گزینش در آیات قرآن مانند انتخاب از یک متن ساده به نحوی که اصول متن را نادیده بگیرد کاری ناشایست است. آیات قرآن کریم بر خوردهای متعددی با کفار واهل کتاب دارند. شما یک مطلب بر خلاف مسلمات قواعد قرآنی استخراج مطلب خاصی نموده اید. به آیات ذیل توجه کنید :
فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ وَ الْأُمِّیِّینَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِالْعِبادِ آل عمران (20)
پس اگر با تو محاجه نمایند بگو من و تابعانم تسلیم خداوند هستم وبه اهل کتاب و امیین {اهل مکه }بگو آیا اسلام می آورید پس اگر اسلام آو ردند که به تحقیق هدایت شده اند و اگر پشت نمودند همانا فقط بر تو بلاغ ورساندن است و خداوند بینای به بندگان است .وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلاَّ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذی أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُکُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (46عنکبوت )
مجادله نکنید با اهل کتاب مگر به شیوه پسندیده مگر با کسانی از انان که ظلم نموده اند وبه آنان بگویید ایمان بیاورید به انچه به ما وشما نازل شده وخدای ما وخدای شما یکی است وما تسلیم در برابر او هستیم
قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (64)
ای پامبر به اهل کتاب بگو بیائید به سوی کلمه ای که ما وشما آن را پذیرفته ایم اینکه جز خدا را نپرستیم وشرک به او نورزیم وبر خی از ما برخی را در به جای خداوند خدا نداند پس اگر پشت نمودند بگوییئ شاهد باشید که ما مسلم هستیم .
لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی {بقره 256} در درین اجبار واکراهی نیست
إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصَّابِئینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره 62)
همانا کسانی که ایمان آورده اند وکسانی که یهودی اند ونصاری وصابئان کسانی از انان که ایمان به خدا وقیامت دارند دارند واعمال نیکو انجام داده اند اجر آنان نزد خداوند است وترس حزنی برای انان نیست
ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ (125نحل )
دعوت کن به سوی پروردگارت به حکمت وموعظه حسنه وبا آنان مجادله به شیوه نیکو نما همانا پروردگارت داناتر است به کسانی که از راهش گمراه شده اند وداناست به کسانی که هدایت شده اند .
و «اگر پروردگارت مى خواست همه آن ها که در زمین زندگى مى کنند، یکسره ایمان مى آوردند، اینک آیا تو مى خواهى مردم را وادار کنى که مؤمن گردند.» (یونس: 99) و «بر خداست که راه راست را بنمایاند و برخى از راهها کژند و اگر مى خواست همه تان را یکسره (با زور) هدایت مى کرد.» (نحل: 9) و نیز «بگو: حق از سوى پروردگارتان فرود آمده است، حال هر که مى خواهد ایمان بیاورد و هر که مى خواهد کفر بورزد.» (کهف: 29) 2
در آیات فوق تنها اهل کتاب ودیگر کفار دعوت به اسلام شده اند و کاملا در پذیرش آن به انسانها اختیار داده شده در برخی ازدیگر ایات که به آن اشاره نموده اید حکم جنگ با اهل کتاب مطرح شده
آنچه مسلم است واز آیات قران استفاده میشود این است که پیامبر اهل کتاب را مجبور به پذیرش اسلام نمیکرد وآنان مخیر بودند که یا اسلام بیاورند ویا مالیات {جزیه } بدهند واز حقوق شهروندی حکومت اسلامی بر خوردار باشند در غیر این صورت آنان حربی محسوب میشوند وپیامبر مامور به جهاد با آنان بود واما مشرکان چون آیین آنان اسمانی نیست پیامبر در صدد نفی شرک بود وجزیه را از آنان نمی یذیرفت وکسی از آنان حق اظهار عقاید شرک آمیز خود را نداشت البته حکم یاد شده در مورد مشرکان محل اتفاق همگان نیست وبرخی معتقدند مشرکانی که در صدد جنگ وبراندازی اسلام نبودند پیامبر با آنان کاری نداشت در سیره مسلمانان هم ظاهرا همین گونه بوده از باب مثال در زمان امام باقر وصادق علیه السلام برخی همچون ابن ابی العوجا بوده اند که رسما زندیق ومنکر خدا بودند همین افراد در موسم حج حاضر میشدند وبا ائمه به بحث ومجادله در مورد اصل وجود خداوند و توحید می پرداختند وهیچکس متعرض جان آنان نمیشد حتی بنا به انچه درروایتی در کتاب شریف کافی آمده است وقتی امام صادق به یکی از آنان می گوید برای چه به موسم حج آمده ای میگوید آمده ام جنون مردم را ببینم از این معلوم میشود که آزادی آنان در بیان عقیده تا به چه حد بوده به بیان دیگر میتوان گفت کفار دارای اقسامی هستند که تنها با نوع حربی آنان جهاد میشود این اقسام عبارتند از :
1. کفار معاهد: یعنی کفاری که با مسلمانان معاهده و پیمان داشته باشند.
2. کفار محارب: یعنی کفاری که با مسلمانان جنگ داشته باشند.
3. کفار اهل ذمّه: یعنی کفاری که در ذمّه و پناه مسلمانان باشند.
4. کفار مستأمنین: که مومنین، آنها را امان داده اند.
همان گونه که گفته شد به جز کفار حربی با دیگر اقسام از آنان جهاد جایز نیست وتنها با کفار حربی جهاد جایز است
دستورات خاص را که در زمینه های خاصی صادر شده ،نمی توان به همه جا سرایت داد وگفت که اسلام همواره به شدت وعمل وکشتار وخونریزی توجه دارد.اسلام دین فرهنگ واخلاق است وعموم مردم اعتراف دارند که اخلاق ویژه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله،عامل پذیرش وگسترش اسلام بود،بدیهی است که موارد خاصی پیش می آید که نیاز به استفاده از زور وشمشیر برای رفع موانع می شود.
اگر وظیفه مسلمانها شدت عمل وخونریزی بود ،می بایست در حال حاضر هم به این وظیفه عمل کنند ودشمنان اسلام را نا بود کنند در حالی که می بینیم مسلمانها امروز قربانی جنایت هستند ودولت های به اصطلاح متمدن ورؤسای کراوات زده وطرفدار حقوق بشر ،مشغول قصابی وآدم کشی هستند وهواپیماها وبمب افکن های آنها در عراق وافعانستان وفلسطین ولبنان و…خانه های مردم را بر سر ساکنان بی دفاع آنها خراب می کنندوسران این کشورها مردم مظلوم را متهم به تروریست بودن می کنند وعجیب است که این تبلیغات در ما هم اثر گذاشته ومدافع از حقوق غصب شده خودرا ،تروریست می نامیم.
نگاه کوتاه به اطراف خودمان بکنیم وتاریخ معاصر جهان را بررسی کنیم تا معلوم شود جنگهای جهانی وبمب باران اتمی وکشتار ملیونها انسان در ویتنام وعراق وافغانستنان وفلسطین و..بدست چه کسانی است،وآیا جز این است که مسلمانها دائماً از فرهنگ واخلاق وعدالت دم می زنند ودر مقابل روشنفکران اطو کشیده و کراواتی با بمب وموشک با مظلومین بر خورد می کنند.
مدت 60سال است که فلسطینی ها در آتش وخون زندگی می کنند وسران جنایتکار امریکا و اروپا بدون محدودیت از رژیم اشغالگر صهیونیستی حمایت می کنند وبا تسلیح اسرائیل به انواع سلاحهای پیشرفته،دست اورا در آدمکشی هر روز بازتر می گذارند،حال باید دید اسلام که ترور را ممنوع کرده،مروج تروریسم است یا اسرائیل که رسماًاعلام می کند ما سران نیروهای مقاومت را ترور می کنیم وترور هم می کند.دقت کنید.
فَإِنْ حَاجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ وَ الْأُمِّیِّینَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَیْکَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِالْعِبادِ آل عمران (20)
پس اگر با تو محاجه نمایند بگو من و تابعانم تسلیم خداوند هستم وبه اهل کتاب و امیین {اهل مکه }بگو آیا اسلام می آورید پس اگر اسلام آو ردند که به تحقیق هدایت شده اند و اگر پشت نمودند همانا فقط بر تو بلاغ ورساندن است و خداوند بینای به بندگان است .وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلاَّ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذی أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُکُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ (46عنکبوت )
مجادله نکنید با اهل کتاب مگر به شیوه پسندیده مگر با کسانی از انان که ظلم نموده اند وبه آنان بگویید ایمان بیاورید به انچه به ما وشما نازل شده وخدای ما وخدای شما یکی است وما تسلیم در برابر او هستیم
قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلى کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (64)
ای پامبر به اهل کتاب بگو بیائید به سوی کلمه ای که ما وشما آن را پذیرفته ایم اینکه جز خدا را نپرستیم وشرک به او نورزیم وبر خی از ما برخی را در به جای خداوند خدا نداند پس اگر پشت نمودند بگوییئ شاهد باشید که ما مسلم هستیم .
لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی {بقره 256} در درین اجبار واکراهی نیست
إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ الَّذینَ هادُوا وَ النَّصارى وَ الصَّابِئینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره 62)
همانا کسانی که ایمان آورده اند وکسانی که یهودی اند ونصاری وصابئان کسانی از انان که ایمان به خدا وقیامت دارند دارند واعمال نیکو انجام داده اند اجر آنان نزد خداوند است وترس حزنی برای انان نیست
ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ (125نحل )
دعوت کن به سوی پروردگارت به حکمت وموعظه حسنه وبا آنان مجادله به شیوه نیکو نما همانا پروردگارت داناتر است به کسانی که از راهش گمراه شده اند وداناست به کسانی که هدایت شده اند .
و «اگر پروردگارت مى خواست همه آن ها که در زمین زندگى مى کنند، یکسره ایمان مى آوردند، اینک آیا تو مى خواهى مردم را وادار کنى که مؤمن گردند.» (یونس: 99) و «بر خداست که راه راست را بنمایاند و برخى از راهها کژند و اگر مى خواست همه تان را یکسره (با زور) هدایت مى کرد.» (نحل: 9) و نیز «بگو: حق از سوى پروردگارتان فرود آمده است، حال هر که مى خواهد ایمان بیاورد و هر که مى خواهد کفر بورزد.» (کهف: 29) 2
در آیات فوق تنها اهل کتاب ودیگر کفار دعوت به اسلام شده اند و کاملا در پذیرش آن به انسانها اختیار داده شده در برخی ازدیگر ایات که به آن اشاره نموده اید حکم جنگ با اهل کتاب مطرح شده
آنچه مسلم است واز آیات قران استفاده میشود این است که پیامبر اهل کتاب را مجبور به پذیرش اسلام نمیکرد وآنان مخیر بودند که یا اسلام بیاورند ویا مالیات {جزیه } بدهند واز حقوق شهروندی حکومت اسلامی بر خوردار باشند در غیر این صورت آنان حربی محسوب میشوند وپیامبر مامور به جهاد با آنان بود واما مشرکان چون آیین آنان اسمانی نیست پیامبر در صدد نفی شرک بود وجزیه را از آنان نمی یذیرفت وکسی از آنان حق اظهار عقاید شرک آمیز خود را نداشت البته حکم یاد شده در مورد مشرکان محل اتفاق همگان نیست وبرخی معتقدند مشرکانی که در صدد جنگ وبراندازی اسلام نبودند پیامبر با آنان کاری نداشت در سیره مسلمانان هم ظاهرا همین گونه بوده از باب مثال در زمان امام باقر وصادق علیه السلام برخی همچون ابن ابی العوجا بوده اند که رسما زندیق ومنکر خدا بودند همین افراد در موسم حج حاضر میشدند وبا ائمه به بحث ومجادله در مورد اصل وجود خداوند و توحید می پرداختند وهیچکس متعرض جان آنان نمیشد حتی بنا به انچه درروایتی در کتاب شریف کافی آمده است وقتی امام صادق به یکی از آنان می گوید برای چه به موسم حج آمده ای میگوید آمده ام جنون مردم را ببینم از این معلوم میشود که آزادی آنان در بیان عقیده تا به چه حد بوده به بیان دیگر میتوان گفت کفار دارای اقسامی هستند که تنها با نوع حربی آنان جهاد میشود این اقسام عبارتند از :
1. کفار معاهد: یعنی کفاری که با مسلمانان معاهده و پیمان داشته باشند.
2. کفار محارب: یعنی کفاری که با مسلمانان جنگ داشته باشند.
3. کفار اهل ذمّه: یعنی کفاری که در ذمّه و پناه مسلمانان باشند.
4. کفار مستأمنین: که مومنین، آنها را امان داده اند.
همان گونه که گفته شد به جز کفار حربی با دیگر اقسام از آنان جهاد جایز نیست وتنها با کفار حربی جهاد جایز است
دستورات خاص را که در زمینه های خاصی صادر شده ،نمی توان به همه جا سرایت داد وگفت که اسلام همواره به شدت وعمل وکشتار وخونریزی توجه دارد.اسلام دین فرهنگ واخلاق است وعموم مردم اعتراف دارند که اخلاق ویژه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله،عامل پذیرش وگسترش اسلام بود،بدیهی است که موارد خاصی پیش می آید که نیاز به استفاده از زور وشمشیر برای رفع موانع می شود.
اگر وظیفه مسلمانها شدت عمل وخونریزی بود ،می بایست در حال حاضر هم به این وظیفه عمل کنند ودشمنان اسلام را نا بود کنند در حالی که می بینیم مسلمانها امروز قربانی جنایت هستند ودولت های به اصطلاح متمدن ورؤسای کراوات زده وطرفدار حقوق بشر ،مشغول قصابی وآدم کشی هستند وهواپیماها وبمب افکن های آنها در عراق وافعانستان وفلسطین ولبنان و…خانه های مردم را بر سر ساکنان بی دفاع آنها خراب می کنندوسران این کشورها مردم مظلوم را متهم به تروریست بودن می کنند وعجیب است که این تبلیغات در ما هم اثر گذاشته ومدافع از حقوق غصب شده خودرا ،تروریست می نامیم.
نگاه کوتاه به اطراف خودمان بکنیم وتاریخ معاصر جهان را بررسی کنیم تا معلوم شود جنگهای جهانی وبمب باران اتمی وکشتار ملیونها انسان در ویتنام وعراق وافغانستنان وفلسطین و..بدست چه کسانی است،وآیا جز این است که مسلمانها دائماً از فرهنگ واخلاق وعدالت دم می زنند ودر مقابل روشنفکران اطو کشیده و کراواتی با بمب وموشک با مظلومین بر خورد می کنند.
مدت 60سال است که فلسطینی ها در آتش وخون زندگی می کنند وسران جنایتکار امریکا و اروپا بدون محدودیت از رژیم اشغالگر صهیونیستی حمایت می کنند وبا تسلیح اسرائیل به انواع سلاحهای پیشرفته،دست اورا در آدمکشی هر روز بازتر می گذارند،حال باید دید اسلام که ترور را ممنوع کرده،مروج تروریسم است یا اسرائیل که رسماًاعلام می کند ما سران نیروهای مقاومت را ترور می کنیم وترور هم می کند.دقت کنید.