ص 433) همچنين در خاطرات مخبرالسلطنه آمده است: يد الله خان پسر غلامرضا خان سردار پشت کوه، امان خواست بعرض رساندم و به نظرم غريب مي آمد. چه سپهبد قرآن مهر کرده بود تأمين داده بود، سران الوار نزد او آمده بودند و همه را به دار زدند به هر حال دستخطي صادر شد. 17 شهريور 1308 دستخط را با قرآني به مهر خودم بتوسط سيد حسين کليددار که رافع بود به بغداد فرستادم که غلامرضا خان و فرزندش به تهران بيايند. خوب شد نيامدند و الا من پيش وجدان خود شرمنده مي شدم.( خاطرات و خطرات، ص 386)
رسم نوشتن پيمان نامه ها و امان نامه در قرآن کريم و آنگاه مهر کردن آن که به صورت خلاصه قرآن مهر کردن نام مي نهند، کم کم با تغييراتي روبرو شد. در برخي از متون و نوشته ها آمده است که اين رسم قرآني را خلاصه کرده و ديگر متن امان نامه يا عهد و پيمان را نمي نوشتند بلکه همين که قرآني به مهر کسي ممهور مي شد و براي طرف مقابل فرستاده مي شد براي بيان مقصور کافي بود. لذا در برخي از قرآن مهر کردنها، شاهد متني مبني بر بيان مقصود نيستيم و فقط مهر شخصي در آن وجود دارد.
بعدها قرآن مهر کردن در گفتگو و به مجاز به هرگونه قسم موکد ياد کردن و پيمان موکد بستن هم گفته مي شده است.( فرهنگ سخن، ج6، ص 5506)
منبع:نشريه بشارت شماره 75
/ج