لقمان و اندرزهاي ارزنده به فرزند
لقمان و اندرزهاي ارزنده به فرزند
کلام امام صادق عليه السلام درباره لقمان:
از امام صادق عليه السلام پرسيدند: لقمان چه کسي بود و حکمتي که خداوند به او ارزاني داشت چگونه بود؟ فرمود: به خدا قسم حکمت را به لقمان به خاطر حسب و نسب، دودمان ، مال و فرزندان به او ندادند، بلکه او مردي مطيع پروردگار بود و در اين امر نيرومندي به خرج مي داد و به خاطر خداوند از آنچه برخلاف رضاي او بود دوري مي کرد. او مردي ساکت، صامت و فروتن بود، ليکن نظري عميق و فکري تيز داشت. همواره از عبرت ها غني و مراقب احوال خويش بود. هرگز کسي او را در حال غيرمناسب نديد، از غضب، و مزاح حتي الامکان پرهيز داشت. و چنان چه خيري از منافع دنيا به او روي مي آورد اظهار شادماني نمي کرد و اگر چيزي از دستش مي رفت، اظهار اندوه نمي نمود. خداوند فرزندي به او عنايت فرمود که وي بعضي از آنها را از دست داد و بر مرگ آنان صبر جميل پيشه کرد، از ميان دو نفر که درحال نزاع بودند نمي گذشت مگر اينکه ميان آنان صلح و آشتي مي داد. لقمان با دانشمندان بسيار نشست و برخاست مي کرد، وقتي به قاضيان و زعماي قوم مي رسيد بر قاضياني که سمت خطرناکي داشتند تسليت مي گفت و بر سلاطين و حکمرانان دلسوزي مي کرد . که چگونه به ملک و سلطنت دل بسته اند و از خدا و روز قيامت بي خبر مانده اند.
لقمان همواره دنبال عبرت بود، طريقه غلبه بر هواي نفس را از ديگران مي پرسيد، و به علم خود اضافه مي کرد همواره با هواي نفس در جنگ و ستيز بود و از شيطان دوري مي کرد.
نصايح و مواعظ او به فرزندش (باثار):
اي پسرم! تو از وقتي که به دنيا آمدي، پشت به دنيا و رو به آخرت نهادي و به سوي خانه اي که در آن جاي داري، در حرکت هستي.
پسرم! بکوش با دانشمندان افت و خيز کني و با دو زانوي خود مزاحم آنان شوي؛ ليکن هرگز با آنها مجادله نکن؛ زيرا زيان خواهي ديد و از تعليم تو دريغ مي ورزند. و از دنيا به قدر نياز و کفايت استفاده کن و ترک آن نيز نکن و گرنه سربار ديگران خواهي بود. در دنيا آن قدر داخل نشو که به آخرتت ضرر رساند. آن قدر روزه بگير که از شهوتت جلوگيري کند؛ ولي زياد هم روزه نگير که از نمازت بازبدارد؛ زيرا در پيشگاه خدا نماز محبوبتر از روزه است.
پسرم! دنيا دريايي عميق است که دانشمندان بسيار در آن هلاک شده اند. پس چون چنين است ، تو کشتي خود را در اين دريا از ايمان محکم بساز و بادبان آن را از توکل قرار بده و آذوقه اي که بايد ذخيره کني از مهلکه ي تقواي الهي تهيه کن که اگر نجات يافتي به رحمت خدا نجات يافته اي و اگر هلاک شدي در حال توبه از دنيا رفته اي .
پسرم! اگر کودکي را درخردي خوب تربيت کني در بزرگي تو را سود مي رساند، و ارزش آن را مي فهمد؛ هم چنين راه به کار بستن ادب را مي آموزد؛ تلاش و کوشش نيز بسيار مي شود و رفتار خوب براي او عادت ثانوي مي گردد. در آن صورت از جانشين خود سود و بهره خواهي بود.
مواظب باش از علم و ادب غافل نباشي و اگر خداي نخواسته در امر دنيا شکست خوردي، زنهار در امر آخرت که باقي خواهد بود شکست نخوري و بدان که اگر در طلب علم و دانش کوتاهي کني، در امر آخرتت شکست خورده اي . پس در شبانه روز ساعتي را براي پيش برد علم و دانش خالي بگذار؛ زيرا عمر گران مايه را هيچ چيز چون ترک علم و دانش تباه نمي کند.
پسرم! وظيفه اي نسبت به پروردگارت داري و وظيفه اي نسبت به مردم و همنوعانت . و اما وظيفه ي تو نسبت به خداوند: محکم داشتن دستورهاي ديني، و تلاش در به دست آوردن خشنودي خداست. و در مورد مردم، عبارت است از حسن رفتار با آنان و سعي در اين که از دست و زبان تو در امان باشند؛ پس مواظب باش خلقت را مبغوض و منفور مردم نسازي و محاسن اخلاق را به کار ببندي.
امانت را به اهلش بپرداز تا دنيا و آخرتت سالم بماند. امين باش که خدا خائنين را دوست ندارد.
فرزندم! ظاهر و باطنت يکي باشد. اين گونه نباش که به مردم نشان دهي که از خدا مي ترسي و در قلب، بي پروا از او باشي که در اين صورت دنيا و آخرتت بر باد مي رود.
دنيا را همچون پلي بگير، که بر روي نهري زده باشند که تو از آن به آساني بگذري و رهايش کني. و آگاه باش که تو به زودي و در فردايي نزديک وقتي در پيشگاه عدل الهي قرار گرفتي، از چهار چيز سؤال خواهي شد:
1- از جواني ات که در چه راهي تباه کردي.
2- از عمرت که در چه فاني اش نمودي.
3- از اموالت که از کجا آوردي.
4- و در کجا مصرف کردي.
پس خود را آماده کن و جوابي مهيا ساز و از آن چه از مال دنيا از دستت مي رود، غم مخور چون دنيا در مقابل آخرت اندک است و چندان از گزند بلا ايمن نيست.
زنهار حواست را جمع کن و متعرض رحمت پروردگارت شو، و در قلبت همواره توبه را تجديد کن. قبل از آن که ديگر تصميمت کار نکند و پيش از اين که ايامت به سر آيد، و مرگ، بين تو و خواسته هايت حائل شود.
پسرم! صد دوست بگير ولي يک دشمن براي خود درست مکن.
پسرم! همان گونه که بين گرگ و ميش هرگز دوستي برقرار نمي شود، هم چنين بين نيکوکار و فاجر دوستي امکان پذير نيست.
پسرم! هرکس با قير سر و کار داشته باشد، سرانجام جامه و يا تنش قيرآلوده مي شود. آميزش با فاجران نيز چنين است، عاقبت، دامن شخص، آلوده مي گردد.
فرزندم! زنهار با اشخاص لجوج و احمق نزديک نشوي و اگر با آن ها اختلاف پيدا کردي، مواظب باش درنيفتي که زيانش جبران ناپذير است.
با افراد دانشمند و فقيه جدل مکن ، و با صاحب مقام دشمني مورز و پرهيز از سازگاري با ستمگران و دوستي هر چند ظاهري با آنان. و به ظالمان تکيه و دوستي نکنيد که آتش آنها شما را فرامي گيرد.) و با هيچ فاسقي برادري نکن و با هيچ متهمي رفاقت نکن. علم خود را همانند پولت گنجينه کن و بر هر کس و ناکس عرضه مکن و از اهلش هم مضايقه ننما.
پسرم! از هيبت خداوند بزرگ آن چنان بترس که اگر نيکي هاي همه ي نيکان را اعم از جن و انس داشته باشي، باز ترس آن را داشته باشي که خداوند از روي عدالت پس از سنجش نتيجه ي اعمال، عذابت کند. و هم چنين از خدا آن چنان اميد رحمت داشته باش که اگر با گناهان جن وانس خدا را ملاقات کني، اميد اين را داشته باشي که از روي رحمت، تو را بيامرزد.
/خ