با سلام به شما دانشجوی گرامی، از اینکه این مرکز را برای بیان دغدغههای فکری خود انتخاب نمودهاید قدردان بوده و امیدواریم مطالبی که ارائه میشود بتواند پاسخگوی دغدغه فکری یک جوان فرهیخته نسبت به وضعیت سیاسی جامعه خود باشد. روز 13 آبان 1358 جمعی از دانشجویان دانشگاههای تهران که بعداً خود را دانشجویان پیرو خط امام نامیدند سفارت آمریکا را به اشغال خود درآوردند. بسیاری از قدرتمندان تصوری از این نداشتند که روزی ابرقدرتی مانند آمریکا بهتزده در مقابل تعدادی دانشجو از هرگونه اقدامی درمانده گردد. در این میان رهبر انقلاب اسلامی پس از تأملی در موضوع، اقدام دانشجویان را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول و انقلاب دوم نامیدند و بر حمایت خود از این حرکت اصرار ورزیدند. انقلاب اسلامی ایران اهدافی داشت که میبایست به آنها دست یابد. یکی از این اهداف استکبارستیزی و مبارزه با ابرقدرتی زورگو و عصیانگر مانند آمریکا و تلاش برای تحقیر و تخریب هیبت چنین قدرتهایی در سطح منطقه و جهان، بود. تسخیر لانه جاسوسی این فرصت را در اختیار جمهوری اسلامی قرار داد تا به این هدف مهم دستیابد هر چند به طور طبیعی هر اقدامی هزینهای هم دارد. این جریان، شخصیت آمریکا را در سطح منطقه و بینالملل تحقیر نمود و به ملتها و دولتها جرأت داد که بتوانند علیه آمریکا اقدام نمایند. این دستاورد کوچک و اندکی نیست و شاید نتوان ارزش مادی برای آن در نظر گرفت یا هماوردی مادی برای آن جست. تمامی مقامات صاحب نظر آمریکایی درگیر در بحران هم به این نکته اعتراف کرده و معتقد شده اند که گرچه توانستهاند از رهگذر اقدامات بعدی برخی خسارات مالی و جانی را بر ایران وارد کنند اما پرستیژ بین المللی خود را به تدریج و در پی این واقعه در مخاطره دیدند. اما در مورد تحولات بعد از جریان تسخیر، که مدنظر شما نیز بوده است باید گفت، نظر حضرت امام این بود که این مسئله از طریق نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی حل و فصل گردد به این منظور، نمایندگان مجلس به دنبال بررسیهای فراوان مواردی را به منظور تأمین خواستهای جمهوری اسلامی تصویب و به دولت وقت (شهید رجایی ) ابلاغ کردند. شروط مذاکرات عبارت بود از : 1. باز پس دادن اموال خانواده پهلوی، 2. لغو تمام ادعاهای آمریکا علیه ایران، 3. تضمین آمریکا به عدم مداخله سیاسی و نظامی در ایران، 4. آزاد گذاشتن تمامی سرمایههای ایران. مهندس بهزاد نبوی (مشاور امور اجرایی نخستوزیر وقت ) مسئول انجام مذاکرات گردید که در نهایت به صدور «بیانیههای الجزایر» انجامید. این مذاکرات که با نظارت اولین مجلس شورای اسلامی و توسط دولت منتخب مردمی صورت گرفت اگر چه ممکن است با نقاط ضعفی نیز همراه باشد که مورد توجه شما نیز قرارگرفته، اما لازم است در مورد آن به نکاتی نیز توجه نمود: 1. شدت ضربهای که واقعه تسخیر لانه جاسوسی به اعتبار آمریکا در جهان وارد کرده بود قابل مقایسه با نقاط ضعف احتمالی که ممکن است در تیم مذاکره کننده بوده باشد نیست. چرا که تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان پیرو خط امام، به معنی به ثمرنشستن بخش مهم انقلاب اسلامی یعنی جنبههای ضداستعماری آن بود. دیگر اینکه برای اولین بار نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ۱۹۸۰ در ایران رقم خورد. روزنامه اشپیگل در این باره نوشت: «زمانی ایالات متحده میتوانست تصمیم بگیرد که چه کسی در ایران بر مسند قدرت بنشیند، اما امروز، آیتاللهی در تهران میتواند سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده را تعیین کند.» 2. کاستیهای مذاکرات الجزائر تنها محدود به یک سری مسائل مالی و کاربرد اصطلاحات حقوقی است که از سوی طرف آمریکایی در تعهدنامه گنجانده شده بود، این در حالی است که ما در این تعهدنامه بندهایی را داریم که از نظر سیاسی به نفع ایران و به ضرر ابرقدرتی مانند آمریکا بوده و موجب شکست هیمنه آن در بخشی از جهان شده است. 3. مذاکره مقامات ایرانی با هیات امریکایی، در شرایطی صورت میگرفت که وضع اداری ایران کم و بیش آشفته بود و دو وزارتخانه مهم و کلیدی امورخارجه و دارایی که باید مهمترین نقش را در مذاکرات ایفا میکردند، به علت کارشکنیهای بنیصدر بر سر راه فعالیت دولت مکتبی شهید رجایی، فاقد وزیر بودند. بانک مرکزی نیز در اختیار طرفداران بنیصدر قرار داشت و از شهید رجایی، نخستوزیر وقت، دستور نمیگرفت. ایران در آن زمان به لحاظ وجود کارشناسان حقوق بینالملل نیز سخت در مضیقه بود. تنظیم بیانیه الجزایر در چنین شرایطی سخت و طاقتفرسایی صورت گرفت و دولت امریکا نهایت تلاش خود را به خرج داد تا با تاثیرگذاری بر نحوه تنظیم بندهای این قرارداد، راه فرار از زیر بار تعهدات را برای خود فراهم کند. مجموعه این عوامل، باعث شد از نظر حقوقی برخی مشکلات برای هیات ایرانی ایجاد شود اما البته بعدها و در دعاوی حقوقی صورت گرفته برخی از این کاستیها با حضور حقوقدانان برجسته ایرانی جبران شده است. 4. از جمله نکاتی که در مورد بیانیه الجزایر مطرح است و لازم است به صورت دقیق مورد توجه قرارگیرد ، مفاد این قرارداد است. براساس بیانیه الجزایر، دولت امریکا مجبور به پذیرش شرایط ایران به شرح زیر گردید: 1. دولت امریکا متعهد گردید که از طریق لغو احکام انسداد ، تا حد امکان وضعیت مالی ایران را به صورت قبل از صدور حکم انسداد سرمایههای ایران از طرف رئیسجمهوری وقت امریکا بازگرداند. 2. دولت امریکا متعهد گردید تمام اقدامات حقوقی در دادگاههای ایالاتمتحده که متضمن ادعاهای اتباع و موسسات امریکایی علیه ایران و موسسات دولتی آن باشند را خاتمه داده، کلیه احکام توقیف و احکام قضایی صادره را لغو کند و از طرح دعاوی جدید جلوگیری نموده، موجبات خاتمهدادن به دعواهای موجود را فراهم نماید. 3. ایالات متحده امریکا متعهد گردید در امور داخلی ایران به هیچ وجه مداخله نکند. 4. ایالاتمتحده متعهد گردید داراییهای ایران در قلمرو قضایی ایالاتمتحده را مسترد سازد که شامل موارد زیر بود: الفــ طلاها و کلیه داراییهای ایران موجود نزد بانک فدرال رزرو نیویورک به انضمام بهره متعلقه. بــ داراییهای موجود نزد شعب خارجی بانکهای امریکایی با بهره متعلقه (مقرر بود از این محل، اقساط معوقه و اقساط آتی وامهای دولت و موسسات یاد شده، به وسیله دولت بازپرداخت گردد.). جــ داراییهای موجود نزد شعب بانکهای داخلی امریکا. مقرر گردید این داراییها به دلیل وجود احکام توقیف دادگاهها حداکثر ظرف شش ماه آزاد شوند. طبق توافق، میبایست نیمی از وجوه آزادشده ــ حداکثر تا یکمیلیارد دلار ــ در یک حساب تضمینی بهرهدار به نام بانک مرکزی دولت الجزایر نگهداری شود که صرفا برای تضمین پرداخت مبالغ مورد دعوای ایران، طبق بیانیه حلوفصل ادعاها مورد استفاده قرار گیرد. دــ داراییهای دیگر ایران، شامل وجوه و اوراق بهادار و هرآنچه در چارچوب بندهای فوق قرارنمیگرفت. 5. ایالاتمتحده امریکا متعهد شد کلیه تحریمهای تجاری علیه ایران را لغو کند. 6. ایالاتمتحده متعهد شد ادعاهای مطروحه در دادگاه بینالمللی علیه ایران را پس بگیرد. 7. دولت امریکا متعهد شد از اقامه دعوا توسط ایالاتمتحده و یا اتباع آن و یا اشخاص غیرامریکایی در دادگاههای امریکا در مورد هرگونه ادعاهای حال یا آینده علیه ایران در رابطه با مورد [ اشغال سفارت امریکا و گروگانها] جلوگیری نماید. 8. ایالاتمتحده امریکا متعهد شد موجبات بازگشت داراییهای خانواده شاه در امریکا را به ایران فراهم سازد. 5. علیرغم وجود چنین واقعیات مسلم و دستاوردهایی که تمام اقشار ملت و مسئولان انقلابی و متعهد به آن اذعان داشتند، باز هم نیروهای لیبرال و میانهرویی که با عملکرد خود دستاوردهای انقلاب اسلامی را به خطر انداخته بودند، دست به جار و جنجال تبلیغاتی زدند. از جمله مخالفان قرارداد الجزایر، نهضت آزادی و جریانهای وابسته به آن بود که به طور مکرر ادعا میکردند این قرارداد نفعی برای جامعه ما به دنبال نداشته است. علاوهبر نهضت آزادی، بنیصدر و اطرافیان او که خود به سنگاندازی در مسیر مذاکره مشغول بودند، به شدت از مفاد بیانیه انتقاد کردند و حتی بنیصدر درخصوص عملکرد دولت شهید رجایی در مورد حل و فصل قضیه گروگانها ، شکایتی تنظیم نمود و آن را برای رسیدگی، به شعبه 35 دادرسی ارسال کرد. در پایان امیدواریم مطالب مذکور توانسته باشد نسبت به دغدغه فکری شما دانشجوی گرامی پاسخگو باشد. جهت اطلاع بیشتر در این خصوص میتوانید به منابع زیر مراجعه نمایید. 1. تسخیر، اولین روایت مکتوب از درون سفارت تسخیر شده آمریکا در تهران، معصومه ابتکار، تهران، انتشارات اطلاعات، 1379؛ 2. گفتهها و ناگفتههایی از تصرف سفارت آمریکا، امیررضا ستوده، تهران، مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر، 1379؛ 3. پاسخهایی به نقد بیانیه عمومی الجزائر، بهزاد نبوی، فصلنامه سیاست خارجی، سال پنجم، شماره 3، پاییز 1370؛ 4. عبور از بحران سال 1360، کارنامه و خاطرات علیاکبر هاشمی رفسنجانی، تهران، نشر معارف انقلاب، 1380؛ 5 . بررسی واقعه تسخیر لانه جاسوسی ، انقلاب دوم ، خبرگزاری فارس . (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: 1/100116589)